eitaa logo
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
257 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
33 فایل
@gandoiiii مهربان خدای من @emamhosein113 فکر می‌کردم، نـ⛔️ـمی‌شه پرسـ🧐ـید؛ اما...🤩 ‌+ثبت نام؟ بعله بفرمایید☺️ http://Bn.javanan.org
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان گرامی☺️ فرارسیدن ایام الله دهه فجر را خدمت همگی تبریک و تهنیت عرض میکنم به کوری چشم دشمنان چهل و سومین سال رو هم جشن میگیریم تا کور شود هر آنکه نتواند دید☘♥️ ✌️
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدایی که مهربان ترین است.. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 رمان سربازان بی نشون پارت نود و ششم ریحانه: قلبم درد داشت. بعد از ۳ روز باور نمیکردم، ینی از واقعیت خبر داشتم و میدونستم همه چیزایی که دارم می بینم راسته و خواب رویا نیست... اما این دل لعنتیم باوز نمی کرد.. دلم حرف حساب حالیش نمیشد... داشتم آتیش میگرفتم. دیگه اشکم هم در نمیومد. این قدر چشام میسوخت که واقعا حس میکردم که واقعا داره آتیش میگیره... ولی تنها چیزی که میگفتم، به جهنمـ بود. کاش میشد مادوتاهم توی اون ماشین بودیم😔 کاش میشد ما اصلا اون مادر و بچه اش رو نمیدیدیم که بخوایم ماشین رو نگه داریم و کمکش کنیم...😔 کاش اصلا از اوت خیابون رد نمی شدیم..😔 کاش اصلا همچین ماموریتی به بابا نمیخورد.. ای کاش... ای کاش... ای کاش... کل این سه روز شده ای کاش و ای کاش برای منو برادرم... منو برادری که واقعا غیر از همدیگه هیییچ پناه و دلخوشی نداریم... دلم میخواست بمیرم...🙂 ولی حداقل این دل خوشی رو داشتم که مامان و بابا در راهی که دوست داشته بودن و پا گذاشته بودن جان دادن...🥀 به معنای واقعی جانشان رو فدای زینبِ حسین کردن و این با وجود همه این ناراحتی ها، برای منو برادرم جز افتخار نبود..🙃💔 همش یاد جمله بی‌بی زینب می افتاد که وقتی سر عزیز برادرش و تنها کسش رو جلوش گذاشتن، تنها یک کلان گفت (ما جز زیبایی ندیدیم🙃🥀) با وجود این دلخوشی، بازم دلتنگ بودم...🥀 معصونه و مرضیه همش میومدن بهم سر بزنن ولی با در بسته مواجه میشدن. خاله ظهره و عمه فرخونده حالشون خییییلی بد و خراب بود. ولی به فکر ما بودن... به فکر بچه های یتیم خواهر و برادرشون... مرضیه: هنوز بعد سه روز مرگ خاله و عمو محمود رو باور نکرده بودم.. اون از دایی شهیدم، اینم از خاله و شوهر خاله شهیدم.. دلم میخواست بشینم زار بزنم. ساعت ۴ صبخ بود و همه رفته بودن.. مامان حالش داغون بود. فرخونده خانم داشت نابود میشد. اینم از خاله زاده های یتیمم. به اصرار همه رو راهی کردی خونشون و منو رضا موندیم پیش ریحانه و رسول. هر دوشون توی اتاقشون بودن و در رو باز نمی کردن.. داشتیم از نگرانی دق میکردیم....😭 من گریون و رضا حیرون. نمیدونستیم ناراحت نبودن خاله زهرا و عنو محمود باشیم یا خوشحال عاقبت و مرگ خوبشون.. نمیدونستیم حیرون و نگران این خواهر و برادر باشیم یا گریون مادر و پدرشون... رضا: روزی که خاله و شوهر خاله شهید شدن، شبش با رسول و ریحانه آوردنشون ایرانـ.. اصلا باور نمیکردم چیزایی که میدیدم و می شنیدم... تا روز خاکسپاری که خود رسول، به اصرار خودش، مادر و پدرش رو توی خانه ابدیشون گذاشت و با ریحانه بدرقشون کردن... رسول با اون حال خرابش، خواست به رسم ادب، خودش مادر و پدرش رو راهی کنه🥀... دلم برای این خواهر و برادر کباب بود❤️🙃 منو مرضیه تازه فهمیدیم که کار رسول چیه و چرا با ریحان پاشدن رفتن سوریه... توی همین فکرا بودم که یه پیام برام اومد... ادامه دارد...
سلام به همگی
زیادی طولانی شد
نظر فراموش نشه ها ❣❣
چند تا اهنگ حماسی بذارم؟☺️
بچه ها نت خیلی ضعیفه دیر میاد
اوست که باران را می‌فرستد وقتی...
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
شروع تبادلات گسترده یازهرا!🌸 شرایط تبادلاتمون👇🏽 1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏽 2⃣آمارتون +١۵٠ باشه✋🏽 3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏽 جذب بستگی به بنرتون داره💥 بیشتر از ١٠٠جذب هم داشتم😌🌱 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفو تبادلاتم عضو باشید"سنجاقه"🔥 https://eitaa.com/joinchat/503316642C9ff31d5dee بعد از مطالعه شرایط و طرز کار اگر شرایط رو داشتید پی وی در خدمتتونم✋🏻 🌺@NNaajmeh🌺
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
یه کانال با کلی پروفایل😁 یه کانال با کلی انگیزشی💪 یه کانال با کلی تلنگر 🌈 یه کانال با کلی والپیپر ✨ یه کانال با کلی گوگولی های ناز 😘 یه کانال با کلی چیز های جالب 😎 یه کانال با کلی چالش با شارژ ۲هزارتومانی 😲 خلاصه که :❗️ یه کانال خفن با کلی پست مختلف 💥 همراه ما باشید با 👇👇👇👇 🎉 @Dokhtarnbeheshti 🎉 پشیمون نمیشی یه نگاه بنداز😉
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمار 600 آموزش درست کردن ویدئو بالا✌️🏻🥜 جانمونی توت فرنگی🍓 {°Adet,seti°} @adetseti🏃‍♀ چنلمان بجد🙃🙌🏿 نیای خودت ضرر کردی😌🚶‍♀ خود دانی🍶🥜
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
بیامدیر‌کانال‌میخوادبه۶۰ نفرازعضوای‌کانال کیک و ساندیس‌بده🍞🥤 از‌من‌گفتن‌بود‌میخوای‌بیا‌چون‌الان‌کیک‌و‌ساندیس‌هارو‌میبرن‌ها بدون‌کیک‌و‌ساندیس‌میمونی😞😢 رابه‌کسی‌نگی‌که‌این‌کانال‌کیک‌و‌ساندیس‌میده❌😄بی‌سروصدابیا اگه‌نتونستی‌بگیری‌شربت‌شهادت‌هم‌میدن😍☺️ بزار‌لینک‌رو‌بدم😍 https://eitaa.com/joinchat/741015704Ccca5c2585c بفرما ‌اینم ‌از‌لینک
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞حاجی این کانال منو شهید کرده 😎 🎥حاجی بدو ... 📢بـٰٓازَّاڕ‌ِِِ‌ "اِمْڕوٌزِ ݼِڕْـیِڪـْْ مـِ؎خو‌ٰٰٰاہَدْ...
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
📞چڕیِِْڪیوٌنِ آ'سیِد~ ؏ڸےِ آمآدہْْْ باشیدْ๛ که این کانال کلی ؏ڪس و ڪلیپ و فونت 🤫پولے میزاره بدو... 📿⚔️ 📞کانال حـ'ْاج ؏َلْـےِِ خالی نمونه رفقا همت کنید برسه به ۱k‌ 👊 📢رَمْزِ عَمَلیا'تْ‌ِ" (eitaa.com/AccrunkEdit)
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
سلام خوبید اومدم با یه رمان گاندویی😍💚🐊 ❤️به نام خدا❤️ مامانم گفت: رسول برو ببین کیه نصفه شبی رفتم تو حیاط نزدیک در که بودم صدای یه زن را شنیدم زنه: اه اه نگاه نگاه در حیاطم قفل نمی کنه نه نه این آدم بشو نیس انگار نه انگار یه سال ازم بزرگتره.. از شدت ذوق نمیدوستم چیکار کنم که یهو بلند گفتم:...... ا چی شد موندی تو خماری😉 اشکال نداره بیا چنل ادامشو بخون👇🏻 ♥️@roman_gandoi بیا دیگه 😀❤️ تازه کلی فیلم و ادیت جذاب هم داره😉❤️
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
خبرداااااار 👨🏻‍✈️👩🏻‍✈️ سلام خدمت شما خواننده بنر پلیسی😊✨ خیلی دلت میخواد 📋 🎥 😂 🎧 🎯 داشته باشی از اطلاعات سر در بیاری عاشق پلیس شدنی ولی اطلاعات نداری همه اینارم میخوای بدونی و رمان بخونی و سرگرم شی خوب یه سر بیا تو کانال ما همه اینارو بخون ذخیره کن تازه گروه دخترونه برا چت هم داریم لینک ناشناس هم داریم تازه یه گروه چله و خودسازی هم داریم خلاصه که کانال همه چی تمومه پس منتظر چی هستی بکوب رو لینک @nezamiyyyanirannnn @nezamiyyyanirannnn @nezamiyyyanirannnn
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
سلام علیکم قصد مزاحمت ندارم لطفا ریپ نکنید🤚🏻🌿 یه کانالی رو میخوام بهتون معرفی کنم... که براتون محتوای بدون لوگو میزنه تا استفادتون راحت باشه کپی‌حلاله‌حلاله قدم رنجه بفرمایین رفقا تبادل : @Mkgihgy مدیر : @Fatimh134 https://eitaa.com/joinchat/1184891042Cb850b60598 حٓڕيم ۦَٰ عٵڜﻗﻱ﷽
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
عین شین قاف 💔👌😀 منبع حرف های دلی 🖤🚶‍♀ مخصوص دل شکسته ها 😢🕊 خوشحال میشیم یه سر بزنید 🗣🙌 @aein_shin_ghaf
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
•🍃چادری ها فرشته اند🍃• سلام رفیق✨😍 هنوز عضو این کانال نیستی🤔 اگه یه کانال خوب می خواهی که👇 📲 🎥 🖼️ 🎤 🎨 😂 🌹 🚫 🗣️ 📿 📖 🤑😍👩‍✈️👩‍⚕️👩‍🏫 دیدی چه چیزهای جالب داره🤑 یعنی عاشق این کانال میشی😊 پس بدو زود عضو شو😍 👇 ⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ https://eitaa.com/doKhtranChdoori ⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
وای دیگه خسته شدم اینقدر جواب دادم بابا اگه به فکر من نیستید به فکر ناشناس باشید که ترکیدههههههه🤣🤣😂😂😝😜 بله برای آقایون و هم برای خانوما هم هست ببینید لینکش رو میذارم ولی تا ۵ دقیقه دیگه می پاکمممم https://eitaa.com/joinchat/741015704Ccca5c2585c اینم لینک ولی تورو خدا لطفا دیگه درخواست ندید چون نمی‌گذارم حالا هرچقدرم التماسم کنید😜😒😏😡
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
❁بـسم‌اللھ‌الرحـمان‌الرحـیم❁ …………………………… گفتند‌شھیدگمنامہ ! پلاك‌هم‌‌نداشت ؛ اصلا‌هیچ‌نشونہ‌ا‌ۍ‌نداشت!! امیدوار‌بود‌م‌روۍ زیرپیرهنیش،اسمش‌رو‌نوشتہ‌باشھ . نوشتہ‌بود : ⇩ ((: مشتی، چقدرشباهت‌داریم‌بھشون؟!🚶🏿‍♂💔 دل‌بکن‌تاجون‌نکنی ؛ ‌ همین‌قدرگمنام‌خریداری‌میشن":)! سلـ‌ام‌امید‌وارمـ‌احوالتون‌خـوب‌باشھ🍭😌 اُمدیمـ‌ڪلبھ‌ڪوچیڪ‌نــاب‌شھدایۍ‌مونو‌بھتون‌معرفۍ ڪنیم♥️ آشـ‌نایۍ‌با‌مطالب‌ڪُلبمون🔥🔌 🖇💛 ڪُلبمون‌‌ڪوچیڪیھ‌اما‌چیزاۍ‌قشنگۍ‌داخلش‌ هستا🐋 🌶🙊 """""""""""""""""""""""""""" @HeremDefender🌻⃟ ⃟❤️... @HeremDefender🌻⃟ ⃟❤️... 𝟏 شھیدۍ‌ڪه‌از‌غـ‌یب‌به‌مـادرش‌خـ‌بر‌میداد🗝 𝟐 شھیدۍ‌ڪه‌بعد‌از‌شھادت‌...گـ‌فت📽 𝟑 عاشقانھ‌شھید‌عباس‌دانگشر‌به‌خانمش🍊 𝟒 شھیدی‌ڪه‌در‌قبر‌به‌درخواست‌مادرش‌ چشمانش‌را‌باز‌ڪرد🔓 داستان‌ڪوتاه💔⇧ 𝟓 شھیدڪه‌امام‌زمان‌ڪفنش‌ڪرد⚰ داستان‌ڪوتاه✨⇧ 𝟔داخـ‌ل‌ڪُلبمون‌سنـ‌جاق‌شدن☺💕🖇 دعـ‌وت‌شـ‌ده‌ شھدایـ؎☁️📞 ڪُپۍ‌بـ‌نرمون‌ممنوعھ🚫
هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
پایان تبادلات گسترده یازهرا!🌸 شرایط تبادلاتمون👇🏽 1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏽 2⃣آمارتون +١۵٠ باشه✋🏽 3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏽 جذب بستگی به بنرتون داره💥 بیشتر از ١٠٠جذب هم داشتم😌🌱 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفو تبادلاتم عضو باشید"سنجاقه" https://eitaa.com/joinchat/503316642C9ff31d5dee بعد از مطالعه شرایط و طرز کار اگر شرایط رو داشتید پی وی در خدمتتونم✋🏻 🌺@NNaajmeh🌺
