❣بنازم #ماه_شعبان را که با شادی قرین باشد
❣در او میلاد عباس(ع) و حسین (ع) و ساجدین باشد
❣به نیمه چون رسد شعبان مهش تابنده تر گردد
❣چرا که چشم زهرا (س) روشن ز
روی پسر گردد
🌹آغاز ماه مبارک #شعبان ماه رسول خدا (صل الله و علیه و اله و سلم) و اعیاد شعبانیه را به همه مسلمانان و محبان اهل بیت تبریک و تهنیت می گوییم.
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🕊____₪₪🌹₪₪____🕊
@ghadamitazohoor313
🌹قدمی تا ظهور🌹
✅ذكرى در ماه شعبان كه داراى ثواب عظيمى است
♦️🔹«سيّد بن طاووس» در كتاب «اقبال» روايت كرده از حضرت رسول صلّى اللّه عليه روایت کرده است:
🔸هر کس در ماه #شعبان هزار بار بگوید:
🍃لا إِلَهَ إِلا الله وَ لا نَعْبُدُ إِلا إِيَّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
◽️معبودى جز خدا نيست،
و نپرستيم جز او را درحالیكه عبادت را براى او خالص میكنیم،گر چه مشركان را خوش نيايد.
◽️حقّتعالى براى او عبادت هزار سال را بنویسد و گناه هزار سال را از او محو كند،
و روز قيامت با روی درخشان مانند ماه شب چهارده از قبرش بیرون بیاید و در زمره صدیقین قرار گیرد.
📗اقبال الاعمال
* #دعا #اربعینیات #شعبان
🔻از بيستم شعبان تا آخر ماه مبارک رمضان مناسب است كه يک اربعين دعای عهد را بخواند و ملتزم باشد.
🔸 اين، يک نوع استقرار در محبت و ولايت میآورد. بعد از نماز صبح دعای عهد را انسان چهل روز ادامه بدهد.
🔹 اين ديگر میماند. بعد هم اگر برايش ملكه شد، ادامه بدهد؛ ولی از هجدهم [نوزدهم] یا بیستم ماه شعبان تا آخر ماه رمضان چهل روز بدون فاصله می توان دعای عهد را ادامه داد.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔴 نجات شهید ثانی در بیابان توسط امام زمان
✍شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است و در مسجد هیچ کسی نیست.
پس دستش را بر روی قفل گذاشت و کشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد و در آنجا مشغول به نماز و دعا گردید و بخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد و از قافله جا ماند.
پس متوجّه شد که کاروان رفته و هیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند و در مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده و همراه کاروان رفته است.
بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد و به آنها نرسید و از دور هم آنها را ندید.
وقتی در آن وضعیّت سخت و دشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، و آن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو.»
پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد و مثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند و او را از استر پیاده کرد و فرمود: «پیش دوستانت برو.» و او وارد کاروان شد.
شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم و قبل از آن هم ندیده بودم.»
📚 منبع : نجم الثاقب
#شعبان
#امام_زمان