🌸☘🌸☘🌸
💪یک بار که با آن هیکل ورزشکاری و ساک دستی به سمت زورخانه می رفت رفقایش به او میگویند:« دو تا دختر محل دنبال تو راه افتاده بودند و درباره تو حرف می زدند.ماشاء الله خوب دلبری می کنی!»
❎از فردا دیگر ساک ورزشی بر نمی دارد لباسهای ورزش خود را داخل یک مشما می گذارد و یک پیراهن گشاد و شلوار گشاد و کهنه می پوشد و پیراهنش را روی شلوارش می اندازد.
‼️به او می گفتند همه آرزو دارند هیکلی مثل تو داشته باشند و یک لباسی بپوشندکه این هیکل را نشان بدهد او گفت:
⬅️«من نمی خواهم عامل #انحراف_ذهن_جوانهای دیگر بشوم.»