🔻 تبیین شرایط جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر خدا ص از زبان امیرالمومنین
1️⃣ در نامۀ 62 نهجالبلاغه حضرت علی(ع) میفرمایند: به خدا سوگند در دلم نمیگذشت و به خاطرم نمیرسید که عرب خلافت را پس از پیامبر از خاندان او برآرد و مرا پس از وی از عهدهدارشدن آن باز دارد و چیزی مرا نگران نکرد و به شگفتم نیاورد جز #شتافتن_مردم_بر_فلان از هر سو و بیعتکردن با او، پس از بیعتکردن دست خود را بازداشتم. تا اینکه مردم واپسگراییده را دیدم که از اسلام بازگردیده به #نابودی_دین_پیامبر فرا میخواندند. پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکرده باشم، در ساختمان آن رخنهای (بیفتد) و آن چنان ویرانهای ببینم که مصایب آن بر من بسی بزرگتر است تا از دستدادن سرپرستی شما که تنها بهرۀ روزهای اندک به شمار میرود و چون سرابی ناپایدار از میانرفتنی و چون ابر روان زدودنی است، پس در آن پیشآمدها به پا خواستم تا اینکه باطل برکنار و نابود گردید و دین آرام گرفت و آشوب به پایان رسید.
2️⃣ شیخ مفید در کتاب "الارشاد" از قول امام علی(ع) نقل کرده که حضرت میفرمایند: اموری گذشت که در آن شکیبایی ورزیدیم، در حالی که در چشمانمان خار بود و این شکیبایی به خاطر تسلیم در برابر فرمان خدای متعال بود به آنچه ما را بدان امتحان کرد و نیز به خاطر امید به پاداش آن و شکیبایی بهتر از آن بود که مسلمانان #متفرق گردند و #خونشان_ریخته شود.
3️⃣ در خطبه 26 نهجالبلاغه حضرت میفرماید: هنوز زمانی از رحلت پیامبر نگذشته بود چون به مسلمانان نگریستم ناگهان خود را #تنها یافتم و جز کسانم برای خود یاوری ندیدم، دریغم آمد که آنان دست به یاریام گشایند مبادا که به #کام_مرگ درآیند، ناچار بر خاشاک خزیده در چشم دیده فرو بستم و بر اندوه گره خورده در گلو آب نوشیدم و در برابر غمی جانکاه و نفسگیر و زیستی تلختر از دانه زهرآگین ﻋﻠﻘﻢ صبر پیشه ساختم.
4️⃣ ابن ابی الحدید معتزلی در "شرح نهجالبلاغه" نقل کرده که حضرت فرمودند: چون خداوند جان پیامبرش را گرفت، قریش برتریجویی و خودکامگی نمود و ما را از حقی که بدان از همه مردمان سزاوارتر بودیم بازداشت. پس چنان دیدم که #صبر بر آن بهتر از پراکنده ساختن مسلمانان و ریختن خون ایشان است که بسیاری از مردمان #تازه_مسلمان بودند و دین همچون مشک، آکنده از شیر بود که اندک سستی آن را #تباه مینمود و اندک تخلفی آن را واژگون میساخت.
5️⃣ در کلام 67 نهجالبلاغه آمده است، وقتی خبرهای غیرمنتظرۀ سقیفه پس از رحلت پیامبر به آن حضرت رسید، حضرت پرسید، #انصار چه گفتند؟ انصار گفتند؛ از ما امیری باشد از شما هم امیری. حضرت فرمودند: چرا بر آنان (انصار) حجت نیاوردید که رسول خدا سفارش فرمود با نیکوکاران انصار نیکی کنید و از گناهکارانشان درگذرید. گفتند در این چه حجتی است؟ حضرت فرمودند: اگر خلافت و عمارت از آن ایشان (انصار) میبود، سفارش آنان را کردن، درست نبود. سپس حضرت پرسید: #قریش چه گفتند؟ چنین استدلال کردند که آنان از درخت رسول خدا هستند و به این دلیل باید زمامدار شوند. حضرت فرمودند: به درخت استدلال کردند ولی #میوه_درخت را ضایع نمودند.
7⃣ امام علی علیه السلام در بیان ظلمهایی که مسلماننماها به اسلام کردند فرمودند: ((عرب از کار محمد (صلیاللهعلیهوآله) متنفر بود و حسادت میکرد. آنها کوشیدند تا پس از رحلت رسولالله، کار را از دست اهلبیت او خارج کنند.
اگر نام «محمد» وسیلهای برای سلطهگری و نردبان ترقی آنها نبود، حتی یک روز هم پس از رحلت آن حضرت، خدا را نمیپرستیدند!!
اندکی بعد از رحلت پیامبر، فتوحات جنگی آغاز شد. سیری پس از گرسنگی و ثروت پس از فقر!
و همین باعث شد که اسلام نزد آنها عزیز شود!))
📚شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) جلد ۲۰، صفحه۲۹۸
✅ نکات برجسته ای که علت صبر و شکیبائی امیرالمومنین علیه السلام را هویدا میکند:
🔸 شتافتن مردم به بیعت با ابوبکر و عمر و عثمان
🔸 تنهایی امام علی علیه السلام در جامعه اسلامی
🔸 ماندن معدود یارانی در کنار امیرالمومنین
🔸 ایجاد تفرقه در میان مسلمانان
🔸 درگیری و خون ریزی در میان مسلمانان
🔸 عمیق نبودن معارف دین در جامعه به علت تازه مسلمانی افراد جامعه
🔸 نابود شدن دین در صورت قیام امیرالمومنین
🔸 و ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️🔰 تحلیل ویلفرد مادلونگ اسلام شناس آلمانی و نویسنده کتاب " جانشینی حضرت محمد "، از ماجرای خلافت بعد از رحلت پیامبر اکرم
🏴 سقیفه بنی ساعده
▪️در عربستان برای گریز از گرمای زیاد، اکثر خانهها و مغازهها و مساجد، دارای سایبانی از حصیر یا گلیمهایی از پشم بز بود و در مواقع بیکاری، در آنجا جمع میشدند و از اخبار تازه و امور اجتماعی مهم سخن میگفتند. سقیفه به بنای مسقفی گفته می شود که ایوان هم دارد.
