eitaa logo
غدیر شناسنامه شیعه
158 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
43 فایل
✅ اصل و نسب و مذهب ما را چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیــــــر است... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عید غدیر بخش عمده ای از شناسنامه ی شیعه ائمه محسوب می شود. مقام معظم رهبری @ggg1400 آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سبک زندگی دینی
🔴نگراني از داوري‌هاي مردم! 🖊احمدحسين شريفي 🔸چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، نبايد به داوري‌هاي مردم دربارة خودمان «اصالت» بدهيم. هرگز نبايد دنبال تأمين خوشايند و بدآيندهاي مردم باشيم. بلکه بايد دغدغة حقيقت را داشت و نه دغدغة داوري‌هاي ديگران دربارة آراء و رفتارهايمان را. 🔸کسي که بخواهد داوري‌هاي مردم را معيار و ملاک درستي افکار و رفتارش قرار دهد و به آنها اصالت بدهد، اولاً، هرگز نمي‌تواند يک زندگي حق‌طلبانه، استوار و رضايت‌بخشي داشته باشد. و ثانياً، بايد دانست هيچ کس نمي‌تواند کاري کند که همه مردم از دست او راضي باشند حتي نمي‌توان طوري رفتار کرد يا طوري انديشيد که همة هم‌صنفان و هم‌مسلکانت از تو راضي باشند. 🔸جعفر بن عيسي از ياران و شاگردان (ع) مي‌گويد نزد امام رضا بوديم که ، از بزرگترين و فهيم‌ترين شاگردان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، هم آنجا بود. همزمان عده‌اي از مردم بصره درخواست ملاقات با حضرت را داشتند. امام رضا(ع) به يونس اشاره کرد و اتاقي را که پرده‌اي جلوي آن افتاده بود نشان داد و فرمود شما آنجا برو. و تا به تو اجازه نداده‌ام از آن اتاق خارج نشو و هيچ عکس‌العملي هم نشان نده. شيعياني که از بصره آمده بودند سخنان ناروايي عليه يونس در محضر امام رضا گفتند. و امام رضا(ع) سر خود را پايين انداخته بود و گوش مي‌کرد. وقتي آنها خداحافظي کردند و خارج شدند، امام رضا(ع) اذن خروج به يونس داد. وي در حالي که گريه مي‌کرد و اشک از چشمانش جاري بود، از آن اتاق بيرون آمد، و عرض کرد: آقا جان من با اينکه اين همه در راه نشر معارف شيعي تلاش مي‌کنم و اين همه به اين مردم خدمت مي‌کنم، چنين داوري و قضاوتي نسبت به من دارند؟! امام خطاب به يونس فرمودند: وقتي امام تو از تو راضي است، داوري مردم اهميتي ندارد. و سپس فرمود: يونس، با مردم به اندازه درک و شعورشان سخن بگو؛ و اموري را که فراتر از درک و فهم آنهاست با آنها در ميان نگذار. يونس، چه اهميتي دارد که اگر در دست تو دُرّ باشد اما مردم بگويند «پشکل» است و يا اگر پشکلي در دست تو باشد اما مردم بگويند «درّ» است؟! آيا اين داوري و قضاوت مردم تأثيري در تغيير حقيقت و واقعيت آنچه که نزد تو است دارد؟! مهم اين است که تو بر راه صواب و حقيقت باشي، و امام معصوم از تو راضي باشد، داوري و قضاوت مردم هيچ اهميتي ندارد. 🔸البته اين سخنان هرگز به معناي مخالفت با مردم نيست؛ يعني تک‌روي و زيست ملامتي‌گونه هم هرگز نبايد در زندگي انسان اصالت پيدا کند؛ زيرا اين هم به نوبة خود نوعي خودمحوري و عجب و خودبرتربيني يا خودممتاز بيني است. که اين هم رذيله‌اي اخلاقي و اجتماعي است. آنچه که بايد معيار قرار گيرد، حقيقت است. تنها درسايه حق‌انديشي و عمل به حقيقت است که دل انسان آرام مي‌گيرد و مي‌تواند مخالفت‌ها و طعنه‌ها و نامردمي‌ها را تحمل کند. همچنين اين حديث بدان معنا نيست که داوري ديگران دربارة گفتار و رفتار و انديشه انسان هيچ ارزشي ندارد؛ چرا که انسان در سايه داوري‌هاي ديگران مي‌تواند بهتر خود را بشناسد؛ آنچه که مهم است اين است که اين داوري‌ها «اصالت» ندارند. يعني نبايد زندگي خود را بر اساس آنها سامان دهيم. زندگي را بايد بر اساس تعهد به حقيقت سامان داد.
