#فکه
نزدیک غروب مرتضی داخل یک گودال پیکر شهیدی را پیدا کرد .با بیل خاک ها را بیرون می ریخت .
هر بیل خاک راکه بیرون می ریخت مقدار بیشتری خاک به داخل گودال برمی گشت .نزدیک اذان
مغرب بود .مرتضی بیل را داخل خاک فرو کرد و گفت: فردا برمی گردیم .صبح به همراه مرتضی به فکه
برگشتیم .به محض رسیدن به سراغ بیل رفت .بعد آن را از خاک بیرون کشید و حرکت کرد!
با تعجب گفتم: آقا مرتضی کجا می ری....؟!
نگاهی به من کرد و گفت : دیشب جوانی به خواب من آمد و گفت: من دوست دارم در فکه بمانم!بیل را بردار و برو....
با هشتگ های هر روایت،
روایت هارا در کانال"تاثیرنگاه شهید" جستجو کنید🌹🌹🌹:
@shohadayebozorgvar
شهیدی که پس از ۱۷ سال زنده شد و قرض های یکی از افراد جمع تفحص شهدا را داد....😳😳😳😳
#قرض
شهیدی که فرشته ها او را به کربلا بردند و وقتی قبرش نبش شد، اثری از پیکرش نبود....
#کربلا
شهیدی که کر و لال بود اما هر روز با امام زمانش (عج) صحبت می کرد......😥😭😭
#شگفتی
شهیدی که گفت پس از باز شدن راه کربلا برمیگردم....و روزی که پیکرش بعد سالها برگشت، روزی بود که اولین کاروان به کربلا میرفت.....(عاشقان سفر کربلا بخوانند😭....)
#راه_کربلا
شهیدی که گفت دوست دارم در فکه بمانم....مرا رها کنید....😓😓
#فکه
شهیدی که از کودکی محل دفن خود را پس از شهادت میدانست....😳😳😳
#جای_من
شهیدی که در قبر لبخند زد😢😢😢
#آخرین_لبخند
شهیدی که بدنش با اسید و آفتاب هم از بین نرفت...😱
#سالم
شهیدی که پس از شهادت با دخترش دیدار کرد....
#دیدار
پس از شهادت، در ساعتی که نماز شب میخواند، چراغ اتاقش روشن شد💡...
#ملائک
و روایت های جذاب دیگری که در راه است......
@ganjnameshahidane