ارسال شده از سروش+:
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
ارسال شده از سروش+:
⭕️ چیزهایی که امشب زدیم؛
۱ . هژمونی آمریکا در منطقه
۲. غرور ارتش آمریکا
۳. تسلط آمریکا بر خاورمیانه
۴. رجزخوانی اسراییل
۵. اعتماد اعراب به ارتش آمریکا
...
و نهایتا چند پایگاه نظامی آمریکا
منتظر شورش ملتهای منطقه منجمله عراق، افغانستان و ... علیه نیروهای آمریکا باشید!
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 🎥 رهبر انقلاب:
گفتم آقاجان! بزنید میخورید/ ممکنه ضربه هم بزنند اما چند برابر ضربه میخورند
#لنتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
#فوری
🔸پخش زنده بیانات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از مردم قم تا دقایقی دیگر از شبکه یک
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
#امام_خامنه_ای :
معنویت #شهید_سلیمانی،
شهادت او را اینجور برجسته کرد
مراسم عزاداری شهادت بانوی بزرگ اسلام حضرت صدیقه الزهرا (سلام الله علیها ) و یادبود سپهبد #شهیدقاسم_سلیمانی
پنج شنبه ۹۸/۱۰/۱۹همراه با نماز مغرب و عشا #به_صرف_شام
🔹 #برادران :
مسجد جامع
🔸#خواهران :
فاطمیه
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش بینی #عجیب ۳۰ سال پیش رهبرانقلاب #امام_خامنه_ای در کنار #شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
دیروز این پیش بینی محقق شد
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
ارسال شده از سروش+:
🔸#شهید سلیمانی ذوب در #انقلاب بود
#امام_خامنه_ای در دیدار هزاران نفر از مردم قم:
🔹او هم یک فرمانده جنگ آور مسلط در عرصه نظامی بود و هم به شدت مراقب #حدود_شرعی بود
🔹یک نکته مهم این است که در مسائل داخل کشور او اهل حزب و جناح نبود و به شدت #انقلابی بود
🔹#انقلاب_وانقلابی گری خط قرمز قطعی او بود. کسی سعی نکند این واقعیت را کم رنگ کند. او #ذوب_در_انقلاب بود
🔷 #بانی خیرمحترم
💥#طرح نان با #عطرصلوات بیاد ، نام و نیت
🌹 #شهیدحاج_قاسم_سلیمانی و شهدای مقاومت
✅ #جمعه ۹۸/۱۰/۲۰
🔷شادی روحشان #صلوات
🔷#این_طرح به مناسبت ها ، شب و روز جمعه انجام می شود.
☎ #تلفن_رزرو ۰۹۱۲۴۷۳۶۴۵۹
🔷 #مرکزنیکوکاری_امام_رضا علیه السلام گرمن
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
کتاب صوتی " خاطرات مستر همفر"
(جاسوس انگلستان در کشورهای اسلامی)
👈تولید اختصاصی کانال کتابخانه صوتی
🎤گوینده : #محمدرضا_پور_عباس
📗#معرفی_کتاب📗
خاطرات مستر همفر عنوان کتابی است که به شرح خاطرات مِستِر همفر مامور دولت بریتانیا در کشورهای اسلامی در قرن ۱۸ میلادی پرداخته و به تشریح نقش او در شکلگیری دیدگاه #وهابیت در کشورهای مسلمان میپردازد.
او در این کتاب از مأموریتش به کشورهای مصر ، عراق ، ایران، حجاز و استانبول مرکز خلافت عثمانی می گوید و #هدفش از این مأموریت را که جمع آوری اطلاعات کافی به منظور جستجوی راه های درهم #شکستن مسلمانان و نفوذ استعماری در ممالک اسلامی است بیان کرده و از مسائلی که در این مأموریت برای او پیش می آید، یاد می کند.
مطالعه این کتاب جهت پی بردن به #نقشه های روباه پیر انگلستان در #پیدایش_وهابیت و برای غلبه بر مسلمین و همچنین شناخت راه های #نفوذغرب به جهان اسلام و برای عبرت گرفتن و #دشمن_شناسی لازم است .
مجموع 0⃣1⃣ قسمت
#ادامه_دارد
#دشمن_شناسی
#همفر
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
اطلاع رسانی گرمن
کتاب صوتی " خاطرات مستر همفر" (جاسوس انگلستان در کشورهای اسلامی) 👈تولید اختصاصی کانال کتابخانه صوت
خاطرات مسترهمفر بخش ۱ .mp3
8.03M
کتاب صوتی " خاطرات مستر همفر"
(جاسوس انگلستان در کشورهای اسلامی)
#بخش اول
#دشمن_شناسی
#همفر
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood
ارسال شده از سروش+:
همسایه ابدی #شهیدحاج قاسم سلیمانی کیست؟
شهید «محمّد حسین یوسفالهی» عارفی است که در در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمنده ای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد اما خاطره ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد.
محمد حسین، مصداق #سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند.
در کتاب نسل سوخته رازهایی از این #شهید و همسایه ابدی حاج قاسم سلیمانی نوشته شده است که مروری بر آنها می کنیم
🔸 به من گفته بود در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت می شود بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط ۲۵ دقیقه. بعدا برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدمه به من خیره شد و گفت:
تو #شهید نمی شوی.
با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.در آن شب و در آن جا هیچ کس جز خدا همراه من نبود!
🔹* با مجروح شدن پسرم محمدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمی دانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد:
مادر! بیا اینجا.
وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت ...
اما هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ...
🔹پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم. ساعت ۱۰ شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمیدانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت:
شما برادران محمد حسین یوسفالهی هستید؟
با تعجب گفتیم: بله!
جوان ادامه داد:
حسین گفت:
برادران من الان وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!. وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته ولی می تواند صحبت کند.
اوّلین #سؤال ما این بود:
از کجا دانستی که ما آمدیم؟
لبخندی زد و گفت:
چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!
محمّد حسین حتی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را گفت!
🔸 دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنها با لباس غواصی در آبها جلو رفتند. هر چه معطل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقر بر گشتیم. محمد حسین که مسوول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی ـ فرمانده لشکر در میان گذاشت.
حاج قاسم گفت:
باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیات ما با خبر می شود. اما حسین گفت:
تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخص می کنم.
صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟
گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!
مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم.
هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.
با خوش حالی گفتم:
الان کجا هستند؟
گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش.
چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟
اکبر اگر درون آب هم بود، #نمازشبش ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، اما صادقی مجرد بود.
اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می گردیم.»
پرسیدم: چه طور؟!
گفت: #شهید شده اند.
جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.
من به حرف حسین مطمئن بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.
وقتی رفتم، دیدم پیکر #شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
🔹 زمستان ۶۴ بود. با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.
بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر #شهید می شوید.
من هم شیمیایی می شوم.
حسین به همه اشاره کرد به جز من!
چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیات والفجر ۸ محقق شد
#انتقام_سخت
🇮🇷﷽اطلاع رسانی گرمن درسروش وایتا
@z_garmanshahrood