🔴 برداشت دیگران 🔶 علیه السلام خطاب به هشام فرمودند: يَا هِشَامُ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ مَا كَانَ يَنْفَعُكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا جَوْزَةٌ وَ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوْزَةٌ مَا ضَرَّكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا لُؤْلُؤَة (تحف العقول، ص۳۸۶) ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود؛ اما مردم گفتند جواهر است، این قضاوت مردم تو را سود نبخشد زیرا می‌دانی که آنچه در دست تو است گردوئی بیش نیست. و اگر در دست تو، جواهری باشد، لکن مردم گفتند گردویی است؛ این قضاوت مردم نیز به تو زیانی نمی‌رساند زیرا تو می‌دانی که جواهر است.» 🔶پابلو (۱۸۸۱-۱۹۷۳) نقاش و هنرمند بسیار مشهور و صاحب سبک اسپانیایی، در جمله مشهوری می‌گوید: «غمگین‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که برداشت دیگران برایشان زیادی مهم است.» 🔶کسانی که دائماً دغدغه‌مند «تأیید شدن» از سوی دیگران یا به دنبال «قضاوت کردن» دیگران هستند، نه تنها به پیشرفت و تعالی نخواهند رسید؛ بلکه از آرامش در زندگی محروم‌اند؛ 🔸چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، نبايد به داوري‌هاي مردم دربارة خودمان «اصالت» بدهيم. هرگز نبايد دنبال تأمين خوشايند و بدآيندهاي مردم باشيم. بلکه بايد دغدغة حقيقت را داشت و نه دغدغة داوري‌هاي ديگران دربارة آراء و رفتارهايمان را. 🔸کسي که بخواهد داوري‌هاي مردم را معيار و ملاک درستي افکار و رفتارش قرار دهد و به آنها اصالت بدهد، اولاً، هرگز نمي‌تواند يک زندگي حق‌طلبانه، استوار و رضايت‌بخشي داشته باشد. و ثانياً، بايد دانست هيچ کس نمي‌تواند کاري کند که همه مردم از دست او راضي باشند حتي نمي‌توان طوري رفتار کرد يا طوري انديشيد که همة هم‌صنفان و هم‌مسلکانت از تو راضي باشند. 🔸جعفر بن عيسي از ياران و شاگردان (ع) مي‌گويد نزد امام رضا بوديم که ، از بزرگترين و فهيم‌ترين شاگردان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، هم آنجا بود. همزمان عده‌اي از مردم بصره درخواست ملاقات با حضرت را داشتند. امام رضا(ع) به يونس اشاره کرد و اتاقي را که پرده‌اي جلوي آن افتاده بود نشان داد و فرمود شما آنجا برو. و تا به تو اجازه نداده‌ام از آن اتاق خارج نشو و هيچ عکس‌العملي هم نشان نده. شيعياني که از بصره آمده بودند سخنان ناروايي عليه يونس در محضر امام رضا گفتند. و امام رضا(ع) سر خود را پايين انداخته بود و گوش مي‌کرد. وقتي آنها خداحافظي کردند و خارج شدند، امام رضا(ع) اذن خروج به يونس داد. وي در حالي که گريه مي‌کرد و اشک از چشمانش جاري بود، از آن اتاق بيرون آمد، و عرض کرد: آقا جان من با اينکه اين همه در راه نشر معارف شيعي تلاش مي‌کنم و اين همه به اين مردم خدمت مي‌کنم، چنين داوري و قضاوتي نسبت به من دارند؟! امام خطاب به يونس فرمودند: وقتي امام تو از تو راضي است، داوري مردم اهميتي ندارد. و سپس فرمود: يونس، با مردم به اندازه درک و شعورشان سخن بگو؛ و اموري را که فراتر از درک و فهم آنهاست با آنها در ميان نگذار. يونس، چه اهميتي دارد که اگر در دست تو دُرّ باشد اما مردم بگويند «پشکل» است و يا اگر پشکلي در دست تو باشد اما مردم بگويند «درّ» است؟! آيا اين داوري و قضاوت مردم تأثيري در تغيير حقيقت و واقعيت آنچه که نزد تو است دارد؟! مهم اين است که تو بر راه صواب و حقيقت باشي، و امام معصوم از تو راضي باشد، داوري و قضاوت مردم هيچ اهميتي ندارد. 🔸البته اين سخنان هرگز به معناي مخالفت با مردم نيست؛ يعني تک‌روي و زيست ملامتي‌گونه هم هرگز نبايد در زندگي انسان اصالت پيدا کند؛ زيرا اين هم به نوبة خود نوعي خودمحوري و عجب و خودبرتربيني يا خودممتاز بيني است. که اين هم رذيله‌اي اخلاقي و اجتماعي است. آنچه که بايد معيار قرار گيرد، حقيقت است. تنها درسايه حق‌انديشي و عمل به حقيقت است که دل انسان آرام مي‌گيرد و مي‌تواند مخالفت‌ها و طعنه‌ها و نامردمي‌ها را تحمل کند. همچنين اين حديث بدان معنا نيست که داوري ديگران دربارة گفتار و رفتار و انديشه انسان هيچ ارزشي ندارد؛ چرا که انسان در سايه داوري‌هاي ديگران مي‌تواند بهتر خود را بشناسد؛ آنچه که مهم است اين است که اين داوري‌ها «اصالت» ندارند. يعني نبايد زندگي خود را بر اساس آنها سامان دهيم. زندگي را بايد بر اساس تعهد به حقيقت سامان داد. احمدحسین شریفی