eitaa logo
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
218 دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
43.3هزار ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1_3412148023.mp3
4.23M
🏴 (ع) ♨️عهدهای امام کاظم با علی بن یقطین 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 💥با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
1_9587249558.mp3
4.66M
🔳 (ع) 🌴دل همه شده ماتم یکسر 🌴ای وای آقام ای وای 🎙 👌بسیار دلنشین 💥با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید💥 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
28.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| خادمین آستانِ پسر در عزای پدر سنگِ تمام گذاشتند / همه عاشقانِ رضا علیه‌السلام در این غم شریک‌اند 🏴 دخیلک یا آقا، موسی بن جعفر(ع) ... ▪️ تصاویری از حال و هوای خاص خادمان و کارکنان آستان امام رضا علیه‌السلام در عزای امام کاظم (ع)🍃 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃 🌸 🍃 ✨ماجرای عجیب امام کاظم علیه السلام و شطیطۀ نیشابوری✨ 📜شطیطه یک خانم نیشابوری است. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات‌شان که شامل سکه‌های طلا می‌شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. 💰 فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه‌ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. 🌹حضرت فرمود: من قبول نمی‌کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب‌شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ 👈مرد نیشابوری گفت نه. 🌹بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. 👈مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می‌خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. 🌹امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه‌ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می‌رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می‌ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می‌آییم، و من بر تو نماز می‌خوانم. 💬این فرد می‌گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین‌هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می‌کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه‌ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم‌ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. 🔹من روزشماری می‌کردم ببینم این زن کی فوت می‌کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می‌خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می‌خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، 🌷 یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. ✴️این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی‌پذیرد اما کلاف آن زن را می‌پذیرد و شما می‌خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی‌اسم و بی‌شهرت و بی‌عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی‌قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. ✍آیت‌الله‌حائری‌شیرازی رحمت الله‌علیه  ┄┄┅┅┅❅❁ 👌جهرمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز کاظمین مقدسه 🖤شهادت جانسوز و به غربت آمیخته هفتمین آفتاب ولایت و امامت را بـه تمام آزادگان جهان، تسلیت می گوییم. 👌جهرمی
السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون... ✍استاد رفیعی تو حرم امام رضا میگفت مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده. مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن *ظلمات محض بوده... خب...حالا هم سطح زمین؟ نه😭 ۳۰متر زیر زمین...یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله بوده...ده متر اخرش پله نبوده نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا😭 ته این سیاه چال که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ نه میتونستن بخوابن، نه وایسن😭 ۷ساااااال... امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده😭 دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه😭 ای خداااااااااااااااااااااااااا عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن😭 طی ۷سال، این غل و زنجیر، به بدن امام....😭😭 السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون... سلام خدا بر اون کسی که در ته زندااااان ها، عذابش میکردن... ادامه ی سلام اومده ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ مرضوض، توی عربی، به استخون له شده و خورده شده میگن استخون شکسته نه...له شده...😭😭 این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده... یکیش حضرت زهرا😭😭 یکیش امام کاظم😭😭 یکیشم، امام حسین😭😭 التماس دعا ✋صلی الله علیک یا اباعبدالله 🤲اللهم عجل لولیک الفرج 👌جهرمی