eitaa logo
غزه آری کربلا گشته
112 دنبال‌کننده
99 عکس
204 ویدیو
0 فایل
🇵🇸 راه قدس‌ از کربلای غزه واگشته‌ #خبر #نگاره #غزه 📎 @fatherevayat سرای هنر و اندیشه(سُها)
مشاهده در ایتا
دانلود
. از قدیم می گفتند : نان میخِ بدن است. از وقتی سفره ی اولین شب افطاریتان را دیدم و به دقت نگاه کردم و خبری از نان نبود این جمله تداعی شد. به راستی چطور می شود نان را پخت تا بشود در دهان گذارد و با طیب خاطر خورد. در همین لحظه صدای ضجه ی مادری گوش جانم را به سمت خود جلب می کند. فرزندانش برای آوردن آرد رفته بودند و آردی که به خون فرزندانش آغشته شده بود بدست مادر رسید و حال فقط نگاه گرفتن و گریستن و ضجه زدن، تنها بویی بود که از تنور خانه استشمام می شد. شنیده بودم با سبزی و علف بیابان گرسنگی خود را کمی التیام می دهید اما چنین عزتمندانه سر سفره افطار نشستن تان، حیرتی بود که وجودم را فرا گرفت. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. پس شكيبا باش يا محمّد، شكيبائى و صبرى كه جزع و ناراحتى و شكايت نباشد. و اکنون اینجا، درست همین نقطه که شما ایستاده اید، فرشته‌ی وحی ندای صبر می‌دهد، آن هم صبری که حسبنااللّه دارد اما مصیبت و جزع نه، گرسنگی و تشنگی دارد اما شکایت نه... رمضان، امسال، برای ما نه، برای شما مبارک است که وسط معرکه‌ی جهاد هستید و وای بر آنکس که در صحرای محشر سر از خاک بر دارد و نشانه‌ای از معرکه‌ی جهاد در بدن نداشته باشد! مبارک است برای شما که درست همانجا ایستاده اید که انگار یک جهان منتظرش بوده و همچنان چشم دوخته که پایانش خوش شود، همان خوشی که بشرِ بی‌تابِ این جهان را قرار و سامان دهد. راستی این ایام همه‌اش برای شما رمضان بوده، که کودکانِ شیرخوارتان از گرسنگی جان داده اند و داغ روی داغ‌های این تاریخ گذاشته‌اند؛ پس «أيام سعيدة لكم» 🖋 @nanetazeh 🇵🇸 @gaze_karbala
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. تاثر رهبر انقلاب از مشاهده مظلومیت کودکان غزه که در حال قرائت قرآن بودند اولین روز از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ 🇵🇸 @gaze_karbala
. اینجا غزه و سفره افطار اهالی آن 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. می‌گوید: در تمامِ دنیا با صداهای دلنشین برای سحر بیدار می‌شوند. بیدار می‌شوند؟!!!! این جهانِ بی‌نفس و مُرده، با صدای دلنشین بیدار نمی‌شود، بلکه خوابش سنگین‌تر می‌شود. همین صداهای وحشتناکِ بمب‌ها که شما را برای سحر بیدار می‌کند، توانسته راهی باز کند به سویِ منزلگاهی روشن و بیدار کند یک دنیای بی‌پناه و تنها و مُرده را‌؛ احرار جهان با همین صداهای وحشتناک که آزارتان می‌دهد، چشمانشان را تیز کرده اند وبه سمت شما می‌آیند، و مسلمان‌نماها، چون گاوِ شیرده، همچنان با تمامِ قوا می‌خورند و می‌آشامند که مبادا روزه برایشان سخت نباشد و راضی‌اند به همین خفت و خواری، که همین رضایت، تا ابد در تاریخ بدنامشان خواهد کرد. دلتان برای نماز در مساجد تنگ شده، و ما دلمان مسجد نمی‌خواهد، همین خرابه های شما، نه برای ما، برای یک جهان، کافیست... «و حَسبُنا اللّه و نِعمَ الوَکیل» 🖋 @nanetazeh 🇵🇸 @gaze_karbala
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 استقامت مردم غزه متأثر از مفاهیم قرآنی است ✏️ رهبر انقلاب: اینجا تصویر غزّه را نشان دادند... دیدید بچّه‌هایی که قرآن میخواندند، همه از حفظ میخواندند... هم حافظ قرآنند، هم به برکت اینکه عرب‌زبان هستند، مفاهیم قرآن را میفهمند. این [قرآن] است که توانسته این ذُروه و قلّه‌ی استقامت را در غزّه و در فلسطین، بخصوص در خود غزّه، به دنیا نشان بدهد؛ این [اثر] قرآن است. این، [آن] صبری است که قرآن میخواهد؛ این استقامتی است که قرآن توصیه میکند؛ این پاداشی است که قرآن به صابرین وعده میدهد؛ این است که اینها را نگه داشته. 🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در محفل انس با قرآن کریم. ۱۴۰۲/۱۲/۲۲ 💻 Farsi.Khamenei.ir
