@ghalamzann
#سفرنامه_اربعین_دو
#اربعین_98
#عراق
از بصره که عبور میکنیم جمعیت عراقی پیاده کنار جاده در حال حرکتند، میپرسم ازینجا تا کربلا چقدر راه است؟ میگویند ششصد کیلومتر!
این ششصد کیلومتر را با هوای شرجی و به شدت گرم اینجا که محاسبه کنی چندبرابر میشود، هوایی که برای ما سواره ها زیر کولر ماشین از تحمل خارج شده است،
ساعت12 ظهر است و هوا به گونه ایست که حتی برای لحظاتی سخت است از ماشین پیاده شوی، اما مرد و زن و کودک عراقی دسته دسته رو به کربلا در حرکتند،
ما ایرانیها قرار پیاده رویمان مسیر 80 کیلومتری نجف تا کربلاست،
چقدر هم با ناز و نوازش و بدرقه و التماس دعا راهی میشویم،
چقدر هم جماعتی با نگرانی منع میکنند که جان عزیزتر از جان را به خطر نیندازید،
چقدر هم حس میکنیم کار مهمی انجام داده ایم،
چقدر هم در کوله هایمان انواع مقویجات پر میکنند که دردمان نیاید و اذیت نشویم و کم نیاوریم!
اما مردم عراق به راستی چه نوع موجوداتی هستند؟!
کوله هم ندارند
راه افتاده اند بچه هایشان را به دندان گرفته اند و میکشند و چندصد کیلومتر در هوایی که نمیتوانی براحتی در آن نفس بکشی میروند،
مثل ما تدبیر هم ندارند که حالا روز بخوابیم و شب برویم که سخت نگذرد...
حیرت انگیزند،علتش را درست نمی فهمم،
یکی از همسفران به کنایه میگوید این مردم بدبخت بابت کدام نعمت زندگیشان به شکرگذاری می روند!
انگار عجیب بودن این مردم به چشم همه آمده است،
دیگری میگوید اینها خودشان را ذاتا نوکر آقا میدانند،
هر کسی چیزی میگوید
و سوالی که همچنان بی جواب میماند،
چه عاملی عراقیها را به این رفتارهای عجیب وامی دارد؟ آیا ارادتشان بیشتر است یا جنس ارادتشان فرق میکند؟...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#مهمانان_ناخوانده
#بخوانید_به_دیگران_هم_برسانید
سال 1359، قبل از حمله رسمی حزب بعث عراق، ایران 37 اسیر عراقی میگیرد، آن هم در حوالی مرزها، جایی که تهاجم غیررسمی اتفاق افتاده است.
مردم خشمگین هستند، برخی فرزندشان را از دست دادهاند، وقتی اسیران عراقی را وارد شهر میکنند، مردم حمله میکنند که آنها را کتک بزنند. نیروهای نظامی وضعیت را کنترل میکنند، اگرچه خودشان هم معترف هستند که بدجوری دلشان میخواسته اسیران ارتش مهاجم را گوشمالی بدهند.
خبر به #امام_خمینی رحمهالله علیه که میرسد بلافاصله پیام میدهند، پیامی که در آن دستوری وجود دارد که باید با اسیران مهربانانه و کریمانه برخورد شود تا آنان طعم شیرین رحمت اسلام رحمانی را بچشند.
بلافاصله کمیسیون اسرا تشکیل میشود و پیام امام میشود منشور ادامه کار، کمیتههای مختلف تشکیل میشود که وجوه مختلف زندگی جمعی را در بر دارد. اسرای عراقی که در فیلمهای تبلیغی #حزب_بعث دیده بودند که ایران اسیران را شکنجه میکند و میکشد و نصف میکند و... حالا ایران برایشان میشود کشور دوم، آنها حتی اجازه پیدا میکنند با خانوادههایشان دیدار کنند، زندگی میکنند، میآموزند و آنقدر اعتماد و برادری جریان پیدا میکند که حتی بدون وثیقه میروند خارج از اردوگاه و برمیگردند، آری برمیگردند! و این رمز توفیق منشوریست که امام بر اساس رحمانیت الهی در بدنه نظامی کشور برای #هزاران اسیر عراقی تزریق میکنند.
چندسال بعد زمان تبادل اسرا فرا میرسد، اسرای عراقی با لباسهای مرتب و چهرههای بشاش در حالیکه در دستشان یک ساک هدیه است، به کشورشان برمیگردند و اسرای ایرانی با چهرههای رنجور و بدنهایی که جان ندارد، ناتوان و مجروح و کتکخورده، وارد کشور میشوند. قصه اسارت تا حد زیادی به پایان میرسد اما ردش برای ملت عراق میماند.
اگر #امروز در #عراق، آغوش برادری و مهماننوازی برای شما میگشایند، شک نکنید که سالها قبل، سلوک و منشور پدرانه و مهربانانهی خمینی کبیر، سربازانی تربیت کرده است که امروز دارند آجرهای تشکیل تمدن اسلامی را روی هم میچینند... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann