خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_صدو_سوم ســرباز عراقــي گفت: يك مــاه قبل، تصوير شــما و چند نفــ
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_صدو_چهارم
ابوجعفر
راوی: حسين الله كرم، فرج الله مراديان
روزهاي پاياني سال ۱۳۵۹ خبر رسيد بچه هاي رزمنده، عملياتي ديگري را بر روي ارتفاعات بازي دراز انجام داده اند. قرار شد هم زمان بچه هاي
اندرزگو، عمليات نفوذي در عمق مواضع دشمن انجام دهند.
براي اين كار به جز ابراهيم، وهاب قنبري و رضا گوديني و من انتخاب شديم.
شاهرخ نورايي و حشمت كوه پيكر نيز از ميان كردهاي محلي با ما همراه شدند.
وسايل لازم كه مواد غذايي و سلاح و چندين مين ضد خودرو بود برداشتيم.
با تاريك شدن هوا به سمت ارتفاعات حركت كرديم. با عبور از ارتفاعات، به منطقه دشت گيلان رسيديم.
با روشن شدن هوا در محل مناسبي استقرار پيدا كرديم و خودمان را مخفي كرديم.
در مدت روز، ضمن اســتراحت، به شناســايي مواضع دشــمن و جاده هاي داخل دشت پرداختيم.
از منطقه نفوذ دشمن نيز نقشه اي ترسيم كرديم.
دشت روبروي ما دو جاده داشــت كه يكي جاده آســفالته(جاده دشــت گيلان) و ديگري جاده خاكي بود
كه صرفاً جهت فعاليت نظامي از آن استفاده مي شد.
فاصله بين ايــن دو جاده حدوداً پنج كيلومتر بود. يــك گروهان عراقي با استقرار بر روي تپه ها و اطراف جاده ها امنيت آن را برعهده داشتند.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd