پیامبر خدا:
اى على اگر تو نبودى بعداز من مؤمنان شناخته نمى شدند.
ـــــــــــــــــــ❤️ـــــــــــــــــــ
لَوْلاكَ يا علِيّ، ما عُرِفَ المؤمنونَ مِنْ بَعْدي.
ـــــــــــــــــــ📗ـــــــــــــــــــ
[کنزالعمال ح ۳۶۴۷۷]
🕋 @ggg1400
BabyBook.pdf
20.96M
🌻مجله گل آفتابگردان 🌻
💢ویژه نامه عید غدیر برای کودکان دبستانی💢
🎁در این مجله ی زیبا و تمام رنگی، کودکان با خواندن شعر، قصه وحل کردن جدول و سایر مسابقات گوناگون با عید سعید غدیر وشخصیت حضرت امیر المومنین علیه السلام آشنا می گردند.🎁
🔆نویسنده: محمد رضا میرزایی و جمعی از اساتید اداره تربیت مربی کودک ونوجوان دفتر تبلیغات اسلامی🔆
غدیر یعنی کسانی که عقب مانده اند برسند و کسانی که جلو رفته اند برگردند.
غدیر یعنی باولایت حرکت کردن
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد...
حتما شما هم این مصرع زیبا را زیاد شنیده اید ولی بقیه شعر را خیلی ها نمی دانند و شاعر آن را نمی شناسند .
این شعر از آقای دکتر محمود اکرامی فر هست . ایشون مجموعه شعری دارند به نام دریا تشنه است .
...این سروده زیبا را تقدیم می کنم به همه شیفتگان مولا أمیرالمؤمنین علی علیه السلام .
.... از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم می شود
مثل گل محبوب مردم می شود
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی
باده بده ساقیا! ولی ز خُمِّ غدیر
چنگ بزن مطربا! ولی به یاد امیر
تو نیز ای چرخ پیر! بیا ز بالا به زیر
دادِ مسرّت بده، ساغر عشرت بگیر
بلبل نطقم چنان قافیه پرداز شد
که زُهره در آسمان به نغمه دمساز شد
محیط کون و مکان، دایره ساز شد
سَرور روحانیان هو العلی الکبیر
فاتح اقلیمِ جود به جای خاتم نشست
یا به سپهرِ وجود نیر اعظم نشست؟
یا به محیط شهود مرکز عالم نشست؟
روی حسود عنود سیاه شد همچو قیر
یوسف کنعان عشق، بنده رخسار اوست
خضر بیابان عشق، تشنه گفتار اوست
موسی عمران عشق، طالب دیدار اوست
کیست سلیمان عشق بر درِ او؟ یک فقیر
آیت الله غروی اصفهانی
کمپانی رحمه الله علیه
شعر
کمپانی
✳️ دوست دارم با مناجات به سوی محراب علی بن أبی طالب، قدم بگذارم.
سلیمان کِتّانی، نویسنده مسیحی لبنانی از علی (ع) چنین میگوید:
✳️دوست دارم با مناجات به سوی محراب علی بن أبی طالب قدم بگذارم.
❓ای سرور من آیا این درست است که به جای گرد آمدن پیرامون تو درباره تو به اختلاف افتادند؟
🔸چهارده ستون از ستونهای قرنها با ساعتها و روزها و سالهایشان آب شد و رفت، چنان که سنگ نمک در اقیانوس ذوب میشود اما حرفها و کلماتی که از لبان مقدس تو تراوید همچنان کاستی نمیپذیرد.
🆔 @ggg1400
🌹💫امروز سومین روز و آخرین روز از وقوف حاجیان در غدیرخم و پایان مراسم 3 روزهء بيعت ، معروف به <ایام الولایة> است؛ در این روز به اعجاز الهی، بر یکی از منکرین غدیر عذابی هولناک واقع میگردد؛ و در این رابطه آیات اول سوره معارج نازل میشود.
🔸امامِ معصوم به هر زبان و لغتی داناست
❖ أبو بصير مىگويد: به حضرت امام کاظم عليهالسّلام گفتم: قربانت گردم، امام با چه مدركى شناخته مىشود؟
در جواب فرمود: به چند خصلت:🔻
- با چيزى كه از پدر دربارۀ او سابقه دارد(مانند تصريح به امامت و سپردن سلاح و ساير نشانهها به او) تا براى مردم حجت باشد.
