😐

سلام خوبین امروز دیگه رمان رو داریم چون از سفر برگشتم ❤️❤️❤️

خب مثل اینکه باید برین مدرسه😂😂

فقط پرنسس بابا😂😂

🎥 رئیسی: یاد می‌کنم از علی لندی، دانش‌آموزی که با مسئولیت‌پذیری جان دو نفر را نجات داد و جان خود را به خطر انداخت 🔹#علی_لندی، دانش‌آموز ایذه‌ای نشان داد دانش‌آموخته مکتب #دفاع_مقدس و ایثار است. ان‌شاءالله که با شهید فهمیده محشور شود. #گاندو

بچه ها من میخوام بعد ازظهر واکسن کرونا بزنم 😭😭😂😂

میترسم 😂😂😂

نترس خدا با توعه😂

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

😂😂😂

دقیقا منم به همون گیر داده بودم 😂😂😂

بسم الله الرحمن الرحیم.❤️ به نام انکه مهربان ترین و بخشنده ترین است❤️ 💐💐💐💐💐 رمان سربازان بی نشون (رسول قدیم😅) پارت دوازدهم . سلام آقای حسنی _ سلام آقا محمد. خوب هستین؟ .خیلی ممنونم. به لطف شما. درخدمتم _ راستش رسول میگه موبایل ریحانه خرابه و نمیتونه جواب بده. به رسول هم زنگ میزنم جواب نمیده. الان اونجاست؟ . راستش نه الان نیست. چطور؟ اتفاقی افتاده این قدر نگران شدین؟ _راستش یه پیام برام اومده در باره بچه ها کمی نگرانشون شدم. اینو که گفت دنیا روی سرم خراب شد. فکر کردم الان همه چی رو تو اون پیام بهش گفتن. از قیافه بچه ها نگرانی میبارید. خودمم دست کمی از اونا نبودم. ولی خودم رو بی خبر جلوه دادم و پرسیدم: .چه پیامی؟ _ الان براتون می فرستم پیام رو... قطع کرد و برام به پیام اومد. بازش کردم چشام گرد شد و زبونم بند اومده بود.... سعید: بعد از قطع کردن آقای حسنی همه جمع شدیم دور محمد که ببینیم اون پیام چی بود. وقتی پیام رو باز کرد چشای هممون شیش تا شد😐 اونا هدفشون چیه؟ امیری یا سپاه؟ توی اون پیام نوشته بودن «جناب پدر، اگه جون پسر و دخترت برات مهمه و دوست داری بازم زنده ببینیشون و با جنازشون مواجه نشی، پاتو از سپاه بکش بیرون و اینقدر برامون دردسر درست نکن» هدفشون چی بود؟ چرا این طوری میکنن؟ بعد از دیدن این پیام محمد زنگ زد به آقای حسنی و همچی رو براش توضیح داد، از اول تا آخر رو گفت. بعد هم بهش گفت که بیاد سایت. چون چند بار برای کارای سپاه اومده بود، میدونست کجا و چطور باید بیاد. ادامه دارد....