فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرها، مادرها، بچهها:
"... زمین لیاقت جبران ندارد
زمین توان جبران ندارد
زمین حتی سلیقه جبران ندارد..."
@ghalamzann
#تمدن_بابِل
#قصه_آن_مرد
حتی اگر بارها قصه تمدن بابِل را خوانده باشی و بارها از #سمیرامیس و #مردوک و #همورابی گفته باشی و بارها با دخترکان حسرت به دل تا طبقه هفتم #باغهای_معلق سفر کرده باشی و بارها به وجود نورانی آن عزیز دوستداشتنی رسیده باشی...
باورش سخت است اما باز هم هر بار،
وقت رسیدن و گفتن از او، از عظمتی که دارد، از تصمیمات بزرگی که گرفته است، از دلش که برای مردم لرزیده است، تمام وجودت بغض میشود و مهر و حسرت،
و دلت عجیب میخواهد که کاش او را دیده بودی و قوّت وجودش را تجربه کرده بودی...
آن مرد در باران آمد،
وقتی بابِل غرق در سیاهی و ناپاکی بود.
و امروز با دخترها باز به هنگامهی ظهور آن مرد رسیدیم و دلم دوباره و چندباره برایش تنگ شد.
نعمتِ این دورهمیهای خوب را شکر🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#شطحیات
غرورهای مارا ببخش
آن لحظه که آدمها را ریز میبینیم
و فرعون وجودمان بالاتر مینشیند
آن لحظه که گمان میکنیم بیشتر میدانیم
آن لحظه که باد در غبغب وجودمان میافتد و زیرصدای غرور از کلاممان به گوش خلقالله میرسد
غرورهای مارا ببخش
آن لحظه که بوی آزاردهنده از رفتار و کلام و زبانِ بدنمان،
مشام هستی را آزرده میکند.
غرورهای مارا ببخش
ما با این سنگینی چگونه حرکت کنیم...
...
دنبال آرامش هستی؟!
آرامشی که بمونه و زود نذاره بره؟!
دنبال اینی که آدم حسابی باشی؟!
ازون آدم حسابی ها که خیلی حسابت کنند؟!
دنبال حال خوبی؟!
دنبال مفید بودن؟!
دنبال یه دنیای جدید و پر از تنوع؟!
نگران نباش
برات پیداش کردیم
اگه پدری یا مادر یا نوجوان،
فرقی نمیکنه
کافیه بیای توی این کارگاه شرکت کنی
اونوقت راههای بستهای برات باز میشن
و چراغهایی روشن
که دلت میخواد همه رو توش سهیم کنی
این یک پیشنهاد کاملا دوستانه است🌱
@ghalamzann
#حکایت_از_ما_بهتران
ابتدای صبح است و برای یک هماهنگی وارد یکی از #مدارس_نخبگانی شهر میشوم، یک حیاط وسیع و ساختمانی که به جهت درب و شیشه و حتی زنگ، کاملا متفاوت با مدارس دیگر است.
راهروی وسیع با اتاقهایی که تابلوهای شکیل بالای هر کدامشان نصب شده است.
معاونت آموزشی، معاونت پرورشی، اتاق روابط عمومی و اتاقهای دیگر که همه کاملا وسیع و روشن با چیدمان مطلوب هستند.
سراغ اتاق مدیر مجموعه را میگیرم، به اتاقی هدایت میشوم که بیرونش و دربهایش به اتاق جلسات ادارات کاملا متمول شباهت دارد،
شیک و رسمی و تمیز،
وارد که میشوم برای لحظاتی مبهوت میمانم، یک اتاق کاملا بزرگ که در یکطرف میز چوبی و خوشرنگ جلسات با صندلیهای چرمی قهوهای چیده شدهاند،
و در طرف دیگر مبلمان اداری کاملا شکیل که در تمام سالهایی که با مدارس مختلف آمد و شد داشتهام، چنین تصویری ندیدهام.