- هرچه از او بپرسند جواب گويد و اگر در برابر او خاموش نشينند او خود آغاز سخن كند.
- مىتواند از فردا خبر دهد.
- با مردم به هر لغت و زبانى مىتواند سخن گويد.
●سپس فرمود: اى ابا محمد! من پيش از اينكه تو از جاى خود برخيزى، نشانهاى به تو نشان میدهم. طولی نکشید كه مردى از اهل خراسان وارد مجلس ما شد و به زبان عربى با آن حضرت سخن گفت ولى حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام به فارسى جوابش را داد،
آن خراسانى گفت: قربانت گردم، بهخدا من از سخن گفتن به زبان خراسانی با شما منعی نداشتم جز اينكه گمان میكردم شما آن لغت را خوب نمیدانيد.
حضرت فرمود: سبحان اللّه! اگر من نتوانم بهخوبی جواب تو را بگويم، چه فضيلتى بر تو دارم؟
سپس به من فرمود: اى ابا محمد! همانا سخن هيچ يك از مردم بر امام پوشيده نيست و نه سخن پرندگان و نه سخن چار پايان و نه سخن هيچ جانداری، پس هر كه اين ویژگیها را نداشته باشد، امام نيست.
📚کافی، ج1، ص285، ح7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غدیرعیداکبر
🔰مدح امیرالمومنین علی(ع)
🔸زیبا و پر معنا
🌷علی حقیقت روح و تمام عالم جسم
علی سفینه نوح و همه جهان دریاست
علی مدرس جبریل در شناخت حق
علی معلم آدم به علّم الاسما ست
علی تمامی دین،بغض او تمامی کفر
علی ولی خدا،خصم او عدوی خداست
علیست حج و علی کعبه و علی زمزم
علی صفا و علی مروه علی مسعاست
علی صراط و علی محشر و علی میزان
علی بهشت و علی کوثر و علی طوبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلطاننجف
🔰با آل علی هر در افتاد ور افتاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غدیرعیداکبر
🔰افشای راز غدیرخم توسط دانشمندسنی بعد از هزار سال
با استناد از منابع اهل سنت.
🌸☘🌸
امام حسین علیهالسلام:
اگر 100 فرزند داشته باشم
برای تمامی آنها
♻️ #اسم_علی ♻️
را برمی گزینم.🌸
10_MojezePeyambar.mp3
640.3K
✳️ بزرگترین معجزه پیامبر؛
تربیت امیرالمؤمنین
------------------------------------------------
استاد احمد عابدی
🆔 @ggg1400
*✅میثم بن یحیی معروف به میثم تمار، از یاران با وفا و از حواریون امام علی(ع) بود*.
به خاطر اینکه خرما فروش بود، ملقب به تمّار شد.
میثم ابتدا برده زنی از قبیله بنی اسد بود که امام علی(ع) میثم را از آن زن خرید و آزاد کرد و وقتی نامش را پرسید، میثم گفت : سالم نام دارم.
حضرت(ع) به او فرمود :
📋《أَخْبَرَنِي رَسُولُ اَللَّهِ(ص) أَنَّ اِسْمَكَ اَلَّذِي سَمَّاكَ بِهِ أَبُوكَ فِي اَلْعَجَمِ مِيثَمٌ》
*♦️رسول اکرم(ص) مرا آگاه کرده که والدین عجمیات، تو را میثم نامیدهاند*.
میثم سخن امام علی(ع) را تصدیق کرد و سپس امام(ع) فرمود :
📋《اِرْجِعْ إِلَى اِسْمِكَ اَلَّذِي سَمَّاكَ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) وَ دَعْ سَالِماً فَرَجَعَ إِلَى مِيثَمٍ》
*♦️به نام سابقت که رسول خدا(ص) تو را به آن نام نامید، برگرد و سالم را رها کن!*
میثم نیز چنین کرد و نامش را تغییر داد و کنیهاش ابوسالم شد.(۱)
میثم تمّار همچنین از اعضای شرطه الخمیس یعنی سپاه مخصوص امام علی(ع) بود.
او صاحب اسرار علی(ع) بود که گاهى مناجاتهاى آن حضرت(ع) را در نخلستانهاى مدینه و کوفه از نزدیک مشاهده کرده بود.
