💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت ۴۹
🌟 یک روز ، بعد از مدرسه ،
🌟 به سمت حرم رفتم
🌟 تا از پارجه فروشی ، کهنه بچه بخرم
🌟 که برایم ارزان تر در بیاید
🌟 پارچه ، چهار هزار تومان شد
🌟 کارتم را به فروشنده دادم
🌟 چون میدانستم در کارتم ،
🌟 ده بیست هزار تومان ، پول داشتم
🌟 اما وقتی کارت را کشید
🌟 پیغام عدم موجودی صادر شد !!!
🌟 یک دفعه دیدم مغازه دار عصبانی شد
🌟 و جلوی مردم ،
🌟 هر چه از دهانش بیرون می آمد ، بارم کرد
🌟 و خیلی به من ، بد و بیراه گفت .
🌟 اشک در چشمانم جاری شد
🌟 همه جا برایم تار شده بود
🌟 از اینکه غرورم شکست
🌟 و جلوی مردم ، به من اهانت کرد
🌟 خیلی بغضم گرفت
🌟 با صدای مظلومانه ،
🌟 که به سختی از دهانم خارج می شد ، گفتم :
🌹 آقا تو رو خدا داد نزن
🌹 بیا این کتابای حوزه پیشت باشن ،
🌹 پارچه رو هم نمی برم
🌹 فردا پولتو میارم
🌹 فقط تورو خدا ، آبرومو نبر
🔥 گفت : برو بابا خودتو مسخره کن
🔥 پول نداری چرا میای بازار
🌟 ناگهان از خود بی خود شدم
🌟 رو کردم به گنبد حضرت معصومه ،
🌟 مثل دیوونه ها به طرف حرم می رفتم
🌟 اشک هایم ، دیده ام را تار کرده بود
🌟 تا به خودم آمدم ، دیدم کنار ضریحم
🌟 حتی نمی دانم چطوری این راه را طی کردم
🌟 و چطوری به ضریح رسیدم .
🌟 به ضریح چسبیدم و مثل زنان گریه کردم
🌟 سپس به خانه رفتم .
🌟 خانمم گفت : وسایل بچه خریدی؟
🌟 منم با ناراحتی و بی حوصلگی ،
🌟 همه چی رو براش تعریف کردم .
🌟 بنده خدا ، خودش هم گریه کرد
🌟 همچنین خودش را ملامت کرد و گفت :
💎 تقصیر منه
💎 من نباید چنین چیزی ازت می خواستم .
🌟 از این حرفش ، دل هر دوتای ما شکست
🌟 ناگهان صدای مداحی هیئت ،
🌟 از خانه همسایه ، به گوشمان رسید .
🌟 با هم به هیئت همسایه رفتیم .
🌟 با اینکه روضه خوانی و مداحی آنها ترکی بود
🌟 ولی من بی اختیار گریه می کردم
🌟 و به امام حسین ، خیلی توسل کردم
🌟 و از خودش خواستم
🌟 که اموراتم را درست کند .
🌟 فردای آن روز ،
🌟 در حوزه مشغول درس و بحث بودم ،
🌟 ناگهان آقای رشیدی ،
🌟 همان طلبه ای که از او دوچرخه خریدم
🌟 به من زنگ زد .
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
🌹 دختر پوشیه پوش 🌹 🌹 قسمت سی و سوم 🌹 🍎 دختر پوشیه پوش ، موفق شد . 🍎 همه موادفروشای دانشگاه
ادامه داستان دختر پوشیه پوش
در کانال تربیت کودک ، در حال بارگزاری است 👇
🔮 @amoomolla
💎 هیچ وقت ،
💎 جلوی فرزندانتان دعوا نکنید
💎 و آنها را درگیر دعوای خود نکنید
💎 آنها را قاضی دعوای خودتان قرار ندهید .
💟 @ghairat
🇮🇷 هیچ وقت به همسرتان توهین نکنید .
🇮🇷 هیچ وقت او را ، تحقیر نکنید .
🇮🇷 تحقیر شدن ، چه شوخی چه جدی ،
🇮🇷 بذر کینه را در دل می کارد
🇮🇷 و بعدها ،
🇮🇷 تبدیل به عقده های روانی شده
🇮🇷 و مشکلات بسیاری برای او و اطرافیانش ،
🇮🇷 به همراه خواهد داشت .
💟 @ghairat
💎 عنایتی که اسلام به بانوان دارد
💎 بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد .
💎 مردان بر ملتها حق دارند
💎 اما زنها ، حق بیشتری دارند .
💎 چون زنها ،
💎 آن مردان عالم یا شجاع را ،
💎 در دامن پاک خود بزرگ می کنند .
💟 @ghairat
💎 همانطور که قرآن کریم انسان ساز است ،
💎 زنها نیز انسان ساز هستند .
💎 اصلا مهمترین وظیفه زنان پاک ،
💎 انسان سازی است .
💎 اگر زنهای انسان ساز ، از ملت ها گرفته بشود،
💎 ملت ها ، شکست خواهند خورد ،
💎 منحط خواهند شد .
💎 این زن ها هستند که ملتها را ،
💎 تقویت و شجاع می کنند .
💟 @ghairat
🔰 صلاح و فساد یک جامعه ،
🔰 از صلاح و فساد زنان در آن جامعه ،
🔰 سرچشمه میگیرد .
🔰 زن ، یکتا موجودی است
🔰 که میتواند از دامن خود ،
🔰 افرادی به جامعه تحویل دهد
🔰 که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعهها ،
🔰 به استقامت و ارزشهای والای انسانی ،
🔰 کشیده شوند .
🔰 و یا برعکس ؛
🔰 می توانند افرادی تحویل جامعه دهند ؛
🔰 که دزدی و فساد و قتل و شرارت می کنند .
💟 @ghairat
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت ۵۰
🌟 مشغول درس و بحث بودم
🌟 که ناگهان آقای رشیدی به من زنگ زد :
🔸 الو برادر کجایی
🌹 گفتم : حوزه
🔸 گفت : بعد از حوزه بیا مسجد المهدی
🌹 گفتم : چشم
🌟 به مسجد رفتم و نماز خواندم
🌟 رفیقم رشیدی آمد و سلام کرد
🌟 و بعد از احوالپرسی ،
🌟 پلاستیکی به دستم داد و گفت :
🔸 این مال شماست ... و رفت .
🌟 در اتوبوس نشسته بودم
🌟 و به بسته نگاه می کردم
🌟 خواستم جلوی خودم را بگیرم که بازش نکنم
🌟 اما طاقت نیاوردم و آن را باز کردم
🌟 دیدم چند کیلو برنج و یک پاکت در آن بود .
🌟 پاکت را باز کردم
🌟 مبلغ سی هزار تومان ، پول در آن بود
🌟 خیلی از ته دلم خوشحال شدم
🌟 اول رفتم سراغ آن پارچه فروش
🌟 به او گفتم : پارچه دیشبی رو بده
🌟 گفت : فروختم
🌟 در دلم گفتم :
🌹 آخه مرد حسابی
🌹 تو که میدونی جنست رو دستت نمیمونه
🌹 پس چرا دلمو شکوندی ؟
🌹 چرا غرورمو پایمال کردی ؟
🌹 چرا آبرومو بردی
🌹 چرا اشکمو درآوردی
🌹 چرا منو شرمنده زن و بچه ام کردی
🌹 آخه چرا...
🌟 همه وسایلی که خانم گفت را خریدم
🌟 دقیقا سی هزار تومان شدند
🌟 با خوشحالی رفتم خانه
🌟 و وسایل را به خانم دادم
🌟 تعجب کرد و گفت :
🐥اینارو از کجا آوردی ؟
🌟 گفتم : از امام زمانه
🌟 بعد ماجرا را برایش تعریف کردم .
🌟 صبح روز بعد بیدار شدم
🌟 اما کرایه نداشتم
🌟 و همسایه خواست مرا برساند
🌟 هوا سرد بود
🌟 کاپشنم را محکم بستم
🌟 و دستانم را درون جیبم گذاشتم
🌟 حس کردم چیزی در جیبم هست
🌟 آن را بیرون آوردم
🌟 دیدم پول هست ، خیلی تعجب کردم
🌟 من که پول کرایه هم نداشتم
🌟 برگشتم پیش خانمم و گفتم :
🌹 عزیزم این پول مال شماست ؟!
🌟 خانم گفت : نه
🌟 پول را گرفت و شمرد
🌟 لای پولها ، کاغذی پیدا کرد
🌟 که در آن نوشته شده بود :
🌹 نترس امام زمان میرسونه
🌟 منم مات و مبهوت شده بودم .