▪️به نظر می رسد که برخی از طوایف یا همه آنها، سقیفهای داشتهاند که برای کارهای عمومی و جلسات، از آن استفاده می کرده اند.
▪️از جمله این سایبانها، سایبانی بود متعلق به قبیله بنی ساعده. سقیفه در سمت غرب مسجد نبوی، در کنار چاه بضاعه بود. و از شهرت تاریخی برخوردار بود. گفتنی است شهرت اصلیاش، به دلیل وقوع رخداد تاریخی بیعت ابوبکر در آن است. چون بعد از رحلت پیامبر (ص) انصار و مهاجرین برای تعیین خلیفه، در زیر این سایبان گرد آمدند، این واقعه «سقیفه بنی ساعده» نامیده شد.
▪️«سقیفه» اولین و بزرگترین انحرافی بود که تداوم انقلاب پیامبر را به خطر انداخت؛ زیرا پس از وقوع این حادثه، شاهد روی کارآمدن افرادی هستیم که به علت ناآشنایی با حقایق و معارف انسانساز اسلام، و با دنباله روی از اغراض و اهداف جاه طلبانه خویش، موجب پیدایش بدعتهای فراوانی شدند که زدودن آنها از جامعه اسلامی، ناممکن بود.
بعد از رحلت پیامبر گرامی (ص) ماجرای سقیفه به عنوان یکی از سیاه ترین صفحات تاریخ نگاشته و مقام الهی امامت به خلافت تبدیل شد. جو وحشت، ترس، سکوت خواص و صبر صاحب ولایت، زمینه تصاحب جایگاه جانشینی رسول اکرم(ص) را توسط نااهلان فراهم آورد.
▪️آری وقوع سقیفه، زمینه خلافت امویان، بنی عباس و... را فراهم ساخت.
📚 wikifeqh.ir/سقیفه_بنی_ساعده
▪️ پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» فرمودند:
من و علی، دو پدر این امت هستیم. هر كه ما را بشناسد خدا را شناخته است و هر كه ما را نشناسد خداوند عزّوجل را نشناخته است.
«أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوا هَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ عَرَفَنَا فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ أَنْكَرَنَا فَقَدْ أَنْكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»
📚امالی صدوق؛ ص523
🔰 گوشهای از اخلاق و احوالات رسول خدا صلی الله علیه و آله در بیان امیرالمومنین علیه السلام:
✨ وَ کَانَ إِذَا دَعَا دَعَا ثَلَاثاً وَ إِذَا تَکَلَّمَ تَکَلَّمَ وَتْراً وَ إِذَا اسْتَأْذَنَ اسْتَأْذَنَ ثَلَاثاً
🔹وقتی کسی را صدا میکرد سه مرتبه صدا میزد و چون سخن میگفت شمرده سخن میگفت و وقتی اجازه میگرفت سه مرتبه اجازه میگرفت،
✨ وَ کَانَ کَلَامُهُ فَصْلًا یَتَبَیَّنُهُ کُلُّ مَنْ سَمِعَهُ
🔹 کلام حضرت فصل الخطاب بود و هرکس میشنید متوجه میشد،
✨ وَ إِذَا تَکَلَّمَ رُئِیَ کَالنُّورِ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ ثَنَایَاهُ وَ إِذَا رَأَیْتَهُ قُلْتَ أَفْلَجُ الثَّنِیَّتَیْنِ وَ لَیْسَ بِأَفْلَجَ
🔹وقتی سخن میگفت نوری از میان دندان هایش میتابید، اگر حضرت را میدیدی میگفتی داندان هایش گشوده است حال آن که چنین نبود،
✨ وَ کَانَ نَظَرُهُ اللَّحْظَ بِعَیْنِهِ
🔹نگاهش کوتاه بود
✨ وَ کَانَ لَا یُکَلِّمُ أَحَداً بِشَیْ ءٍ یَکْرَهُهُ
🔹و با کسی درباره آن چه وی دوست نداشت سخن نمی گفت،
✨ وَ کَانَ إِذَا مَشَی یَنْحَطُّ مِنْ صَبَبٍ
🔹چون راه میرفت انگار از سراشیب روان بود،
✨ وَ کَانَ یَقُولُ إِنَّ خِیَارَکُمْ أَحْسَنُکُمْ أَخْلَاقاً
🔹میفرمود: بهترین شما خوش اخلاق ترین شماست،
✨ وَ کَانَ لَا یَذُمُّ ذَوَّاقاً وَ لَا یَمْدَحُهُ
🔹نه طعمی را مینکوهید و نه میستود،
✨ وَ لَا یَتَنَازَعُ أَصْحَابُهُ الْحَدِیثَ عِنْدَهُ
🔹اصحاب حضرت در محضر ایشان در سخن منازعه نمی کردند،
✨ وَ کَانَ الْمُحَدِّثُ عَنْهُ یَقُولُ لَمْ أَرَ بِعَیْنِی مِثْلَهُ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.
🔹 کسی که درباره ایشان سخن میراند میگفت: به چشم خود همانندش را نه پیش از او دیدهام و نه پس از او خواهم دید.
📚 بحارالانوار ج۱۶ ص۲۳۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️حضرت پیامبر اعظم(ص):
هر دردی را دارویی است و داروی گناهان، استغفار است.
🏴 رحلت خاتم المرسلین، نبی الرحمه حضرت محمد(ص) تسليت باد.
*هشدارِ پیامبر (ص) به پدران و مادران آخرالزمان*
______
روزی پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله و سلم) از کوچه ای میگذشتند. نگاه مبارکشان به گروهی از کودکان افتاد که در حال بازی بودند. پیامبر (ص) در همان حال فرمودند:
«وای بر احوال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان»
اصحابی که حضور داشتند از پیامبر (ص) سئوال کردند:
یا رسول الله پدرانشان مشرک اند؟
پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
«نه بلکه پدران مؤمن و مسلمان دارند.»
اصحاب پرسیدند پس علت تأسف شما چیست؟
پیامبر (ص) فرمودند:
پدران و مادران آخرالزمان بیشتر توجه خود را صرف برآوردن نیازهای مادی فرزندان خود نموده و از تربیت دینی آنها غافلند. برخی از آنها چیزی از واجبات و فرائض را به فرزندانشان نمیآموزند و اگر فرزندی شخصاً برای یادگرفتن احکام اقدام نمود او را از این کار باز میدارند و به بهرهی بسیار اندکی از دنیا برای آنها راضی میشوند.
آنگاه پیامبر(ص) فرمودند:
«من از آنها بیزارم و آنها نیز از من بیزارند.» (۱)
با کمی تأمل در این فرمایش و اندرز تاریخی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) به درستی اهمیت تربیت فرزندان برای ما روشن خواهد شد و در مییابیم که به عنوان پدر و مادر چه وظیفه سنگینی در قبال فرزندان خود، تربیت دینی و معنوی آنها و تیز کردار و اعمالشان داریم.
فرزندان حقوق بسیاری بر پدر و مادر دارند و تربیت صحیح و آشناسازی با دین و وظایف فرزند در قبال دستورات دینی و شرعی از جمله مهمترین این حقوق فرزند بر پدر و مادر و دارای اهمیت بسیار فراوانی است. این اهمیت آنگاه برای ما بیشتر روشن میشود که به این سخن امام سجاد (علیهالسلام) بنگریم:
«و امّا حق فرزند تو، بر تو این است که بدانى وجود او از نیک و بدش در این جهان مربوط به تو است.»(۲)
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که آشنا کردن فرزندان با مسایل دینی و عقیدتی بنا به توصیه دین مبین اسلام بر حسب سن فرزندان شرایط خاصی دارد. برخی خانواده های مذهبی سعیشان بر این است که تمام مسائل دینی را به کودکانشان بیاموزند و در این راه دچار افراط شده و در نتیجه کودکان از اموری که مقتضای سنشان است باز مانده و نمیتوانند از عهد امور اجتماعی و عاطفی خود برآیند.
این والدین هم اشتباهی بزرگ مرتکب میشوند؛ همان طور که اسلام عزیز همیشه و در هر زمینه ای میانه روی و تعادل را پیشنهاد میکند نه باید افراط کرد و نه تفریط، بلکه باید در آموزش کودکان به خصوص در مسایل مذهبی، با توجه به سن او به صورت کلامی یا عملی آموزش داد.
از آنجایی که «فرزند جگر گوشه مؤمن است، اگر پیش از پدر بمیرد، براى او شفاعت میکند؛ و اگر بعد از پدر بمیرد، استغفار میکند و خداوند در اثر استغفار فرزند، پدر را میبخشد.»(۳)
سعی کنیم در تربیت دینی فرزندان خود همت کنیم و با توجه به دستورات اساتید اخلاق فرزندانی صالح و ذخیره ای نیکو تربیت نماییم.
منابع:
📚۱- بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴.
📚۲-بحارالانوار، ج۷۴، ص۶، روایت۱
📚۳-طبرسى، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#خانواده
❌ پیامبر نسبت به کودکان آخرالزمان هشدار دادند و فرمودند نگران کودکان آخرالزمان از دست پدران و مادرانشان هستم!
⚠️ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به برخی از کودکان نگاه کردند وفرمودند: وای بر اولاد آخر الزمان از دست پدرانشان! سؤال شد یا رسول الله: آیا از پدران مشرکِ آنان؟ فرمودند:
خیر ،از دست پدران مؤمن آنها، چون واجبات دین را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر اولاد آنها بخواهند، بیاموزند، آنان را منع می کنند. و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند. من از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزارند.
▪️حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند:
خداوند هیچ مخلوقی نیافریده است که برتر از محمد (صلی الله علیه وآله) باشد و بعد از محمد نیز هیچ مخلوقی نیافریده است که از علی (علیه السلام) برتر باشد.
«مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَفْضَلَ مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَ لَا خَلَقَ خَلْقاً بَعْدَ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مِنْ عَلِيٍّ (علیه السلام)»
📚بحار الأنوار، ج16، ص377
⚫️ پیامبر از زبان سیدالشهدا
🔴 اسطورهای در افق هستی
این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگیهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء (ع) توصیف شده:
👈 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمیشد؛
👈 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشهداری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟
👈 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بیدغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغهی چیزی داشت.
👈 «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوتهای طولانی بود.
👈 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانیکه لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، اِلّا وقتیکه حرف زدن، ضرورت و فایدهای میداشت.
👈 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بیاراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچوقت از او نمیترسیدیم.
👈 نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچکس و هیچچیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاهقاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت.
👈 رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟
بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم».
👈 «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بیجواب و با دست خالی برگردد. پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و بهگونهای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود.
👈 هیچکس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون میآمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند.
👈 «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچکس بیدلیل، احترامی بیش از بقیه یا بیاحترامی قائل نمیشد.
👈 اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، بهطرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت.
👈 مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق، حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچوقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگترها و مُسنّترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند.
👈 چهرهی پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بیعدالتی یا منکری را میدید.
👈 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد.
👈 «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود.
👈 «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیبگیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد.
👈 «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود.
✍حسن رحیمپور ازغدی | محمد پیامبری برای همیشه (ص ۲۹-۳۴)
پینوشت: تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانیای است که در کتاب شریف «معانیالاخبار، ص۸۲» نقل شده است.
🔴سبک زندگی رضوی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸سبک زندگي يعني رفتارهاي نهادينه شده فرد؛ رفتارهايي که روية زندگي او باشند؛ رفتارهايي که دائمي باشند.
ابراهيم بن عباس از ياران همراه امام رضا(ع)، سبک زندگي آن حضرت، يعني رفتارهاي نهادينه در وجود آن حضرت، را چنين توصيف ميکند:
یک) هرگز نديدم با کلام خود به کسي جفا کند؛
دو) هرگز نديدم کلام کسي را قطع کند؛
سه) هرگز نيازمندي را، در صورت توان، از در خانة خود رد نميکرد؛
چهار) هرگز پاي خود را جلو ديگران دراز نکرد؛
پنج) هرگز در برابر ديگران بر متکا، تکيه نزد؛
شش) هرگز کسي را دشنام نداد؛
هفت) هرگز آب دهان خود را (در اماکن عمومي) بر زمين نريخت؛
هشت) هرگز به صورت قهقهه نخنديد؛ بلکه خندة او تبسم بود؛
نه) همراه با اهل خانه، خدمتکاران و نگهبانان بر سفره مينشست؛
ده) شبها کم ميخوابيد؛ اکثر شبها را تا صبح به ذکر خدا مشغول بود؛
یازده) زياد روزه ميگرفت؛ روزه سه روز در هر ماه را از دست نميداد؛ و ميگفت اين ارزش روزة همة ايام را دارد؛
دوازده) خيلی اهل خير و صدقة پنهانی بود؛ غالباً در شبهای تاريک اين کار را میکرد. (عيون اخبارالرضا، ج2، ص184)
🔻اميدوارم که پيروان آن حضرت نيز در آراستن خود به اين صفات، کوشا باشند و بدانند که شيعه واقعي کسي است که رفتارهاي اهل بيت را الگوي خود قرار دهد؛ و به پيروي ذهني و زباني اکتفا نکند.
احمدحسين شريفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴عوض شدن زندگی با امید
امام رضا
🎙#استادعالی
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#حکایت
شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام میشده است. قبل از آن که ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی پیش میآید.
شیخ سفارش های لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش می کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس).
سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر میمانند، هنگامی که از سفر باز می گردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند.
شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میکند: «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟» مسئول ساخت عرض میکند: ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع تر به پایان برسد.
شیخ بهایی(قدس سره) همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند. تولیت حرم نقل میکند: چند شب پی در پی آقا امام رضا علیه السلام به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد میتواند بیاید.»
شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت ضریح میرود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری میشود. ایشان چنین تعریف میکند: من میخواستم یکی از طلسم ها را به صورت کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمیتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
دیدم همه جا در صحن و سرایت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید
🔹عمل صالح و محبت آل محمد
امام رضا علیه السلام فرمود:
مبادا اعمال نيك را به اتّكاى دوستى و محبت آل محمّد (عليهم السلام) رها كنيد، و مبادا دوستى و محبت آل محمّد (عليهم السلام) را به اتّكاى اعمال صالح از دست بدهيد، زيرا هيچ كدام از اين دو، به تنهايى پذيرفته نمی شود.
« لا تَدْعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الاِْجْتِهادَ فِى الْعِبادَةِ إِتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد وَ لا تَدْعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّد لاَِمْرِهِمْ إِتِّكالاً عَلَى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا يُقْبَلُ أَحَدُهُما دُونَ الاْخَرِ ».
🔸بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج75، ص: 347
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا علیه السلام:
دو گرگ درنده در گله ی بی چوپان، به اندازه ی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست
ما ذِئبانِ ضارِیانِ فی غَنَمِ قَومٍ قَد تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فی دینِ المُسلمِ مِنَ الرِّیاسَهِ
اصول کافی جلد2 صفحه297
🔸امام، مشعل هدایت
حضرت امام رضا (علیه الصلوة والسلام) فرمودند:
«الْإِمَامُ النَّارُ عَلَى الْيَفَاعِ الْحَارُّ لِمَنِ اصْطَلَى بِهِ
امام آتشی روشن بر بلندای تپه است. گرمابخش سرمازدهای است که بخواهد از آن بهره گیرد.»
حضرت امام رضا علیهالسلام، زندگی معنوی انسان را به بیابان تاریک و ظلمانی، و وجود امام و راهنما را به شعلهی آتش بر بلندی تشبیه کردهاند؛ لذا هر که میخواهد گمراه نشود، باید از آن شعلهی نور و هدایت استفاده کند.
🔺الکافي، ج۱، ص۲۰۰
🍃🌷 شیعه واقعی از منظر حضرت امام رضا
🌹 عَنْ مولانا أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام) قَالَ:
☀️ شیعیان ما ، تسلیم امر ما هستند.
⚘ به دنبال دریافت سخنان ما و عمل به آن هستند
✊ با دشمنان ما مخالفند.
🥀 پس اگر كسى كه چنین نباشد ، از ما نيست.
☀️ شِيعَتُنَا الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا
⚘الْآخِذُونَ بِقَوْلِنَا
✊ الْمُخَالِفُونَ لِأَعْدَائِنَا
🥀 فَمَنْ لَمْ يَكُنْ كَذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَّا.
📖 صفات الشیعه(صدوق)،ص۳
پیغام امام رضا به شیعیان
من نفرین میکنم کسی که آبروی شیعیان را بریزد.
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا عبدالعظیم!
أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: .... ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ على نفسی أنّه مَن فعل ذلک وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان فی الآخرة من الخاسرین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 یکی از ده عنایت امام رضا علیه السلام به آیت الله بهجت رحمةالله علیه
بغض رهبر معظم انقلاب هنگام شنیدن این خاطره.
مگر می شود کسی به ما پناه آورد و او را نپذیریم!
آیتالله فِهری زنجانی می فرمودند:
در مشهد، آیتالله بهجت را دیدار کردم.پرسیدم: یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم.
دوست بودیم، اگرچه همدرس نبودیم.
شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید.
ما که سید بودیم. چه میشد دست ما را هم میگرفتید؟!
اکنون که مهمان شما هستم، تا عنایت خاصی از امام رضا علیهالسلام برای من نگویید، از اینجا نمیروم!
آیت الله بهجت سرشان را پایین انداختندآن گاه سر را بالا آوردندوفرمودند:
یکبار که به حرم مشرّف شدم،
حضرت مرا به داخل روضه نزدشان بردند؛ ده مطلب فرمودند.
یکی این بود:
مگر میشود، مگر میشود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟!
(این بهشت، آن بهشت، ص۶٨-۶٩)
هدایت شده از تاریخ تفکر تمدن
#منتشر_کنید
#حدیث_پایان_ماه_صفر
💢آیا صحت دارد که پیامبر فرمود هرکس پایان #ماه_صفر را به من یا سه نفر اطلاع دهد
بهشت بر او #واجب است
#پاسخ
✅مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است #بهشت می رود» .
عده ای معتقد شدند آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است .
مرحوم شيخ #صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع اين حديث را به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است و آن عبارت از این است که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرموند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که #مستحق بهشت گردند.
پیامبر که متوجه این موضوع شدند، به عده ای که در مسجد باقی مانده بودند، فرمودند: «إنه سیدخل علیکم جماعه یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنه» یعنی هم اکنون عده زیادی از در مسجد وارد می شوند، تنها کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد، او اهل بهشت است. پس آن عده برگشته و وارد مسجد شدند در حالی که ابوذر در بین آنها بود.
پیامبر از آنان پرسید: «فی أی شهرٍ نحن من شهور الرومیه؟ یعنی در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ آن حضرت فقط پرسيدند در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر گفت: یا رسول الله از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ابوذر، این را می دانستم ولیکن دوست داشتم #اصحاب من مردی را که اهل بهشت است بشناسند.
📚علل الشرايع،ج1ص176
✅صحبت رسول خدا(ص) در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن #شاهد با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل #بهشت است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند؛
لذا قول پیامبر(ص) تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد #بهشتی دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. در حالی که همین حدیث امروزه در بین برخی #شیعیان اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود.
هدایت شده از تاریخ تفکر تمدن
🔴 متن شایعه
" سلام خدمت دوستان و عرض تسلیت لازم دونستم یه مطلب رو عرض کنم بسیاری از شیعیان متاسفاته ندانسته با پایان ماه صفر با ارسال یک حدیث جعلی از پیامبر که هر کس بشارت ربیع رو به من بده ........ از عزا درمیان توجه داشته باشید که هفته اول ربیع سخت ترین روزهای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود و هست و ایامیه که تمام مصیبت های اهل بیت از این هفته شکل میگیره
1 غصب خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام
2 حمله وحشیانه به بیت حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین
3 آتش زدن درب خانه حضرت
4 اهانت به دختر پیامبر و شکستن پهلو و بازوی ایشان
5 شهادت حضرت محسن علیه السلام
6 بستن دستهای امیرالمومنین برای بیعت و .....
فکر نمیکنم این مصایب مصیبت های کوچکی باشه که بخواهیم جشن بگیریم و شادی کنیم . ولی متاسفانه به همت وهابیون و شیعه نماهایی که دستشون تو دست ملعونیین و قاتلین اهل بیت هست و ادعای برادری با دشمنان اهل بیت دارن این ایام تو ایران جشن و شادی برگزاره . لازم به ذکره این ایام تو کشورهایی چون عراق و ... ایام عزا و مصیبت هست و اکثر مراجع و علما این ایام رو به عزاداری مشغولن .ان شاالله نهم ربیع ما از عزا در میاییم و روز نهم ربیع شادی میکنیم "
🔵پاسخ به شایعه
1⃣ توسل به ذیل عنایت معصومین (ع) و فرزندانشان با فضیلت است و هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت محسن از قطعیات می باشد، اما زمان ذکر شده در متن صحیح نیست!
1️⃣ http://tarikh.nashriyat.ir/node/611
2️⃣ https://hawzah.net/fa/Article/View/95994
✅ نتیجه هر دو مقاله این است که تاریخ احتمالی حمله به خانه زهرا (س) که باعث سقط شدن حضرت محسن شد ، حدودا 50 روز بعد از شهادت رسول الله (ص) بوده ، نه در ایام ربیع الاول یا بلافاصله بعد از شهادت پیامبر (ص)
2⃣ حال که شواهد تاریخی هجوم را بیش از یک ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) می دانند و از آنجا که دوستداران اهلبیت(ع) دو ماه به عزاداری مشغول بوده و مجالس شادی را جمع می کنند، ادامه ایام عزا در این ایام، علاوه بر منطبق نبودن بر داده های تاریخی، مشکلات اجتماعی را نیز در بر دارد.
3⃣ چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته که حمله آخر منجر به ضرب و شتم حضرت زهرا (س) و شهادت محسن(ع) شده که بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند.
4⃣ دلایلی در لطمه نخوردن حضرت زهرا(س) در هجوم اول وجود دارد:
حدیث امام صادق(ع) در مورد بیماری شدید حضرت زهرا(س) پس از مضروب شدن؛ با توجه به بعضی تحرکات اجتماعی ایشان مانند خطبه فدکیه که در نقل نحوه حرکت آن حضرت به مسجد، ذکری از حالت بیماری نیست!
5⃣ رفتن حضرت زهرا(س) به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیرو؛ پس از حمله به خانه ایشان، آن حضرت پيوسته بستري بود تا به شهادت رسيد!
6⃣ طرفداری بریده بن حصیب اسلمی از حضرت علی(ع) در این واقعه؛ او در سپاه اسامه بود و طبق شواهد این هجوم بعد از برگشت سپاه اسامه یعنی بیش از یک ماه از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است!
7⃣ نشانه های آشکاری در متن مانند "شیعه نماها" ، "دستشون در دست قاتلین اهل بیت هست" ، "برادری با دشمنان اهل بیت" و... ماهیت تکفیری نویسنده را روشن می کند! مراجع بزرگی چون آیات عظام مکارم شیرازی و شبیری زنجانی خلاف نظر نویسنده موضع گیری کرده اند!
8⃣ فضائل و برکات زیادی در ماه ربیع الاول وجود دارد که از مهمترین آنها فضیلت خوابیدن امام علی در بستر پیامبر، ولادت پیامبر اعظم(ص) و آغاز امامت امام زمان (عج) است.
9⃣ بزرگانی چون سید بن طاووس و مرحوم جواد آقاملکی تبریزی از عظمت و برکات ماه ربیع الاول بسیار گفته اند و شیخ عباس قمی نیزمی گوید: "روز اول علما گفته اند مستحب است که براى تشکر نعمت سلامتى رسول خدا(ص) و أمیر المؤمنین(ع) روزه بدارند و زیارت آن دو بزرگوار در این روز مناسب است".
🔟 پرداختن به ایام مختلف عزا که سابقه ندارد، بخشی از جامعه را پس از این افراط، به تفریط در مجالس اهل بیت(ع) می کشاند.
@ttt1400
چرا پیامبر(ص) با ابوبکر به غار حرا رفتند؟
چرا با حضرت علی(ع) به غار نرفتند؟ ایا در غار جبرئیل بر پیامبر(ص) و ابوبکر نازل شد؟
ديدگاه اهل سنت :
در کتابهای اهل سنت آمده که مسلمانان به مرور زمان، از مکه به مدینه میرفتند، ابوبکر نیز تصمیم گرفت که به مدینه هجرت کند. پیامبر (ص) به وی فرمود: صبر کن. شاید من هم مامور به خروج از مکه شوم، ابوبکر گفت: امید داری که به شما هم ( از سوی خدا) اجازه هجرت داده شود؟ پیامبر فرمود: بلی،
عایشه نقل میکند: در ظهر یکی از روزها، پیامبر به خانه ما آمد. در خانه ما جز من و پدرم ابوبکر و خواهرم اسماء کس دیگری نبود، پیامبر فرمود: افرادی که در خانه هستند ، بیرون بفرست، ابوبکر گفت: این دو، دختران من هستند و جاسوسی در این جا نیست ، پیامبر فرمود: به من اجازه داده شد که به مدینه هجرت نمایم، ابوبکر تقاضا کرد که همراه پیامبر باشد، حضرت هم پذیرفت . پیامبر و ابوبکر از خانه ابوبکر، خارج و رهسبار غار ثور شدند (1) .
در کامل ابن اثیر، نیز مشابه همین روایت از عایشه نقل میکند و می افزاید که پیامبر و ابوبکر، از پنجرهای که پشت خانه ابوبکر بود ،خارج شدند (2)
در برخی نقلها آمده که ابوبکر، نزد علی رفت و جویای حال پیامبر شد ،حضرت فرمود: به سوی غار ثور رفت. اگر به حضرت کاری داری، به سوی او برو، ابوبکر با سرعت به سوی پیامبر شتافت و در مسیر راه به پیامبر ملحق شد. (3)
از داده های تاریخی نمی توان به روشنی دلیل همراهی ابوبکر با پیامبر را یافت. اما از برخی متون اين همراهي را اقدامي پیشگیرانه بيان مي كند، مانند روایتی که سید بن طاووس نقل می کند .وی می نویسد: از روایاتی که دلالت می کند پیامبر اکرم (ص) از ترس این که ابوبکر جای اختفا را به کفار نشان ندهد، او را با خود به غار بردند، روایتی است که شیخ ابوهاشم بن صباغ در کتاب النور و البرهان ، باب : ما أنزل الله علی نبیه ،ذیل آیه « قم فأنذر» و آیه « فاصدع بما تؤمر» و باب« ما ضمن رسول الله لمن أجابه و صدقه » می آورد :
حسان می گوید: برای انجام حج عمرة به مکه آمدم . دیدم مردمی از قریش به اصحاب رسول خدا فحش می دادند.... پس این گونه می گویند : رسول خدا به علی علیه السلام (در شب لیلة المبیت) امر نمود ( که در جای ایشان بخوابد) .علی علیه السلام نیز اجابت نمود ،ولی از ابن ابی قحافة ( کنیه ابوبکر) ترسید که مبادا جای ایشان را به کسانی که دنبال پیامبر بودند ،نشان دهد، به همین خاطر او را با خود به غار بردند .(4)
اما اينكه فرموديد چرا پيامبر علي را به همراه خود نبرد، بايد گفت: امام علي در شب هجرت پيامبر براي آن كه مشركان از حركت پيامبر با خبر نشوند، در بستر حضرت خوابيد، با وجود اينکه اين عمل خطرناك بود اما امام علي جان خود را به خطر انداخت تا جان پیامبر محفوظ بماند. از اين رو بنا بر روایاتی که عالمان شیعه و برخی از عالمان سنی نقل کرده اند، آیه 207 بقره در این مورد نازل شد(5) :
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد؛
بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على (ع) در «لیلة المبیت» هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
نسبت به نزول جبرييل كسي احتمال نداده كه بر ابوبكر نازل شده باشد .جبرئيل بر پيامبر نازل شده، برخي از اهل سنت معتقدند كه آیه« الا تنصروه فقد نصره الله اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا فانزل سکینته علیه و ایده بجنود لم تروها »(6)حكايت از نزول آرامش بر ابوبكر دارد.
محل بحث مرجع ضمیر در جمله "فانزل سکینته علیه"می باشد که خدا آرامش را بر چه کسی نازل کرد؟
دانشمندان شیعه اتفاق دارند که مرجع ضمیر رسول خداست . معنای جمله این است که خدا آرامش را بر پیامبر نازل کرد و....
در اين باره به كتاب هاي تفسيري مراجعه نماييد.
پی نوشت ها:
1. ابي جعفر محمد بن جرير طبري، تاريخ الطبري،تحقيق : مراجعة و تصحيح و ضبط : نخبة من العلماء الأجلاء،بيروت ،مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - ، ج 2، ص 101- 102.
2. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر للطباعه و النشر، 1385 ق ، ج 2، ص 103-104.
3. تاریخ طبری، ج 2، ص100.
4. سید ابن طاووس ، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف،چاپ اول،1399،خيام - قم ،ص 410.
5.طبرسي،مجمع البیان،،تهران ، وزارت فرهنگ، 1380،
6.توبه(9)آیه 40.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
لَیلَةُ المَبیت، شبی که امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر(ص) در بستر ایشان خوابید.
در شب اول ربیعالاول رسول الله(ص) برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به امیرالمومنین علی(ع) فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی؟» امیرالمومنین علی (ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» رسول الله (ص) فرمود: «آری». امیر المومنین علی (ع) تبسمی کرد و سجده شکر به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شدهای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد ...»
سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.
در لیله المبیت که امیرالمومنین علی (ع) در بستر رسول الله (ص) خوابیده بود، جبرئیل در بالای سر او و میکائیل پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند ابو طالب! که خدا در برابر فرشتگان به تو مباهات میکند.»
مشرکان از ابتدای شب، خانه خاتم الانبیاء(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.
امیرالمومنین علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید. آنان با سنگ به امیر المومنین علی (ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.
صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی امیرالمومنین علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد(ص) کجاست؟ امیرالمومنین علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند». در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده، سپس آزادش کردند.
آنها در جهت مدینه به تعقیب رسول الله (ص) پرداختند در حالیکه غار ثور در سمت دیگر قرار داشت.
🍀💐🌸💐🍀
🎁خداوند: بعضى از مردم جان خود را بهخاطر خشنودى خدا مىفروشند؛ و خداوند نسبت به همهی بندگان مهربان است.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ أللهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد
📋آیۀ207 سوره بقره
امام سجاد علیه السلام:
💠اوّلین کسی که جان خود را [در راه رضای خدا] فروخت، علیّبنابیطالب علیه السلام بود. مشرکین در پی رسولخدا صلی الله علیه و آله رفتند و علی علیه السلام از بستر پیامبر برخاست.
✳️أوَّلُ مَنْ شَرَی نَفْسَهُ لِلَّهِ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبِ (علیه السلام) کَانَ الْمُشْرِکُونَ یَطْلُبُونَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَامَ مِنْ فِرَاشِه.
📚شواهدالتنزیل، ج۱، ص۱۳۰
🍀💐🌸💐🍀
امام علی از امام حسین شجاع تر بود چون در شب بدون سلاح در جای پیامبر خوابید .
🔸 آيت الله جوادی آملی مدظله العالی
🍀💐🌸💐🍀
عبدالکریم خطیب از محققان برجسته اهل تسنن ذیل آیه لیلة المبیت، می گوید: آیه ۲۰۷ بقره «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» گفته است که پیامبر(ص) به وحی الهی از علی(ع) خواسته بود که در لیلة المبیت به جای پیامبر(ص) بخوابد و آیه هم نازل شده تا این قصه را برای مردم بیان کند. او میگوید که تأسف میخورم که چرا علمای شیعه برای اثبات ولایت امام علی(ع) به این آیه استناد نکردهاند؛ او تأکید میکند که در این صحنه هولناک و ترسناک هیچ کسی جز علی جرئت ندارد جای پیامبر(ص) قرار بگیرد. پس در بحث وصایت و ولایت هم جز او کسی لایق این جایگاه نیست.