میثم خود در این باره میگوید:
*شبی از شبها دیدم مولایم، امیرالمؤمنین علی(ع) بعد از نماز در مسجد کوفه، به بیرون از کوفه رفت.*
📋《وَ اتَّبَعْتُهُ حَتَّى خَرَجَ إِلَى الصَّحْرَاءِ وَ خَطَّ لِي خَطَّةً وَ قَالَ : إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِزَ هَذِهِ الْخَطَّةَ!》
♦️و من به دنبال ایشان به صحرا رفتم. حضرت(ع) از وجودم باخبر شد و مانع از رفتنم شد. و در روی زمین شیاری کشید و فرمود :
از اینجا به بعد را دیگر با من نیا!
و آن گاه خودش به تنهایی رفت!
📋《وَ مَضَى عَنِّي، وَ كَانَتْ لَيْلَةً دُلهَةً!
فَقُلْتُ : يَا نَفْسِي! أَسْلَمْتِ مَوْلَاكِ وَ لَهُ أَعْدَاءٌ كَثِيرَةٌ ايُّ عُذْرٍ يَكُونُ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ وَ اللَّهِ لأقفنَ أَثَرَهُ وَ لَأَعْلَمَنَّ خَبَرَهُ وَ إِنْ كُنْتُ قَدْ خَالَفْتُ أَمْرَهُ》
*♦️مدتی گذشت و شب تاریکی بود با خودم گفتم:*
*تو مولای خود را رها کردی؟!! با آن که او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر(ص) او چه عذری خواهی داشت؟*
به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم.
📋《جَعَلْتُ أَتَّبِعُ أَثَرَهُ، فَوَجَدْتُهُ مُطَّلِعاً فِي الْبِئْرِ إِلَى نِصْفِهِ يُخَاطِبُ الْبِئْرَ وَ الْبِئْرُ تُخَاطِبُهُ!》
♦️به همین جهت، دنبال حضرت(ع) حرکت کردم، مقداری که آمدم، دیدم حضرت(ع) سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن میگوید، و چاه نیز با حضرت(ع) سخن میگوید!
که ناگهان حضرت(ع) متوجّه من شد و فرمود : کیستی؟
گفتم : میثم!
فرمود : آیا نگفتم دنبالم نیا؟
عرض کردم : ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم، دلم آرام نگرفت.
فرمود : آیا از حرفهای من چیزی شنیدی؟
عرض کردم : نه!
حضرت(ع) فرمود :
📋《يَا مِيثَمُ!
وَ فِي الصَّدْرِ لُبَانَاتٌ، إِذَا ضَاقَ لَهَا صَدْرِي،
نَكَتُّ الْأَرْضَ بِالْكَفِ، وَ أَبْدَيْتُ لَهَا سِرِّي،
فَمَهْمَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ، فَذَاكَ النَّبْتُ مِنْ بَذْرِي》
*♦️ای میثم! در سینه عقده هایست، که وقتی سینهام از آن تنگ میشود، با دست زمین را گود میکنم و اسرار خود را برای آن بازگو میکنم.(۲)*
امام علی(ع) میثم را از چگونگی شهادتش خبر داده بود.
شیخ مفید نقل می کند که امام(ع) به او فرموده بود :
📋《إِنَّكَ تُؤْخَذُ بَعْدِي فَتُصْلَبُ وَ تُطْعَنُ بِحَرْبَةٍ، فَإِذَا كَانَ يَوْمُ اَلثَّالِثِ اِبْتَدَرَ مِنْ مَنْخِرَيْكَ وَ فَمِكَ دَمٌ فَتَخْضِبُ لِحْيَتَكَ، فَانْتَظِرْ ذَلِكَ اَلْخِضَابَ》
*♦️ای میثم! تو پس از من دستگیر می شوی و بر دار آویخته خواهی شد*.
روز دوم از بینی و دهانت خون جاری می شود که محاسنت به خون رنگین می گردد و روز سوم بر تو نیزه ای زده شود که جان خواهی سپرد، پس متنظر چنین روزی باش.
سپس حضرت(ع) محل و موضع دار او را چنین فرمود :
📋《وَ تُصْلَبُ عَلَى دَارِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ أَنْتَ عَاشِرُ عَشْرَةٍ، وَ أَنْتَ أَقْصَرُهُمْ خَشَبَةً، وَ أَقْرَبُهُمْ مِنَ اَلْمَطْهَرَةِ، وَ أَرَاهُ اَلنَّخْلَةَ اَلَّتِي يُصْلَبُ عَلَى جِذْعِهَا، ثُمَّ ذَكَرَ أَنَّ اَلْأَمْرَ كَانَ كَمَا قَالَ》
♦️و جایی که تو را به صلیب می کشند، کنار خانه عمرو بن حریث است، و تو دهمین آن ده تن خواهی بود و چوبه دار تو از همه چوبه ها کوتاه تر خواهد بود و به زمین نزدیک تر است و درخت خرمایی را که تو بر چوب تنه آن بر دار کشیده می شوی، نشانت خواهم داد.