🌟 نمی دانستم چی بگویم
🌟 بعد از ظهر ، رفیقم جعفری به خانه ما آمد
🌟 و دو پلاستیک بزرگ از خوراک آشپزخانه
🌟 مثل عدس و لپه و روغن و... آورد
🌟 همان شب نیز ، عمه من زنگ زد و گفت :
🌟 صد تومان به حسابت ریختم
🌟 چند روز بعد ،
🌟 سید رضا ، از همکاران ستاد اقامه نماز ،
🌟 کارت شهریه خودش را به من داد و گفت :
🌹 هر ماه پنجاه هزار تومن ،
🌹 به حسابت واریز میشه
🌟 ولی من قبول نکردم
🌟 اما آقا سید ،
🌟 به زور و اصرار ، مرا راضی کرد تا گرفتم
🌟 و بسیار مواردی دیگر غیر از اینها ،
🌟 که کم می آوردیم
🌟 ولی امام زمان هوای ما را داشت...
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
kaabeye-noor_esfahani_M_111260.mp3
4.74M
🎧 آهنگ آرامبخش کعبه نور
🎤 با صدای محمد اصفهانی
🔮 @amoomolla
💄 رنگ های شیمیایی متعددی که ،
💄 در محصولات مختلف مصرف می شود
💄 به ویژه محصول های زیبایی و آرایشی ،
💄 به دلیل رعایت نکردن استانداردهای خاص ،
💄 برای سلامتی انسان ، مشکل ساز می باشد .
💄 گاهی این رنگ ها برای ایجاد رنگ خاصی ،
💄 با هم ترکیب می شوند
💄 که علاوه بر عوارض پوستی ،
💄 عوارض متعدد داخلی نیز دارد .
💄 به ویژه در مورد رژلب ،
💄 که در طول روز ، چند بار خورده می شود
💄 با خوردن آب و هر نوع ماده غذایی ،
💄 مقداری از آن رژ لب ها ،
💄 مستقیما وارد بدن شوند .
🔮 @ghairat
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت ۵۱
🍎 لطف خدا دوباره شامل حال ما شد
🍎 و خانمم دوباره باردار شدند
🍎 تصمیم داشتند که در اهواز وضع حمل کنند
🍎 تا مثل به دنیا آمدن فاطمه نشود
🍎 که در این غربت و تنهایی زجر بکشه
🍎 تا مجبور نشویم به این و آن التماس کنیم
🍎 که یکی را بفرستید مراقب ما باشید
🍎 دو سه ماه قبل از زایمان ،
🍎 او را به اهواز فرستادم .
🍎 بعد از امتحانات ، از طرف حوزه ،
🍎 برای اولین بار به مشهد رفتم .
🍎 قبل از این ، یک بار به مشهد رفتم
🍎 ولی اعتراف میکنم که آن رفتنم ،
🍎 برای خود امام رضا نبود
🍎 بلکه برای ازدواج و طلب همسر از حضرت ،
🍎 به مشهد رفته بودم
🍎 که خدا را شکر ، به مرادم رسیدم
🍎 و دو ماه بعد از آن سفر ،
🍎 با همسر فعلی آشنا شدم و خواستگاری رفتم
🍎 اما این سفر ، کاملا متفاوت بود
🍎 بهترین و معنوی ترین سفر عمرم بود .
🍎 همیشه دوست داشتم
🍎 که لباسهای سفید و تمییز بپوشم
🍎 به خاطر همین ؛
🍎 در مشهد هم تیپ سفید می زدم .
🍎 با قبای سفید و عبای سفید و نعلین سفید ،
🍎 از دور ، شبیه فرشته ها می شدم .
🍎 پسرم محمد مهدی ، در ۱۶ بهمن ۹۲ ،
🍎 به دنیا آمد
🍎 پس از آوردنش به قم ،
🍎 خواستم برایش عقیقه ذبح کنم
🍎 ولی پول نداشتم
🍎 به خانمم گفتم :
🌷 تا حالا که هر چی داشتیم و داریم ،
🌷 امام زمان رسونده
🌷 پس حالا هم ، به خدا توکل بکنیم .
🍎 با رفیقم سید محمود هماهنگ کردم
🍎 که با ماشینش از بیرون قم ،
🍎 یک گوسفند بگیریم
🍎 همان لحظه ، عمه من برایم پول واریز کرد
🍎 هزینه گوسفند ، دقیقاً ۳۳۳ هزار تومان شد
🍎 من قصد داشتم همه کارتهای بانک را ،
🍎 به فروشنده بدهم
🍎 و هرچی داخلشان باشد را خالی کند
🍎 اولین کارتی را که دادم تا پول از آن کم کند
🍎 دقیقا به مقدار ۳۳۳ هزار تومان پول داشت
🍎 رفیق دیگرم آقای علیدادی ،
🍎 با ماشینش به دنبال رفیق سومم هژبر رفت
🍎 و او را برای بریدن سر گوسفند ،
🍎 به خونه ما آورد .