اصلا مدارس که هیچ، اتاق مدیر مجموعه ما هم که مدیرکل استانی محسوب میشود، در این قدوقواره نیست. همه چیز به شکل عجیبی، زیادی شیک است. با مدیر حرف میزنم و بعد در اتاق معاون پرورشی با معاون... آنجا هم برای خودش همه چیز دارد، شکیل و مرتب و وسیع... و ناخودآگاه تصویر دفتر یکی از دبیرستانهای خوب و موفق شهر برایم زنده میشود که مدتی قبل مهمانشان بودم، یک فضای کوچک که مدیر و معاون و معلمها و... همه دور هم مماشات میکردند با مبلمان که خیر...صندلیها و میزهایی در ابتداییترین شکل ممکن!
بخیل که نیستیم گوارای وجودشان... اما فقط یک سوال در تمام این مدت توی ذهنم رژه میرود، اینهمه هزینه، اینهمه هزینه... برای کدام دانشآموزان دارد انجام میشود و خروجی آن کجاست؟!
مدارس #سمپاد با اینهمه امکانات عجیب و تمول و رفاه، دارند دقیقا چه میکنند؟!
حرف از پیوست فرهنگی و تربیتی هم که میشود، فورا میگویند تمرکز مدرسه روی درس و تحصیل است! بنرهای سردر مدارس را من هم دیدهام و لیست قبولشدگان کنکورشان... اما غریبه که نیستیم، یکی بیاید و آمار واقعی بدهد که ازین مدارس چنددرصد خروجی بدردبخور و مفید و موثر برای کشور بیرون آمده است؟!
و البته #شریف و نخبگانش را یادمان نمیرود!....
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#جهانْمَرد #سردار
هدیه است، یک هدیه دوستداشتنی، دخترک کلاس هشتمی نقاشیاش کرده و آورده است، دستش طلا،
حلماجان
دعای جهانْمَرد، روشنایی راهت🌱
@ghalamzann
🏴السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده
طرح ویژه یلدا : نذر "مادر" دوعالم
🍊هر خانواده یک کیلو میوه🍏
برای آنکه فرزندان ما طعم انفاق را هرازگاهی بچشند و شب چله
در دورهمی خانواده احساس بهتری داشته باشند، پیشنهاد میکنیم در این طرح مشارکت کنید.
یکشنبه 27 آذر از ساعت 4 تا 6 عصر
در محل مسجد حضرت قائم عج آماده دریافت یک کیلو میوه از هر خانواده هستیم،
یک کیلو میوه را به دست فرزند عزیزتان بدهید
تا بیاورد و کنار میوههای دیگر بگذارد،
تا شریک این حال و هوای خوب باشد.
✅نوع میوه مهم نیست.
✅تنقلات هم میشود برای خوشحال کردن کودکان نیازمند اضافه کرد.
✅شما میتوانید کمکهای نقدی خود را نیز برای تأمین میوه نیازمندان تا 27 آذر برسانید.
این میوهها بستهبندی و روز بعد در اختیار خانوادههای آبرومند و نیازمند قرار میگیرند،
ارزشمندی #شب_چله
به همین همدلیهاست... 🌱🌱🌱
@ghalamzann
May 11
#یاد_گرفتم
میگوید:
وقتی مغازه میروید از مغازهدار درباره کیفیت جنسش سوال نکنید،
چون او خیلی وقتها مجبور است راستش را نگوید و یا حتی خلاف واقع بگوید تا کاسبی کند،
شما باعث نشوید دچار این گناه شود.
بعضیها چه قرارهای خوبی با خودشان دارند🌱
@ghalamzann
#روستانوشت #آرزوی_کودکانه
#کبری باز هم برای برنامه صبح تلویزیون پیام داده است، کبری تقریبا بیشتر روزها این کار را میکند و مجری هم بیشتر وقتها پیامهای کبری را میخواند.
کبری گاهی از روستایشان مینویسد، گاهی از مشهد آمدنش، گاهی از زیارت و گاهی هم با موضوعات برنامه همراهی میکند و اعلام نظری...
