eitaa logo
اطلاع رسانی گرمن
1.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
4هزار ویدیو
140 فایل
اهداف کانال: - اخبار و رویدادهای روستای گرمن -زنده نگه داشتن یاد شهدا -تبیین منظومه فکری رهبر معظم انقلاب -فعالیت های مرکز نیکوکاری امام رضا (ع)گرمن، وديگرنهادهاوسازمان‌های -مراسمات ملی ومذهبی _جهادتبیین واخبارجهان اسلام ارتباط با ادمین: @ze_ebrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴ترس از آیا میدانید که بیش از ۳۰۰ قبضه سلاح گرم در دست مردم آمریکاست اما دولت و پلیس و سرویس‌های جاسوسی و دستگاه قضایی و سایر ارگان‌های انتظامی و امنیتی آمریکا از این حجم از سلاح ندارند. مهم این است که چه خطری برای آمریکا دارد که ایچنین وحشت زده مانند گرگ‌های وحشی از هراس دارند؟؟؟!!! 🔸اینکه بزرگ از هراس داشته باشد نیست ولی اینکه در کشور ما انواع کمپین‌های خصوصی و دولتی در جهت راه بیفتد و رسماً شهر بدون را تبلیغ می‌کند و در اجلاس مربوط به !!! از آرتروز گردن به دلیل گله می‌کند است. ☫پژوهشکده مطالعات راهبردی عمار بصیر 🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا @z_garmanshahrood
ارسال شده از سروش+: همسایه ابدی قاسم سلیمانی کیست؟ شهید «محمّد حسین یوسف‌الهی» عارفی است که در در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمنده ای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد اما خاطره ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد. محمد حسین، مصداق و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند. در کتاب نسل سوخته رازهایی از این و همسایه ابدی حاج قاسم سلیمانی نوشته شده است که مروری بر آنها می کنیم 🔸 به من گفته بود در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت می شود بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط ۲۵ دقیقه. بعدا برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدمه به من خیره شد و گفت: تو نمی شوی. با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.در آن شب و در آن جا هیچ کس جز خدا همراه من نبود! 🔹* با مجروح شدن پسرم محمدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمی دانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت ... اما هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ... 🔹پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم. ساعت ۱۰ شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمد حسین یوسف‌الهی هستید؟ با تعجب گفتیم: بله! جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الان وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!. وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته ولی می تواند صحبت کند. اوّلین ما این بود: از کجا دانستی که ما آمدیم؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم! محمّد حسین حتی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را گفت! 🔸 دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنها با لباس غواصی در آب‌ها جلو رفتند. هر چه معطل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقر بر گشتیم. محمد حسین که مسوول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی ـ فرمانده لشکر  در میان گذاشت. حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیات ما با خبر می شود. اما حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخص می کنم. صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه. پرسیدم: چرا؟! مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را. با خوش حالی گفتم: الان کجا هستند؟ گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، اما صادقی مجرد بود. اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می گردیم.» پرسیدم: چه طور؟!  گفت: شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئن بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد! 🔹 زمستان ۶۴ بود. با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند. بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر می شوید. من هم شیمیایی می شوم. حسین به همه اشاره کرد به جز من!  چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیات والفجر ۸ محقق شد 🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا @z_garmanshahrood
☘🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃☘ 🌾🌹🌾🌹☘ 🌹🌾🌹☘ 🌾🌹☘ 🌹☘ ☘ 💡 حکم ماه رمضان هنگام شیوع بیماری مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای 🔻 دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای حکم روزه ماه رمضان هنگام شیوع بیماری کرونا را مطابق با فتاوای ایشان منتشر کرد. متن پرسش و پاسخ به شرح زیر است. 🔰 : در شرایط کنونی که بیماری شیوع پیدا کرده است، گرفتن در ماه رمضان چه حکمی دارد؟ 📚 : به عنوان یک تکلیف الهی در حقیقت خداوند بر بندگان است و از پایه های تکامل و اعتلاء روحی انسان به شمار می رود و بر امت های پیشین نیز واجب بوده است. 🔺 از آثار پدید آمدن حالت معنوی و صفای باطن، تقوای فردی و اجتماعی، تقویت اراده و روحیه مقاومت در برابر سختی هاست و نقش آن در جسم انسان نیز روشن است و خداوند اجر عظیمی برای روزه داران قرار داده است. از ضروریات دین و ارکان شریعت اسلام است و روزه ماه مبارک رمضان جایز نیست مگر آنکه فرد، گمان پیدا کند که روزه گرفتن موجب: ایجاد بیماری و یا تشدید بیماری و یا افزایش طول بیماری و تأخیر در سلامتی می شود. در این موارد ساقط ولی آن لازم است. بدیهی است در صورتی که این اطمینان از گفته نیز به دست آید، کفایت می کند. بنابراین اگر فردی نسبت به امور یاد شده خوف و نگرانی داشته و این خوف منشأ داشته باشد، ساقط ولی قضای آن لازم است. @Khamenei_ir ☘ 🌹☘ 🌾🌹☘ 🌹🌾🌹☘ 🌾🌹🌾🌹☘ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ 🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش ؛ ایتا و تلگرام @z_garmanshahrood