eitaa logo
قهرمانشهر
320 دنبال‌کننده
423 عکس
227 ویدیو
2 فایل
قهرمانشهر ما در اینجا از کرمانشاه، برای تمام ایران🇮🇷 می‌گوییم ارتباط با ادمین @ghahremanshahr
مشاهده در ایتا
دانلود
پیر رزمنده آخرین بار که او را به دور از هیاهوی همایش‌های بزرگ و مراسمات سیاسی دیدم، دهکده‌ای دنج در حاشیه استانبول بود؛ نشسته بودیم پای بساط چای که دیدم صورت بچه‌های فلسطینی گل انداخته. جنب‌و‌جوش‌ها نشان از مهمانی مهم داشت؛ گرم گپ زدن درباره تاثیر علی شریعتی بر تطور فکر اسلامی عربی بودیم که ناگاه یکی از رفقا تکبیر چاق کرد. بادیگارد درشت‌هیکل ترک که کنار رفت، ابوالعبد هویدا شد. محافظان را کنار زد و گرم و صمیمی میان ما آمد؛ وسط خوش‌وبش‌ها که فهمید از ایرانم، گرم‌تر در آغوش‌مان کشید. حس حضور اسماعیل هنیه، چیزی شبیه بچه‌های سینه‌سوخته شلمچه بود، پیررزمنده‌هایی که پیراهن سفید را روی شلوار می‌اندازند و وسط خنده‌هایشان بوی باروت را می‌شنوی، از تشویش‌آمده‌هایی که عجیب آرامت می‌کنند. حاج اسماعیل این چنین بود؛ کوه آرامش و ایمان. از پسِ دهه‌ها مبارزه، تجسد معنویت بود. هنیه آن‌قدر صیقل خورده بود که وقتی پشت سرش به نماز قامت می‌بستی، انگار بر بال فرشته‌ها بودی. شهادت اگر بویی داشت، عطر گرم عربی شیخ بود که هنوز هم در مشامم مانده. چنان گیرا قرآن می‌خواند، که می‌خواستی چشم‌هایت را ببندی و با او بر فراز مسجد الاقصی معراج کنی. هنگام خطبه خواندنش، محو روایت‌های جهاد می‌شدی، وقتی که انگشت اشاره‌اش را بالا می‌آورد، گویی پرده پندار می‌درید و پله پله تو را تا ملاقات خدا می‌برد. دعایش که تمام شد، گفتم بهترین دعا را از شما می‌خواهم: شهادت در راه فلسطین؛ آرام دستم را گرفت و گفت: دعا کنیم برای آزادی فلسطین! محمد اصغری t.me/MuhammadAsghari ۱۰ مرداد ۱۴۰۳|تهران 📲 @ghahrmanshahr
📌 چه جمع‌اند شهید‌القدس‌ها هنیه از شخصیت‌های بسیار دوست داشتنی برای من بود... از سال‌ها قبل تا طوفان الاقصی، در جلسات و نشست‌ها و‌... از او گفته‌ام و دفاع کرده‌ام از سال‌ها قبل به واسطه اتفاقات سوریه در ایران سر حماس و اخوان اختلاف بود و در حمایتش بسیار نوشتم تا همین ۲ روز گذشته که بیش از ۵ جلسه ارائه در شیراز و اصفهان داشتم و هر جلسه بی‌شک از او گفتم که فلسطین داستانش فرق دارد: یک فرق این داستان خود "هنیه" است... خود ضیف و العاروری است رهبرانی که مردمانشان دوست‌شان دارند، با مردم‌اند، برای مردمشان و ایمانشان هم شهید می‌شوند و اصلا شاید شهادت مزد همین دوست داشتن مردمان از آنهاست داغ سنگینی است... و آخر اسماعیل هم به قربانگاه رفت فرقی نمی‌کند کجا باشد اسماعیل هنیه‌ی فلسطینی باشی، تهران مشهد توست قاسم سلیمانیِ ایرانی باشی، بغداد مشهد توست شیخ صالح العاروریِ فلسطینی باشی، بیروت مشهد توست عماد مغینه‌ی لبنانی باشی، دمشق مشهد توست عزالدین قسامِ سوری باشی، جنین مشهد توست شهادت همه جا هست؛ همه زمان و همه مکان‌ و چه جمع‌اند شهید‌القدس‌ها محسن فائضی|۱۰ مرداد ۱۴۰۳ | انتفاضه فلسطین @Thirdintifada 📲 @ghahrmanshahr
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 و مرگ در هر لحظه برای من می‌رقصد... وقتی در روز تشییع جنازه حاج قاسم به تهران آمد و از حاجی به عنوان شهید قدس یاد کرد صفحات بسیاری از دوستان عربش پر شد از انتقاد و اهانت به او... و بعد آن کم نگذاشت... وقتی فرزندانش را متهم کردند به سوء استفاده از امکانات هیچ نگفت و با شهادت اعضای خانواده‌اش اثبات کرد که همه چیزش را در راه فلسطین فدا می‌کند... و بعد آن کم نگذاشت... شهید راه قدس... شما در راه قدس، مسجد الاقصی و مقاومت کوتاهی نکردید و کم نگذاشتید... در یکی از همایش‌های حماس سرودی خواند: - و مرگ در هر لحظه برای من می‌رقصد - زندگی ما آهنگی است که با لحن مبارزه ساخته شده است - و راه ما پر از خار و خون و نیزه است - ای مسیر ما، ای گذرگاه دلاوران، ای راه رستگاری - اگر ما سلاح به زمین بگذاریم؛ به روی ما سلاح کشیده می‌شود - و اگر روزی لب‌هایمان لکنت بگیرد، جراحت‌های ما از طرف ما سخن می‌گویند محمد قطرانی| ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ | انتفاضه فلسطین @Thirdintifada 📲 @ghahrmanshahr