کبری یکی از مخلوقات خاص خداوند است، یک دخترک احتمالا 20 ساله روستایی که قدّ یک مادربزرگ میداند و تجربه دارد و عاقل است... اصلا طوری پختگی و بزرگی دارد که کنارش احساس خامی و کوچکی میکنی،
فاصله کبری به شهر نزدیک نیست و مسیر همواری هم ندارد، اما دلم میخواهد هر روز او را ببینم و هرروز روستایشان را نفس بکشم،
راستش را بخواهید اصلا دلم میخواهد با کبری و بقیه زندگی کنم، گوسفند به صحرا ببرم، سر زمین بروم، دستانم وقت ظرف شستن در آب چشمه روستا یخ بزند و هی ها کنم، صورتم افتابسوخته بشود و سینی ظرف را ماهرانه روی سرم بگذارم و یک دستی سینی را بگیرم و دلای دلای کنان شبیه خودشان به خانه برگردم.
مادر میگوید یک روز هم نمیتوانی و سخت است، اما من دلم میخواهد خودم را وسط این سختی بیندازم، حتی اگر شکستخورده برگردم.
کاش همینروزها این آرزویکودکانه اجابت شود!
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
"ای شهید...ای آنكه بر كرانهی ازلي و ابدي وجود برنشستهای، دستي برآر و ما قبرستاننشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون بكش..."
دارند #شهید میآورند
داریم همسایه شهید میشویم
خوش به حال ما
خوش به حال همهی آنهایی که زائر شهید میشوند...
شنبه. ٢۶ آذر ١۴٠١ - مشهد
@ghalamzann
#شهید_گمنام
فقط یک جای خالی است
که هنوز صاحبش نیامده است
صاحبی که نام و نشانی از او نداریم
فقط یک جای خالی است
تا دیروز باغچه بود
و از کنارش رد میشدیم
حالا یک جای خالی
که بیصبرانه منتظر است
مهمانش را به آغوش بکشد
تا دیروز خاک بود مثل همه خاکها
اما از دیروز عزیز شده است
و دلت برایش هر لحظه تنگ میشود
یک مغناطیس عجیب دارد
که هر لحظه آدم را میکشاند!
فقط یک جای خالی است
که هی برایش بنشینی قرآن بخوانی
و هی صدایش کنی
کسی که حتی اسمش را نمیدانی...
این خاک
به مهمانش شرف پیدا کرده است
#شرف_المکان_بالمکین ... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#یلدای_مهربانی
سرانجام به لطف خداوند و همت شما خیرین محترم و حضور پرشور نوجوانان محله، 245 بسته میوه و تنقلات برای خانوادههای نیازمند، آماده توزیع گردید.
این بستهها رفتند تا عزت پدری را جلوی فرزندانش حفظ و کودکانی را شاد کنند.
شب یلدایتان پر از حضور خداوند🌱
@ghalamzann
🍃...میهمان داریم...🍃
همزمان با مراسم عزاداری شهادت
حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها
🥀شهید گمنام🥀
مهمان ویژه برنامه هستند.
زمان: شنبه ۳ دی - بعد از نماز مغرب وعشا
مکان: نوفل لوشاتو ۱۲، مسجد حضرت قائم (عج)
پیکر مبارک شهید همین حوالی قرار است به خاک سپرده شود و برکت وجودش شامل حال اهل محله انشاءالله ...🌱🌱
@ghalamzann
#آرامش_است_عاقبت_اضطرابها
چندروز است که قول آمدن #شهید را دادهاند و روز و ساعتش را ثبت کردهاند،
همه کارها انجام شده، تبلیغات محلی و غیرمحلی، هماهنگیهای مراسم و مردمی که دل خوش کردهاند و چشمانتظار آمدن شهید هستند.
قرارمان شنبه بوده یعنی همین امشب،
هرکسی بخشی از کار را به عهده گرفته و همه چیز مهیا شده است.
بعد از نماز صبح، اولین پیام میرسد، شهید هفته آینده مهمان شما خواهد بود!