سپس حضرت(ع) او را با خود به کنار خانه عمرو بن حریث برد و درخت را به وی نشان داد که بعدها به آن آویخته شد.
📚منابع:
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۲
۲)الوافی فیض کاشانی، ج۵، ص۷۰۵
⁉️کمک به خانهی خدا یا بندهی خدا‼️
✅امام علی علیه السلام:
🕋حتی اگر دو رودخانه جاری از طلا و نقره داشته باشم؛ کمترین چیزی به کعبه هدیه نمیکنم؛ چون هدیهام نصیب متولیان کعبه میشود نه مستمندان.
📚علل الشرائع ، جلد ۱ ، باب ۱۴۷
📚میزان الحکمه ، جلد ۱۳ ، صفحه ۱۷
Shab04Moharram1394[10].mp3
3.76M
🍃الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب (ع)
یا علی یا علی مالک ملک دلی
نام زیبای تو شد رافع هر مشکلی
#میثم_مطیعی
#امیر_عباسی
┈┈••✾•🍃💐🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 به #اجماع تمام مسلمین، آن نفسی که روز مباهله به حکم خدا #پیغمبر با خودش همراه برد، #علی_بن_ابی_طالب است.
🎙 آیت الله وحید خراسانی
📆 ۱/ شهریور / ۱۳۸۷
◻️ #مباهله
┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅
پیامبر:
اى على!
شيعه تو، كسانى هستند كه در آشكار و نهان، از خدا مى ترسند. اى على! شيعه تو، كسانى هستند كه [در قيامت] در طىّ درجات، از هم سبقت مى گيرند، و خدا را ملاقات مى كنند در حالى كه حسابى ندارند [و چيزى بدهكار نيستند]
اى على!
اعمال شيعه تو، هر جمعه، به من عرضه مى شود؛ من، از كارهاى نيك آنان، خوشحال مى شوم و براى كارهاى ناشايست آنان، استغفار مى كنم.
قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله:
يا عَلىُّ!
شيعَتُكَ اَلَّذينَ يَخافُونَ اللّه َ فِى السِّرِ وَالْعَلانيَةِ. يـا عَلىُّ! شيعَتُكَ اَلَّذينَ يَتَنافَسُونَ فِى الدَّرَجاتِ، وَيَلْقَونَ اللّه َ وَ لاحِسابَ عَلَيْهِمْ. يا عَلىّ! أعْمالُ شيعَتُكَ تُعْرَضُ عَلَىَّ فىكُلِّ جُمُعَةٍ؛ فأَفْرَحُ بِصالِحِ أعمالِهِمْ وَ أَسْتَغْفِرُ لِسَيِّئاتِهِم.
علامه مجلسی، بحارالانوار 68: 41.
✨ بذر دين ✨
💭 پدری به پسر خردسالش یڪ بطری ڪوچڪ
ڪه داخل آن یڪ عدد پرتقال بزرگ بود داد!!!..
ڪودڪ با تعجب درون بطری را نگاه میڪرد و با خود میگفت: پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری ڪوچڪ رفته؟
💭 ڪودڪ خیلی تلاش ڪرد تا پرتقال را از بطری خارج ڪند اما بی فایده بود.
سپس ڪودڪ از پدرش پرسید:
چه جوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟
آخه دهنه این بطری خیلی ڪوچیڪه!
💭 پدر، پسر را به باغ برد و یڪ بطری خالی ڪوچڪ را به یڪی از شاخه های درخت پرتقال بست. سپس یڪی از شڪوفه های ڪوچڪ پرتقال را درون بطری گذاشت.
روزها سپری شد و شڪوفه، تبدیل به یڪ پرتقال بزرگ شد تا جایی ڪه امڪان خروج از بطری غیر ممڪن شده بود...
💭 بعد از مشاهده این موضوع، ڪودڪ راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود.
پدر رو به پسر ڪرد و گفت:
💭 چیزی ڪه امروز مشاهده ڪردی همان دین است
اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن ڪودڪ بڪاریم در هنگام بزرگی خارج ڪردنش خیلی سخت میشود.
دقیقا مثل این پرتقال ڪه خارج ڪردنش محال است؛
مگر اینڪه شیشه را بشڪنیم و از بین ببریم.
🔻داستان دروغی که این روزها تکرار می شود!
🔹در ده، پانزده سال پیش که به اصفهان رفته بودم، در آنجا مرد بزرگی بود، مرحوم حاج شیخ محمد حسن نجف آبادی اعلی الله مقامه، خدمت ایشان رفتم و روضه ای را که تازه در جایی شنیده بودم و تا آن وقت نشنیده بودم، برای ایشان نقل کردم.
🔸آن روضه خوان که اتفاقا تریاکی هم بود، این روضه را خواند و به قدری مردم را گریاند که حد نداشت. داستان پیرزنی را نقل می کرد که در زمان متوکل می خواست به زیارت امام حسین برود و آن وقت جلوگیری می کردند و دست ها را می بریدند تا این که قضیه را به آنجا رساند که این زن را بردند و در دریا انداختند. در همان حال این زن فریاد کرد یا ابوالفضل العباس، یا ابوالفضل العباس، هنگامی که داشت غرق می شد سواری آمد و گفت رکاب اسب مرا بگیر، رکابش را گرفت، گفت چرا دستت را دراز نمی کنی؟ گفت من دست در بدن ندارم، که مردم خیلی گریه کردند.
🔹مرحوم حاج شیخ محمد حسن تاریخچه قضیه را این طور نقل کرد. (این داستان قبل از ایشان بوده و ایشان از اشخاص معتبری نقل کردند) در حدود بازار، حدود مدرسه صدر مجلس روضه ای بود که بزرگترین مجالس اصفهان بود و حتی مرحوم حاج ملا اسماعیل خواجویی که از علمای بزرگ اصفهان بود در آنجا شرکت می کرد. واعظ معروفی گفته بود که من آخرین منبری بودم. منبری های دیگر میآمدند و هنر خودشان را برای گریاندن مردم اعمال می کردند، هر کس می آمد روی دست دیگری می زد، بعد از منبر خود می نشست تا هنر روضه خوان بعد از خود را ببیند. این مراسم تا ظهر طول کشید. دیدم هر کس هر هنری داشت به کار برد، اشک مردم را گرفت. فکر کردم که من چه کنم؟ همان جا این قصه را جعل کردم رفتم قصه را گفتم از همه بالاتر زدم.
🔸عصر آن روز رفتم در مجلس دیگری که در چارسو بود، دیدم آن که قبل از من منبر رفته همین داستان را می گوید. کم کم در کتابها هم نوشتند و چاپ هم کردند!
🔹این موضوع که دستگاه حسین دستگاه جدایی است و از هر وسیله ای برای گریاندن مردم می شود استفاده کرد، این توهم و خیال و دروغ و غلط، یک عامل بزرگی برای جعل و تحریف شد!
(مرتضی مطهری، حماسه حسینی)
📌آیا متوکل دست #زائران حسینی را قطع می کرد؟
جواب:
۱. در منابع حدیثی و تاریخی گزارشی از قطع دست برای زیارت امام #حسین(ع) وجود ندارد.
۲. در گزارشهای تاریخی آمده است که #متوکل #قبر امام حسین(ع) را #تخریب نموده و از زیارت آن حضرت منع میکرد، ولی در هیچ گزارشی شرط کردن قطع دست برای زیارت وجود ندارد.
📚مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۵۱
۳. اگرچه متوکل جنایات زیادی در حق #شیعه و #اهل_بیت علیهم السلام انجام داده است، اما ماجرای قطع دست منشأ و اصلی نداشته و جدیدا ساخته شده است.
۴. طبق آنچه در تاریخ #طبری و #کامل ابن اثیر آمده است:
متوکل تهدید کرد اگر کسی به زیارت برود در #سیاهچال زندانی میشود.
📚طبری، تاریخ، ج۹، ص۱۸۵.
📚ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۵۵.
۵. همچنین، بعد از منع متوکل از زیارت، افرادی میگفتند حتی اگر #کشته شویم باقیمانده ما از زیارت دست نمیکشد.
📚شیخ مفید، الأمالی، ص۸۵.
۶. جان فشانی، به ایثار جان برای مبارزه با #بدعت و #ظلم است، نه بیمار کردن دیگران.