هدایت شده از عشاق الله
بدو بدو بدو عضو شو این کانال در آمار ۱۰۰ اذان گفتن و ذکر گفتن طوطی را قرار میدهد عضو شو اگر د آمار ۱۰۰ نذاشت لفت بده اینم لینک کانال @amwenresnenee @amwenresnenee @amwenresnenee @amwenresnenee @amwenresnenee
بسم الله الرحمن الرحیم.. بنام خدایی که مهربان ترین است.. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 رمان سربازان بی نشون پارت نود و هفتم داوود: چند ساعت مونده به اذان صبح بود. سه روز،بود خواب درست و حسابی نداشتیم.. بد تو فکر رسول بودم.. فقط من نهـ هممون. مامان و بابا هم همچین حالشون تعریفی نداشت. حق هم داشتن. اینا از جوونی هم رو میشناختن و خیلی به هم وابسته بودن. معصومه هم دائم تو فکر ریحانه خانم بود اصلا خونمون وضع خوبی نداشت😓 با پسرخاله رسول از قبل رفاقت داشتم. برا همین گفتم یه پیام به رضا بدم و یه خبری بگیرم.. رضا: تو همین فکرا بودم که یه پیام برام اومد. گوشیم رو برداشتم. "داوود علویان" پیام داده بود: 'سلام رضا جان. ببخشید الان پیام میدم. رسول از اتاق اومد بیرون؟ خبری داری ازش؟ خیلی نگرانشم..' منم براش نوشتم: 'سلام. والا نه هنوز.. از ظهر که اومدیم خونه تو اتاقه. در رو هم باز نمیکنه. تلفن هم جواب نمیده. چیزی نمیگه. چیزی نمیخوره. اصلا نمیدونیم زندس یا نه😓🙄' رسول: حیرون بودم. بیشتر از این، خسته.. خیلی خسته.. میخواستم بمیرم..🥀 دلم میخواست برم یه جایی که کمی آروم بگیرم.. تنها جایی که به نظرم اومد فقط یه مکان بود. جایی که بیشترین آرامش رو برام داشت. میخواستم برم و کمی از این خونه بی روح دور باشم.. گوشیم رو روشن کردم و بی توجه به اعلان تماس هایی که باهام گرفته بودن، رفتم توی قسمت مخاطبین و شماره ریحانه رو گرفتم. خدارو شکر گوشیش خاموش نبود. میدونستم نمیخوابه..🥀 صدام اصلا در نمیومد که بخوان باهاش حرف بزنم. بعد از چند تا بوق، صدای گرفته و آرومش تو گوشم پیچید... یه لخظه فکر کردم مامانه.. مامان زهرای من..🙂🥀 -جانم داداش؟ +.... -رسول جان؟ به خودم اومدم و فهمیدم توی این سه روز چقدر از خواهر یتیمم دور افتادم و هواسم بهش نیست..💔 +الهی بمیرم برای دلت و این صدای گرفتت.. با بغضی که معلوم بود میخواست از من پنهونش کنه ولی نا موفق بود گفت: -دور از جونت داداش😭 + ریحانه جانم؟ -جانم؟ +من الان مبخوام برم جایی.. ممکنه چند وقت خونه نیام.. بهت بعدا میگم کجام و همش بهت زنگ میزنم. نگرانم نشو.. خوب؟؟ -.... +ریحان صدامو داری؟ -داداش؟ +جون داداش؟ -مامان و بابا رفتن... تو دیگه ولم نکن😭 +من غلط بکنم همچین خواهری رو ول کنم..💔 فقط میخوام برم کمی خودم رو پیدا کنم ... -خوب منم میام.. +باشه.. ولی من میخوام اول برم که اول با خودم کنار بیام.. ریحانه... من اگه برم یه جا خودم رو گم و گور کنم، فقط بخاطر اینه که دیگه طاقت ایت وضع رو ندارم... مرگ رسول.. بیتابی نکن تا بیام.. خوب؟🙃🥀 -چشم😭 +چشمت بی بلا.. حالا طوری که رضا و مرضی نفهمن یه دقیقه میای داخل راهرو؟ همین طبقه.. رضا و مرضی پایینن.. نمیخوام چیزی بفهمن..💔 ادامه دارد...