#قصه_شب
#پرنسس_رزان
رزان ۲۰ ساله است ، دوره امدادگری را گذرانده و حالا مجروحین را مداوا میکند.
رزان از آن دخترها نیست که با دیدن خون غش کنند و با دیدن زخمیها از حال بروند و دست و دلش بلرزد و خلاصه تیتیش مامانی و نازک نارنجی باشد. نه اینکه دخترانگیهایش را از دست داده باشد، نه، نه اینکه دختر قشنگ و سوگلی مامان و بابا نباشد، نه، فقط دلش را دل شیر کرده و عزمش را جزم که تا میتواند کنار مجروحین باشد و از چیزی نترسد.
همین چند وقت پیش دستش شکست اما به روی خودش نیاورد و همچنان وسط میدان ماند و به داد زخمهای مجروحان رسید. گازهای اشکآور هم چندبار بیمارش کردهاند اما دستبردار نیست میگوید تا جان داشته باشم میمانم و زخم میبندم و مجروح به دوش میکشم و به خانه برنمیگردم.
رزان یک امدادگر است، لباس سفیدش همیشه خونآلود است و رکورد رسیدگی به بیشتر از صد زخمی را در یک روز دارد!
قانون بینالملل میگوید امدادگر و نیروی درمان نباید مورد هدف قرار بگیرند، اما قبیله متوحشی که قانون نمیشناسد، درست وقتی رزان با لباس امدادگری دستهایش را بالا برده بود که بدانند دارد چه میکند، قلب او را نشانه گرفتند و رزان را کشتند. رزان در حالیکه تازه مادر شده بود، به شهادت رسید و حالا پدر و مادر و خواهر و همسرش به جای او امدادگر شدهاند...🌱✨
#رزان_النجار #امدادگر_فلسطینی
#مردمی_که_نمیمیرند
#اسراییل_متوحش
✍ ف. حاجی وثوق
@ghalamzann