«#کتاب_بازمانده_های_فیروزه»
🔸سرگذشت تلخ دختران ایزدی در عراق
🔸روایتی از روزهای ابتدایی اشغال موصل توسط داعش
💥در اولین حراج دختران ایزدی 👈 ۱۷ دختر و زن ایزدی در سنین مختلف فروخته شدند. آنها را در یک ردیف به صف کرده و به گردانشان پلاکهایی انداخته بودند که روی آنها شمارههایی نوشته شده بود. از شرم سرهایشان را به زیر انداخته بودند .. پنجاه و دو مرد از نقاط مختلف مناطق تحت اشغال داعش مثل گرگهای گرسنهای که در انتظار فرصت هستند تا شکار خود را تکه و پاره کنند، از آنها دیدن کردند. درخواست تعدادی از خریداران برای خرید مستقیم دو دختر ایزدی و عدم عرضه آنها و انجام تشریفات عرضه و فروش به دلیل زیبایی خیره کنندهای که داشتند و بیم از افزایش تقاضا و بالا رفتن قیمت و عدم توان پرداخت قیمت آنها، اعتراض تعدادی دیگر به این درخواستها را به دنبال داشت و نزدیک بود به درگیری مسلحانه و نزاع خونین بین دو طرف منتهی شود و در حالی که دو طرف با صندلیها به جان هم افتاده بودند، صدایی آنها را به خود آورد... ادامه داستان را در سایت شخص ناصر کاوه به آدرس زیر ملاحضه کنید:👇
قسمت اول 👈🏻 https://b2n.ir/p06121
قسمت دوم 👈🏻 https://b2n.ir/m05626
قسمت سوم 👈🏻 https://b2n.ir/f35832
قسمت چهارم 👈🏻 https://b2n.ir/f97074
قسمت پنجم 👈🏻 https://b2n.ir/w04851
قسمت ششم 👈🏻 https://b2n.ir/a45083
قسمت هفتم 👈🏻 https://b2n.ir/g79925
🔺اگر سپاه، شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش نبودند... 👆
لطفا حداقل برای یکنفر ارسال فرمایید
ارادتمند 👈 #ناصرکاوه
👐التماس دعا
#تنها_راه_نجات_کشور 🇮🇷👇
#مشارکت_حداکثری_و_انتخاب_دولت_جوان_حزب_اللهی
#به_مدد_الهی_آمریکا_را_شکست_می_دهیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@garargahevelayat
🌹شهيد ابوالفضل (داوود) اسماعيلي, اولین شهيد مدافع حريم علوي!؟
متولد 1365 تهران
شهادت:83/5/23
محل شهادت نجف
محل دفن: وادي السلام نجف- قطعه جيش المهدي
🌹 داود هیجده ساله ما عاشق امام رضا (ع) بود... او هم کار میکرد و هم درس می خواند... داود ماهی یکبار بعداظهر پنجشنبه سوار اتوبوس میشد و تا بعدازظهر جمعه در حرم مولا بود و دوباره سوار اتوبوس میشد تا صبح شنبه به مدرسه و سرکارش برسد...
📣سال 83 بود، آمريكایی ها عراق را اشغال كرده بود. خبرهايي از بي حرمتي نظاميان آمريكايي به حرم هاي اهل بيت در عراق به گوش مي رسيد. بعضي از پايگاه ها در ایران به صورت نمادين جهت اعزام نيرو به عراق ثبت نام مي كردند... قابل تحمل نبود كه به گلدسته حرم علمدار كربلا تير انداري شود و يا با تانك به درب ورودي حرم شاه مردان آقا امير المومنين(ع) گلوله بزنند و... اما شيعياني بودند كه طاقت نياوردند و خود را به آب و آتيش زدند و به معركه رسانند. مرداني كه با عشق به سيد الشهدا (ع) پاي در وادي جهاد و شهادت گذاشتند. 🌹شهيد داوود اسماعيلي نيز از جنس مرداني بود كه غبطه مي خورد چرا در هشت سال دفاع مقدس سن او نمي رسيد كه به جنگ برود. او متولد سال 1365 بود. عشق به شهادت و اهل بيت (س) و شهدا آتشي در سينه اش افروخته بود كه به جز شهادت هيچ مرحمي بر دردش كارساز نبود... هر طوری بود خود را به عراق و سپس به نجف می رساند... 📣 روز درگیری سلاح به اندازه کافی نبود و به داود سلاح نمی رسد!؟ 😰 ولی عاشق مولا با دست خالی هم جلوی حرامیان را می گیرد... صبح روز 23 مرداد سال 83 در 500 متری حرم امام علی(ع) با گلوله مستقیم نیروهای اشغالگر آمریکایی ها مانند مولایش اباعبدالله (ع) بی سر همان طوری که خودش پیش بینی کرده بود, به شهادت رسید و مانند حضرت زهرا (س) و شهدای گمنام در گوشه ای از وادی السلام نجف در جایی که نیروهای جیش المهدی (ع) هستند, گمنام به خاک سپرده می شود... دو بيت شعر👇هم شهيد داود اسماعيلي يك روز قبل از شهادتش گفته بود ...
"مشتاق گل از سرزنش خار نترسد
ديدار رخ يار ز اغيار نترسد
آن يار دلاور كه كند ترك سر خويش
از خنجر خونريز سردار نترسد"
📣در این درگیری شهید روح الله اسدی نیز به شهادت رسید ولی پیکرش به دست نیامد و مفقودالجسد است... یکی دیگر از شهدای ایرانی آن روز, شهید احمد کریمی بود که, عراقی ها به او لقب قهرمان دادند و این شهید اولین کسی که بود جلوی آمریکائی ها ایستاد و به شهادت رسید... شهید بعدی احمد مهدیانی است که ایشان هم سرش از بدن جدا شد... یکی دیگر از شهدای آن روز, شهید محمد حسن بود که به همراه همسرش آن موقع در نجف بود که در آن درگیری نیز ایشان شهید می شود و همسرش به تنهایی به ایران برمی گردد... در درگیری با آمریکائی ها نیز یکی از برادران نیز به درجه جانبازی میرسد که دو پا و یک دستش قطع می شود و...
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصرکاوه
راوی: #جواد_تاجیک
#تنها_راه_نجات_کشور 🇮🇷👇
#مشارکت_حداکثری_و_انتخاب_دولت_جوان_حزب_اللهی
#به_مدد_الهی_آمریکا_را_شکست_می_دهیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@garargahevelayat
۱۹ خرداد تولد ادوارد و مبارکباد👇
💠آیا تنها خارجی که امام پیشانی او را بوسید میشناسید؟
🚩شهید (مهدی) ادواردو_آنیلی;👇
💫فرزند جیانی آنیلی سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانکهای خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس، در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد.
💫او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد.
💫اجداد ادواردو با راهاندازی کارخانه فیات در ایتالیا این صنعت عظیم را در آنجا بنا گذاشتند که امروزه بستگانش سهامدار عمده شرکت فیات، صاحب بانکها و بیمهها، باشگاه یوونتوس و… هستند. پدر ادواردو کاتولیک و مادرش یک پرنسس یهودی است.
💫گفته میشود هدف اصلی #یهودیان در وصلت با خانواده آنیلی تلاش برای تصاحب اموال میلیاردی این خانواده بود به همین دلیل بعدها خواهر ادواردو نیز به عقد یک خبرنگار یهودی به نام «الکان» در میآید، که این ازدواج با وجود چهار فرزند به طلاق میانجامد و ازدواج مجدد خواهر ادواردو با یک مسیحی صورت میگیرد و از اینجا به بعد، یک نوع رقابت بین یهودیت و مسیحیت در مورد فرزندان خواهر ادواردو بهوجود میآید.
