ذکر وقت آشپزی
3مرتبه
علی خیرالبشر من ابی فقد کفر
به نیت ولایی تر شدن خانواده تون آشپزی کنید
#امام_زمان #امیرالمومنین
#عید_غدیر
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@ghadiriam
🌷 امشب به سما دُرِّ هما میریزد
🌷 چون برگ خزان گناه ماه میریزد
🌷 از یمن ولادت امام هادی
🌷 رحمت ز حریم کبریا میریزد
🌸میلاد امام هادی علیه السلام بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران مبارک باد🌸
#امام_زمان #امیرالمومنین #عید_غدیر
#در_محضر_امیرالمومنین_علیه_السلام
❓چگونه دشمن را اصلاح كنم؟
فقال عليه السلام: الاستصلاح للاعداء بحسن الفقال و جميل الافعال اهون من مغالبتهم بمضيض القتال.
📿حضرت فرمود
به صلاح آوردن دشمنان با نيكى گفتار و زيبايى كردار (است كه اين) بهتر و آسان تر است از برخورد با آنها و يا غلبه بر آنها با درد و مصيبت جنگ.
هدیه امام هادی علیه السلام
به غیر از زیارت جامعه کبیره که منشور بلند امامت و هدایت است، زیارت غدیریه نیز هدیهی والایی از امام هادی (ع) برای شیعیان میباشد که از آن به عنوان گنجينهی ارزشمند دلايل و استدلالات قرآنی و روايی بر ولايت اميرالمؤمنين علی(ع) نام برده اند و شامل ۱۵۰ فضیلت از فضائل بیشمار امیرمؤمنان علی (ع) در قالب 32 آیه شریفه از قرآن کریم میباشد.
بخشی از احادیث نقل شده از امیرالمؤمنین حضرت علي (علیهالسلام )
برای چاپ و حفظ و ان شاء الله عمل در ایام #عید_غدیر
❤️با محبت مولاتون نشر بدین❤️
تعداد زیاده، پست های بعدی رو هم ببینید😍
✨شادي مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ في وَجِهِهِ وَحُزنُهُ في قَلبِهِ
(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره325)
✨علم گنج بزرگي است که با خرج کردن تمام نمي شود
اَلعِلمُ کَنزٌ عَظيمٌ لايَفني
(غرور الحکم و در الکلم)
زبان ، حيوان درنده است ، اگر رها شود مي گزد.
اَللِّّّسانُ سَبُعٌ، اِن خُلّيَ عَنهُ عَقَرَ
(نهج البلاغه)
خودت را به داشتن نيّت خوب و مقصد زيبا عادت ده ، تا در خواسته هايت موفق شوى.
عَوِّد نَفسَكَ حُسنَ النِّيَّةِ وَ جَميلَ المَقصَدِ، تُدرِک فى مَباغيكَ النَّجاحَ
غررالحکم، ح 6236
زکاتِ رفاه ، نيکى با همسايگان و صله رحم است.
زَکوةُ الْيَسار بِرُّ الْجيرانِ وَ صِلَةُ الاَْرحام
غررالحکم، ح 5453
با خشم ، تربيت ممکن نيست.
لا أدَبَ مَعَ غَضَب
غرر الحکم ، ح 10529
اگر خواهان مکارم و بزرگوارى ها هستى از حرامها دورى کن.
إذا رَغِبتَ فِى المَکارِمِ فَاجتَنِبِ المَحارِمَ
غرر الحکم، ح4069
آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نکنيد ، زيرا آنان براى زمانى غير از زمان شما آفريده شدهاند .
لا تَقسِروا اَولادَكُم عَلى آدابِكُم ، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَيرِ زَمانِكُم
شرح ابن ابى الحديد ، ج20، ح102 .
بهترين برادرانت (دوستانت) ، کسى است که با راستگويىاش تو را به راستگويى دعوت کند و با اعمال نيک خود ، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.
خَيرُ اِخوانِكَ مَن دَعاكَ اِلى صِدقِ المَقالِ بِصِدق مَقالِهِ وَ نَدَبَكَ اِلى اَفضَل الاَعمالِ بِحُسن اَعمالِهِ
غررالحکم، ح 5022
اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ کنيد.
يا مَعشَرَ الفِتيانِ، حَصِّنوا اَعراضَكُم باِلاَْدَبِ وَ دينَـكُم بِالعِلمِ
تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 210
علاقه به دنيا، عقل را فاسد مىکند، قلب را از شنيدن حکمت ناتوان مىسازد و باعث عذاب دردناک مىشود.
حُبُّ الدُّنْيا يُفْسِدُ الْعَقْلَ وَ يُصِمُّ الْقَلْبَ عَنْ سَماعِ الْحِكْمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ الْعِقابِ
غررالحکم، ح 4878
بىرغبتى به دنيا، بزرگترين آسايش است.
