eitaa logo
اطلاع رسانی گرمن
1.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
4هزار ویدیو
139 فایل
اهداف کانال: - اخبار و رویدادهای روستای گرمن -زنده نگه داشتن یاد شهدا -تبیین منظومه فکری رهبر معظم انقلاب -فعالیت های مرکز نیکوکاری امام رضا (ع)گرمن، وديگرنهادهاوسازمان‌های -مراسمات ملی ومذهبی _جهادتبیین واخبارجهان اسلام ارتباط با ادمین: @ze_ebrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
این خاطره جهت تقدیر از مقام مادر، اگر توانستید در گروه گرمن قرار بدهید. # شب قرار بود نتایج نهایی دوره دکتری را اعلام کنند. از بعدازظهر اضطراب عجیبی وجودم را گرفته بود و حال حوصله هیچ کاری را نداشتم طوری که حتی مامان که میگفت: فلان کاری کن ، میگفتم باشه ولی انجام ش نمی دادم. دست و دلم به کاری نبود. مامان به یکی از منبرخانه ها دعوت روضه بود. موقع رفتنی گفت: دختر گلم پاشو تو سبزی ها را پاک کن من هم دعات میکنم. با ناراحتی گفتم: خیلی خوب و مشغول شدم، بعد یک ساعتی که مامان برگشت با خوش حالی تمام مرا صدا زد. گفت: بخدای کریم که تو قبولی می شوی، نوری عجیب در چشمانش دیده می شد. ولی با خودم گفتم نه بابا ، حالا یک چیزی مامان میگه. ولی دوباره دوباره ..گفت: دختر بهت میگم تو قبولی، من که با تعجب نگاه میکردم، گفتم: مگه تو پیغمبری که علم غیب بدانی، لبخندی زد و به شوخی گفت اره . شب از ساعت ده گذشت بود و نتایج نیامده بود. مامان در حالی که تسبیح را گرفته بود و به نیت چهارده معصوم ع هر کدام صد صلوات برای قبولی من دعا میکرد ساعت از ۱۲ شب هم گذشته بود. من که مادام به مامان میگفتم شما بخوابید راحت باشید. ولی مگه دلش قرار می گرفت. در حالی که مامان هنوز ذکر صلوات می گفت یکهو نتایج روی سایت قرار گرفت و نوشته بود قبول در فلان دانشگاه، فرداش به اصرار از مامان پرسیدم از کجا مطمئن بودی که قسم خدا را خوردی، فقط یک کلام گفت : موقع روضه خواندن به یادت بودم و دعات میکردم که احساس کردم ناگهان نوری زیبا منبرخانه را پر کرده .... تقدیم به روح پاک مادر عزیزم ذاکره اهل بیت طاهره باباصادق 🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷 🇮🇷﷽ اطلاع رسانی شاهرود در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/garman_shahrood