eitaa logo
قاف عشق
1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
35 فایل
@maramname ارتباط با ادمین ترویج فرهنگ دفاع مقدس، جهاد و شهادت و معرفی شهدای استان اصفهان *قاف عشق در پیام رسان سروش ghafeeshg@ و بله ghafeshg@ نیز فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
مانده بوديم وسط ميدان مين. همه مجروح بودند و خسته. يه رزمنده ي زخمي چند متر آن طرف تر از من افتاده بود. دست و پايش را روي زمين مي کشيد. انگار دردش شديد شده بود. با آرنج خودش را کشيد جلوتر. کم کم از من دور مي شد. فکر کردم مي خواهد از ميدان مين خارج شود. گفتم: «بااين همه درد چرا اينقدر به خودت فشار مي آوري؟» گفت: «چند تا مجروح ديگر آنطرف هستند. من هم چند دقيقه بيشتر زنده نيستم. مي خواهم قمقمه ي آبم را برسانم به دست آنها» 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
هدایت شده از قاف عشق
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
مانده بوديم وسط ميدان مين. همه مجروح بودند و خسته. يه رزمنده ي زخمي چند متر آن طرف تر از من افتاده بود. دست و پايش را روي زمين مي کشيد. انگار دردش شديد شده بود. با آرنج خودش را کشيد جلوتر. کم کم از من دور مي شد. فکر کردم مي خواهد از ميدان مين خارج شود. گفتم: «بااين همه درد چرا اينقدر به خودت فشار مي آوري؟» گفت: «چند تا مجروح ديگر آنطرف هستند. من هم چند دقيقه بيشتر زنده نيستم. مي خواهم قمقمه ي آبم را برسانم به دست آنها» 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
مانده بوديم وسط ميدان مين. همه مجروح بودند و خسته. يه رزمنده ي زخمي چند متر آن طرف تر از من افتاده بود. دست و پايش را روي زمين مي کشيد. انگار دردش شديد شده بود. با آرنج خودش را کشيد جلوتر. کم کم از من دور مي شد. فکر کردم مي خواهد از ميدان مين خارج شود. گفتم: «بااين همه درد چرا اينقدر به خودت فشار مي آوري؟» گفت: «چند تا مجروح ديگر آنطرف هستند. من هم چند دقيقه بيشتر زنده نيستم. مي خواهم قمقمه ي آبم را برسانم به دست آنها» 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
مانده بوديم وسط ميدان مين. همه مجروح بودند و خسته. يه رزمنده ي زخمي چند متر آن طرف تر از من افتاده بود. دست و پايش را روي زمين مي کشيد. انگار دردش شديد شده بود. با آرنج خودش را کشيد جلوتر. کم کم از من دور مي شد. فکر کردم مي خواهد از ميدان مين خارج شود. گفتم: «بااين همه درد چرا اينقدر به خودت فشار مي آوري؟» گفت: «چند تا مجروح ديگر آنطرف هستند. من هم چند دقيقه بيشتر زنده نيستم. مي خواهم قمقمه ي آبم را برسانم به دست آنها» 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈
او چگونه شهید شد به دلیل کمبود امکانات و نیرو در جنگ، برای جبران کمبودها یک لشکر به اندازه چند لشکر عمل می‌کرد، یعنی وظایف متعددی را به عهده می‌گرفت. در عملیات خیبر لشکر تحت فرمان ایشان مسئولیت دو محور را داشت. وقتی فشار دشمن در محور دیگر زیاد ‌شد، ایشان حرکت کرد به سمت آن محور در حالیکه پشت موتور سوار بود گلوله توپی کنارش منفجر و ترکش سر و صورت ایشان را ‌برد و مظلومانه به شهادت رسید. چرا که هم قابل شناسایی نبود و هم در روز امکان انتقال شهید از جزیره ممکن نبود. می‌بایست پیکر پاک شهید همت در آنجا می‌ماند تا شب شود. 🍃🌷 @ghafeshgh  👈👈