27.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. صحبت‌های مردِ فلسطینی بعد از اینکه عزیزانش را از دست داده: واللّه قسم پیروز خواهیم شد. با تمامِ این خون‌های پاکی که ریخته شده پیروز خواهیم شد. یااللّه فقط تو از ما راضی باش، ما راضی هستیم. الحمدللّه، إناللّه و إنّاالیهِ راجعون، ما آن‌ها را شهید می‌دانیم، خدایا شهادتشان را قبول کن، در حالی‌که روزه بودند پروردگارشان را ملاقات کردند. یاربّ آرامش را در قلب‌های ما ساکن کن... 🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
. صحبت‌های مردِ فلسطینی بعد از اینکه عزیزانش را از دست داده: واللّه قسم پیروز خواهیم شد. با تمامِ
. کلامش آدمی را مسخ می‌کند از حضوری که در آن مست‌اند و در نهایتِ درد و رنج و ویرانی‌شان، خدایشان را شاکرند و ذکرشان الحمدالله است و طلب‌ جانشان رضای حضرت حق؛ حضورشان، آدمی را به وجد می‌آورد چه رسد برای حضرت حق که تماما تفاخر و بالیدن است بر ملائکش که آدمی را سرور مخلوقاتش دانست و سجده را موقع خلقتش بر همه واجب نمود. همان وقتی که ملائک دیدند آدمی از خاک سرشته شد، از خدا پرسیدند چرا چیزی را خلق می‌کنی که در دنیا باعث تزاحم و خون ریزی‌ست؟ و خدا پاسخ داد، من چیزی میدانم که شما نمی‌دانید؛ خدا می‌دانست بندگانی دارد که مست حضورش می‌شوند و در اوج سختی باز خدایشان را می‌یابند که پناه حقیقی‌شان‌ است، و حقیقتا چه برگزیده پناهی را یافتند. پناهی که جز او کسی را نشاید، جز آن کس که پناهش خدا شد و حضورش اشارتی بر حقیقت الله ولا غیر. جان می‌دهند و عزیز می‌دهند و باز خود را مدیون خدا و بدهکار او می‌یابند. از خدا رضایتش را بر کردارشان خواستارند و بعد از هر شکر بر زبان‌شان، تمامی وجودشان تصدیق تمنای‌شان است با این‌گونه ایستادن و استقامت‌شان. حال ما دنیا پرستان شهرت پرست هرچه به دستانمان می‌دهند باز حرص و طمعی بیش می‌ورزیم و باز ناشکری بر زبان می‌آوریم و حتی شکرمان کنایه‌ای‌ است بر خدایمان که بطنش متهم کردن اوست به بی‌عدالتی‌ و انصافی که هربار زیر سوالش می‌بریم، آن هم در اوج رفاه... چقدر ناشکریم و کاری ناکرده، خود را طلبکار کسی میدانیم که هربار شکرش کنی و هر بار برای حقیقت وجودش جان دهی باز هم کم است. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. غزه ی عزیزم! فراموشی؟محال است.آنقدر که میدانم اگر روزی به نامت،به خون هایی که بر زمینت جاری شد و به بلندای ساحل دریایت بنگرم و نیابم آنچه را که وقتی از سوز دل با تو همراه میشدم میجستم،آنگاه در میبام که خودم را گم کرده ام.شاید گفتنی نباشد اما هرگاه احساس میکنم وجودم در تکه سایه ای در شبی پنهان شده به نامت نگاه میکنم.در ساحلت قدم میزنم و خرابه ها را با صدای پس زمینه ی بمباران ها تماشا می‌کنم.و خودم را می یابم.هرکس نداند تو خوب میدانی هر خبری میان تیتر های بی بر و روی زندگی ام باشد خاستگاهش خرابه های آتش گرفته ی تواند با شیون هایی که هیچ بوی حقارت نمی‌دهند.فراموشی؟هر گاه آنقدر در بیچارگی از یاد بردن نام خود فرو رفتیم که مکان خود را از کوچه های بن بست شده و گمنام پرسیدیم،آنگاه در مورد فراموشی تو هم فکر خواهیم کرد! 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. سرآغاز بجای سرانجام فرجام چیز دیگری است وقتی سفر می‌روم و به روزهای آخر نزدیک می‌شوم هول می‌کنم می‌خواهم هرچه زودتر برگردم و نگرانم سفر طولانی‌تر از آنکه قرار بود بمانیم نشود و اینگونه از دعای وداع می‌مانم حواسم از چیزی که در اولین لحظات شروع سفر داشتم پرت می‌شود اولش بهانه‌جویی می‌کنم بعد سر درد می‌گیرم تا آنکه ناگهان می‌بینم ساکن جایی شده‌ام آرامم و مثل صاحب‌خانه‌ها به دیگر مسافران نگاه می‌کنم و التماس‌شان می‌کنم که باشید تا این محیط، محیطی راکد و بی‌رونق نماند تا آنکه بمب منفجر می‌شود بمب صوتی پچ‌پچ کسانی آهسته و پنهانی بدور از من حرف از رفتن و زودتر رفتن می‌زنند کی برگردیم؟ و من دست و پایم را گم می‌کنم باز هول کرده‌ام خودم را گم کرده‌ام اینجا کجاست من کی به خواب رفتم یا کی مرا بی‌هوش کرد و تا چشم باز کردم سر از اینجا در آوردم؟ به خودم می‌گویم باید برگردیم! و گذر لحظات از من دور و دورتر می‌افتد ... بمب خبر به بزرگی خبر انفجار بمبی که در کرمان پخش شد صدای بمب چندان دلهره آور نبود بلکه پخش شدن و ترس آدم‌ها از خبر ترکیدن بمب و من خودم را گم کردم مثل اینکه بگویند غذا تمام شد و صف بپاشد مثل اینکه اصلا غذایی در کار نبوده ... و ناگهان دسته‌یی جلو می‌آمدند و هم‌نوا یاحسین و الله اکبر می‌گفتند و مرا در جمع خود از آن دور تسلی می‌دادند ... با هم‌نوائیشان به من می‌گفتند: یادت هست چرا آمدی ؟ آه بله بله یادم است یادم می‌آید باهم بودیم تا دسته دسته باهم برویم به کجا؟ به هرجا! تو بگو به آن سوی پل مرگ مثل .... آه مثال زیاد است ... مثل سرآغاز! سرانجام هرچه می‌خواهد باشد و من آنقدر محو سرآغاز شدم که یادم نبود سفر کی تمام شد ... فقط موقع وداع گفتم که: تو باز هم بمان من می‌روم یا بمانم توفیقی نمی‌کند اگر تو نباشی آه با تو زمین گرد است و هر چه می‌گردد تو در آن نهایتِ (بی‌انتهایت) ایستاده‌ای و من اگر تورا و آشنایی با ترا از یاد نبرم تا بی‌انتها با تو می‌آیم ازلی و ابدی یعنی همان‌که در مقابلت ایستاده به سوی خویش می‌خواندت 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
. #خبر کودک فلسطینی: هوا سرد شده، من تحمل میکنم اما خیلی از بچه‌ها توان تحمل این هوا را ندارند! 🇵🇸
. چند روزی هست که بخاری اتاقم را خاموش کردم از وقتی پتویم را شستم دیگه نمی تونم روی خودم بیندازم با اینکه سردمه نمی تونم از پتو استفاده کنم. بهتر بگم چند روزی هست که حرفهایی دختر بچه ی غزه ایی که می گفت: "هوا سرده، پتو برای گرم کردن نداریم، من می تونم نفسم را حبس کنم اما بچه های کوچولو نمی تونند نفس شون را حبس کنند تا گرم شوند. " مدام در گوشم زمزمه می شود. راستش نمی‌تونم مثل قبل راحت بخوابم مگه با حبس نفسم هم میشه گرم شد؟ امروز نفس من هم حبس شد وقتی شنیدم صهیونیست برای چندمین بار به بیمارستان شفا حمله کرده و دکتر و پرستار و بیمارها را ربوده، این را در کدام قانون نوشته اند.... آری انگار صهیونیست هیچ بویی از انسانیت استشمام نکرده است. در کدام قانون دنیا، بچه کشی هنر قلمداد می شود. موقع شنیدن اخبار در همین افکار غرق بودم که ناگهان ندایی چنین وجودم را گرفت خون این کودکان جریان پیدا می کند، می خروشد و نابودی صهیونیست را زودتر از آنچه تصور می کردیم، رقم می زند. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. از قدیم می گفتند : نان میخِ بدن است. از وقتی سفره ی اولین شب افطاریتان را دیدم و به دقت نگاه کردم و خبری از نان نبود این جمله تداعی شد. به راستی چطور می شود نان را پخت تا بشود در دهان گذارد و با طیب خاطر خورد. در همین لحظه صدای ضجه ی مادری گوش جانم را به سمت خود جلب می کند. فرزندانش برای آوردن آرد رفته بودند و آردی که به خون فرزندانش آغشته شده بود بدست مادر رسید و حال فقط نگاه گرفتن و گریستن و ضجه زدن، تنها بویی بود که از تنور خانه استشمام می شد. شنیده بودم با سبزی و علف بیابان گرسنگی خود را کمی التیام می دهید اما چنین عزتمندانه سر سفره افطار نشستن تان، حیرتی بود که وجودم را فرا گرفت. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala