. این جهان تیره و تار است، فقط غزه است روشنی این شب تار با همین آتش و انفجار و رگبارِ گلوله‌ها غزه است روشنی این شبِ تار قصه‌ی حقیقی امروزِ ما غزه آری بعثت است بعثتی را که فراموش کرده است این جانِ ما غزه آری آن نهان کربلاست غزه آن سوختنی است بی التیام گرمیِ سردیِ این ایام ما غزه آن آتشِ گرمِ جهان سرد ماست غزه آری حضرت رقیه است عشق و درد و شوق دیدار وصال 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. تمام زندگی چشم برهم زدنی بیش نیست همه چیز در این دنیا فانی است به غیر از عشق، آغوش کشیدن همدیگر آن هم از سر لطف و صفا، محبت کردنی بی‌منت بر دیگری که نیمه‌ی دیگر من است؛ می دانی!؟ گویا ما دنیارا تمام در خدمت خود یافته‌ایم و فنا ناپذیر دانسته‌ایم که این‌گونه فرصتی را برای آغوش کشیدن و محبت به دیگری داشتن را زیاد میدانیم و هربار به بعدی موکولش می‌کنیم که شاید مایی در این صحنه نباشیم و دیگر دیرِ دیر شده باشد! دیر شده باشد برای حضور یافتن در جهانی اصیل تر و حقیقی تر که سراسر حیات و جاودانگی است. حقیقتا مرگ و ابدیت در نزدیک‌ترین موقعیت به ماست اما ما برایش چه کردیم؟ برای خودمان و حضورمان در همان ابدیتی که در نزدمان آرامبه ماه چشم دوخته است و انتظاری را طلب می‌کند بلکه ما از بی راهه‌ای به راه آییم. 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. غزه اگر سخن بگوید جز عشق نخواهد گفت؛ جز آنکه بار الها، اندکِ مارا نیز برای خود بپذیر، ای مهربان‌تر از همه بر ما و ای رحمان و ای رحیم. اندک‌شان همان جان و مالشان و عزیزانشان است که در محضر حق تقدیم کردند و چیزی جز اندک، در آن حضور نیافتند؛ زیرا که عظمت حق را آدمی بیابد در حیرتش سر از پا نیز نخواهد شناخت و چیزی جز آن عظمت حضرت حق نیز در صحنه نخواهد یافت. و اگر باز ادامه دهد به شرح واقعه حتما خواهد گفت که ما رائیت الا جمیلا... حقیقتا به جز زیبایی چیزی ندیدم؛ و مگر با روئیت حق جز زیبایی چیز دیگری را می‌توان دید و چشید و از آن همه جمال و جبروت دم نزد و فریادش نزد! حتی اگر بر زبان بیاوری آب نیست و نان نیست اما خدا هست و تا خدا هست همه چیز هست و این تمام قصه‌ بشریت است که جز خدا هیچکس نبود و همچنان نخواهد بود! 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. کلامش آدمی را مسخ می‌کند از حضوری که در آن مست‌اند و در نهایتِ درد و رنج و ویرانی‌شان، خدایشان را شاکرند و ذکرشان الحمدالله است و طلب‌ جانشان رضای حضرت حق؛ حضورشان، آدمی را به وجد می‌آورد چه رسد برای حضرت حق که تماما تفاخر و بالیدن است بر ملائکش که آدمی را سرور مخلوقاتش دانست و سجده را موقع خلقتش بر همه واجب نمود. همان وقتی که ملائک دیدند آدمی از خاک سرشته شد، از خدا پرسیدند چرا چیزی را خلق می‌کنی که در دنیا باعث تزاحم و خون ریزی‌ست؟ و خدا پاسخ داد، من چیزی میدانم که شما نمی‌دانید؛ خدا می‌دانست بندگانی دارد که مست حضورش می‌شوند و در اوج سختی باز خدایشان را می‌یابند که پناه حقیقی‌شان‌ است، و حقیقتا چه برگزیده پناهی را یافتند. پناهی که جز او کسی را نشاید، جز آن کس که پناهش خدا شد و حضورش اشارتی بر حقیقت الله ولا غیر. جان می‌دهند و عزیز می‌دهند و باز خود را مدیون خدا و بدهکار او می‌یابند. از خدا رضایتش را بر کردارشان خواستارند و بعد از هر شکر بر زبان‌شان، تمامی وجودشان تصدیق تمنای‌شان است با این‌گونه ایستادن و استقامت‌شان. حال ما دنیا پرستان شهرت پرست هرچه به دستانمان می‌دهند باز حرص و طمعی بیش می‌ورزیم و باز ناشکری بر زبان می‌آوریم و حتی شکرمان کنایه‌ای‌ است بر خدایمان که بطنش متهم کردن اوست به بی‌عدالتی‌ و انصافی که هربار زیر سوالش می‌بریم، آن هم در اوج رفاه... چقدر ناشکریم و کاری ناکرده، خود را طلبکار کسی میدانیم که هربار شکرش کنی و هر بار برای حقیقت وجودش جان دهی باز هم کم است. 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. سوال اینجاست که با قرآن تا کجا می‌شود رفت! تا کجایش را، با تو دیدیم و یافتیم ای غزه؛ مگر که نه؟ کافیست مروری کنیم بر سوره‌ی حمد و تصاویر غزه، غیر از یگانگیِ غزه با آیات قرآن چه خواهیم یافت؟ "سوره حمد" کسی که نشان خدا را بر خود گذاشت تمامی حرکت او حمد است. حمدی که هستی را پر میکند و به اراده و خواست خدا می رسد. حمد ادامه اسم الله و نشان خداست. کسی که تمامی وجودش نشان خدا را بر خود گرفت، تمامی وجودش حمد می‌شود و تمامی حمدش برای خداست و تمامی حرکتش در راه اوست که او در تمام مراحل رب و پرورگار بوده و هست خواهد بود. عین صاد_ ص۱۸۷ 🖋#ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🎥 ویدیوی مرتبط با متن 🇵🇸 @gaze_karbala

. کودکانِ سرزمینِ جغرافیایِ ایرانم، دست در دستِ هم بازی می‌کنند و در آغوشِ هم مستِ مست می‌خندند. از صدایِ خنده‌هایِ‌شان تو نیز دلت قنج می‌رود و سرمست‌ می‌شوی زِ شادی‌ و خنده‌های از عمقِ جانشان... اینجا، دل‌ها آرام و به دور از صداهای خصم‌ناک، در آغوشی امن، در پناه و آرامش‌اند. ولی من جای دیگری را سراغ دارم که کودکانشان دست در دست هم جان‌ ‌می‌‌دهند و در آغوش هم زیر خروارها خاک دفن می‌شوند، آنجا کودکانش با تمام وجود می‌خنند اما... اما در دلِ آتش و هیاهویِ بمب‌های آتشین و گریه‌های از جان برانگیخته‌ی دلسوخته‌گانِ طریقِ عشق. آنان نیز دلی آرام و سرمست در شورِ عشقی دیگر دارند، اما در میان صداهای توپ و تانک... این دو صحنه با ظاهری بسیار متفاوت از هم‌اند، اما... اما شباهتش، در همان سرمست بودنشان در آغوشِ گرمِ حضرت حق و نورالانوارش است که اهل‌ِ خانه، خوبِ خوب، محبینِ‌شان را در هر "وقت" به آغوشِ امن خود پناه می‌دهند. #کودکانِ_غزه‌ام #کودکانِ_کشورم #فلسطین #مشهدالرضا 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. #وارونگی غیر از آن است که حاکمیتِ روح غرب و حاکمیت شیطان بر جانِ آدمی، "حقیقت" را در اذهان و افکارِ انسان وارونه جلوه می‌دهد؟ در دنیایی که روحِ غرب بر عالم و آدم حاکم است، حقیقتِ حقیقی عالم را بر پیش چشمان وارونه جلوه می‌دهد تا در آن پوچی بی‌انتها و مردابی که خود با دست و پا زدنت در آن تقلا می‌کنی "نیست" کند! تا مادامی که دست از دیدن این چنین وارونه‌گی برداری و در جست و جوِی نگاهِ حقیقی خود و به دنبالِ راستیِ عالم باشی. درست همان‌جایی که تورا تنها دیوانه‌‌ای می‌دانند که چگونه خود را به بیهوده افکاری مشغول کرده‌ای و تلاشی بی‌سرانجام بر امورت می‌ورزی! در صورتی که تمام سختی و فشارِ کاذب آنگاه بر آدمی تحمیل می‌شود که از همان