اولین جشنواره مجازی
با محوریت: #دفاع_مقدس
#بخش_دلنوشته
#دلنوشته در ارتباط با #شهدا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آجرک الله یا صاحب الزمان.....
نمیدانم این شب ها کجا محمل گزیده اید و ندبه می خوانید....
گمانم آنجا کربلا باشد ....
اگر خطا نکرده باشم پس از ندبه زمزمه های مقتل شما دل کائنات را به رنج می آورد و شعر محتشم سرآغاز مرثیه ای برای زهرا سلام الله علیها می شود .....
کاش می دانستم کجای این مقتل قلبتان را جریحه دار کرده است که باز آسمان به چشمان دریاییتان رشک می برد ....
حسین علیه السلام هنگامه ی طنین انداز کردن فریاد هل من ناصرش؟
یا مشک علمدار در علقمه و حیرت عباس سلام الله علیها وفادار......
نکند آغوش رباب و وداع با اصغرش....؟؟؟.
باز هم تیر سه شعبه ؟
باز روضه ی شش گوشه در عقبه ی خیمه اهل بیت ؟
یا اربا اربای پسر ارباب ، علی اکبر لیلا ؟
کاش روضه گودال نخوانی آقا !
آخر #مادری پهلو شکسته این شب ها کربلا می آیند .....
آقای من ...
من در #کربلا نبودم اما می توانم تجلی کوچکی از آن را در فدائیان راه شما مجسم کنم ...
۱۳ دی ۹۸ ید ابوالفضلی سردارم عباس علمدار را حجت کرد...
ایشان هم امان نامه ی یزیدیان را باز نکرده بود ......
۱۸ مرداد ۹۶ حججی را دیدم ...
با صلابت علوی و غیرت حسینی و رشادت علی اکبری....
او هم اربا اربا شده بود ....
اما استقبال با گل و تابوت بود و اسپند نه با سم اسبان و جسارت.....
من هادی شجاع و ایمان خزایی نژاد و وحید فرهنگی والا را شناختم....
آخر وهب نصرانی بودند....
نو عروس در خیمه و همسر نیامد ... هیچ وقت...
من علی اکبرها دیده ام .....
حدادیان و عسگری و دهقان و بسیاری دیگر.....
۲۱۳۰۰۰ گلگون کفن دفاع مقدس را .... مادر هنوز چفیه اش را در آغوش می گیرد ...
همان گمنام ...
ولی زمان، رهبرم، همچنان منتظر حاج احمد اند ....
من رقیه ها بسیار شنیده ام ....
حلمای میثم نجفی و زینب بلباسی را دیدم ...
شرمنده آقا ...
چه قیاسی ...
گوشواره آن ها که به غارت نرفت و دامانشان در بیابان زبانه نکشید ...
کجا سیلی خوردند ؟؟؟
کجا حکایت خیزران بود ؟
من زینب دیده ام ....
آن هم از تبار سلیمانی ....
چه با هیبت خطبه می خواند و رعشه بر جان کفار می افکند .....
گویا شامی دیگر در این شهر بر پا شد....
اما کجا اشتران بی جهاز نصیب دختر سردار شد ؟
آقا جان .....
قتل الحسین بکربلا عطشانا.....
تمام جوانی ما فدای یک تار و پود معجر عمه جان شما ...
امیری حسین و نعم الامیر یعنی من می مانم ....
تا آخرین نفس در #رکاب نایب شما .. ..
شما خواهی آمد روزی ؛ ساعتی ....
با تکیه بر خانه خدا ....
بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین شما طنین انداز خواهد شد ...
قیامی دیگر .....
سپاهی دیگر ...
کربلایی دیگر .....
یا لثارات الحسین دیگر ....
انشاءالله....
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
ارسالی از سیده مریم حسینی نیا
استان ایلام
شهرستان دره شهر
🔰 #پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیدچمران
♻️ #مرکزنیکوکاری_وامدادمحله_امام_رضاعلیه السلام روستای #گرمن.
🌴🌴🌴🌴
#ماملت_امام_حسینیم
#دفاع_مقدس
اطلاع رسانی گرمن در ایتا ، سروش
@garman_shahrood