#جامانده
براي خانوادة شهدا خيلي احترام قائل بود. هميشه سـفارش مـي كـرد
حتماً به اين خانواده ها سر بزنيد.
يك بار كه به مرخصي آمده بود، بچه ها را برداشتيم و رفتـيم بهـشت
رضا.
در حين عبور از قبور شهدا چشمم به محمـد افتـاد؛ آرام و بـيصـدا
اشك مي ريخت. از كنار مزار شـهيدي عبـور كـرديم، از دوسـتانش بـود.
فرزندم را كه هنوز كوچك بود بغل گرفت و بـه نزديكـي عكـس شـهيد
رفت. بعد با لحني بغض آلود اما مهربان گفت: «عزيزم بيا عكـس عمـو را
ببوس.» ديگر طاقت نياورد، بلندبلند گريه مي كرد و بريده بريده مي گفت:
«اينها رفتند و من هنوز مانده ام.»
#شهید_گل_محمد_غزنوی
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
#جامانده
براي خانوادة شهدا خيلي احترام قائل بود. هميشه سـفارش مـي كـرد
حتماً به اين خانواده ها سر بزنيد.
يك بار كه به مرخصي آمده بود، بچه ها را برداشتيم و رفتـيم بهـشت
رضا.
در حين عبور از قبور شهدا چشمم به محمـد افتـاد؛ آرام و بـيصـدا
اشك مي ريخت. از كنار مزار شـهيدي عبـور كـرديم، از دوسـتانش بـود.
فرزندم را كه هنوز كوچك بود بغل گرفت و بـه نزديكـي عكـس شـهيد
رفت. بعد با لحني بغض آلود اما مهربان گفت: «عزيزم بيا عكـس عمـو را
ببوس.» ديگر طاقت نياورد، بلندبلند گريه مي كرد و بريده بريده مي گفت:
«اينها رفتند و من هنوز مانده ام.»
#شهید_گل_محمد_غزنوی
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
هدایت شده از قاف عشق
#جامانده
براي خانوادة شهدا خيلي احترام قائل بود. هميشه سـفارش مـي كـرد
حتماً به اين خانواده ها سر بزنيد.
يك بار كه به مرخصي آمده بود، بچه ها را برداشتيم و رفتـيم بهـشت
رضا.
در حين عبور از قبور شهدا چشمم به محمـد افتـاد؛ آرام و بـيصـدا
اشك مي ريخت. از كنار مزار شـهيدي عبـور كـرديم، از دوسـتانش بـود.
فرزندم را كه هنوز كوچك بود بغل گرفت و بـه نزديكـي عكـس شـهيد
رفت. بعد با لحني بغض آلود اما مهربان گفت: «عزيزم بيا عكـس عمـو را
ببوس.» ديگر طاقت نياورد، بلندبلند گريه مي كرد و بريده بريده مي گفت:
«اينها رفتند و من هنوز مانده ام.»
#شهید_گل_محمد_غزنوی
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
#جامانده
براي خانوادة شهدا خيلي احترام قائل بود. هميشه سـفارش مـي كـرد
حتماً به اين خانواده ها سر بزنيد.
يك بار كه به مرخصي آمده بود، بچه ها را برداشتيم و رفتـيم بهـشت
رضا.
در حين عبور از قبور شهدا چشمم به محمـد افتـاد؛ آرام و بـيصـدا
اشك مي ريخت. از كنار مزار شـهيدي عبـور كـرديم، از دوسـتانش بـود.
فرزندم را كه هنوز كوچك بود بغل گرفت و بـه نزديكـي عكـس شـهيد
رفت. بعد با لحني بغض آلود اما مهربان گفت: «عزيزم بيا عكـس عمـو را
ببوس.» ديگر طاقت نياورد، بلندبلند گريه مي كرد و بريده بريده مي گفت:
«اينها رفتند و من هنوز مانده ام.»
#شهید_گل_محمد_غزنوی
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
#جامانده
براي خانوادة شهدا خيلي احترام قائل بود. هميشه سـفارش مـي كـرد
حتماً به اين خانواده ها سر بزنيد.
يك بار كه به مرخصي آمده بود، بچه ها را برداشتيم و رفتـيم بهـشت
رضا.
در حين عبور از قبور شهدا چشمم به محمـد افتـاد؛ آرام و بـيصـدا
اشك مي ريخت. از كنار مزار شـهيدي عبـور كـرديم، از دوسـتانش بـود.
فرزندم را كه هنوز كوچك بود بغل گرفت و بـه نزديكـي عكـس شـهيد
رفت. بعد با لحني بغض آلود اما مهربان گفت: «عزيزم بيا عكـس عمـو را
ببوس.» ديگر طاقت نياورد، بلندبلند گريه مي كرد و بريده بريده مي گفت:
«اينها رفتند و من هنوز مانده ام.»
#شهید_گل_محمد_غزنوی
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