eitaa logo
حسینیه آل الله(اهلبیت)
165 دنبال‌کننده
1هزار عکس
453 ویدیو
35 فایل
💚یا سیدالشهدا💚 زندگی نامه، احادیث، فضایل، مولودی، مداحی السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ارتباط با ادمین @moheb_alhoseini کانال حدیث و احکام @hadiahk14 کانال کودکان پاک @koodakepak کانال منجی آخرالزمان @monjiedonya
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام امام موسی بن جعفر که ایشان را به دلیل حلم و بردباری اش در برابر معاندان و فرو نشاندن غیظ و خشم خویش در مقابل دشمنان لقب «کاظم» داده اند، تولّد آن حضرت را سال 128 و در اَبواء منطقه ای میان مکه و مدینه گزارش کرده‌اند، درباره روز ولادت حضرت(ع) اختلاف هست و برخی منابع ولادت ایشان را 7 صفر یا 20 ذیحجه مطرح کرده اند، امام کاظم(علیه‌السلام ) پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال 148، رهبری شیعیان را بر عهده گرفت و عمر شریف خود را در مدینه و بغداد گذراند. شیخ مفید درباره فضایل امام می نویسد: 🌴 ابوالحسن موسی بن جعفر(علیه السّلام ) عابدترین و فقیه ‏ترین اهل زمانش بود، از همه سخی ‏تر و از لحاظ کرامت نفس در عالی ترین درجه قرار داشت، نوافل شب را می‏ خواند تا به وقت صبح می ‏رسید و بلافاصله نماز صبح را می ‏خواند، آنگاه تا طلوع آفتاب به تعقیب و ذکر الله اشتغال داشت، بعد سر به سجده می ‏گذاشت و مشغول دعا و حمد بود تا نزدیکی ظهر. بسیار اوقات این دعا را خواند: «اللهمّ اِنّی اسالک الرّاحةَ عند الموت و العفو عندالحساب» خدایا از تو راحتی وقت مردن، و بخشایش وقت حساب را می خواهم. خدایا و آن را تکرار می ‏فرمود و از جمله دعاهایش آن بود: «عظُم الذّنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک»، گناه بنده ات بزرگ شده اینجاست که عفو از جانب تو زیبا تر است. از ترس خدا گریه می ‏کرد تا جایی که اشک از محاسنش جاری می ‏شد، از همه مردم بیشتر به خانواده ‏اش و ارحامش می ‏رسید، به فقرا اهل مدینه شب ها سر می ‏زد و زنبیل های حاوی مال، پول نقره، آرد و خرما برای آنها می ‏برد، آنها نمی ‏دانستند آورنده اینها کیست، موقع احسان دویست دینار تا سیصد دینار احسان می ‏کرد، کیسه ‏های احسان موسی‏ بن جعفر(علیه‌السلام ) ضرب المثل بود، مردم از او بسیار روایت نقل کرده ‏اند و او افقه اهل زمان و کتاب خدا را از همه بهتر حافظ بود، صوتش در قرائت قرآن از همه نیکوتر بود، چون قرآن می ‏خواند محزون می شد، 👈🏻 آنها که قرائت او را می ‏شنیدند گریه می ‏کردند، مردم مدینه او را «زین المتهجّدین» می ‏نامیدند، 👈🏻 کاظم لقب یافت زیرا که خشم خود را فرو خورد و بر ظلم ظالمان صبر کرد.
اين دعا عظيم‌الشأن‏ و سريع الاجابة از موسی بن جعفر علیه السلام است و آن دعا اين است: اللَّهُمَّ إِنِّي أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ التَّوْحِيدُ وَ لَمْ أَعْصِكَ فِي أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ الْكُفْرُ فَاغْفِرْ لِي مَا بَيْنَهُمَا يَا مَنْ إِلَيْهِ مَفَرِّي آمِنِّي مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَيْكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ مَعَاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طَاعَتِكَ يَا عُدَّتِي دُونَ الْعُدَدِ وَ يَا رَجَائِي وَ الْمُعْتَمَدَ وَ يَا كَهْفِي وَ السَّنَدَ وَ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُوْلَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ، خدايا! تو را در محبوب‌ترين چيز‌ها نزدت كه يگانه‌پرستي است اطاعت نمودم و تو را در ناپسند‌ترين چيز‌ها كه كفر است نافرمانى نكردم، پس آنچه از گناهان بين اين دو است بر من بيامرز، اى آن‏كه گريزگاهم تنها به جانب اوست، از آنچه از آن به سويت پناه آوردم مرا ايمني ‌بخش، خدايا! بيامرز از نافرماني‌هاي بسيارم را در پيشگاهت و طاعت اندكم را در آستانت بپذير، اى تنها توشه‌ام از ميان توشه‏‌ها و اى اميد و آرامش و پناه و تكيه‏‌گاهم و اى يگانه و يكتا، اى كه گفتى «بگو او خداى يكتاست، خداى بى‏‌نياز است، نه‌زاده و نه زاييده شده و برايش همتايى نبوده است» أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِي خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَدا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى محمد وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ الْكُبْرَى وَ الْمُحَمَّدِيَّةِ الْبَيْضَاءِ وَ الْعَلَوِيَّةِ الْعُلْيَا [الْعَلْيَاءِ] وَ بِجَمِيعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِكَ وَ بِالاسْمِ الَّذِي حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ إِلا إِلَيْكَ صَلِّ عَلَى محمد وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجا وَ مَخْرَجا وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لا أَحْتَسِبُ إِنَّكَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ از تو درخواست‏ مى‏‌كنم به حق آنان كه از ميان آفريده‌هايت انتخاب نمودى و هيچ‌كس را از ميان آفريدگانت همانند آنان قرار ندادى، بر محمد و خاندانش درود فرست و با من چنان كن كه سزاوار آنى، خدايا! از تو درخواست مى‏‌كنم به حق يگانگى بزرگ‏‌تر الهى و مقام تابنده محمدي و جايگاه بر‌تر علوى و به تمام آنچه به آن بر بندگانت حجّت نهادى و به حق‏ آن نامى كه از آفريدگان خود پنهان داشتى كه از تو جز براى تو اظهار نگردد، بر محمد و خاندانش درود فرست و براى من در كارم گشايش و راه نجاتى قرار ده و از جهاتى كه گمان مى‏‌برم و يا گمان نمى‏‌برم مرا روزى ده‏ همانا تو هر كه را بخواهى بى‏‌حساب روزى مى‌‏دهي. سپس حاجت خود را درخواست كن.
یکی از شاگردان حضرت موسی بن جعفر علی بن یقطین وی در سال 124 هجری قمری در کوفه به دنیا آمد، پدرش شیعه بود و برای امام صادق(ع) از اموال خود می فرستاد، مروان او را تعقیب کرد، وی فراری شد و همسر و دو پسرش علی و عبدالله به مدینه رفتند. هنگامی که دولت اموی از هم پاشید و حکومت عباسی تشکیل شد، یقطین ظاهر شد و با همسر و دو فرزندش به کوفه برگشت. علی بن یقطین با عباسی ها کاملاً ارتباط برقرار کرد و برخی از پست های مهم دولتی نصیبش شد و در آن موقع پناهگاه شیعیان و کمک کار آنان بود و ناراحتی های آنان را بر طرف می کرد، هارون الرشید، علی بن یقطین را به وزارت خویش برگزید، علی بن یقطین به امام کاظم(علیه‌السلام ) عرض کرد، نظر شما درباره شرکت در کارهای اینان چیست؟ فرمود: اگر ناگزیری، از اموال شیعه پرهیز کن. یک بار به امام کاظم(علیه‌السلام ) نوشت: حوصله ام از کارهای سلطان تنگ شده است، خدا مرا فدایت گرداند، اگر اجازه دهی از این کار کناره می گیرم. امام(علیه‌السلام ) در پاسخ او نوشت: اجازه نمی دهم از کارت کناره گیری کنی، از خدا بپرهیز! امام(ع) یک بار به او فرمود: به یک کار متعهد شو، من سه چیز را برای تو تعهد می کنم: اینکه قتل با شمشیر و فقر و زندان به تو نرسد. علی بن یقطین گفت: کاری که من باید متعهد شوم چیست؟ فرمود: اینکه هرگاه یکی از دوستان ما نزد تو بیاید او را اکرام کنی. عبدالله بن یحیی کاهلی می گوید: خدمت امام کاظم(علیه‌السلام ) بودم که علی بن یقطین به سوی آن حضرت می آمد، امام رو به یارانش کرد و فرمود: هرکس دوست دارد شخصی از اصحاب رسول خدا(ص) را ببیند به اینکه به سوی ما می آیند نگاه کند. یکی از حاضران گفت: پس او اهل بهشت است؟ امام(علیه‌السلام ) فرمود: گواهی می دهم که او از اهل بهشت است. 🌴🌴
هر چه ایمان بیشتر، بلا بیشتر جان به قربان موسی بن جعفر که خودش بیشترین بلا را بر دوش داشت و جان به قربان فرزندش که سالها در زندان غیبت است
امام کاظم علیه السلام مى‌فرمایند: هرگز معالم دین خویش را از غیر شیعیان ما مگیر، چرا که اگر تو از ایشان بگیرى، دین خود را از کسانی گرفته‌ای که به خداوند و پیامبرش و امانت‏‌های الهی خیانت کرده‌اند. ایشان بر کتاب خداوند جل جلاله امین شمرده شدند ولی معنای آن را تحریف کرده و تغییر دادند، پس تا روز قیامت لعنت خداوند و فرشتگان او و لعنت پدران بزرگوار من و لعنت من و شیعیان من بر ایشان باد. بحار؛ ج۲، ص۸۲ یونس بن عبدالرحمن گوید: به امام کاظم علیه السلام عرض کردم توحید الهی را چگونه بیابم؟ فرمودند: در علم توحید و خداشناسی بدعت‏گذار مباش و در این راه با پای خود گام مزن، هر کس بر اساس نظر خویش بنگرد هلاک خواهد شد، و هر کس اهل بیت پیامبرش را واگذارد گمراه خواهد شد، و هر کس کتاب خدا و گفتار رسولش را وانهد کافر خواهد شد. کافی؛ ج۱، ص۵۶ امام صادق علیه السلام مى‌فرمایند: كذب من زعم أنه من شيعتنا و هو متمسّك بعروة غيرنا. بحار؛ ج۲، ص۹۸ دروغ مى‏گوید کسی که خود را از شیعیان ما بداند، در حالی که به دامان غیر ما متمسک باشد. لو لا نحن ما عرف اللّه‏. اگر ما نبودیم، خداوند هرگز شناخته نمى‏شد. کافی؛ ج۱، ص۱۴۴
چهل حدیث امام کاظم علیه السلام.pdf
577.8K
⭐️منتخبی از کلمات قصار حضرت امام موسی کاظم سلام الله علیهـ
4_6026165284694394419.mp3
2.91M
📋 السلام علی المعذب فی قعر السجون ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ابوالحسن موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) (۱۲۸-۱۸۳ق)، ملقب به کاظم، عبد صالح و باب الحوائج، امام هفتم از ائمه اثنی‌عشر (علیهم‌السّلام) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (علیهم‌السّلام) است. آن حضرت بعد از چندین بار زندان شدن به دست خلفای عباسی، 👈🏻 آخرالامر به دستور هارون عباسی در زندان مسموم و به شهادت رسید و در مقابر قریش بغداد دفن گردید که امروزه به حرم کاظمین در شهر کاظمین مشهور است.
دربارهء مادر امام موسی کاظم حمیده کنیزی از اهل بربر (مغرب) یا از اهل اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر این بانو را صاعد بربری گفته‌اند. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق (علیه‌السّلام) زنان را در یادگیری مسائل و احکام دینی به ایشان ارجاع می‌داد. و درباره‌اش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکی، مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانی نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتی که از خدای متعال برای من و حجت پس از من است.» برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده‌اند.
📛علت دشمنی خلیفه با امام کاظم علیه السلام هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به نام جعفر بن محمد بن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن‌را داشت که اگر خلافت به امین برسد، جعفر بن محمد بن اشعث را همه‌کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و برمکیان از مقام خود بیفتند. جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قائل به امامت امام موسی (علیه‌السلام)، و یحیی این معنی را به هارون اعلام می‌داشت. سرانجام یحیی بن خالد، پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. می‌گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود و اگر ناچار می‌خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می‌دهند تا آنجا که ملکی را توانست به سی هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در کنار قبر حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت یا رسول اللّه از تو پوزش می‌خواهم که موسی بن جعفر را به زندان می‌افکنم زیرا او می‌خواهد امت تو را بر هم زند و خونشان را بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزد والی آن عیسی بن جعفر بن منصور فرستادند. عیسی پس از مدتی نامه‌ای به هارون نوشت و گفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت و نماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد و یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد. هارون عبّاسى، وجود امام كاظم (علیه‌السلام) را در زندان نيز تاب نياورد و فرمان داد ايشان را مسموم كنند. آخرالامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد. بدين‌سان، امام (علیه‌السلام) به سال ۱۸۳ق در پنجاه و پنج سالگى در زندان بغداد به شهادت رسيد. چون آن حضرت وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببینند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش (كاظمين عراق) دفن کردند.
کنج زندان شده روشن به دعای سحرم گرچه تاریکی محض است همه دور و برم خواستم خلوت و سِیر و سفرِ عرش و کنون چند سالی‌ست که سجده‌ست انیس سفرم چند سال است که اولادِ غریبم همگی چشمشان مانده به در تا که بیاید خبرم چه کنم؛ با که بگویم چقَدَر دلتنگم؟! کاش می‌شد که رضایم بنشیند به برم در سیه‌چال بلا راه نفس نیست که نیست جز خدا با که بگویم که چه آمد به سرم؟! نه هوایی نه غذایی، هدف خصم این است: آنقَدر آب شوم تا که نماند اثرم لاله لاله گل سرخ از بدنم می‌ریزد زخم شد از غل و زنجیر همه بال و پرم کاش اسیری به سیه چالِ مسلمان بودم این یهودی نکند رحم به چشمان ترم می‌زند هر شب و هر روز مرا، می‌دانم، جان سالم به وطن از دلِ زندان نبرم تازیانه زدنش کشت مرا، پیرم کرد تیره و تار شده هر دوجهان در نظرم سر من بر سرِ زانوی رضا بود رضا آن زمان که پسرم دید دگر محتضرم :: جان به قربان امامی که به صحرای بلا گفت ای اکبر من! ای پسرم! ای جگرم! ای تنِ غرق به خون آمده بابا برخیز خیز بابا که تو را خیمه‌ی عمه ببرم هفت بار از جگرم ناله و فریاد زنم: پسرم! ای پسرم! ای پسرم! ای پسرم! ✍️ مجتبی_شکریان https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💠 صلوات بر امام موسی کاظم (علیه‌السلام) اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسی بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِ‏ النُّورِ الْمُبِينِ (الْمُنِيرِ) الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ‏، اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ‏ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