هدایت شده از زندگی بابرکت | سمیرامحمدی
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم😳
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه😏
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....
🔴ادامه داستان واقعی سنجاق👇
https://eitaa.com/joinchat/1975124140C4aad8a091c