ماهرويا، رخ زمن پنهان مكن
چشم من از هجر خود گريان مكن
زآرزوي روي خود زارم مدار
از فراق خود مرا بي جان مكن
از من مسكين مبر يك بارگي
من ندارم طاقت هجران، مكن
بي كسي را بي دل و بي جان مدار
مفلسي را بي سر و سامان مكن
گر گناهي كردهام از من مدان
خويشتن را گو، مرا تاوان مكن
هرچه آنكس در جهان با كس نكرد
با من بيچاره هردم آن مكن
با عراقي غريب خسته دل
هرچه از جور و جفا بتوان مكن
﴿فخرالدين عراقي﴾
#شعر_خوب
@ghahaniha
ما را بزن دوباره صدا هرچه خواستي
مثل غلام، مثل گدا، هرچه خواستي
پر كن دوباره كيل مرا "ايها العزيز"
يابن الحسن براي خدا هرچه خواستي
آقا بريز "حين تصلي و تقنت"ت
در دست خالي فقرا هرچه خواستي
دل را تكاندهايم از اغيار، پس بيا
ديگر فراهم است بيا هرچه خواستي
من مهزيار تو شدهام محض ياريات
جان ميدهم براي تو با هرچه خواستي
وقتي "بنفسي أنت" مرا ميكني قبول
يا هرچه خواستم شده يا هر چه خواستي
چون مستجاب ميشود آقا فرج بخواه
دور ضريح كرب و بلا هرچه خواستي
يادي بكن ز هر كه نرفته به كربلا
در مرقد امام رضا هرچه خواستي
﴿رضا دينپرور﴾
#شعر_خوب
@ghahaniha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهايي
حرم قبله، حرم كعبه، عجب احرام زيبايي
به كنج دنج يك حجره، تماشا داشت اوج او
دلم را كرد اقيانوس، موسيقي موج او
دو ركعت گريه سر كردم، دو ركعت خاك گل كردم
دو ركعت با تمام سنگهايش درد و دل كردم
لباس اشك آماده، سرم از شرم افتاده
هميشه سنگ فرش او برايم مهر و سجاده
زيارت نامه ميخواندم، دلم گرم زيارت شد
نگاهم خورد بر قبرش، نميدانم جسارت شد؟
به پاي پنجره فولاد، دل روي دل افتاده
گذار كشتي طوفان زده، بر ساحل افتاده
نفس پشت نفس، ايوان به ايوان سير ميكردم
گلاب چشمهايم را برايش خير ميكردم
تمام صحن هارا مست بوي عود ميديدم
پريدم ناگهان از خواب، رويا بود ميديدم
دوباره چشم را بستم، دوباره جستجو كردم
دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو كردم
بيا پيراهنم بو كن، هنوز عطر حرم دارد
فقط ايوان و سقاخانه و يك صحن كم دارد
دلم آهو، دلم از او، دلم مشغول گفتگو
بزن ني زن بنام او، بگو يا ضامن آهو
كبوتر وار ميآيم، به آب و دانهاي دلخوش
عطش ديد ترك خورده، به سقاخانهاي دلخوش
دلم خورشيد ميخواهد، هواي گنبدت كرده
دوباره عيد ميخواهد، هواي مشهدت كرده
﴿محسن عرب خالقي﴾
#شعر_خوب
@ghahaniha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••