eitaa logo
قلمزن
526 دنبال‌کننده
729 عکس
138 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
خانوادگی تو گرمای ۵٠ درجه ماهی پاک می‌کنند برای غذای زائر اینجا تمکن آدم‌ها متفاوته اما قصه مشترک همه است یکی با شوربا مهمان میکنه یکی نان و پنیر یکی فلافل و یکی برنج و لوبیا و یکی هم کباب و ماهی... اینجا اونچه میخوری مهم نیست سهمِ سنگینِ میزبان بودن اوناست که برای ما خجالت روی خجالت میاره حسرتِ سخاوتمندیِ این جماعت آدمو برای بهترشدن برانگیخته میکنه! ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
بنین دخترک محجوب و خجالتی که در مشایه غذا تعارف می‌کند، دوست‌داشتنی از جنس نوجوان...🌱 @ghalamzann
شید یه دختر کوچولوئه شید از کار کردن خسته نمیشه شید با دقت و ظرافت برای زائر آب می‌ریزه شید دستبنداشو دستش کرده یه شال حریر انداخته روی سرش با ناز و قشنگی همه‌ی دختر کوچولوها با لباس مخصوص عراقیش به شکل مداوم کار میکنه وقتی گل سرو بهش دادم محجوبانه لبخند زد گفت شکرا... بعد لیوان آب خنکو داد دستم دلم برای شید از همین حالا تنگ شده ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
از حوالی حرم امیرالمؤمنین در نجف تا عمود یک، سوار یک موتور سه چرخه می‌شویم، وسیله نقلیه‌ای که در عراق خیلی به کار می‌آید و ١٠ نفر را در آن هر طور شده جا می‌دهند. با خانمهای کاروان ۵ نفر هستیم، یک آقا هم چنددقیقه بعدتر سوار می‌شود، راننده می‌گوید پول جاهای خالی را بدهید تا حرکت کنم، قبول می‌کنیم. موتور با سرعت می‌رود و از آنجا که این وسیله نقلیه هیچ حفاظ و امنیتی هم ندارد، اینطور وقت‌ها کمی ترسناک می‌شود، خصوصا وقتی روی سرعت‌گیرها می‌رود یا سر پیچ‌ها با سرعت می‌پیچد. سرانجام به سلامت می‌رسیم و دینارها را به راننده می‌دهیم، آقای مسافر که از لهجه‌اش پیداست اهل تهران است، به راننده چیزی می‌گوید و آقای راننده پول ما را که حدود ٣٠٠ هزار تومان ایران است، برمی‌گرداند. می‌پرسم چه شد؟ راننده عراقی می‌گوید "امام حسین... تمام" و اشاره می‌کند که بروید. از آقای مسافر می‌پرسم، می‌گوید "مهمان امام حسین هستید، بفرمایید" مرد کرایه همه مارا حساب کرده و می‌رود و ما داریم حظِ مهمانی آقایی را می‌بریم که قواعدش با حساب و کتاب دنیا در هیچ نقطه زمین، جور در نمی‌آید. ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز دمای هوا در مشایه به اوج خودش رسیده است همراه با باد شدیدی که داغی هوا را به صورت‌ها می‌کوبد، مردم به موکب‌ها پناه برده‌اند و مشایه تقریبا خلوت شده است. باید صبر کرد تا هوا بهتر شود. منابع انرژی در مقابل جمعیت کم آورده‌اند، آب و برق مداوم قطع می‌شوند و همه‌ی این‌ها طبیعی‌ست. هیچ کشوری نمی‌تواند این حجم عظیم جمعیت را در یک مسافت ٨٠ کیلومتری مدیریت کند اینجا همه چیز معجزه‌‌وار سروسامان می‌گیرد! ✍️ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
و دهه هشتادی‌هایی که حتی برای آقایشان دلبری می‌کنند🌱 @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه ای فلسطین! ای صبور! ای استوار! ای ایستاده! ای پاره پاره و مجروح! ای داغ‌‌دیده و زخم‌خورده! ای مبارز! ای همیشه امیدوار! ای عزیز دل‌ها! پرچم تو در دستان کودکان عراقی هم اهتزاز دارد در دستان یک به یک زائران بر سر درِ مواکب عراقی حتی... تو حالا حقیقتا پاره‌ی تن آزادگان و مظلومان عالمی🇵🇸 ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
سه زن در موکب هستند که نه فارسی صحبت می‌کنند نه انگلیسی و نه عربی، هر چه می‌گوییم متوجه نمی‌شوند و هر چه می‌گویند متوجه نمی‌شویم، حتی در بیان اینکه بپرسیم اهل کجا هستند هم عاجزیم، القصه به صد تلاش و اشاره و توضیح و تفصیل متوجه می‌شوند و می‌گویند پاکیستان... و برای چندمین بار احساس می‌کنم که پشتو سخت‌ترین زبان عالم است. کم‌کم یاد می‌گیریم با زبان اشاره حرفهایی بزنیم و کم‌کم می‌فهمیم مفاهیمی در عالم هستند که به اشتراک گذاشتن آنها نیازمند زبان مشترک نیست که نیازمند دوست‌داشتن‌های شبیه به هم است. مثل "ایمام حسین"، مثل "ابلفضل"، مثل "مشهدالرضا"، مثل "آمِن" بعد از دعا، بعد زن با انگشتان دستش می‌شمارد: "اِران، پاکیستان، عراق، یامِن، پالسطین" و بعد انگشتان دو دستش را در هم فرو می‌کند که یعنی برادرند، یا دوستند، یا متحد و یا هر چیز دیگری که بتواند معنای اشاره او را داشته باشد. بعد می‌گوید و می‌زند روی قلبش، آن دو زن دیگر هم این کار را عاشقانه تکرار می‌کنند. یک عکس از حاج قاسم همراهمان است، به زن که می‌دهم، می‌بوسد چندبار و روی قلبش می‌گذارد، آن دوتای دیگر هم می‌خواهند، دو پیکسل از عکس حاجی با کمک بقیه جور می‌شود و به آن‌ها می‌دهیم، همانجا می‌بوسند و زیارت می‌کنند و روی لباسشان می‌چسبانند. حالا دیگر ما زبان هم را می‌فهمیم، ما مشترکاتی داریم که در قلب ماست و همین برای احساس هم‌وطن بودن و امت بودن کفایت می‌کند. ✍ ف. حاجی وثوق (مشایه - عمود ۴٨٣) @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی  و من احبنی عشقنی  و من عشقنی عشقته و من عشقته... هر کس مرا جستجو کند، پیدایم می‌کند و هر کس پیدایم کند، با من آشنا می‌شود و هر کس مرا بشناسد دوستم خواهد داشت و هر کس دوستم داشته باشد، عاشقم می‌شود و هر کس عاشقم شود، عاشقش می‌شوم و هر کس عاشقش شوم... و تو چه می‌دانی که خداوند با آنان که عاشق‌شان می‌شود، چه‌ها می‌کند! (مشایه - اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
محل تولد: حرم مولا ✨🌱 شبستان حضرت زهرا سلام‌الله علیها در حرم امیرمؤمنان، با آن وسعت و عظمتی که دارد، سرشار از جمعیت است، برای عبور باید از بین جمعیت بگذری و برای رسیدن به ضریح مطهر باید ساعتی در صف زیارت بایستی، این طبیعتِ ایام اربعین است و سختیِ شیرینی دارد. القصه آن شب، در شبستان حرم، میان ازدحام جمعیت، دو بانو با لباس کادر درمان ویلچری را با عجله به سمتی بردند، صدای گریه نوزادی بلند شد و یک نفر، نوزاد در پارچه پیچیده شده را روی دست می‌بُرد، آن شب، یک نوزاد در حرم امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام متولد شد، قدمش مبارک👶 ✍ ف. حاجی وثوق (نجف اشرف، اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
هم اکنون بین الحرمین نوحه خوانی عراقی‌ها...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا