🔴 در عراق چه خبر است⁉️
🔹گفته میشود نیروهای ائتلاف آمریکا در خاورمیانه با همکاری سرویس اطلاعاتی عراق بامداد جمعه به مقر «کتائب حزبالله» واقع در الدوره بغداد حمله و ۱۳ نفر از اعضای کتائب را بازداشت کردند.گویا ۱۳ فرد بازداشت شده به ستاد مشترک ارتش عراق تحویل داده شدهاند.
🔹و همچنین برخی خبرها حاکی از آن است که نیروهای ائتلاف ادعایی آمریکا با ۴۰ دستگاه خودروی زرهی به مقر فرماندهی تیپ ۴۵ الحشدالشعبی(گردانهای حزب الله عراق) یورش و تعدادی از اعضای الحشد الشعبی را نیز بازداشت کردند.
🔹گفته می شود در این عملیات که در در نزدیکی شهر الرمادی در استان الانبار صورت گرفت، نیروهایی از سرویس اطلاعاتی عراق همراه نیروهای آمریکایی بودند.
🔹 برخى منابع آگاه از عذرخواهى شخص نخست وزير عراق به دليل اتفاق پيش آمده درخصوص دستگيرى برخى نيروهاى حشد الشعبى كه به زعم الكاظمى در نتيجه يك نامه اشتباهى از طرف مركز عمليات ملى عراق صادر شده بود، خبر مى دهند.
🔹و برخى اخبار حكايت از اين دارد كه اين عذرخواهى در حضور هادى العامرى انجام شده است.
🔹اما هنوز منابع رسمی هیچ موضع گیری نداشته اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #كليپ_تصویری
🎙🌸 آيت الله #جوادی آملی
⭕️ موضوع : تهذیب نفس
🔵 #پست_ویژه 😍👌👌😍
🔍 #درس_اخلاق #تهذیب_نفس
🔴 بسیار عالی حتما گوش کنید و به دیگران هم ارسال کنید🙏😍👌
⭕️⭕️↩️ جلسه هفتم ↪️⭕️⭕️
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
چقد قشنگه این متن 👇👇👇
«گفت باید قربانی کنی تا عبور کنی
گفتم قربانی می کنم
گفت باید وابستگی هایت را قربانی کنی
گفتم قربانی می کنم
گفت کافی نیست باید قربانی کنی
گفتم مَن هایم را قربانی می کنم
گفت باز هم کم است باید قربانی کنی
گفتم قربانی می کنم
خودم را ،جسمم را ،وجودم را
گفت نه نشد باید قربانی کنی
گفتم دیگر مگر چیزی مانده ؟
گفت باید دل دادگی ات را قربانی کنی
ساکت شدم
اشک هایم سرازیر شدند
فهمیدم چه میخواهد
از من میخواهد شَمسَم را قربانی کنم
گفتم آخر مگر میشود ؟
این شمس بود که چشم مرا به نور تو روشن کرد
نه نمیتوانم !
گفت باید قربانی کنی وگرنه عبور نمی کنی ؟
گفتم آخر چگونه عشق را قربانی کنم او ریسمان بین منو توست ؟
گفت باید ریسمانت را پاره کنی
بند بند وجودم به التماس افتاده است
آخر چگونه می توانم؟
از من چیز دیگری بخواه
اما او همچنان اصرار داشت که باید قربانی کنی
نگاهم را به شمس دوختم
موهایش سپید شده بود از بس که برایم از عشق گفته بود وچشمانش مثل همیشه عاشقانه به من لبخند میزد
فریاد زدم و اشک ریختم من نمیتوانم
شمس گفت من به تو درس پرواز را آموختم باید قربانی کنی
حیرت کردم
او چه می گوید ؟از من چه میخواهد ؟او خود، به قربانگاه آمده است !
