eitaa logo
قاب هشت
677 دنبال‌کننده
557 عکس
104 ویدیو
13 فایل
https://zil.ink/ghabe_hasht ارتباط با قاب هشت: @ghabehasht
مشاهده در ایتا
دانلود
قاب هشت
🔈 جلسه سوم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ٢۴ خرداد ماه
🔰گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در جلسه سوم «حکمت، معنا و تصویر» 🔸جهان مدرن، ملقمه‌ای از انواع بحران‌هاست. می‌توان به سهولت بحران زیبایی شناسی و هنر را یکی از شاخص‌ترین بحران‌هایی دانست ‌که گریبانگیر بشر مدرن شده است. 🔹منشا پیدایش این بحران را می‌توان به تمرکز بیش از اندازه هنرمند در جهان مدرن، بر تجربه‌های تکنیکی منتسب دانست. تکنیک در کار هنری هنرمند مجال یکه‌تازی پیدا کرده است و این عامل، سدی است برای جاودانه شدن آثار هنری و خلق شاهکارهای ماندگار.  🔸در فرآیند «نگاه» تا «تصویر»  جوهره‌ی هنر هنرمند در خلال تجربه‌های غیرآکادمیک او که مربوط به چگونه دیدن است، به منصه ظهور می‌رسد. 🔹بدیهی است که مهم‌ترین عنصر لازم برای خلق اثر هنری ماندگار، بیش از اینکه مربوط به تجربه‌های تکنیکی باشد، مربوط به چگونه دیدن هنرمند است که این مهم تنها از طریق خودسازی او حاصل می‌شود. 🔸برای شناخت هنر و دست یافتن به معنای حقیقی آن، لازم است به تاریخ آن نگاهی هستی‌شناسانه داشته و به سرآغاز کار هنری توجه داشته باشیم. 🔹سرآغاز کار هنری در عالم انسانی نیست. می‌توان گفت هنر انسانی ذیل هنر ربوبی قرار می‌گیرد و برای شناخت آن، باید از عالم انسانی گامی فراتر نهاده و حقیقت هنر را در عالم وجود جست‌وجو کنیم. 🔸با این نگاه، اولین هنرمند در عالم هستی، حقیقت هستی است و کل عالم وجود اثری هنری است. 🔹در اشارات قرآن، هنر ربوبی هم واجد سیری از «نگاه» تا «تصویر» است.  🔸خداوند مصور است و عالَم، صورت متجسم علم اوست. از آن حیث که علم حق تعالی پایان ندارد، کرانه‌ای برای هنر ربوبی او نمی‌توان متصور شد. از آن منظر که انسان می‌تواند مظهر اسم مصور باشد و هنر انسانی نیز ذیل هنر ربوبی تعریف می‌شود، می‌توان گفت هنر انسانی نیز کرانه‌ای ندارد. 🔹با این نگاه، شان قدسی هنر مکشوف و هنرمند به عظمت وجود و ارزش کار هنری خویش واقف خواهد شد. 🔸خداوند هنرمند بالذات است و از آن جهت که اثر هنری محصول یک کار ترکیبی است، اثری که خداوند خالق آن است، جلوه‌ی همه‌ی اسما اوست. 🔹برای توجه به شگفتی‌های عالم به عنوان یک اثر هنری، نیازمند تجهیز به نگاهی هستیم که از سطح فراتر رفته و به سطوح نادیدنی دسترسی داشته باشد. دستیابی به این نگاه، منبعی نامتناهی برای شهودهای زیبایی شناسانه هنرمند است. 🔸الهامی که هنرمند برای خلق اثر هنری از عالم وجود می‌گیرد مرهون  نگاه ترکیبی اوست و با نگاه دانشمندان که تجزیه‌محور است، تفاوت دارد‌. 🆔 @ghabe_hasht
🔰سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر سید مهدی امامی جمعه 🔹جلسه ششم، چهارشنبه ٢١ تیر ماه، ساعت ١٨ 🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید. 🆔 @ghabe_hasht
حکمت، معنا و تصویر _ جلسه ششم .mp3
زمان: حجم: 27.29M
🎙 جلسه ششم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ٢١ تیر ماه 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @ghabe_hasht