نگاهِ تمدنِ غرب بر حقیقت جهان می‌اندیشد و به آن می‌نگرد. آنجایی که آدمی در آن وارونه زیست میکند، تمام آنچه که اورا را نابود و متلاشی می‌سازد را بر خود سازنده و احیاگر می‌داند و بدتر از آن، خود را پیروز حقیقیِ آن میدان میداند. #صهیونیست #رژیمِ_نمادِ_تمدنِ_غرب #سگِ_درنده 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. چادرها را سوزاندند، همان خیمه‌ها، خیمه‌هایِ رفح، آن هم به راحتی، همانند آب خوردنی، جنایتی‌ست عجیب اما... چقدر آشناست، این واژه‌ها و این قصه‌ها همین خیمه‌ها که سوزانده شد، آدم هایی که کشته شد، مانند روز عاشورا، در سرزمین کربلا که راست گفت:«کلُ ارضٍ کربلا و کلُ یومٍ عاشورا» روضه‌ایست برایمان. قصه همچنان جاریست، تکرار می‌شوند رخدادها، ولی حق هم‌چنان باقیست. و بدبخت‌ آن کس که نفهمید، حقیقتِ بشر در چیست! 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. قامت باطل در هم شکست و باز حقیقت است که پیروز صحنه‌هاست. نگاه به خیمه‌ها و ویرانه‌ها نکن که این نهایتِ فتحِ بزرگِ ماست. ذبحی عظیم که پیروزی عظیم را در خود شعله‌ می‌کشد. آری واژه‌ها زیبا در کنار هم ایستاده‌اند چون مردمانشان و نیروی ایمانِ‌شان، رفح و فتح... رفح است که فتح الفتوحِ میدانِ حقیقت است، تمام. 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم @gaze_karbala

. بیا و ببین طلوع افراد از جنس روح الله را بیا و ببین انعکاس نورِ الله را بیا و بنشین و تماشای‌شان کن که هرکه ذوب در حق شد، عاقبتش ختم در خیرِ الله شد. همچو روح الله که در آینه‌‌ی حق، انقلابی را به ثمر نشاند به‌همان زیبایی ، هرکه خدا را درآن آینه انقلاب یافت همچون او شد، جان گرفت و جانی بخشید و چون نورالله شد، روح الله دیگری در نبرد خویش گشت و آری، این است ظرفیت انقلاب ما با ساخت انسان‌هایش. #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

‌. معصومیتِ نگاهش تمسخری را به غر زدن‌ها و رنج‌هایم می‌‌زند که خوب میدانم از سرِ گمگشتگی‌‌ام است. آری، حقیقتا خود را درهیاهوی روزمرگی‌های این دوران گم کرده‌ام و معنی زندگی را نیز به دنبالش. اما او چه پیداست و چه زیبا در این سن کودکی، اصیل ترینش را یافته و نگاهش تورا به خودت یادآور می‌شود؛ نگاه مهربان و پر از حرف ناگفته‌اش، آب یخی می‌شود برصورتت تا بیدار شوی و خواب غفلت را از مقابل دیدگانت کنار زنی. و چه زیباست که در قصه فتح قرار بگیری، انگاه تمام سکنات و رفتارت، رنگ و بوی فاتحانه به خود خواهد گرفت. و در نسبتت دیگری نیز به فتحی خواهد رسید. فتحی بعد از فتحی دیگر. 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala

. اسیر مقاومت نسبت به اسرای فلسطین می‌گوید که، آن‌ها فقط خدا را دارند؛ راست میگویید، تنها کسانی که خدا دارند در چنین حضور کربلایی خویش حاضر می‌شوند. زیرا هرکه خدا دارد همه چیز دارد، نهایتِ حضور را، همان غایت و تمنایِ هر انسانی که وجودش، فطرتش ندایِ بی‌صدای حضوری کربلایی در بطن جانش هر دم دمیده می‌شود. و آنکه خدا ندارد چه چیزی خواهد داشت؟ آری، هیچ نخواهد داشت، جز اوهامی پوچ که در ذهن خود پرورش می‌دهد به خیالِ پیروزیِ نهایی و کسب قدرتی زود گذر. 🖋 #ما_زنده_از_آنیم_که_آرام_نگیریم 🇵🇸 @gaze_karbala