🍎 این همکاری دوستان و فامیل ،
🍎 با عنایت و قدرت خداوند ،
🍎 باعث شد تا سنت نیک عقیقه را ،
🍎 به جا بیاورم .
🍎 گوشت ها را در فریزر گذاشتم
🍎 و هر هفته ، عده ای از خانواده های طلبه را ،
🍎 به صرف شام دعوت می کردیم
🍎 و از گوشت عقیقه ، در آن غذا می گذاشتیم
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی عشق گوهرشاد
💟 @ghairat
❤️ اجازه ندهید اختلافاتتان طولانی شود .
❤️ در اولین فرصت ، وقت خود را خالی کرده
❤️ و در مورد اختلافتان ، صحبت کنید .
❤️ اجازه ندهید مشکلات و ناراحتی ها ،
❤️ تلمبار شوند .
❤️ تا وقتی مسئله حل نشده ،
❤️ و ناراحتی برطرف نشده ،
❤️ از این مسئله ، به راحتی نگذرید .
💟 @ghairat
💎 هیچ وقت ، هیچ وقت ،
💎 مشکل خود را ، به خانوادهها نکشانید .
💎 مشکلاتتان را ، خودتان دو نفری حل کنید .
💎 اگر نیاز به مشورت داشتید
💎 که حتما هم دارید
💎 به یک مشاور غریبه رجوع کنید
💎 و با دوستان و آشنایان ، درد دل نکنید .
💟 ghairat
راحت ترین روش برای فرستادن پیام به دفتر مقام معظم رهبری لینک زیر هست ظرف ۵ ثانیه تحویل میگیره و رسید الکترونیکی میدهد . نیاز نیست پست پیش تاز و هزینه و غیره
http://leader.ir/fa/letter
♦️پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
💎 دشمن درجه یک آمریکا و اسرائیل و انگلیس ،
👈 ملت ایران است .
💎 آنها از ملت ایران متنفرند .
💎 آنها از وحدت و غیرت ایرانیان ، متنفرند
💎 آنها از پیشرفت و بصیرت ایرانی جماعت متنفرند
💎 آنها از قدرت و اقتدار ایران متنفرند
💎 آنها می خواهند کاری بکنند که چیزی به اسم ایران نباشد
💎 اما ... زهی خیال باطل ، انَّ الباطِلَ کانَ زَهوقا ...
💎 شتر در خواب بیند پنبه دانه ...
👈 همه برای ایران ، ایران برای همه 💪
🇮🇷 حالا فهمیدید چرا دشمن ،
🇮🇷 با امثال روحانی و خاتمی ، دست دوستی میده
🇮🇷 و با امثال سپاه و امام خامنه ای و آیت الله جنتی و طلبه ها و بسیجی ها ، دشمنی می کنه ؟؟!!
🇮🇷 چون امثال روحانی ،
🇮🇷 خوب بلدند علیه ملت ایران کار کنند
🇮🇷 و مردم را به خاک سیاه بنشانند ،
🇮🇷 اما امثال سپاه و رهبر و طلبه ها و بسیجی ها ،
🇮🇷 خودشان را فدای مردم می کنند
🇮🇷 و در همه شرایط کنار مردمند
🇮🇷 حتی در سیل و زلزله و طوفان و آبگرفتگی و کرونا و...
💟 @ghairat
🇮🇷 وقتی دشمنان ما ، ایران را تحریم کنند ،
🇮🇷 یعنی آنها در اصل ،
🇮🇷 مردم ایران را تحریم کردند نه مسئولین را ...
🇮🇷 آنها ، هر چه که به نفع مردم باشد را ،
🇮🇷 تحریم می کنند ؛ مثل : دارو ، غذا ، لوازم خانگی و...
🇮🇷 وگرنه آنها هم خوب می دانند
🇮🇷 که تهیه این چیزها ، برای مسئولین ،
🇮🇷 مثل آب خوردن است ولی تحریم می کنند ،
🇮🇷 تا مردم ایران ، نابود شوند .
🇮🇷 و هر کسی که بخواهد
🇮🇷 از این مردم حمایت کند ،
🇮🇷 با جنگ رسانه و تهمت و دروغ و... ،
🇮🇷 از راه به درش می کنند .
🇮🇷 بنابراین ؛
🇮🇷 در این جنگ ،
🇮🇷 هم دوست خودت را بشناس و هم دشمنت را
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت ۵۲
🌟 یک سال از صاحب خانه ،
🌟 کارهای خوبی دیدیم
🌟 یک روز عمه ام و همسرش ، برای ماه عسل ،
🌟 به خانه ما آمدند
🌟 ما خانه را برای آنها خالی کردیم
🌟 تا آنها راحت باشند
🌟 چون خانه ما ، اتاق نداشت .
🌟 صاحب خانه ، برای آنها ،
🌟 نان و آش گرم ، گرفت .
🌟 وقتی قرارداد خانه ام تمام شد
🌟 تصمیم گرفتم خانه را عوض کنم
🌟 به خاطر همین ،
🌟 دنبال خانه گشتم و پیدا کردم
🌟 اما حسن زاده ،
🌟 راضی نشد که از این خانه کوچ کنیم
🌟 به خاطر همین ،
🌟 بین خودمون ، قرارداد جدید بستیم .
🌟 دو پسر داشت و یک دختر
🌟 با پسرهای او ، مثل برادرانم رفتار می کردم
🌟 یک روز پسر کوچکش به من گفت :
🌹 عمو ... تو پدر من میشی
🌟 من هم گفتم :
🌹 عزیزم ! تو بهترین پدر دنیارو واری
🌟 اما متاسفانه بعد از آن ، به دو علت ،
🌟 رابطه ما و حسن زاده خراب شد
🌟 یک روز کولر آبی خانه ما ،
🌟 که متعلق به آنها بود ، خراب شد .
🌟 به من گفت :
👈 ۹۰ هزار تومان ، برای تعمیر کولر بده
🌟 ولی من متاسفانه پول نداشتم
🌟 و خجالت کشیدم که بگم پول ندارم
🌟 به خاطر همین گفتم :
🌹 ما که از کولر شما زیاد استفاده نکردیم
🌹 تازه ما خودمان ، کولر داریم
🌟 صاحب خانه از این حرف من ،
🌟 کینه به دل گرفت و کولرش را برداشت .
🌟 و من کولرم را که کوچکتر بود ، گذاشتم
🌟 بعد از آن ،
🌟 مادر زن صاحب خانه ما فوت کرد
🌟 و قرار شد چهلم او را ، در خانه ما بگیرند .
🌟 صاحب خانه آمد بالا ،
🌟 تا ببیند که خانه چی کم دارد
🌟 بعد از بازرسی به من گفت :
👈 هشتا لامپ بخر و بذار
🌟 گفتم : چشم
🌟 با پول خودم خریدم و گذاشتم
🌟 خودم هم ، در مراسم کمکشون می کردم ،
🌟 آب و چایی می دادم ، غذا پخش میکردم و...
🌟 فردای آن روز ، مرا دید و گفت :
👈 لامپ ها رو باز کن و پس بده
🌟 من هم با تعجب نگاهش کردم و گفتم :
🌹 برای چی؟
🌹 ما استفاده کردیم ، حق الناسه
🌟 گفت : چینی ان ، یکبار مصرفن ،
🌟 به درد نمیخورن
🌹 گفتم اولا ایرانی ان
🌹 دوما من که از شما پولی نمی خوام
🌟 او هم ، از حرف من ناراحت شد
🌟 و از آن روز به بعد ، با ما دشمن شد .
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
🔰 پرش به قسمت اول این داستان 👇
https://eitaa.com/ghairat/4812
🌷 آقایون عزیز ❗
💞 هرچی به همسران خود ،
💞 عشق و محبت ، هدیه کنید
💞 باز هم کمه
💞 باور کنید همسران شما ،
💞 بیشتر از پول و مال و کادو و ماشین و...
💞 به توجه شما نیاز دارند .
💟 @ghairat
💞 خانمی !
🍷 ﻭﻗﺘﯽ ﻇﺮﻑ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﯽ ،
🍷 ﺷﮑﺮ خدا کن .
🍷 ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ،
🍷 ﻇﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﯾﯽ
🍷 و این ﯾﻌﻨﯽ :
👈 ﻏﺬﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ؛
👈 ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﯼ ؛
👈 ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ و ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ،
👈 ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ، ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﺮﺩﯼ ؛
👈 ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺁﺷﭙﺰﯼ ﮐﺮﺩﯼ ؛
👈 ﻣﯿﺰ ﭼﯿﺪﻩ ﺍﯼ ؛
🍷 میدانی ﭼﻨﺪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻧﻔﺮ ،
🍷 ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ها ،
👈 ﻇﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺴﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ؟!
👈 ﯾﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﯿﺰ ﺑﭽﯿﻨﻨﺪ !؟
💟 @ghairat
💞 به خود و خانواده خود ،
💞 خوبى بياموزيد
💞 و آنان را تربيت كنيد .
🌷 امام على عليه السّلام
📖 ميزان الحكمه ، ح ۴۰۰
💟 @ghairat