🔰سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر سید مهدی امامی جمعه 🔹جلسه هفتم، چهارشنبه ٢٨ تیر ماه، ساعت ١٨ 🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید. 🆔 @ghabe_hasht
حکمت، معنا و تصویر _ جلسه هفتم.mp3
زمان: حجم: 32.97M
🎙 جلسه هفتم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ٢٨ تیر ماه 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @ghabe_hasht
قاب هشت
🔈 جلسه چهارم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ٣١ خرداد ماه
🔰گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در جلسه چهارم «حکمت، معنا و تصویر» 🔸در دستگاه وجودشناسی ملاصدرا، سرآغاز کار هنری به عالم ربوبی، که مرتبه‌ای فراتر از عالم انسانی است، مربوط می‌شود. 🔹نگاه موجودبینانه تنها معطوف است به اثرهنری که موجودیت یافته و قابل رویت است. هنر، در این نگاه، امری است ذهنی که از امور خارجی انتزاع می‌شود. 🔸آیا هنرمند نابغه‌ایست که قدرت تصرف در عالم منفعل در برابر خویش را یافته و به خلافت از عالم ربوبی، دست به خلق اثر هنری می‌زند؟ 🔹در این تعریف، جایگاه تاثیر و تاثرات وجودی در نسبت انسان با عالم چیست؟ 🔸در نگاه هستی‌شناسانه، هنر، علی‌رغم موجودیت نداشتن ظاهری، خود به تنهایی عامل پرورش هنرمند و قوام‌بخش کار هنری است. 🔹هایدگر تعریفی برای هنر دارد: «هنر، خود را در کار نشاندن حقیقت است.» 🔸اتکای این نگاه، بر نقش محوری هنر در خلق آثار هنری است و از این حیث با نگاه موجودبینانه که کار هنری را منتسب به هنرمند می‌داند، در تقابل است. 🔹هنر، در دسته‌بندی «مقولات اولیه»، که وصف ماهیت اشیا خارجی است، و «مقولات منطقی»، که صفت مفاهیم ذهنی است، نمی‌گنجد. 🔸می‌توان هنر را از آن حیث که وصف وجود است، در دسته «مقولات فلسفی» تعریف کرد. حقیقت وجود را از درک منشا وجود، سرآغازی که برآمده از آن است، می‌توان دریافت. بنابراین حقیقت هنر را هم در سرآغازش جست‌وجو می‌کنیم. 🔹برای درک خاستگاه هنر در عالم انسانی، لازم است ابتدا مناسبات بین عالم انسانی و عالم ربوبی را درک کنیم. 🔸در نگاه به عالم، اگر به «چگونه دیدن» دست یابیم، همه آنچه را که احاطه‌مان کرده است، از سنخ معنا می‌یابیم. 🔹جهان نزد ملاصدرا، یک اثر هنری لایه‌لایه است. سلسله‌ای متوالی از معنا و تصویر. به اینصورت که در ورای هر تصویری معنایی نهفته است که خود، تصویر معنایی والاتر است. 🆔 @ghabe_hasht
قاب هشت
🎙 جلسه پنجم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ١۴ تیر ماه 🕌
🔰گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در جلسه پنجم «حکمت، معنا و تصویر» 🔸در فلسفه ملاصدرا، قاعده اول از سه قاعده‌ای که مربوط به هنر در عالم ربوبی است، مشتمل بر سه اصل است. 🔹این سه اصل، صرفا وجود شناختی و فلسفی نیستند. بلکه مربوط هستند به تحلیل اثر هنری و امور زیبایی‌شناسانه. ترکیبی است از توصیف‌هایی برای کار هنری و توصیه‌هایی برای هنرمند. 🔸اصل اول، «الظاهرُ عنوان الباطن»: صورت امور، حقیقت وجودی آن‌ها نیستند بلکه خبر از حقیقت والاتری می‌دهند که ورای آن‌ها وجود دارد. در این اصل، صورت تنها زبان اشارتی است که مخاطب را به سوی درک آن حقیقت پنهان هدایت می‌کند. 🔹در چگونه دیدن، درک این حقیقت پنهان حاصل می‌شود. 🔸می‌توان گفت در تعبیر ملاصدرا، «ظاهر» همان «تصویر» یا امر پیداست؛ و «باطن» همان «معنا» که امری است ناپیدا. 🔹لزوم پوشیده شدن معانی، با صورت‌های ظاهری چیست؟ 🔸برخی از حقایق از چنان لطافتی برخوردار هستند که قابلیت تجسم مستقیم و ظاهر شدن ندارند. اینجاست که تصویر ایفای نقش کرده و نشانی از آن حقایق ناپیدا می‌شود. 🔹باید گفت اثر هنری، از این حیث که به واسطه امور پیدا به ناپیدا راه می‌یابد، ترکیبی است از پیدایی و ناپیدایی. 🔸این اصل، امکان نقد اثر هنری را هم فراهم می‌کند. به این صورت که اگر کشف امور ناپیدا از پس ظواهر آشکار و تصاویر، به واسطه‌ی اثر هنری ممکن نباشد، می‌توان به نقوص آن اندیشید.  🔹این نواقص یا مربوط به عدم وجود امور نهان در کار هنری هنرمند است، یا مربوط به ناتوانی او از تصویرسازی برای انتقال این امور به مخاطب. 🔸نزد فلاسفه‌ی هنر در فلسفه اسلامی، اثر هنری به مثابه یک متن تلقی می‌شود. لازم است به بخش‌های سفید این متن که امور ناپیدای آن هستند، بیش از قسمت‌های سیاهش توجه شود. 🔹سرآغاز هنر مدرن را در بررسی پدیده‌ای به نام رنسانس باید جست‌وجو کرد. با مطالعه‌ی فرآیند سه مرحله‌ای رنسانس می‌توان، به شناختی از سیر شکل‌گیری هنر عصر جدید دست یافت. رنسانس ادبی-هنری، علمی و فلسفی سه مرحله اصلی این پدیده‌اند.  🔸در اولین مرحله از وقوع پدیده‌ی رنسانس، که رنسانس ادبی و هنری است، امور ظاهری و پیدا، محوریت قرار می‌گیرد. در این دوره، نقش اصلی هنرمند، مربوط به مشاهدات حسی اوست و مفهوم زیبایی شناسی حسی، یا استاتیک، مبنای کار هنری هنرمند قرار می‌گیرد. 🔹در دستگاه وجود شناسی ملاصدرا، زیبایی‌شناسی از مراتبی برخوردار است که زیبایی‌شناسی حسی، اولین مرتبه از سلسله مراتب آن و سطحی‌ترین آن‌هاست. تمرکز و توجه وافر ملاصدرا به تحلیل و بررسی این مرتبه از سلسله مراتب زیبایی‌شناسی، نشان از اهمیت این مرحله دارد. بین آراء ملاصدرا و هایدگر در نقد زیبایی‌شناسی سطحی، وجوه مشترک زیادی را می‌توان یافت. 🔸اصل دوم از قاعده‌ی اول، «الصورت مثال الحقیقت»: صورت در عالم ربوبی، پیکره و تجسم حقیقتی است که در ورای آن نهفته است. این اصل، رابطه مابین هنر و اثرهنری و هنرمند را با حقیقت و حکمت تبیین می‌کند. پیوند بین هنر و فلسفه را در مطالعه‌ی این اصل می‌توان شناخت. 🔹نزد فلاسفه‌ی اسلامی، حقیقت آکنده از زیبایی است. اموری همچون وجود، حقیقت و زیبایی، نه گسسته از یکدیگر و منفصل، که همبسته و مرتبط با یکدیگر هستند. 🔸با این تفاسیر می‌توان پرسید تفاوت نقش هنرمند و فیلسوف در چیست؟ 🔹تنها طریقی که فیلسوف می‌تواند به واسطه‌ی آن، حقایقی که دریافته است را بیان کند، زبان عبارت است. حال آنکه هنرمند از بیان هنری برخوردار است و توان انتقال حقایق را به صورت زیبایی‌شناسانه و با زبان اشارت و تمثیل دارد. 🔸خداوند به عنوان اول هنرمند هستی، در هنر ربوبی خویش، زبان تمثیل و اشارت را هم در عالم تکوین به کار گرفته است و هم در عالم تدوین. 🔹هنر انسانی هم از آن حیث که امتداد هنر ربوبی در عالم انسانی است و از ویژگی‌های بارز آن بی بهره نیست، نیازمند زبان اشارت برای رسیدن به بیان هنری است. اینجاست که نقش شعر و استعاره و تمثیل پررنگ می‌شود. 🔸اصل سوم «المجاز قنطره الحقیقت»: بر اساس این اصل از قاعده‌ی اول، هنر، سیر و صیرورتی است از نمای حقیقت، به ساحت باطنی آن. می‌توان گفت طبق این اصل، هنر از آن حیث که سیری است به سوی تعالی انسان، رو به سوی آینده دارد.  🔹بر اساس اصل سوم، هر مرحله از حقیقت، نشانی از حقایق مراتب والاتری است که انسان را به سوی آن‌ها رهنمون می‌شود. در قرآن کریم، این منطق با عنوان آیه شناسی مطرح می‌شود. 🆔 @ghabe_hasht
🔰سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر سید مهدی امامی جمعه 🔹جلسه هشتم، چهارشنبه ١٨ مرداد ماه، ساعت ١٨ 🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید. 🆔 @ghabe_hasht
حکمت، معنا و تصویر _ جلسه هشتم.mp3
زمان: حجم: 24.46M
🎙 جلسه هشتم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ١٨ مرداد ماه 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @ghabe_hasht
قاب هشت
🎙 جلسه ششم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ٢١ تیر ماه 🕌
🔰گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در جلسه ششم «حکمت، معنا و تصویر» 🔸واژه‌ی «هنر» در ادبیات کهن فارسی، به معنای کمال است و اساسا با فهم مشهور امروزی ما از آن تفاوت دارد. در فرهنگ واژگان ملاصدرا، «صنایع لطیفه» تعبیری است برای هنر به معنای مصطلح و امروزی آن. 🔹از تامل در قاعده‌ اول ملاصدرا، می‌توان به این نکته دست یافت که برخلاف رای ارسطو، هنر تقلید محض نیست. هنر اصیل، از آن حیث که حول محور حکمت و معنا شکل گرفته و متوجه ظرافت‌ها و لطافت‌های نهفته در آن است، نیازمند نگاه هستی‌شناسانه هنرمند، یا «چگونه دیدن» اوست. می‌توان گفت این امر، نقیض فرض تقلیدی بودن هنر است.    🔸قاعده‌ی دوم از قواعدی که در نگاه وجودشناسانه‌ی ملاصدرا برای شناخت هنر ربوبی عنوان می‌شود، اصلی است تحت عنوان:«انسان مثال خداوند است: ذاتا، صفاتا و افعالا» 🔹این قاعده، قاعده اول را به عالم انسانی تعمیم داده، خاستگاه هنر را نمایان ساخته و مقدمه‌ای برای درک ارتباط رازآلود مابین هنر و تصویر می‌شود. 🔸با کاوش در تعامل مابین هنر و تصویر، اهمیت توجه به سرآغاز هنر در عالم ربوبی، درک می‌شود. به طور کلی می‌توان گفت در فلسفه‌ی ملاصدرا، درک هر حقیقتی در عالم انسانی، منجر به توجه به سرآغاز سرآغازها، یا حقیقت‌الحقایق می‌گردد.  🔹حکمت و معنا با تصویری شدن از طریق تمثیل، جریان یافته و جای خود را در وجوه مختلف زندگی انسان پیدا می‌کند. راه یافتن معانی حکمی با شیوه‌های زیبایی‌شناسانه، سمت و سوی زندگی را به سوی رشد و کمال معطوف کرده و می‌توان گفت تحقق این امر، یک رسالت حکیمانه و از آن مهم‌تر، هنرمندانه است که می‌تواند مرهمی بر بحران روزگار ما باشد. 🔸در دستگاه انسان‌شناسی ملاصدرا، نفس انسان دارای اقتدار است. به این معنا که خداوند نفس انسان را به گونه‌ای خلق کرده است که قدرت ایجاد صور اشیا، اعم از مجرد و مادی را دارد. این اقتدار، به واسطه‌ی نحو وجود انسان که ملکوتی است، محقق می‌شود. 🔹در این نگاه، ابداع صورت اشیای مجرد در ذهن هنرمند، صورت‌گری هنری نامیده می‌شود و بیرونی شدن آن؛ خلق آثارهنری. با این تعریف می‌توان گفت ابداع، امری انتزاعی و ذهنی است و خلق، امری بیرونی و عینی. 🔸در تشریح قاعده دوم، می‌توان گفت انسان از آن حیث که نفسی مقتدر و ملکوتی دارد و به واسطه این نفس قدرت صورتگری یافته است، مثال خداوند است. باید توجه داشت مثال، به معنای مرتبه‌ی نازله‌ است و با امر حقیقی برابری نمی‌کند. مثال، تنها آیه و نشانه‌ای است بر معانی والایی که امکان ظهور بی‌واسطه در عالم انسانی را ندارند و از این حیث با معنای «مثل»، متفاوت است. 🔹از آن حیث که وجود انسان، مرتبه نازله و در طول خداوند است، معرفت به وجود خود، او را به درک حقیقت خداوند می‌رساند.  🔸خاستگاه همه صنایع لطیفه و دقیقه، عالم و مملکت درونی انسان است که مجرد از ماده بوده، زمانمند و مکانمند نیست و تغییر راهی به آن ندارد. عالم ذهن انسان، عالم قدرتمند خلق‌های پی‌درپی است و هیچ پدیده‌ای در آن، به پدیده‌ای دیگر، مبدل نمی‌گردد. 🔹در عالم بیرونی، علم به امور، استلزامی برای تحقق آن‌ها ایجاد نمی‌کند.حال آنکه در عالم ذهن، علم به امور، با تحقق آن‌ها در عالم خیال مقارن است. 🆔 @ghabe_hasht
قاب هشت
🎙 جلسه هفتم از سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 🔸با حضور دکتر امامی جمعه 🔹چهارشنبه، ٢٨ تیر ماه 🕌
🔰گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در جلسه هفتم «حکمت، معنا و تصویر» 🔸خیال، از آن حیث که جایگاه تمثیل و به طور کلی، یکی از مهم‌ترین جایگاه‌های هنر است، در حکمت متعالیه مورد توجه قرار گرفته است. 🔹اولین‌ چیزی که در مطالعه‌ی وجود شناسانه‌ی رابطه‌ی خیال با هنر، به ذهن متبادر می‌شود، طراحی است. خیال در طراحی، قدرت مانور بسیار عظیم و عجیبی دارد. در نگاه ملاصدرا، آن‌چه باعث شده خیال امکان طراحی را به دست آورد، قدرت ابداع است.  🔸در خیال، «شدن» وجود ندارد. حرکت و زمان راهی به آن نداشته و هر امری، به مجرد اراده، بی‌نیاز به ماده‌ی قبلی، محقق خواهد شد. در واقع می‌توان گفت در عالم خیال، علم بر هر چیز با تحقق آن برابری می‌کند. 🔹برخی از دست‌اندرکاران طراحی صنعتی و هنری، نسبت به جایگاه وجودی خیال، و سرچشمه هنرشان خودآگاه نبوده و توجهی به قدرت ابداع آن ندارند. 🔸خیال در انسان و حیوان، هردو، وجود دارد اما در مراتب وجودی‌اش به هیچ وجه، با یکدیگر مشترک نیست. حیوان، با وجود قدرت بایگانی کردن تصاویر در ذهن، اساسا فاقد قدرت طراحی است. ملاصدرا می‌پرسد که چرا انسان واجد چنین مرتبه‌ای از خیال است؟ 🔹فرمول‌های عالم ماده بر خیال حاکم نیست. خیال مجرد از ماده است اما در این تجرد که خود واجد مراتبی است، مرتبه‌ای والا داشته و نتیجتا قدرت ابداع و طراحی آن به آن دارد. می‌توان گفت توانایی طراحی هنری و صنعتی یک موهبت الهی است که توجه به سرمنشا آن می‌تواند به فعالیت هنرمند جهت‌دهی کند. 🔸تمثیل یکی از کارکردهای قوه خیال و حلقه واسط مابین حکمت و معنا و تصویر است. با این مقدمه می‌توان گفت تصویرها در هنر، جای کلمات نشسته، واجد دلالت می‌شوند و می‌توانند مورد خوانش قرار بگیرند. 🔹اول خالق تمثیل و به کارگیرنده‌ی آن ذات پروردگار است. خداوند در صحنه‌ی عالم تکوین، تمثیل را به‌کار گرفته و اشیای عالم طبیعت را در قرآن، با عنوان آیه یاد می‌کند. بنابراین آن‌چه در طبیعت وجود دارد، ممثل یک معنا و مرتبه‌ا‌ی والاتر است. 🔸ملاصدرا معتقد است عالم طبیعت هم مانند کتاب‌های آسمانی نوعی تصنیف است و از جمال خداوند پرده‌برداری می‌کند. می‌توان گفت نگاه ملاصدرا به عالم یک نگاه زیبایی‌شناسانه و تمثیلی است. 🔹قرآن به سه شکل، تمثیل را به کارگرفته است. اول: «بیان مبانی حکمی در قالب تمثیل.» 🔸برای مثال، در آیه‌ی:«ان من شی الا عندنا خزائنه و ماننزله الا بقدر معلوم» که یکی از آیات بسیار کلیدی در وجودشناسی قرآن است، قوس نزول و صعود وجود بیان می‌شود. این بیان حکمی را که مربوط به تنزل وجود است؛ قرآن به زبان تمثیلی نیز در آیه‌ی:« و انزلنا من السماء ماء فسالت اودیه بقدرها» بیان می‌کند.  🔹روش دوم قرآن در بیان تمثیلی، «قصه‌گویی» است. خداوند اول قصه‌گوی عالم است و هدف از قصه‌گویی‌اش را در قرآن، عبرت‌آموزی عنوان می‌کند. از این حیث، قصص حکمی قرآن را می‌توان تمثیلی از مجموعه‌های بی‌کران حکمت نظری و عملی دانست. مخاطب قصص حکمی با فکرکردن به نقش خود در عالم درونی خویش، وارد قصه شده و یکی از شخصیت‌های آن می‌شود. تفسیر انفسی و درونی قرآن به این نحو محقق می‌شود. 🔸روش سوم قرآن برای بیان تمثیلی، به‌خصوص در جزء سی‌ام، «صحنه‌سازی» است. برخی از سور این جزء با توصیف صحنه‌هایی آغاز می‌شود که مبانی حکمی را به صورتی تاثیرگذارتر منتقل می‌کند و از این حیث که با ثاثیرگذاری‌اش مخاطب را در برابر خویش به انفعال می‌کشاند، با زیبایی‌ پیوند دارد. 🔹می‌توان گفت خداوند در امر هدایت، همه‌ی امکانات هنری و زیبایی‌شناختی را به بهترین نحو به کار می‌برد. در زمانه‌ی حال نیز، هدایت به عنوان دغدغه‌ی انسان‌ها، بدون پیوند خوردن با هنر و زیبایی، عقیم و بی‌اثر خواهد بود. 🔸غالب سور مکی از این نوع تمثیل برخوردارند و در عصر خود، مخاطب را به طرز اعجاب‌آوری تحت تاثیر قرار می‌دادند. این تاثیرپذیری موجب می‌شد مخالفین، پیامبر را شاعر نامیده و مردم را از قرارگرفتن در معرض کلام او نهی کنند. 🔹فارابی، موسس فلسفه‌ی اسلامی، به‌کارگیری تمثیل را بخش مهمی از فعالیت‌های حکمی و فلسفی می‌داند. او معتقد است حقایق حکمی، بعد از فهم با آوردن برهان تفهیم می‌شود اما نباید در این مرحله متوقف شده و مختص به قشر خاص اساتید و دانشجویان فلسفه شوند. بلکه باید در قالب تمثیل به تصاویر تاثیرگزار تنزل یافته و به عموم منتقل شود. 🔸ابن‌سینا در خصوص مساله‌ی تمثیل، هم‌نظر با فارابی است و خود با کار عملی، نظریاتش در خصوص تمثیل را صورت بخشید. او در سه اثر مکتوب داستانی خویش، «حی ابن یغظان»، «رسالت الطیر» و «سلامان و ابسال». این سه اثر، تمثیل مجموعه‌ای از حقایق حکمی در بحث «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» است. 🆔 @ghabe_hasht
🔰سلسله جلسات «حکمت، معنا و تصویر» 📆 بهار و تابستان ١۴٠٢ جلسه اول جلسه دوم جلسه سوم جلسه چهارم جلسه پنجم جلسه ششم جلسه هفتم جلسه هشتم 🆔 @ghabe_hasht