🌺 توصیه های امام صادق (ع) به عبدالله بن جُندَب
✅ ای پسر جُندَب!
👈خدا در قیامت حصاری خواهد داشت که ميان دوستان و دشمنان ما كشيده مىشود. آنگاه كه از توقّف طولانی (در محشر) مغزها می جوشد و جانها به لب می رسد و جگرها پخته می شود، #متقین را به داخل آن حصار می برند كه در پناه الهى باشند و در آن حصار هر چه دل بخواهد و ديده را خوش آيد، فراهم است.
⬅️اما دشمنان خدا عرق، زبانشان را بسته و هول و هراس، رشتۀ اميدشان را پاره کرده و به آنچه خدا برايشان آماده ساخته، چشم می دوزند و مىگويند: ما را چه شده كه مردانى را كه در دنیا از بدها مىشمرديم، نمىبينيم؟! آيا ما آنها را به مسخره می گرفتيم و به جهنم نيامدهاند يا آنکه (در جهنمند و) چشمان ما از دیدن آنها برگردانده شده است .
اما #متقین به آنان نگاه می كنند و می خندند. پس هر كس فرد مؤمنى از شیعیان ما را با كلمهاى يارى كرده باشد، خدا او را بىحساب به بهشت می برد.
📖 يا اِبْنَ جُندَب إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سُوراً مِنْ نُورٍ مَحْفُوفاً بِالزَّبَرْجَدِ وَ اَلْحَرِيرِ مُنَجَّداً بِالسُّنْدُسِ وَ اَلدِّيبَاجِ يُضْرَبُ هَذَا اَلسُّورُ بَيْنَ أَوْلِيَائِنَا وَ بَيْنَ أَعْدَائِنَا فَإِذَا غَلَى اَلدِّمَاغُ وَ بَلَغَتِ اَلْقُلُوبُ اَلْحَنٰاجِرَ وَ نُضِجَتِ اَلْأَكْبَادُ مِنْ طُولِ اَلْمَوْقِفِ أُدْخِلَ فِي هَذَا اَلسُّورِ أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ فَكَانُوا فِي أَمْنِ اَللَّهِ وَ حِرْزِهِ لَهُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي اَلْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ اَلْأَعْيُنُ وَ أَعْدَاءُ اَللَّهِ قَدْ أَلْجَمَهُمُ اَلْعَرَقُ وَ قَطَعَهُمُ اَلْفَرَقُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ إِلَى مَا أَعَدَّ اَللَّهُ لَهُمْ فَيَقُولُونَ مٰا لَنٰا لاٰ نَرىٰ رِجٰالاً كُنّٰا نَعُدُّهُمْ مِنَ اَلْأَشْرٰا فَيَنْظُرُ إِلَيْهِمْ أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ فَيَضْحَكُونَ مِنْهُمْ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ - أَتَّخَذْنٰاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زٰاغَتْ عَنْهُمُ اَلْأَبْصٰارُ وَ قَوْلُهُ فَالْيَوْمَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مِنَ اَلْكُفّٰارِ يَضْحَكُونَ. `عَلَى اَلْأَرٰائِكِ يَنْظُرُونَ فَلاَ يَبْقَى أَحَدٌ مِمَّنْ أَعَانَ مُؤْمِناً مِنْ أَوْلِيَائِنَا بِكَلِمَةٍ إِلاَّ أَدْخَلَهُ اَللَّهُ اَلْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ .
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه۳۰۱ به بعد
✅ داستان کوتاه
🌹 #متقین، جوان و زیبا می شوند
پیرزنی به حضور پیامبر اکرم (ص) رسید. او علاقه مند بود که اهل بهشت باشد .اما پیامبر اکرم (ص) به او فرمود: پیرزن به بهشت نمی رود.
او گریان از محضر پیامبر خارج شد. بلال حبشی او را در حال گریه دید و پرسید: چرا گریه می کنی؟
گفت: گریه ام به خاطر این است که پیغمبر فرمود: پیرزن به بهشت نمی رود.
بلال به محضر پیامبر وارد شد و حال پیرزن را بیان نمود. حضرت فرمود: انسان سیاه نیز به بهشت نمی رود.
بلال هم غمگین شد و هر دو نشستند و گریستند.
عباس عموی پیامبر، آنها را در حال گریه دید و پرسید: چرا گریه می کنید؟
آنان فرمایش پیامبر را نقل کردند. عباس ماجرا را به پیامبر عرض کرد. حضرت به عمویش که پیرمرد بود، فرمود: پیرمرد هم به بهشت نمی رود.
عباس هم سخت پریشان و ناراحت گشت.
سپس رسول اکرم هر سه نفر را به حضورش خواست و آنها را خوشحال نمود و فرمود: خداوند اهل بهشت را در سیمای جوانی نورانی در حالی که تاجی به سر دارند، وارد بهشت می کند، نه به صورت پیر و سیاه چهره.
📚 منبع: داستانهای بحارالانوار