🔖 #حکایت_جذاب
📝 نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!
✍ یک جوان ازعالمی پرسید:
من جوان هستم ونمی توانم نگاه خودراازنامحرم منع کنم...
چاره ام چیست
👈 عالم نیزکوزه ای پرازشیربه اودادوبه اوتوصیه کردکه کوزه راسالم به جایی ببردوهیچ چیزازکوزه بیرون نریزدوازشخصی درخواست کرداوراهمراهی کندواگرشیرراریخت؛ جلوی همه مردم اوراکتک بزند!
جوان کوزه راسالم به مقصدرساندوچیزی بیرون نریخت...
✴ عالم ازاوپرسید: چنددخترسرراه خود دیدی؟؟
🔸جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکرآن بودم که شیررانریزم که مباداجلوی مردم کتک بخورم وخاروخفیف بشوم...
👌 عالم گفت این حکایت مومنی است که همیشه خداراناظر
برکارهایش می بیند...
واز روز قیامت وحساب وکتابش که مبادا درنظرمردم خاروخفیف شودبیم دارد.
#حجاب
#مردم_هوشیار_باشید
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
✍ دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
💥از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
#یک_درصد_طلایی
#مردم_هوشیار_باشید
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
🔻جوانی که خدا را به مبارزه طلبید
مانند الاغ مرد...
در دهه ی پنجاه میلادی در یکی از دانشکده های کشور های عربی دانشجویی ساعتش را در دست گرفت، به آن نگاه می کرد و فریاد می کشید: اگر خدایی وجود دارد یک ساعت بعد جان مرا بگیرد.
صحنه عجیبی بود، گروهی از دانشجویان و اساتید شاهد آن بودند. دقیقه ها به سرعت گذشت. وقتی دقیقه ها به پایان رسید با غرور و مبارزه طلبی برخواست و به همشاگردی هایش گفت: ببینید، اگر خدا وجود داشت جان مرا می گرفت!
دانشجویان رفتند. شیطان بعضی از آن ها را وسوسه کرد، بعضی از آنها گفتند خداوند به خاطر حکمتی به او مهلت داده است و بعضی سرشان را تکان دادند و او را مسخره کردند.
این جوان با خوشحالی نزد خانواده اش رفت «با غرور» گویا با دلیل عقلی که پیش از این کسی آن را به کار نبرده ثابت کرده است که خدا وجود ندارد و انسان بیهوده خلق شده است و پروردگاری وجود ندارد و معاد و حسابی هم در میان نیست!
وارد خانه شد. مادرش سفره ی غذا پهن کرد. پدرش در جایش کنار سفره نشسته بود و منتظر بود تا همراه اعضای خانواده خوردن را شروع کند. پسر به سرعت رفت تا دستش را بشوید. صورت و دستانش را شست سپس آن ها را خشک کرد. در همین زمان بر زمین افتاد و هیچ حرکتی نکرد.
بله افتاد و مرد. پزشک در گزارشش قید کرد که مرگش به خاطر آبی بود که داخل گوشش رفته بود.
دکتر عبدالرزاق نوفل رحمه الله در این باره می گوید: خداوند نپذیرفت مگر اینکه مانند الاغی بمیرد!
(در مورد الاغ و اسب به لحاظ علمی معروف است که اگر آب وارد گوش یکی از آنها شود در جا می میرد.)
#امام_زمان
#ماه_رمضان
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
✍ موانعی که مانع سقوط در پرتگاههای زندگی میشوند
🔹راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد.
🔸همانجا شروع به شکایت از خدا کرد:
خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟
🔹در همین حال چون خسته بود خوابش برد، وقتی صبح از خواب بیدار شد از شکایت شب گذشتهاش خیلی شرمنده شد.
🔸چون ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود.
🔹همه ما امکان به خطا رفتن را داریم، پس اگر جایی دیدیم که کارمان پیش نمیرود، شکایت نکنیم، شاید اگر جلوتر یک پرتگاه باشد.
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
#امام_زمان
#نشر_رگباری
📚 #حکایت_جذاب
🔴 عجله حضرت عزرائیل!!!
✍ مرحوم شیخ مرتضی زاهد، عالمی بسیار وارسته و اهل مراقبت و احتیاط بود.ایشان حدود پنجاه سال پیش در تهران زندگی میکرد و اسوهای از پارسایی و زهد و اخلاق شمرده میشد.
رسم ایشان این بود که پس از نماز مغرب و عشا برای مردم مسئله شرعی میگفت. شبی در یک مسئله اشتباه کرد. وقتی به خانه آمده و رساله را دید، فهمید اشتباه گفته است.
همان شب راه افتاد در خانه ها را میزد و به مأمومین نماز میگفت مسئله را اشتباه گفته و درستش چیز دیگری است. یکی گفت: آقا، چه عجله ای، فردا شب تصحیح میکردی! ایشان فرمودند: شما عجله نداری، شاید عزرائیل عجله داشته باشد و به فردا نرسد.
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
#امام_زمان
#ماه_رمضان
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
✍ مخترع دين و توبه
امام صادق عليه السلام فرمود : مردي در زمانهاي گذشته زندگي مي كرد و مي خواست دنيا را از راه حلال بدست آورد ، و ثروتي فراهم نمايد كه نتوانست . از راه حرام كوشش كرد تا مالي بدست آورد نتوانست.
شيطان برايش مجسم و آشكار شد و گفت : از حلال و حرام نتوانستي مالي پيدا كني ، مي خواهي من راهي به تو بياموزم كه اگر عمل كني به ثروت سرشاري برسي و عده اي هم پيرو پيدا كني؟
گفت: آري مايلم.
شيطان گفت: از نزد خودت ديني اختراع كن و مردم را به آن دعوت نما . او كيشي اختراع كرد و مردم گردش را گرفته و به مال زيادي دست يافت . روزي متوجه شد كار ناشايستي كرده و مردمي را گمراه نموده است ؛ تصميم گرفت به پيروانش بگويد كه گفته ها و دستوراتم باطل و اساسي نداشته است . هر چه گفت : آنها قبول نكردند و گفتند : حرفهاي گذشته ات حق بوده است و اكنون خودت در دينت شك كرده اي ؟ چون اين جواب را شنيد غل و زنجيري تهيه نمود و به گردن خود آويخت و مي گفت : اين زنجيرها را باز نمي كنم تا خداي توبه مرا قبول كند .
❌خداوند به پيامبر صلي الله عليه و آله آن زمان وحي نمود كه به او بگويد : قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخواني و ناله كني كه بند بندت از هم جدا شود دعايت را مستجاب نمي كنم ، مگر كساني كه به مذهب تو مرده اند و آنها را گمراه كرده بودي به حقيقت كار خود اطلاع دهي و از كيش تو برگردند .
👈 نکته: توبه یعنی جبران.
📚 پند تاریخ ج۴ ص۲۵۱.
📚 بحارالأنوار، ج۲، ص۲۷۷.
#امام_زمان ؛ #حجاب
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
🌿 کلام احمدبن حنبل درباره امیرالمؤمنین علیه السلام:
👈🏼 خطیب بغدادی به سندش از عبدالله بناحمدحنبل نقل میکند که گفت:
کنت بین یدی أبی جالساً ذات یوم، فجاءت طائفه من الکرخیین، فذکروا خلافه أبیبکر وخلافة عمر وخلافة عثمان فأکثروا وذکروا خلافة علی علیهالسلام وزادوا فأطالوا، فرفع أبی رأسه ألیهم فقال: یا هؤلاء! قد إکثرتم القول في علي والخلافة، أنّ الخلافه لم تزین علیاً بل زیّنها.
قال السیاری: فحدثت بهذا بعض الشیعه، فقال لی: قد أخرجت نصف ما کان فی قلبی علی احمد من البغض.
📝 روزی درمجلس پدرم بودم که جمعی ازمردم کرخ نزدش آمده درباره خلافت ابوبکر، عمر، عثمان و علی، صحبت را بسیارطولانی کردند.
درپایان پدرم سرش رابلندکرد وگفت:
درباره خلافت علی ع زیادحرف زدید وآنچه مسلم است آنست که خلافت به علی آبرو نداد، بلکه علی باخلیفه شدنش بهخلافت آبرو داد.
خطیب بعد از نقل این جریان مینویسد: سیاری گفت: هنگامی که این حدیث رابهیکی ازشعیان گفتم درجواب گفت:
نصف عداوتی که نسبت به احمدبن حنبل داشتم بهخاطر این حرفش، ازقلبم زدوده شد.
📚تاریخ بغداد، ج۱،ص۱۳۵.
🔻پایگاه مذهبی خطشیعه🔻↙️
🕋 @ShiaLine 🕋
#امام_زمان ؛ #حجاب
📚 #حکایت_جذاب
🔻بخل و تنگ نظری
✍ ... اميرالمومنين علیهالسلام
🐫 پنج بارِ شتر خرما براى مردى فرستادند.
شخصى به اميرالمومنين عرض كرد:
به خدا قسم،
فلانى از تو(اين مقدار) نخواسته!
يک بار شتر هم براى او كافى است
حضرت فرمود:
خدا امثال تو را در ميان مومنان زياد نكند.
من دارم و مىبخشم !
تو بخل مىورزى؟!!!
📚وسائلالشيعه ج۶ص۳۱۸.
#امام_زمان ؛ #انتشارش_با_شما
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
هدایت شده از غدیرستان
🔺️🔺️ #فهرست_کانال 🔺️🔺️
✅ همگام با «غدیرستان» بر خط أمیرالمؤمنین باشیم...
@Ghadirestan
📝 #حدیث_روز
🔖 #حکایت_جذاب
📚 #معرفی_کتاب_هفته
📲 #تولید_محتوای_غدیرستان
❤️ #وارث_غدیر ؛ #جمعه
🎙 #سلسله_جلسات_هفتگی
👌📩 #توییت_غدیرستان
👌🔻 #نکته_قابل_توجه
📖 #اعتقادی
🎙 #مداحی
📜 #شعر
🏞 #طرح
🎥 #کلیپ
🔊 #فایل_صوتی ؛ #سخن_کوتاه
🔻جهت عضویت در کانال غدیرستان در تلگرام از طریق لینک زیر وارد شوید:
Telegram.me/Ghadirestan_Channel
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
پیشنهادات:
🗣 @Ghadirestan110
📚 #حکایت_جذاب
🟢 «ملائکه»، راه را شلوغ کردهاند ...
امام صادق علیهالسّلام در روایتی فرمودند:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَانَ جَالِساً فِي مَلَإٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِذْ قَامَ فَزِعاً فَاسْتَقْبَلَ جِنَازَةً
🔻روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در جمع اصحاب نشسته بودند که هراسان از جای خود بلند شده و حرکت کردند و به استقبال جنازهای رفتند.
🔹 هنگامی که جنازه را آوردند، فرمودند که آن را روی زمین بگذارند و امر کردند که صورتش را باز کنید و خطاب به مردمی که در آنجا جمع بودند فرمودند: چه کسی این شخص را میشناسد؟
🔸 امیرالمؤمنین علیهالسّلام که آنجا حضور داشتند، صدا زدند: من او را میشناسم؛ او از قبیله «بنیریاح» است؛ او هرگاه مرا میدید، میایستاد و میگفت:
أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ
🔻 من به خدا تو را دوست دارم!
🔹رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: ایعلیجان! جز مؤمن تو را دوست ندارد و جز کافر با تو دشمنی ندارد؛ هفتاد هزار قبیله از فرشتگان که هر قبیله بر هفتاد هزار قبیله زعامت دارد، در تشییع جنازهاش شرکت کردهاند.
🔸 سپس خود رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را از درون جامههای کهنه به در آورد و غسل داده، کفن نمود و بر وی نماز گزارد و فرمود:
إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تُضَايِقُ بِهِ الطَّرِيقَ وَ إِنَّمَا فُعِلَ بِهِ هَذَا لِحُبِّهِ إِيَّاكَ يَا عَلِيُ
🔻فرشتگان راه را شلوغ کردهاند و همه اینها بدان خاطر است که این میّت تو را دوست داشته است ای علیجان!
📚المحاسن ج۱ ص۱۵۱
✍ به محشر آخرين حرفم همين است
كه مولايم اميرالمؤمنين است
در اين دنيا و آن دنيا شُعارم
«خدايا من علی را دوست دارم»❤️
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
💎دفع بلای قطعی بر اثر انفاق
🍃حضرت عیسى علیه السلام با اصحاب خود نشسته بودند که هیزمشکنی از کنار آنها گذشت.حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان فرمودند: این هیزم شکن به زودی خواهد مُرد
پس از مدتی، هیزمشکن با کولهبارى از هیزم برگشت.
اصحاب به حضرت عیسی گفتند: شما خبر دادید که این مَرد به زودی مىمیرد ولی او را زنده مىبینیم.
حضرت عیسى(ع) به آن هیزمشکن فرمودند: هیزمت را زمین بگذار
وقتی هیزم را باز کردند، ناگهان مارى سیاه که سنگى در دهان گرفته بود را دیدند.
حضرت عیسى از هیزمشکن پرسیدند: امروز چه عملی انجام دادی که این بلا از تو دفع شد؟
هیزمشکن پاسخ داد: دو عدد نان داشتم. فقیرى دیدم؛ یکى از نانها را به فقیر دادم او در حق من دعا کرد
حضرت عیسی علیه السلام فرمود:
در اثر همان دستگیری از مستمند خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت و پنجاه سال دیگر زنده خواهی بود.
📚عده الداعی و نجاح الساعی، صفحه۸۴.
➥ 🆔 @Ghadirestan
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://www.Ghadirestan.com
📲 مؤسسه غدیرستان کوثر نبی
📚 #حکایت_جذاب
💠 عــطیــه رو میشـناسـین؟⁉️
⬅️ جالبه بدونید اسم عطیه رو حضرت علی(علیه السلام) انتخاب کرد. عطیه عوفی یکی از دوستداران حضرت علی، دانشمند، مفسر و اسلامشناس عصر خودش بود جوری که حتی اهل سنت هم او رو مورد اعتماد میدونستن و تاییدش میکردن.
اون تفسیر قران رو در پنج جلد نوشته و از شاگردان ابن عباس بود.
✔️ خطبه فدک رو برای پسر امام حسن نقل کرده و در زیارت اربعین با جابر عبدالله انصاری بود و اولین زائر اربعین محسوب میشه.
♨️ زمانی که حَجاج ابن یوسف به فرمانروایی رسید، دستور داد عطیه رو دستگیر کنن و به نزدش بیارن.
💢 حجاج رو به عطیه کرد و
➕ گفت: میدونی در زمان حکومت من، بردن اسم علی (علیه السلام) جرمه؟
➖ گفت: میدونم.
➕ میدونی در زمان من کسی پسربچه دنیا بیاره و اسم بچهشو علی یا از مشتقات علی بذاره جرمه؟
➖ گفت: میدونم.
➕ میدونستی کسی اگه حتی تو چاردیواری خونهش فضائل علی رو برای خانوادهش بگه، من اون خونه رو بر سرش خراب میکنم؟
➖ گفت: میدونم.
🔴 حجاج با چکمه لگد زد تو صورت عطیه و گفت پس تو غلط میکنی تو این فضا، فضایل علی رو میگی...
صورت عطیه پرخون شد و دماغش شکست.
⚔ حجاج گفت الان میدم صورت و سرتو بتراشن و گردنتو بزنن. عطیه هیچی نگفت...
یه کم که حجاج آرومتر شد، گفت: اما اگه یه کاری بکنی از خونت میگذرم.
♦️ عطیه گفت چه کاری؟
حجاج گفت: روز جمعه، تو شلوغی مسجد، قبل از خطبههای نمازجمعه، بری بالای منبر جلوی همه مردم علی رو لعن کنی.
❗️عطیه گفت باشه این کارو انجام میدم. حجاج گفت واقعا؟
عطیه گفت: بله بالاخره حفظ جون واجبه.
📣 حَجاج دستور داد جارچیها جار بزنن همه جمعه بیان نمازجمعه، که عطیه میخواد علی رو لعن کنه....
⬅️ تاریخ نوشته: اون روز خونهها خالی از سکنه شده بود و همه اومده بودن نمازجمعه. وقتی عطیه از پلههای منبر میرفت بالا، مردم جیغ میزدن. گریه میکردن که عطیه نکن این کارو.
ما حاضریم به جای تو جون بدیم، تیکه تیکه بشیم ولی تــو این کارو نکنی.
📍عطیه گفت واستین تماشا کنین. رفت بالای منبر...
📌 بعد از حمد و ثنای خدا، فریاد زد و گفت:
پیغمبر فرمود خودم در عرش از خدا شنیدم گفت: عــلیٌ خــیر بــشر...
🔻 علی بهترین بشره، هرکس ابا کنه کافره...
📍و هیچ کس در این جمع مصداق این روایت نیس جز این ملعون، حجاجابنیوسف... این کافره...
🔖 با این سخن عطیه، همه تکبیر گفتند و ذکر علی گرفتند....
✂️ اما...
حجاج دستور داد عطیه رو از منبر کشیدن پایین. موهای سر و محاسنش رو تراشیدن، زبون عطیه رو از پشت سر بیرون کشیدن... سرش رو بریدن و کنار منبر آویزون کردن...
🩸تا یه ماه جارچیها جار میزدن، این پاداش کسیه که در زمان حجاج، بگه:
عــلی خیر بشر...
💌 اینجوری پای علی وایستادن...
📈 الان ما راحت به عنوان شیعه زندگی میکنیم.
الان راحت فضائل امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) رو میگیم...
ولے کتکاشو اونا خوردن...
اینجاس که عمیقا از ته دلمون میگیم:
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(علیه السلام)♥️
◼️مجموعه غدیرستان
➥ 🆔 https://eitaa.com/Ghadirestan