💫بیاهمیتی ثروت آنیلی برای ادواردو و تمایلش به اسلام، موجب میشود که پدرش حاضر نشود میراث خانواده را به او بسپارد؛ لذا جیانیآنیلی پسر برادرش که یک مسیحی بود را بهعنوان جانشین ادواردو تعیین میکند. اما چیزی نمیگذرد که خبر مرگ پسرعموی ادواردو بر اثر سرطان ناشناختهای میپیچد. این مرگ نیز از مرگهای مشکوک خانواده آنیلی بود؛ چرا که اگر وی به عنوان وارث اموال آنیلی زنده میماند، مدیریت این ثروت عظیم به یک مسیحی تعلق میگرفت و این خلاف خواسته یهودیان بود...
🚩شرح مسلمان شدن ادواردو و معجزه قرآن
💫ادواردو شرح مسلمان_شدنش را چنین میگوید: «زمانی که در دانشگاه نیویورک درس میخواندم، یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن و کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد، این بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم این شد که آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.»،
🌹 او را بردند به شهر بازی مشهد تا شهربازی را که توسط بنیاد شهید ساخته شده بود را به او نشان دهند. او آنجا گفت: "یک شهر اروپایی معروف بود به شهر مذهبی. لائیک ها که از شهرت مذهبی آن شهر ناراحت بودند، آنقدر مراکز تفریحی ایجاد کردند که آن مرکز مذهبی را تحت الشعاع مراکز تفریحی قرار داد و دیگر آن شهر را به عنوان آن مرکز مذهبی نمی شناختند بلکه به واسطه مراکز تفریحی اش یاد می کردند!!!" او تأکید کرد مراقب باشید که همیشه مشهد را به حرم امام رضا (ع). بشناسند و نه به مراکز تفریحی!
جهت اطلاع اسراييل صهيونيزم، ادواردو آنيلى و دوست صميمى اش لوكا را بخاطر مسلمان و شيعه شدن به شهادت رساندند
#کتاب_فاتحان_قله_های_عاشقی
#ناصرکاوه
#تنها_راه_نجات_کشور 🇮🇷👇
#مشارکت_حداکثری_و_انتخاب_دولت_جوان_حزب_اللهی
#به_مدد_الهی_آمریکا_را_شکست_می_دهیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@garargahevelayat
🌷این قسمت را نه یکبار ، بلکه چندین بار بخوانید!؟ باسلام خدمت دوستان و سروران گرامی: روزانه با صفحاتی از #کتاب_جنایات_داعش که قسمتی از جنایات تروریستی گروهک تکفیری داعش می باشد، نوشته حقیر، #ناصرکاوه ، در خدمت شما عزیزان هستیم، لطفا ضمن مطالعه ، با نشر مجدد آن، ما را یاری فرمایید. این قسمت را حتما برای زنانی که به تازگی کشف حجاب کرده آند و در اغتشاشات به حافظان امنیت و اقتدار کشور ، خصوصا سپاه و بسیج، دشنام میدهند، ارسال کنید، تا برایشان تبین شود که اگر همین سپاه و بسیج و.... نبودند، معلوم نبود الان شما کنیز و برده کدام از عوامل داعشی بودید، بله باید هم گول استکبار جهانی را بخورند، چون فقط در دنیای مجازی، ارتزاق دروغ و خشونت می کنید و برایتان استکبار جهانی، جای دوست و دشمن را عوض کرده است.... بیشترین چیزی که دشمن روی آن حساب کرده، حماقت، نادانی، لجبازی و از همه مهمتر دوری از خدا، قرآن، اهل بیت(ع) ، ارزشها و آرمانهای امام و شهدا و انقلاب اسلامی است😰 ارادتمند: ناصر کاوه
#مرگ_براغتشاشگران_وطن_فروش☀️
هدایت شده از حاجی آنلاین یک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«عقلانیت»
🇮🇷 نمونهٔ یک کار انقلابی در حوزه حجاب که باید فراگیر شود
🔻 دیوارهایی که دشمن بین ما کشیده را باید تخریب کرد. ما یک ملتیم، ملت امام حسین (ع)
✅ سیلی محکم بانوان ضعیف الحجاب به گوش دشمن، از متروی میدان فردوسی تهران
🌟همزمان با تولد ۴۴ سالگی انقلاب🌟
💚 اینجا ایستگاه عاشقیست
🔔 منتظر کولاک تیم «مثل هانیه» در ایام نیمه شعبان باشید
@jahadetabeen8
ارادتمند: #ناصرکاوه
💥وقتى به مهدی باکری خبر دادند که برادرت شهید شده است و می خواهیم پیکرش را برگردانیم؛ اجازه نداد و گفت: همه ى آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید!... برادران باکری که هر سه پیکر پاکشان به دست نیامده است.
🔹وقتی شهید مهدی باکری شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدیدی بارید و سیل آمد، ایشان پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین آقا مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد از مردم کمک میخواست، تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود. آقا مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول کمک به او شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی. نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یکم از غیرت و شرف شما یاد بگیره. آقا مهدی خنده ای کرد و گفت: راست میگی مادر، کاش یاد می گرفت!
🌹 با آقا مهدی سوار بر تویوتا داشتیم میرفتیم جایی. هوا به شدت گرم بود، اما جرآت نمیکردم کولر رو روشنکنم. بالاخره بهخاطر گرما طاقتم تموم شد و کولرِ ماشین رو روشن کردم. وقتی کولر رو زدم ، آقا مهدی گفت: الله بندهسی «بندهی خدا» میدونی وقتی کولر روشن میکنی، مصرف بنزینِ بیت المال میره بالا؟ خاموش کن! فردای قیامت چه جوابی داریم به شهدا بدیم؟ خاموش کن! مگه رزمنده ها توی سنگر زیر کولر نشستند که تو کولر روشن میکنی؟
🌷توی ماشین داشت اسلحه خالی میکرد، باچند تا بسیجی دیگه. از عرق روی لباسهایش میشد فهمید، چقدر کار کرده.... کارش که تموم شد از کنارمان داشت میرفت. به رفیقم گفت: چطوری مش علی؟ به علی گفتم: کی بود این؟ گفت: مهدی باکری جانشین فرمانده. گفتم: پس چرا داره بار ماشین رو خالی میکنه؟! گفت: یواش یواش اخلاقش میاد دستت....
🌷اهالی یک محل عصبانی آمدند شهرداری، توی اتاقی که من و مهدی آنجا مینشستیم و جواب مردم را میدادیم. میگفتند: آخر تو چه میدانی که ما توی چه بدبختی گیر کردهایم. خودت کوچهات آسفالت است، معلوم است که نمیدانی محلهی ما باران آمده، آب همهجا را برداشته. مهدی حرف نزد. حتی ابرو خم نکرد. رفت پوتین گلی خودش را از پشت میزش برداشت گذاشت جلو چشم آنها، گفت: این هم مدرک من که به همهمان ثابت کند کوچهی ما هم دست کمی از کوچهی شما ندارد.
🌷وقتی مهدی باکری به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند، را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایَش کرد و به *جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد* و آن گاه با لحنی آرام جملهای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی به هر کسی نقل کردهام، هم *اشک از چشمان من سرازیر میشود و هم اشک مخاطبم*.
او گفت: خاک بر سرت مهدی، آدم شدهای که بیتالمال را به زیر پایت انداختهاند؟
🌷هر روز آفتاب نزده از خانه میرفت بیرون ، یه روز صدای پایین آمدنش را ار پله ها شنیدم ، رفتم و جلویش را گرفتم ، گفتم ، آقا مهدی ، شما دیگر عیالواری ، یک کم بیشتر مواظب خودت باش. گفت ، چه کار کنم ؟ ، مسئولیت بچه های مردم گردنمه . گفتم ، لااقل توی سنگر فرماندهی بمون. گفت ، اگر فرمانده نیم خیز راه بره ، نیروها سینه خیز میرند ، اگر بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون..... ما باید در خط مقدم باشیم، تا دیگران در صحنه بمانند...
💥اوایل انقلاب بود.....در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است...
💥آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟
آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت.
ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار می کنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم... #ناصرکاوه
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷#شهیدمدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سیدابراهیم، شهیدی که امروز مقام معظم رهبری به ایشان اشاره کرد را بهتر بشناسیم 👈 شهید قاسم سلیمانی میگوید: آن زمان در دیرالعدس دیدم یک صدای خیلی برجسته ای می آید، سید ابراهیم صدرزاده خیلی صدای مردانهای داشت مثل داش مشتی های تهرانی، من او را نمی شناختم وقتی از پشت بی سیم حرف می زد گفتم او کیست که از تهران آمده و در تیپ فاطمیون جای گرفته است. حسین گفت: سید ابراهیم! وقتی از دیرالعدس برمیگشتیم، از حسین سئوال کردم این سید ابراهیم کیست که با این صدای بلند و مردونه صحبت میکرد؟! سید را نشان داد گفت: این!👈 یک جوان رشید باریک که خیلی تودلبرو بود و آدم لذت میبرد که نگاهش کند، من واقعا عاشقش بودم...
🌹شهید مصطفی صدرزاده 👈 جانباز فتنه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده که در فتنه ۸۸ دو بار مجروح شدند, بار اول ۲۵ خرداد با پنج ضربه چاقو به پای چپ و یک ضربه قمه به بازوی دست چپ آسیب دید، با آن همه جراحت، فتنه گران اجازه نمی دادند که آمبولانس به آنها کمک کند و تهدید به آتش زدن آمبولانس کردند و مصطفی با تمام این جراحت و خونریزی از ساعت ۵ بعدازظهر تا ۱۲ شب کف خیابان در میدان آزادی تهران افتاده بود، بعد از هفت ساعت خونریزی به بیمارستان منتقل شد. خونریزی آنقدر شدید بود که تا ۲ روز توان ایستادن نداشت.مجروحیت بعدی وی در روز ۱۶ آذر از ناحیه انگشت دست بود که دچار شکستگی شد... بعدها همین اقا مصطفی در نبردی دیگر با تکفیری ها در سوریه با سمت فرماندهی گردان عمار. به عنوان مدافع حرم به شهادت رسید...
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصرکاوه
🔸سال ۸۸ فتنه گران چند ضربه چاقو
بهش زدن و انگشتش را شکستند و چند سال بعد تکفیری های داعش کار ناتمام فتنه گران را تکمیل کردند...👇
ماه رمضان سال 91، برای خرید به بازار رفتم. وقتی می دیدم خیلی ها به راحتی در ملا عام روزه خواری می کنند، بسیار ناراحت و عصبانی شدم، تا جایی که حتی قدرت خرید نداشتم و دست خالی به خانه برگشتم. مصطفی وقتی مرا دید با تعجب گفت: «به این سرعت خرید کردید؟» گفتم: «اصلا دست و دلم به خرید کردن نرفت.» و جریان را برایش تعریف کردم. مصطفی سری تکان داد و گفت: «کسی که روزه خواری می کند در واقع دارد با خدا علنی می جنگد، چون خداوند برای کسانی که روزه خواری در ملا عام میکند حد معین کرده است. حالا فکر کنید با این کار چقدر دل امام زمان به درد می آید. قربون دل آقا بشم.» من آن روز ناراحتیم به خاطر نادیده گرفته شدن قانون بود و مصطفی دلش به خاطر رنجش امام زمان لرزیده بود.. راوی: مادر شهید
🌷مصطفی یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا و فاطمه به آغوش او پرید. بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و میدانست که من او را میگیرم، اگر ما این طور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلات مان حل بود. توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.
🌷یک اتفاق عجیب در👈 تدفین فرمانده مدافع حرم: «میدانم زندهای! با تو زندگی میکنم مصطفی»👇
☀️مصطفی آرام داخل قبر خوابیده، همسرش میخواهد مثل همیشه او را از زیر قرآن رد کند، قرآن را در میآورد و روی صورت مصطفی میگذارد، یک اتفاق عجیب... همسرش همانجا میگوید:«میخواستی نشانم دهی که شهدا زندهاند؟ اینها را میدانم. من با تو زندگی میکنم مصطفی».
☀️مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او درست در شب عاشورای حسینی به شهادت رسید. او از شهدای عملیات محرم بود که در حلب جریان داشت. مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجهها داشته است. او به مشهد میرود، ریشهایش را کوتاه میکند و به مسئول اعزام میگوید که یک افغانستانی است... کتاب مدافعان حرم, ناصرکاوه. راوی: همسر شهید
🌷اگر می خواهید کارتان برکت پیداکند به خانواده شهداسربزنید،زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنیددر روحیه خود شهادت طلبی راپرورش دهید.🕊
🥀شهید_مصطفی_صدرزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 مناجات
با روی سیاه
🔹 حاج محمود کریمی
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#توبه
#توسل
#شب_جمعه
#یاحسین_مظلوم(ع)
🍂التماس دعا، #ناصرکاوه
کتاب-شهدای-نوجوانان-135-ص-1-1.pdf
29M
«کتاب_شهدای_نوجوان»
هشتم آبان روز شهادت حسین فهمیده و روز بسیج دانش آموزی، گرامیباد
🌷بر مشامم میرسد عطر شهیدان بسیج
مرغ دل پر میزند سوی گلستان بسیج
یا حسین بن علی، ای سرور آزادگان
روز محشر کن شفاعت از جوانان بسیج🌷
#هفته_بسیج_دانش_آموزی_مبارک👌
🌷سلام خدمت دوستان و سروران گرامی: بمناسبت فرارسیدن
#هفته_بسیج_دانش_آموزی کتاب #شهدای_نوحوان تالیف #ناصرکاوه👈 که نسخه pdf آن آماده شده جهت مطالعه و نشر در فضای مجازی، خدمت شما سروران گرامی تقدیم میگردد 👌 با نشر دوباره این کتاب در کانال و گروه های دیگر، ما را در راه بازسازی معنوی و نشر اهداف و آرمانهای امام خمینی، شهدا و انقلاب اسلامی یاری فرمائید.
ارادتمند: ناصر کاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بی_رغبتی_شهدا_به_دنیا
🌟یک بار که آمده بود «شهرضا» گفتم: «بیا اینجا یک خانه برایت بخریم و همینجا زندگیات را سر و سامان بده!»
گفت: «حرف این چیزها را نزن مادر، دنیا هیچ ارزشی ندارد!»
گفتم: «آخر این کار درستی است که دایم زن و بچهات را از این طرف به آن طرف میکشی؟»
گفت: «مادر جان! شما غصه مرا نخور. خانه من عقب ماشینم است.»
پرسیدم: «یعنی چه خانهات عقب ماشینت است؟»
گفت: «جدی میگویم؛ اگر باور نمیکنی بیا ببین!»
همراهش رفتم. در عقب ماشین را باز کرد. وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود: سه تا کاسه، سه تابشقاب، سه تا قاشق، یک سفره پلاستیکی کوچک، دو قوطی شیرخشک برای بچه و یک سری خرده ریز دیگر. گفت: «این هم خانه. میبینی که خیلی هم راحت است.»
گفتم: «آخه اینطوری که نمیشود.»
گفت: «دنیا را گذاشتهام برای دنیادارها، خانه هم باشد برای خانهدارها!»
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
راوی: همسرشهیدهمت، فرمانده سپاه ۱۱ قدر و لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 حرکت زوار اربعین امام حسین علیهالسلام از کشمیر، کوههای پاکستان، افغانستان و اقصی نقاط جهان...
🍃زیارت حسین(ع) معادل با 100 حج و عمره مقبول
امام صادق(ع):
«زِیَارَةُ الْحُسَیْنِ ع تَعْدِلُ مِائَةَ حِجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ مُتَقَبَّلَةٍ.»
(الإرشاد، ج2 ص 134 )
زیارت حسین(ع) معادل صد حج پاکیزه (از گناهان) و صد عمره مقبول است.
التماس دعا
#ناصرکاوه