ای وای من
ای شمس من
من تاب این درس را ندارم
لبخند زد
باید قربانی کنی
من آماده ام
تیغ را از نیام کشید و به دستم داد
فریاد زدم الهی او ریسمان بین منو توست
چشمانم را بستم
او گفت درس اول : تسلیم باش
اشکانم را قورت میدادم
گفتم قربانی می کنم
و ریسمان را پاره کردم
چشمانم را گشودم
خود را در آغوش او یافتم
لبخند میزد
گفت من تو را بی واسطه میخواهم
گفتم شمس !
شمس چه شد ؟
گفت شمس در آغوش من بود
این تو بودی که او را رها نمی کردی
سکوت کردم
سرود عاشقانه ی او و شمس ملکوت را پر کرده بود .....»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز با امام زمانت صحبت کردی؟!!😓
دلتنگ های گریه برای امام زمان کجایند؟ کیا دوس دارند واسه چند دقیقه بشینن توی مجلس گریه واسه غم امام زمانشون ناله بزنند؟...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگاری که قلب مومن آب می شود!
امام صادق صلواتاللهعلیه از لسان مبارک رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله روایت فرمودند:
روزگاری بر مردم فرا میرسد که در آن، دل مؤمن (از شدّت غصّه) مانند سُرب در آتش ذوب میشود؛ و این تنها به سبب بلاها و بدعتهایی است که در دینشان میبیند، ولی قدرت ندارد و نمیتواند (در جامعه) تغییری ایجاد کند.
«عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ صلواتاللهعلیهم قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّیاللهعلیهوآله: یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یَذُوبُ فِیهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کَمَا یَذُوبُ الْآنُکُ فِی النَّارِ یَعْنِی الرَّصَاصَ وَ مَا ذَاکَ إِلَّا لِمَا یَرَی مِنَ الْبَلَاءِ وَ الْإِحْدَاثِ فِی دِینِهِمْ لَا یَسْتَطِیعُ لَهُ غِیَراً.»
📚 الأمالی (شیخ طوسی)، ص۵۱۸
بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج۲۸، ص۴۸.
جمعه آمد در دلم غوغا کند
ولوله در جان من بر پا کند
می نشیند بر سر راهی دلم
تا که شاید دلبرش پیدا کند
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#جمعه
#دیدار_امام_زمان
علامه حِلّی می فرمـودند: شب جمعه ای به قصد #زیارت امام حسین علیه السـلام به سـوی کربلا می رفتـم ، در حالی که تنها و سـوار بر الاغ بـودم و تازیانه ی کـوچکی برای رانـدن مَرکب در دست داشتم
در بیـن راه عـربی پیاده آمـد و با مـن همراه و هم کلام شـد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است ؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم ازاو پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب ودقیقی فرمود! #متحیر شدم کـه او کیست؟ کـه این همه آمادگی علمی دارد؟!
در این حال به فکرم آمد از او بپرسم آیا امکان دارد کـه انـسان امـام زمـان عجل الله فرجه الشریف را ببیند؟ که بدنـم لرزیـد و تازیانه از دستـم افتاد. آن بـزرگوار خم شـد و #تازیانه را در دستم گذاشت و فرمـود: چگونه امام زمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست
پس از شنیدن ایـن جمله ، بی اختیار خـود را از روی چهارپا زمین انداختم تا پای امام را ببوسم. از شـدّتِ شوق، بیهوش بر زمین افتادم. پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم.
🔸عبقری الحسان، جلد ۲، ص ۶۱.
🔸 منتخب الأثر، جلد ۲ ، صفحه ۵۵۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام خمینی(ره):
🔹آقای خامنهای- سلمه اللَّه- آمدند و حاضرند، ایشان آخر چه کرده بود؟ خوب بگویید آخر، یک کاری، یک کار خلافی، چه کرده بود ایشان که میخواستید ایشان را بکُشید؟
📅 ۶ تیر سالروز #ترور رهبرانقلاب آیتالله خامنهای