و روز همینقدر پرآشوب آغاز میشود.
پیام میدهم، جواب نمیرسد،
زنگ میزنم، کسی پاسخ نمیدهد،
به هر جایی که شاید ربطی پیدا کند وصل میشوم فایده ای ندارد،
و بهترین جوابی که میشنوم این است
اگر تا ظهر تغییری حاصل نشد اعلام کنید برنامه کنسل است!
چه میگذرد، قابل گفتن نیست،
قدرت انتقال موضوع را به دوستان گروه ندارم، دلم نمیخواهد حالی که دچارش شدم با دیگران شریک شوم،
یکی از دوستان اول صبح پوستر تبلیغات را میآورد، چیزی نمیگویم و تحویل میگیرم.
تلفنی، حضوری و به هر کسی که امکان دارد جوابی بدهد ارتباط میگیرم و هیچ پاسخ مطمئنی دریافت نمیکنم و همچنان مسئول اصلی پاسخ نمیدهد، نه به تلفنهایم نه به پیامهایم،
به شدتِ اضطرار رسیدهام و همچنان چیزی نمیگویم، به هیچکس، حتی مینشینم و برای یک دوست اضطرارم را مینویسم که دعا کند و بعد پاک میکنم، نمیخواهم به قدر لحظهای دلش بلرزد و در این دلآشوبه عجیب سهیم باشد.
یکی از دوستان پیام میدهد که میخواهم بچههای شهرک رضویه را بیاورم، باز هم چیزی نمیگویم، میروم پای قبر خالی مینشینم و میگویم من که شما را نمیشناسم اما لطفا خودت، آمدنت را جور کن...
ظهر میشود خبری نمیرسد، حالا عصر شده، دارند سن را میچینند، یکی بانی شده و دستههای گل را برای گلافشانی آورده، شمع و لیوان برای بچهها مهیا شده، جمعیت یکی یکی میآیند، مسجد پر از آدمهای منتظر است و هنوز کسی پاسخی نداده است!
حماقت است یا خطرکردن، نمیدانم، زنگ، پیام، زنگ، پیام... و نتیجه، هیچ...
ساعتها را چگونه میگذرانم فقط خدا میداند، به چه افراد متعددی زنگ زدهام، فقط خدا میداند، به اوج اضطرار رسیدهام، مراسم خیلی وقت است شروع شده و هنوز کسی موضوع را نمیداند، نذر شهید میکنم، به خودم که اعتباری نیست، از یک دوست میخواهم نذری کند، زمان گذشته است، زمانی که قول داده بودیم، مردم دارند سوال میکنند و باز هم چیزی نمیگویم، چشمم به صفحه تلفن از اول صبح خشک مانده است، ناگهان اسم مسئول مربوطه روی صفحه میآید، همان کسی که از صبح تماسها و پیامهای متعددم را پاسخ نداده است!
جواب میدهم، میگوید داریم میآوریمش...
دیگر نمیشنوم... اصلا دهانم قفل میشود، فریاد اعتراضم میخشکد، دارند میآیند، همین برای پایان دادن به 13 ساعت اضطراب و آشوب مداوم کفایت است...
حکما این مهمان بینام و نشان دلش برایمان سوخته و نخواسته سرافکنده عام و خاص شویم، خودش، خودش را رسانده است...
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
خورشید تازه دارد خودش را بالا میکشد، هوا اندکی مهآلود است و سرما به جان آدم و عالم نفوذ میکند.
در را میزنم، همیشه آهسته،
نکند خواب باشند... و میدانم که بیدارند!
همیشه زمان میبرد تا خودشان را به در برسانند، باز میکند، نان گرم را دستش میدهم، دستم را میگیرد و میکشاند به سمت خانهاش... برگها زیر پایمان صدا میکنند.
یک پیراهن پوشیده و موهای سفید شانه زدهاش که دلبری میکنند. میگویم سرما نخورید، میگوید نه اینقدر جوش مرا نزن... بعد داخل خانه میرود یک پلاستیک سفید میآورد و میدهد دستم و میگوید اینها مال خودمان است، برکت است، میخواهم قبول کنی...
خجالت میکشم، فقط برای یک نان گرم؟... اول نمیپذیرم، پلاستیک گردو را روی دستم فشار میدهد و میگوید ناراحت میشوم. میگیرم... دستانش را روی چشمانش میگذارد و اشکش را پاک میکند و میگوید من از دنیا بینیازم اما تشنه محبتم... دست و پاهایم قوت میگیرند وقتی تو میایی و بعد میگوید که به بچههایش آنطرف آب زنگ زده و گفته حالا یک دختر دارم و اشک و لبخندش توأمان میشوند!
پیرزن فقط با گرفتن یک نان گرم که هرکسی میتواند دستش بدهد،
هربار اینهمه احیا میشود... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
آمده بودند نیمکت چوبی را که پیرمرد سالهاست کنار درب خانهاش گذاشته تا رهگذری رد شود و استراحت کند،
بردارند و ببرند.
پیرمرد مقاومت کرده بود و گفته بود که این نیمکت را به نیت پسرش گذاشته است و نباید بردارند.
پیرمرد حق دارد. از این نیمکت چوبی کارهای زیادی برمیآید، خودم بارها دیدهام. گاهی رفتگری روی آن دراز میکشد و خستگی میگیرد، گاهی سالمندی عبور میکند و مینشیند و گاهی بچهها رویش مینشینند و گل میگویند و گل میشنوند.
به پیرمرد گفته بودند دست ما نیست، دستور است و قانون که این را برداریم، پیرمرد هم با همین کمتوانیاش تهدیدشان کرده بود که اگر بردارید با خودم طرف هستید.
این میان یکنفر به پیرمرد گفته که اگر به نیت پسرت است، نامش را روی آن بزن که معلوم شود صاحب دارد.
حالا پیرمرد اسم پسرش را روی نیمکت چسبانده، تا هرکسی که عبور میکند، صاحب نیمکت را بشناسد و دیگر فکر برداشتن و حذف کردن آن به سرش نزند.
این نیمکت و صاحبش حرمت دارند و پدر و مادری که سالهاست رنج این فراق را تاب آوردهاند.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
تربتی که نطلبیده برسد،
حکما مراد است!
یک هدیه ارزشمند که کاش پیش صاحبش میماند و شرمندهات نمیکرد!
چشمروشنی بود
چشمهایت روشن و نورانی دخترم...🌱
@ghalamzann
🔰 برنامههای مسجد محله در هفته جاری:
🗓شنبه ۱۰ دی، بعد از نماز مغرب و عشا
✅ اکران عمومی مستند " ابوسهنقطه"
روایت زندگی رضای ۱۸ ساله که اولین ذبیح لشکر فاطمیون شد و پیکرش بدون سر به ایران بازگشت.
(با حضور کارگردان فیلم و خانواده شهید)
......................................................
🗓یکشنبه ١١ دی، ساعت ٩ صبح
✅ تشییع و تدفین شهید گمنام در محله
که توسط مردم از مقابل مسجد حضرت قائم عج تا صداوسیما انجام و پیکر مطهرش به خاک سپرده میشود.
.....................................................
🗓دوشنبه ١٢ دی، بعد از نماز مغرب و عشا
✅ مجلس گرامیداشت سالگرد قهرمان مردمی، سردار حاج قاسم سلیمانی
➖ اجرای سرود
➖ روایت گری متفاوت از نقش آفرینی حاج قاسم در میدان نبرد
➖حضور مهمانانی از کشورهای محور مقاومت
➖ پخش کلیپ
➖ اجرای مسابقه و اهدای جوایز
➖ تقدیر از برگزیدگان مسابقه کتابخوانی
➖ اجرای نقاشی زنده در طول مراسم با حضور هنرمند گرامی جناب توانا
➖ همراه با محلی برای نگهداری کودکان
@ghalamzann