💠مردی که جان به دست، شب لیلة المبیت
جای رسول خفت به بستر فقط علی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️باز هم چاره علی(ع) بود، نه آن دیگرها
🎥 ایثار بزرگ امیرالمومنین علی علیهالسلام در واقعهی لیلةالمبیت
🎙 رهبر انقلاب
💢 شب اول ربیع الاول(شب گذشته) یادآور جانفشانی حضرت مولا علی علیهالسلام در راه نجات جان پیامبر گرامی اسلام(صلیالله و علیه و آله) و نزول آیه ۲۰۷ سوره مبارکه بقره در فضیلت حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها ...
🔘 شب اول ماه ربیع (لیلة المبیت)، شب ایثار و جانفشانی مولا علی علیه السلام گرامی باد!
💎 امام عسكرى عليه السلام: در پاسخ بـه پـرسـش از حجّت و امام بعد از ايشان فرمودند: فرزندم محمّد، اوست امام و حجّت پس از من، هر كه بميرد و او را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است. بدانيد كه او را غيبتى است كه جاهلان درباره آن سرگشته شوند و باطل گرايان به نابودى افتند . كسانى كه (براى ظهور او) زمان تعيين كنند دروغ گويند.
وقد سُئلَ عن الحُجّةِ والإمامِ بعدَهُ: ابْنِي محمّدٌ، وهُو الإمامُ والحُجّةُ بَعدي، مَن ماتَ ولَم يَعرفْهُ ماتَ مِيتةً جاهليّةً. أمَا إنّ لَه غَيبةً يَحارُ فيها الجاهلونَ، ويَهْلِكُ فيها المُبطِلونَ، ويَكْذِبُ فيها الوَقّاتونَ،
📚بحار الأنوار ج ۵۱ ص ۱۶۰
✅برای فرج امام زمان دعا کنیم
✍امام عسکری درباره فرزندشان فرمودند:
"بخدا قسم او قطعا غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کس در آن از هلاکت نجات نمی یابد مگر کسیکه: خداوند بزرگ او را در اعتقاد به امامتش ثابت بدارد؛ و به او توفیق دعا برای تعجیل فرجش بدهد."
...يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ(عليه السلام) وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ، وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ...
📚کمال الدین و تمام النعمة، باب۳۸
منظور از هلاکت در این کلام نورانی، انحراف از مسیر حق و خروج از جاده مستقیم ایمان است. بر اساس روایات، این هلاکت و انحراف در دوران غیبت بسیار شدید و فراگیر است؛ تا آنجا که فردی صبحگاه مؤمن است ولی شبانگاه از دین خارج شده و کافر می گردد و بالعکس.
📚 غیبت نعمانی باب۱۲
💥امام عسکری «دعا کردن برای فرج» را به عنوان نسخه ای شفابخش برای نجات از این ورطه هولناک در اختیار ما قرار داده و آن را «تنها راه رهایی» معرفی نموده اند.
🌼آیت الله بهجت :
بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان ، دعای فرج امام زمان(ع) است ؛ البته دعایی که در همه اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند ، مبصراتی (دیدنی هایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جمله شرایط دعا است.
✅ با خود قرار بگذاریم در قنوت نماز ها و همچنین که از هر نماز در سجده ی شکر ، دعای اللهم کن لولیک حجت بن الحسن ...
و دعای " اللهم عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِيَةَ وَ النَّصْر و اجْعَلْنِا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ "(خدایا در تعجیل در فرج مقرر کن و عافیت و نصرت به حضرت عنایت کن و ما را از یاری کنندگان او قرار ده)
را با حضور ذهن و توجه به معنی و مفهوم آن ، از عمق وجودمان از خدا درخواست کنیم.
شناساندن مرزهای حماقت و عقلانیت
قال علیٌ عليه السلام:
وَمَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فذَاك الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ.
هر کسی که نسبت به عیوب مردم بینایی داشته باشد و ان را ناخشنود داند، اما همان را برای خودش بپسندد او احمق کامل است.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إذا رأيتُمُ العَبدَ يَتَفقّدُ الذُّنوبَ مِن النّاسِ ناسِيا لذَنبِهِ ، فاعلَموا أنّهُ قَد مُكِرَ بهِ .
امام صادق عليه السلام :
هرگاه ديديد كه بنده گناهان مردم را پى جويى مى كند و گناه خود را از ياد برده، بدانيد كه گرفتار مكر خدا شده است.
(یعنی چشمی برای دیدن خطاهای خود نخواهد داشت.
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْي فَهُمْ لَا يرْجِعُونَ(البقرة/18)
اغلب انسان ها در معرض چنین پیامدی هستند.
یکی از مرزهای عقلانیت و حماقت قضاوت صحیح در باره کاستی ها و خطاهای خود و دیگری است.
عیب خود را هم ببینیم!
وقتی انسان به کاستی های دیگران مشغول شود، اما به کاستی های خود توجه نکند، خداوند او را عقاب خواهد کرد بگونه ای که خطاهای خود را نبیند.
در روایتی دیگر آمده است که گاه همان کاستی در اوست اما وی نسبت به آن تجاهل می ورزد.
نکند ما هم چنین هستیم!!!