eitaa logo
کانال تحلیلی حامیان ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
13هزار ویدیو
141 فایل
کانال تحلیلی حامیان ولایت @gh63_soldier_velyatfagih.
مشاهده در ایتا
دانلود
1.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ولنگاری، نقشه دشمن است پس در اینجا هم باید بشدت جدی باشیم 🔰رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود فرمودند: « دشمن در دشمنی خودش و در نقشه‌کشی خودش جدّی است، ما هم در مقابله‌ی با دشمن جدّی هستیم. » ✍️چند نکته: 🔻رهبر انقلاب نفرمودند در مقابله با دشمن جدی هستیم، فرمودند بشدت جدی هستیم. 🔻با توجه به اینکه پیش از این، رهبر انقلاب به این موضوع اشاره کرده بودند که آرایش دشمن در فضای مجازی است، چرا فضای مجازی ما به گونه ای است که دشمن در حال تاخت و تاز است و آن را اشغال کرده است؟! این، نشانه ترک فعل های برخی از مسئولین در وسط جنگ است. 🔻دشمن نقشه کشیده است تا ، و مردم را نابود کند؛ حجاب را که یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است، از ملت ایران بگیرد. 👈 در فتنه اخیر، نقشه جدی در این زمینه اجرا کرد. متأسفانه برخی از مسئولین ما، در وسط میدان جنگ به جای به هم زدن محاسبات دشمن، دچار مماشات، تساهل و تسامح شدند. ⚠️ وقتی رهبر انقلاب می فرمایند که در مقابله با نقشه دشمن بشدت جدی هستیم، واقعاً این دسته از مسئولین با چه توجیهی در یک سال گذشته، فضا را برای بی بند و بارها باز گذاشتند و به نوعی دستاورد به دست فتنه گران و دشمن دادند؟! 👈 در حقیقت، این مسئولین با مبانی رهبری زاویه دارند و اطاعت عملی از سخنان ایشان ندارند. ✍
👈 غلط است؛ 👈 حماسه‌ی غزه؛ ادبیات مقاومت است 👈 درکار نیست؛ 👈 درحال مقاومت دربرابر اشغالگران صهیونیست است 👈چه آن روزی که به صفوف‌شان حمله برده و هیمنه‌شان را درهم شکسته، چه امروز که ۳۳ روز در مقابل قدرت‌های عالم ایستادگی کرده اند نوشتم خون، نوشتم درد، دردِ صبحِ آزادی نوشتم غم، نوشتم آه، آهِ خنده و شادی نوشتم یک عروسی، یک عروسِ مانده در آتش نوشتم کفش‌های سوخته با پای دامادی نوشتم یک عروسک در کنارِ کودکِ بیجان نوشتم بادبادک زیرِ سقفِ ملکِ اجدادی نوشتم "غزه"، کاغذ قایقِ دریای خونین شد نوشتم "انتفاضه"، جان گرفت آهنگِ آزادی نوشتم تا بگریم، تا بگریانم جهانی را جهان بی خبر از دردِ ویرانی و بربادی خداوندا! به امید رهایی می‌سپارم جان که خون شد زیرِ چنگِ کدخدا خاکِ خدادادی منم مجنونِ صحرای پر از انسانِ وحشی که به غارت برده‌اند امنیت هر شهر و آبادی منم آن کودکِ ده ساله‌ تیشه به دست اینجا که با کوهی از آهن می‌کند تمرین فرهادی من آن محمود درویشم،منم آن ناظمِ حکمت که دارد در سرِ خود آرزوی صبحِ آزادی نگاهِ خسته و پیرم طلوعِ عشق را دیده شنیده گوشِ سنگینم، صدای خنده و شادی