گفتم از کجا؟
گفت قرض گرفتم
گفتم تا کی؟
گفت تا بیستم همین ماه
گفتم چطور جور کنیم؟
گفت خدا بزرگه. مهم اینه که این خانم مطمئن شه من براش قرض گرفتم.. هر وقت داشت برگردونه تا من خرج خیریه کنم ولی شما بهش بگو یکی قرض داد.. هر وقت داشتی بده.. هر وقت داشتی نده
نمیدونم قلب یه انسان چطور میتونه اینقدر بزرگ باشه..
چطور میشه خودت هیچ چیزی نداشته باشی و تمام دار و ندار و اعتبار و آبروت رو خرج همنوعت کنی
من فقط اینو میدونم که نمیخوام به خاطر گرهی که باید به دست من وا میشد یه مومن خیرخواه به تله بیفته
مردی که درس و طلبگی وحوزه رو رها کرد و چسبید به شهر کوچیک و فقر زدهشون، و اونجا رو با خیریهی کوچیکش آباد کرد.. خودش لباس عملگی تن کرد. بیل زد.. دستشویی ساخت.. حموم ساخت. مدرسه ساخت..
فقط بخاطر اینکه نمیتونست شبا سرش رو راحت رو بالش بذاره.. چون همنوعش مشکل داشت..
نمیدونید چقدر گفتن این حرفا برام سخت بود..
شاید بتونی از لابهلای کلماتم اشکهامو بشمری
فقط خواهش من ازت یچیزه..
بیا یه امشبی رو مثل #ابوطالب_رنجبر باش..
دلت رو گنده کن و هر چقدر در توانته کمک کن..
تا آبرویی خریده شه
تا وعدهی صادق محقق شه..
ببخش وقتت رو گرفتم..
گفتنی ها رو گفتم
از حالا به بعد تو عمل کن.
قربون همتون برم
یا علی
دم همتون گرم.
خیلی با صفایید
خیلی شریفید
تا الان یک سوم مبلغ جمع شده.
انشاءالله به عنایت خدا و کمک شما از این آزمون سربلند بیرون میایم..
#الهی_شکرت_بابت_انسانیت