اَلزُّهْدُ فِى الدُّنْيا الراحَةُ الْعُظْمى
غررالحکم، ح 1316
کينه توز، روحش در عذاب است و اندوهش دو چندان
اَلْحَقودُ مُعَذَّبُ النَّفْسِ، مُتَضاعَفُ الهَمِّ
غررالحکم، ح 1962
آدم بدبين، هميشه بيمار است.
اَلْمُريبُ اَبَدا عَليلٌ
غررالحکم، ح 839
عقل هر کجا باشد، انس گيرنده و الفت پذير است
اَلعَقلُ حَيثُ کانَ آلِفٌ مَالوفٌ
غررالحکم، ح 1251
هرگاه در روزى تو تأخير و تنگى پديد آمد، از خداوند آمرزش بخواه تا روزى را بر تو فراوان گرداند.
اِذا اَبطَاَتِ الاَرزاقُ عَلَيكَ فَاستَغفِر اللَّهَ يُوَسِّع عَلَيكَ فيها
تحف العقول، ص 174
شايسته است که برخورد عاقل با نادان، مانند برخورد طبيب با بيمار باشد.
يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يُخاطِبَ الجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَّبيبِ المَريضَ
غررالحکم، ح 10944
گرسنگى، چه خوب ياورى براى اسير كردن نفس(تربيت نفس) و شكستن عادت آن است!
نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ كَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ
غرر الحكم: 9944
كسى را كه در حال بي نيازىات از تو قرض مى خواهد، غنيمت شمار تا در وقت نيازت جبرانش كند .
اِغتَنِم مَنِ استَقرَضَكَ في حالِ غِناكَ لِيجعَلَ قَضاءَهُ في يومِ عُسرَتِكَ ؛
غررالحكم و دررالكلم، ح 2370
بپرهيز از هر كارى كه انجامدهندهاش آن را براى خود مي پسندد، امّا براى عموم مسلمانان نمي پسندد
اِحذَر كُلَّ عَمَلٍ يرضاهُ عامِلُهُ لِنَفسِهِ وَ يكرَهُهُ لِعامَّةِ المُسلِمينَ
غررالحكم و دررالكلم، ح 2596
هر روزي که در آن گناه نشود همان روز ، روز عيد است
کُلُّ يَومٍ لا يُعصَي اللهُ فيهِ فَهُوَ يَومُ عيدٍ
نهج البلاغه ج4 ص100
از قسم خوردن بپرهيزيد، چرا كه كالا را تلف مى كند و بركت را از بين مى برد.
اياكُمْ وَ الْحَلْفَ فَاِنَّهُ ينْفِقُ السِّلْعَةَ وَ يمْحَقُ الْبَرَكَةَ
كافى، ج 5، ص 162، ح 4
عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت ، عذرى برايش بتراش
اِقبَل عُذرَ أخيكَ و إنْ لَم يكُن لَهُ عُذرٌ ، فَالْتَمِس لَهُ عُذراً
بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 165
گواراترين زندگي براي کسي است که به آنچه خداوند قسمت او کرده، خرسند و راضي باشد
إنَّ أهنَأ النّاسِ عَيشاًَ مَن کانَ بِما قَسَمَ اللهُ لَهُ راضياً
غررالحکم و دررالکلم، ح 3397
آدميزاده ، شبيهترين چيز به ترازوست : يا با نادانى سبُك شود و يا بهدانش ، سنگين گردد
اِبنُ آدمَ أشبَهُ شَىءٍ بِالمِعيارِ ، إمّا ناقِصٌ بِجَهلٍ أو راجِحٌ بِعِلمٍ
تحف العقول، ص 212
هرگاه گناهان آشكار شوند، بركتها از مىان مىرود
اِذا ظَهَرَتِ الجِناىاتُ ارتَفَعَتِ البَرَكاتُ
غررالحكم، ح 4030
حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت كنندهاى است
اَلحَقُّ طَريقُ الجَنَّةِ وَ الباطِلُ طَريقُ النّارِ وَ عَلى كُلِّ طَريقٍ داع
نهج السعادة، ج 3، ص 291
بزرگوار کسي است که آبرويش را با مالش حفظ کند و فرومايه کسي است که مالش را با آبرويش حفظ کند
الکريمُ مَن صانَ عِرضَهُ بِمالِهِ وَ اللَّئيمُ مَن صانَ مالَهُ بِعِرضِهِي
(غرر الحکم و درر الکلم: ح 2159)
بهترين چيزي که نوجوانان بايد فراگيرند، چيزهايي است که در بزرگسالي خود به آنها نياز خواهند داشت
أولَي الأشياءِأن يتَعَلَّمَها الأحداثُ الأشياءُالَّتِي إذا صاروُارِجالاً إحتاجوا إلَيهاي
(شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج2، ص333)
صبر به سوي سختي هاي زمانه تير مي افکند و بي تابي از ياري کنندگان زمانه است.
الصَّبرُ يُنَاضِلُ الحِدثَانَ وَ الجَزَعُ مِن أعوَانِ الزَّمَانِي
(جهاد با نفس، ح 253)
براي تربيت کردن خود همين بس که از آنچه در ديگران نميپسندي، دوري کني
کفاک أدباً لِنفسِک اجتِنابُ ما تَکرَهُهُ مِن غَيرِکي
(بحار الأنوار، ج 70، ص 73)
به کسي که تو را امين شمرده خيانت مکن، هر چند او به تو خيانت کرده باشد و راز او را فاش مساز، اگر چه او راز تو را فاش ساخته باشد
لا تَخُن مَن ِ ائتَمَنَک وَ إن خانَک، وَ لا تُذِع سِرَّهُ وَ إن أذاعَ سِرَّکي
(بحار الأنوار، ج 77، ص 208)
بردبارى آتش خشم را فرو مي نشاند و تندى، آن را شعله ور مي کند
اَلحِلمُ يطفى نارَ الغَضَبِ وَالحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحراقَهُ
( غررالحکم ، ح 2063)
قلب خود را از کينه ديگران پاک کن، تا قلب آنها از کينه تو پاک شود.
اُحصُدِ الشَّرَّ مِن صَدرِ غَيرِک بِقَلعِهِ مِن صَدرِک.
(الامالي، ج2، ص 174)
کسي که به تو گمان نيکي برد، گمانش را (عملاً) تصديق کن.
مَن ظَنَّ بِكَ خَيرَاً فَصَدِق ظَنَّه.
(نهج البلاغه نامه 31)
خويشتن داري، زينت فقر است و سپاس گزاري زينت غنا و توانگري.
اَلعَفافُ زِينَهُ الفَقرِ، وَ الشُّکرُ زِينَهُ الغِنَي.
(تحف العقول ص 75)
به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدايي از اوست.
إِذَا ختَشَمَ المُومِن أَخَاهُ فَقَد فَارقَهُ
(محاضرات ج2 ص28)
قيمت و ارزش هر کس به اندازه ي کاري است که به خوبي مي تواند انجام دهد.
قِيمَهُ کلَّ امرِي ءٍ مَا يحسِنُهُ
(بيان و التبين ص 179)
هميشه جاهل: يا افراط گر و تجاوزکار و يا کندرو و تفريط کننده است.
لا تَرَي الجاهِلَ اِلّا مُفرِطاً اَو مُفَرِّطاً.
(النهايه،جلد 3 ص 435)
قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمع ها است.
اَکثَرُ مَصَارعِ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ.
(محاضرات ج 1 ص 251)
ثمره تفريط و کوتاهي پشيماني است و ثمره دور انديشي سلامت.
ثمَرَهُ التَّفِريطِ النَّدامَهُ، وَ ثَمَرَهُ الحَزمِ السَّلامَهُ
(محاظرات ج2 ص 313)
سخت ترين گناهان آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد.
أشَدُّ الذُّنُوبِ مَا استَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ.
(نهج البلاغه حکمت 348)
عاجز ترين مردم کسي است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسي است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد
اَعجَزُ النَّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاِخوَانِ، وَاَعجَزُ مِنهُ مَن ضَّيعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم
(الامالي ص 110)
اي فرزند آدم! هرچه بيشتر از مقدار خوراکت به دست آوري خزانه دار ديگران خواهي بود.
يابنَ آدَمَ ما کسَبتَ فَوقَ قُوَّتِک ، فَاَنتَ فيهِ خازِنٌ لِغَيرِک.
(مروج الذهب ج 2 ص 246)
براي انسان عيب نيست که حقش تاخير افتد، عيب آن است که چيزي را که حقش نيست بگيرد
لا يعابُ المَرءُ بِتَاخيرِ حَقهِ اِنمَا يعابُ مَن اَخَذَ ما لَيسَ لَهُ.
(الامالي ج 1 ص 76)
هيچ ثروتي چون عقل و هيچ فقري چون جهل و هيچ ميراثي چون ادب و هيچ پشتيباني چون مشورت نخواهد بود.
لا غِنَي کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا ميراثَ کالاَدَب و لا ظَهيرَ کالمُشاوَرَه
(تحف العقول ص89)
چه بسيارند دانشمنداني که جهلشان آنها را کشته در حالي که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودي نمي دهد.
رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ينفَعُهُ.
(ارشاد ص144)
تو با ادبت ارزشگذارى مي شوى، پس آن را با بردبارى زينت بخش.
اِنَّكَ مُقَوَّمٌ بِاَدَبِكَ فَزَيِّنهُ بِالحِلمِ
مشکاة الأنوار، ص 239
کسى که از ادب بي بهره باشد و شيفته بازى شود، به رياست نمي رسد
لا يَراَسُ مَن خَلا عَنِ الاَدَبِ وَ صَبا اِلَى اللَّعِبِ
غرر الحکم، ح 4786
بهترينِ ادبها آن است که تو را از حرامها باز دارد
اَحسَنُ الاَدابِ ما كَفَّكَ عَنِ المَحارِمِ
معدن الجواهر، ص 59
براى ادب آموزى، تجربه ها کافي اند
كَفى بِالتَّجارِبِ مُؤَدِّبا
غرر الحکم، ح 9226
هر کس با عقلا مشورت کند، از نور عقلها بهره مي برد
مَن شاوَرَ ذَوِى العُقولِ استَضاءَ بِاَنوارِ العُقولِ
غررالحکم، ح 8634
عاقل ترين مردم کسى است که به عيب هاى خويش بينا و از عيوب ديگران، نابينا باشد
اَعقَلُ النّاسِ مَن کانَ بِعَيبِهِ بَصيرا وَ عَن عَيبِ غَيرِهِ ضَريرا
غررالحکم، ح 3233
عاقل، آن نيست که خوب را از بد تشخيص دهد. عاقل، کسى است که از ميان دو بد، آن را که ضررش کمتر است، بشناسد
لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَ لكِنَّ العاقِلَ مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ
مطالب السئول، ص 250
بدانيد عاقل، کسى است که با فکر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد
اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ استَقبَلَ وُجوهَ الاآراءِ بِفِکرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى العَواقِبِ
غررالحکم، ح 2778
حسد، بدن را فرسوده و عليل مىكند.
اَلحَسَدُ يُضنِى الجَسَد
غررالحكم، ح 943
هر كس به مقدار كفايت، قناعت كند، آسايش مىيابد و براى خويش زمينه گشايش فراهم مىكند
مَنِ اقْتَصَرَ عَلى بُلْغَةِ الْكَفافِ فَقَدِ انْتَظَمَ الراحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَةِ
نهج البلاغه، حكمت 377
بردبارى، مانعى در برابر آفتهاست
اَ لحِلمُ حِجابٌ مِنَ الآفاتِ
غررالحكم، ح 720
خشم، بدترين همراه است: عيبها را آشكار، بدىها را نزديك و خوبىها را دور مىكند.
بِئسَ القَرينُ الغَضَبُ: يُبدِى المَعائِبَ وَ يُدنِى الشَّرَّ وَ يُباعِدُ الخَيرَ
غرر الحكم، ح 4417
هرگاه نيّتها فاسد باشد، بركت از ميان مي رود
عِندَ فَسادِ النِّيَّةِ تَرتَفِعُ البَرَكَةُ
غررالحكم، ح 6228
دين خود را با دنيايت حفظ كن تا هر دو را ببرى ، و دينت را وسيله حفظ دنيايت قرار مده ، كه هر دو را مىبازى
صُن دينَكَ بِدُنياكَ تَربَحهُما وَ لا تَصُن دُنياكَ بِدِينِكَ فَتَخسَرَهُما
غررالحكم و دررالكلم ، ح 5861
هر كه طبابت مىكند بايد از خدا بترسد و خيرخواه باشد و سعى خود را به كاربرد
مَن تَطَبَّبَ فَليَتَّقِ اللَّهَ وَ ليَنصَح وَليَجتَهِدِ
دعائم الاسلام ، ج 2 ، ص 144
ارزش آدمى به اندازه همّت او ، و عملش به اندازه نيّت اوست
قَدرُ الرَّجُلِ عَلى قَدرِ هِمَّتِهِ ، وَ عَمَلُهُ عَلى قَدرِ نِيَّتِهِ
غررالحكم و دررالكلم ، ح 6743
در شگفتم از كسى كه مىبيند هر روز از جان و عمر او كاسته مىشود ، امّا براى مرگ آماده نمىشود
عَجِبتُ لِمَن يَرى أنَّهُ يَنقُصُ كُلَّ يَومٍ فِي نَفسِهِ وَ عُمُرِهِ وَ هُوَ لا يَتَأَهَّبُ لِلمَوتِ
غررالحكم و دررالكلم ، ح 6253
دانش كسب كنيد تا به شما زندگى (و بالندگى) بخشد
اِكتَسِبُوا العِلمَ يَكسِبكُمُ الحَياةَ
غررالحكم و دررالكلم، ح 2486
انديشيدن به خوبىها آدمى را به انجام دادن آنها بر مىانگيزد
الفِكرُ فِي الخَيرِ يَدعُو إلَى العَمَلِ بِهِ
ميزان الحكمه ، ح 16179
تقرّب به خداوند، به خواهش از اوست و تقرّب به مردم، به ترك خواهش .
اَلتَّقَرُّبُ إلَى اللَّهِ تَعالى بِمَسأَلَتِهِ وَ اِلَى النّاسِ بِتَركِها
غررالحكم و دررالكلم، ح 1801
برخى از گناهان جز در عرفات بخشوده نمیشود
مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوبٌ لا يُغفَرُ إلّا بِعَرفاتٍ
دعائم الإسلام ، ج 1 ، ص 294
هر كس با هوس خود موافقت كند ، با بالندگى خود مخالفت كرده است .
مَن وافَقَ هَواهُ خالَفَ رُشدَهُ ؛
غررالحكم و دررالكلم، ح 7957
بهترينِ ياران، كسى است كه در راه طاعت خدا يارى كند .
اَلمُعينُ عَلَى الطّاعَةِ خَيرُ الأصحابِ ؛
غررالحكم و دررالكلم، ح 1142
بهترين كسان براى مشورت ، صاحبان خرد و دانش و افراد با تجربه و دورانديشاند
خَيرُ مَن شاوَرتَ ذَوُوالنُّهى وَالعِلمِ و اُولُو التَّجارِبِ و الحَزمِ
غررالحكم و دررالكلم ، ح 4990
بردبارى پردهاى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است، پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.
اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالعَقلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاستُر خَلَلَ خَلقِک بِحِلمِک وَقاتِل هَواک بِعَقلِک .
( نهج البلاغه، حکمت 424)
از نشانه هاى پرهيزکاران اين است که مى بينى در دين نيرومند ... در کسب دانش حريص و داراى علم همراه با بردبارىاند.
مِن عَلامَةِ اَحَدِهِم (المُتَقينَ) اَنَّک تَرى لَهُ قُوَّةً فى دينٍ... وَحِرصا فى عِلمٍ وَعِلما فى حِلمٍ
(نهج البلاغه، خطبه 193)
از ارتکاب معصيتهاي الهي(حتّي) در نهان خودداري کنيد زيرا آن خدايي که شاهد است خود نيز حاکم است
اتَّقوا معاصيَ الله في الخَلَوَات فانَّ الشَّاهدَ هُوَ الحَاکِم
(جهاد با نفس، ح 170 )
بپرهيز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو مى شود.
و َإياک ... اَن تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَک بِخُلفِک ... فَاِنَّ الخُلفَ يوجبُ المَقتَ عِندَ اللّهِ وَ النّاس.
(نهج البلاغه، نامه 53 )
ارزش تو به ادب توست، پس آن را با بردبارى آراسته کن.
اِنَّک مُقَوَّمٌ بــِاَدَبــِک، فَـزَ ينهُ بــِالحِلم ِ
(غررالحکم، ج 3، ص 57، ح 3813)
هر کس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى شود هر کس خود را در لذتها رها کند، بدبخت مى گردد و بى بهره مى ماند.
مَن أجهَدَ نَفسَهُ فى إصلاحِها سَعِدَ، مَن أهمَلَ نَفسَهُ فى لَذّاتِها شَقِىَ وَ بَعُدَ
(غررالحکم، ح 8246 و ح 8247)
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاي خود يقين داشته باشيد و بدانيد که خداوند دعا را از قلب غافل بيخبر نمي پذيرد
اَحسَنُ العَدلِ نُصرَةُ المَظلومِ
(کنز العمال، ج2، ص72)
با مردم آنچنان معاشرت کنيد که اگر بميريد بر مرگ شما اشک ريزند و اگر زنده بمانيد به شما عشق ورزند.
خالطوا الناس مخالطه ان متم معها بکوا عليکم ، و ان عشتم حنوا اليکم
(نهج البلاغه)
هر چيز داراي سيماست ، سيماي دين شما نماز است .
لکل شي ء وجه و وجه دينکم الصلاة
(بحار الانوار،ج82،ص227)
علم ميراث گرانبهائي است و ادب لباس فاخر و زينتي است و فکر آئينه اي است صاف
العلم وراثه کريمه ، و الاداب حلل مجدده ، و الفکرمرآه صافيه
(نهج البلاغه)
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه مي گويد، از نماز فارغ ميگردد، درحالي که ميان او و ميان خداي عز و جل گناهي نيست.
من صلي رکعتين يعلم مايقول فيهما انصرف و ليس بينه و بين الله - عز وجل - ذنب
(اصول وافي،ج2،ص100)
بزرکترين عيب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عيب بشماري.
اَکبَرُ العَيبِ اَن تَعيبَ ما فيک مِثلُهُ.
(جهاد النفس)
نماز قلعه و دژ محکمي است که نمازگزار را از حملات شيطان نگاه مي دارد.
الصلوة حصن من سطوات الشيطان
(غررالحکم ، ص 56 )
از اخلاق پست بپرهيزيد ، كه والا را پست مىسازد و بزرگوارى را نابود مىكند
إيّاكُم والأخلاقَ الدَّنِيَّةَ فَإنَّها تَضَعُ الشَّريفَ وتَهدِمُ المَجدَ
تحف العقول ، ص 215
استوارى شريعت ، به امر به معروف و نهى از منكر و برپاداشتن حدود است
قِوامُ الشَّريعَةِ الأمرُ بِالمَعرُوفِ والنَّهيُ عَنِ المُنكَرِ و إقامَةُ الحُدودِ
ميزان الحكمه ، ح 12688
اعتماد كردن پيش از آزمودن ، خلاف دورانديشى است
اَلطُّمَأنينَةُ قَبلَ الخُبرَةِ خِلافُ الحَزمِ
غررالحكم و دررالكلم ، ح 1514
تعلّل ورزيدن و منّت نهادن ، از [ارزش] احسان مىكاهد
اَلمَطَلُ وَ المَنُّ مُنَكِّدَا الإحسانِ
غررالحكم و دررالكلم، ح 1595
شرم از خداوند ، بسيارى از گناهان را پاك مىكند
اَلحَياءُ مِنَ اللَّهِ يَمحوُ كَثيراً مِنَ الخَطايا
غررالحكم و دررالكلم ، ح 1548
هر كس به اصلاح خود نپردازد، بيمارى اش سخت مى شود و در درمانش به رنج مى افتد و طبيبى نخواهد يافت
مَن لَم يَتَدارَك نَفسَهُ بِاِصلاحِها اَعضَلَ داؤُهُ وَ اَعيى شِفائُهُ وَ عَدِمَ الطَّبيبَ
غررالحكم، ح 9025
كمال آدمى در سه چيز است : شكيبايى بر ناگوارىها ، پارسايى در خواستهها و برآوردنِ خواهشِ درخواست كننده
اَلكَمالُ فِي ثَلاثٍ : اَلصَبرُ عَلَى النَّوائِبِ وَ التَوَرُّعُ فِى المَطالِبِ وَ إسعافُ الطّالِبِ
غررالحكم و دررالكلم، ح 1777
دانشمند، كسى است كه از دانش، سيرى نپذيرد و به سيرى از آن نيز وانمود نكند
اَلعالِمُ مَن لا يَشبَعُ مِنَ العِلمِ وَ لا يَتَشَبَّعُ بِهِ
غررالحكم و دررالكلم، ح 1740
كسانى كه براى خدا برادرى مىورزند ، دوستىشان مىپايد؛ زيرا عامل آن دوستىْ پايدار است
اَلإخوانُ فِى اللَّهِ تَعالى تَدُومُ مَوَدَّتُهُم لِدَوامِ سَبَبِها
غررالحكم و دررالكلم، ح 1795
همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است.
جَليسُ الخَيرِ نِعمَةٌ، جَليسُ الشَّرِّ نِقمَةٌ
(غررالحکم، ح4719 و 4720)
اگر بردبار نيستى خود را بردبار جلوه ده، زيرا کمتر کسى است که خود را شبيه گروهى کند و بزودى يکى از آنان نشود.
إن لَم تَکن حَليما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَک أَن يکونَ مِنهُم
(نهج البلاغه، حکمت 207)
هر کس در مقابل دشمن بردبار باشد بر او پيروز مى شود.
مَن حَلَمَ عَن عَدُوِّهِ ظَفِرَ بِهِ
(کنزالفوائد، ص147 )
با بردبارى خود را از خشم پنهان کن و با فهم و دانايى از وهم و خيال چشم بپوش.
اِحتَجِب عَنِ الغَضَبِ بِالحِلمِ، وَغُضَّ عَنِ الوَهمِ بِالفَهمِ
(غررالحکم، ج2، ص 199، ح 2365 )
هر کس با زشتىِ سبکسرى تو را خشمگين کرد تو با زيبايى بردبارى او را به خشم آور.
مَن غاظَک بِقُبحِ السَّفَهِ عَلَيک، فَغِظهُ بِحُسنِ الحِلمِ عَنهُ
(غررالحکم، ج 5، ص333، ح 8620 )
هر کس رابطه اش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
مَن أَصلَحَ فيما بَينَهُ وَبَينَ اللّهِ أَصلَحَ اللّهُ فيما بَينَهُ وَبَينَ النّاس.
(بحارالأنوار، ج 71، ص 366، ح 12)
هر کس به آنچه خداوند به او داده است راضى باشد، راحتترين زندگى را دارد.
اِنَّ اَهنَأَ النّاسِ عَيشا مَن کانَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَهُ راضيا
(غررالحکم، ح 3397)
هر کس به خدا توکل کند، دشواريها براى او آسان مي شود و اسباب برايش فراهم مي گردد.
مَن تَوکلَ عَلَى اللّهِ ذَلَّت لَهُ الصِّعابُ وَتَسَهَّلَت عَلَيهِ الأسبابِ
(غررالحکم، ح 9028)
هيچ کس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى گردد.
لا يسعَدُ امرؤ ٌإلاّ بِطاعَةِ اللّهِ سُبحانَهُ وَ لا يشقَى امرُؤٌ إلاّ بِمَعصيةِ اللّهِ.
(غررالحکم، ح 10848)
هر کس خوش اخلاق باشد، زندگىاش پاکيزه و گوارا مىگردد.
مَن حَسُنَت خَليقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ
(غررالحکم، ح8153)
هرگاه گناهان آشکار شوند، برکتها از ميان مىرود.
اِذا ظَهَرَتِ الجِناياتُ ارتَفَعَتِ البَرَکاتُ
(غررالحکم، ح 4030)
بزرگوار، نيکوکارىهاى خود را بدهى به گردن خود مىداند که بايد بپردازد و فرومايه، احسانهاى گذشته خود را بدهى به گردن ديگران مىداند که بايد پس بگيرد.
اَلکريمُ يرى مَکارِمَ اَفعالِهِ دَينا عَلَيهِ يقضيهِ، اَللَّئيمُ يرى سَوالِفَ اِحسانِهِ دَينا لَهُ يقتَضيهِ ؛
(غررالحکم، ح 2031 و 2032 .)
تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فريب شيرينى باطل را بخورى.
اِصبِر عَلى مَرارَةِ الحَقِّ وَ اياک اَن تَنخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ
(غررالحکم، ح 2472)
گواراترين زندگى، رها کردن تکلّفها (تجمّلات) است.
اَهنَى العَيشِ اطِّراحُ الکلَفِ
(غررالحکم، ح 2472)
شخص صبور پيروزي را از دست نمي دهد و عاقبت به پيروزي مي رسد اگر چه زماني طولاني بر او بگذرد.
لا يَعدَمُ الصَبورُ الظَّفَرَ و اِن طالَ بِهِ الزَّمان
(جهاد النفس، ح251)
کسي که به نفس خود، خواسته نفس را عطا نکند به رشد خود رسيده است.
مَن لَم يعطِ نَفسَهُ شَهوَتَها أَصابَ رُشدُهُ
(جهاد النفس،ح 213)
بهترين خوبي ها رفق است(مهرباني و لطف با مردم)
خَيرُ الخَلائق الرِّفقُ
(غررالحکم)
بهترين مردم کسي است که نفع رساننده مردم باشد
خَيرُ الناسِ مَن نَفَعَ النّاس
(غررالحکم)
چه بسيار خواهش هاي نفساني لحظه اي ، که اندوه طولاني و درازي را در پي دارد
کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَويلاً
(جهادالنفس،ح93)
به بهشت نخواهد رسيد ، جز كسى كه براى آن بكوشد
لَن يَفُوزَ بِالْجَنَّةَ إلَّا السّاعي لَها
ميزان الحكمة ، ح 2570
از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان کسي كه شاهد اعمال است، حکم و داورى مى كند
اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِى الخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الحَاكِمُ
نهج البلاغه، حکمت 324
تلخى حق را تحمل كن، و مبادا كه فريب شيرينى باطل را بخورى
اِصبِر عَلى مَرارَةِ الحَقِّ وَ ايّاكَ اَن تَنخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ
غررالحكم، ح 2472
هر عزيزى كه تحت قدرت و سلطهاى باشد ذليل است
كُلُّ عَزيزٍ داخِلٌ تَحتَ القُدرَةِ فَذَليلٌ
تحف العقول ص215
دوستى با شخص بىادب ، صميمانه نخواهد شد.
لا تَصفُو الخِلَّةُ مَعَ غَيرِ اَديبٍ
بحار الأنوار، ج67، ص400
كسى كه از ادب بىبهره باشد و شيفته بازى شود، به رياست نمي رسد.
لا يَراَسُ مَن خَلا عَنِ الاَدَبِ وَ صَبا اِلَى اللَّعِبِ
غرر الحكم، ح 4786
و هر كس نفس خود را در خواهشهايش يارى رساند، در قتل خود همدستِ نفس شده است.
وَ مَن اَعانَ نَفسَهُ فى هَوى نَفسِهِ فَقَد اَشرَكَ نَفسَهُ فى قَتلِ نَفسِه
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد،ج20،ص 304
دوستى، خويشاوندى اكتسابى است
المَوَدَّةُ قَرابَةٌ مُستَفادَةٌ
الكافي : ج 8 ، ص 23 ، ح 4
اگر مي توانيد هر روز را نوروز کنيد يعني در راه خدا به يکديگر هديه دهيد و با يکديگر ارتباط برقرار کنيد
فنيرزوا إن قدرتم كل يوم يعني تهادوا و تواصلوا في الله
دعائم الإسلام: ج2 ،ص326
به ادب و تربيت نفس خود پرداختم و براىآن ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نيافتم
اَدَّبتُ نَفسى فَما وَجَدتُ لَها بِغَيرِ تَقوَى الاِلهِ مِن اَدَبِ
اعلام الدين، ص 273
راستگو بودن و پرهيز نمودن از دروغ، زيباترين اخلاق و بهترين ادب است
تَحَرِّى الصِّدْقِ وَ تَجَنُّبُ الْكَذِبِ اَجْمَلُ شيمَةٍ وَ اَفْضَلُ اَدَب
كافى، ج 8 ، ص 150، ح 132
امروز (دنيا) روز عمل و هيچ حسابي نيست و فردا روز حساب است و هيچ عملي نيست
اليَوم عَمَلٌ وَ لا حِساب وَ غَداً حِسابٌ وَ لا عَمَل
الکافي، ج 8، ص 58
غذاى جسم، خوردن و غذاى روح، خوراندن است
قوتُ الاَجسادِ الطَّعامُ وَ قوتُ الاَرواحِ الاِطعامُ
مشكاة الأنوار، ص 561
شريفترين خصلتها وفاى به عهد است
أَشرَفُ الخَلاَئِقِ اَلوَفَا بِالعَهد
غررالحكم، ص251
چهار چيز است که به هر کس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده: راستگويى، امانتدارى، حلال خورى و خوش اخلاقى
اَربَعٌ مَن اُعطِيهُنَّ فَقَد اُعطىَ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ: صِدقُ حَديثٍ وَ اَداءُ اَمانَةٍ وَ عِفَّةُ بَطنٍ وَ حُسنُ خُلُقٍ
(غررالحکم، ح2142)
ريشه عقل، قدرت است و ميوه آن شادى.
اَصلُ العَقلِ القُدَرةُ وَ ثَمَرَتُها السُّرورُ.
(بحارالأنوار، ج 78، ص 7، ح 59)
هر کس به اندازهاى که او را کفايت مى کند، قناعت کند، به آسايش و نظم مى رسد و در آسودگى و رفاه منزل مى گيرد.
مَنِ اقتَصَرَ عَلى بُلغَةِ الکفافِ فَقَدِ انتَظَـمَ الرّاحَةَ وَ تَبَوَّاَ خَفضَ الدَّعَةِ
(نهج البلاغه، حکمت 371)
خداوند خير دنيا و آخرت را جز به خاطر خوش اخلاقى و خوش نيتى به بنده نمى دهد.
ما اَعطَى اللّهُ سُبحانَهُ العَبدَ شَيئا مِن خَيرِ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ اِلاّ بِحُسنِ خُلُقِهِ وَ حُسنِ نيتِهِ
(غررالحکم، ح 9670)
هرگاه نيتها فاسد باشد، برکت از ميان مى رود.
عِندَ فَسادِ النِّيةِ تَرتَفِعُ البَرَکةُ
(غررالحکم، ح 6228)
بسم اللّه، شفاى هر دردى و يارى کننده هر دارويى است.
بسمِ اللّهِ شِفاءٌ مِن کلِّ داءٍ و عَونٌ لِکلِّ دَواءٍ
(عيون أخبار الرضا عليهالسلام ، ج 2، ص )
اخلاقت را خوب کن تا خداوند حسابت را آسان گرداند.
حَسِّن خُلقَک يخَفِّفِ اللّهُ حِسابَک
(امالى صدوق، ص 278 )
خودت را به کارهاى زيبا عادت بده که اگر به آنها عادت کنى، برايت لذت بخش مى شوند.
عَوِّد نَفسَک الجَميلَ فَبِاعتيادِک اِياهُ يعودُ لَذيذا
(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج20، ص266، ح92 )
هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته مى شوند.
مَن ساءَ خُلقُهُ، مَلَّهُ اَهلُهُ
(تحف العقول، ص 214)
بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يکديگر و آشکار کردن اخلاق پسنديده و سرکوب اخلاق ناپسند است.
رَأسُ العِلمِ التَّمييزُ بَينَ الاخلاقِ وَ اِظهارُ مَحمودِها وَ قَمعُ مَذمومِها
(غررالحکم، ح 5267)
مردم همگى آزادند، ولى خداوند بعضى را سرپرست بعضى ديگر قرار داده است
اَلنّاسُ کلُّهُم اَحرارٌ وَلکنَّ اللّهَ خَوَّلَ بَعضَکم بَعضا
(امالى شيخ صدوق، ص 531، ح 718)
هر کس دين روزى او شود، براستى خير دنيا و آخرت روزى او شده است
مَن رُزِقَ الدِّينَ فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ
(غررالحکم، ح 8523)
بدترين مردم کسى است که خطا را نمي بخشد و عيب (ديگران) را نمي پوشاند
شَرُّ النّاسِ مَن لا يعفو عَنِ الزَّلَّةِ وَ لا يستُرُ العَورَةَ
(غررالحکم، ج4، ص175، ح 5734)
هر کس بد اخلاق باشد، روزى اش تنگ مى شود.
مَن ساءَ خُلقُهُ ضاقَ رِزقُهُ
(غررالحکم، ح 8023)
عاقل ترين مردم کسى است که بهتر بتواند امور زندگى اش را برنامه ريزى کند و براى اصلاح آخرتش بيشتر همت نمايد.
اَفضَلُ النّاسِ عَقلاً اَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَ اَشَدُّهُمُ اهتِماما بِاِصلاحِ مَعادِهِ
( غررالحکم، ح 3340. )
همه خير دنيا و آخرت در رازدارى و همنشينى با نيکان است و همه شر در افشاى اسرار و دوستى با اشرار است.
جَمعُ خَيرِ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ فى کتمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخيارِ، وَ جَمعُ الشَّرِّ فِى الاِذاعَةِ وَ مُؤاخاةِ الاَشرار
( بحارالأنوار، ج 74 ، ص 178، ح 17 )
به احترام پدر و معلمت از جاي برخيز هرچند فرمان روا باشي
قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبيکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَميراً
(غررالحکم،ح2341)
با مردم چنان معاشرت کنيد که اگر فوت نموديد بر شما بگريند و اگر زنده مانديد به شما مهرباني ورزند.
خالِطوُا النّاسَ مُحالِطَةً اِن مِتُّم مَعُها بَکَوا عَلَيکُم وَ اِن عِشتُم حَنُّوا اِلَيکُم