eitaa logo
قلمزن
527 دنبال‌کننده
728 عکس
136 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی ها را به حال خودشان رها میکند و دست خیلی هارا هم می گیرد... 🌸 پی نوشت: قرآن آقای ملکی را بخوانیم و به نوجوانان و جوانان هدیه دهیم. @ghalamzann
@ghalamzann روز خوب خدا: 🌸صبح با خانم ب که در آن اتاق محقر زندگی می‌کرد تماس گرفتم و پیگیر اوضاعش شدم، گفت شناسنامه جدیدش درحال صدور است و کمیته امداد قرار است حمایتش کند، خانه جدید هم دارد جور می‌شود با کمک خیرین. 🌸چندروز قبل یک نفر از تهران تماس گرفت و گفت مدتی قبل در مشهد مقابل حرم خانمی را دیده که شرایط خوبی نداشته و شماره اش را گرفته، شماره را داد و خواهش کرد در مشهد پیگیر وضعیت زندگی اش شویم، امروز موفق شدیم پیدایش کنیم، جایی در قلعه ساختمان مشهد، با شرایط نامطلوب، قول دادیم به دیدنش برویم ان شاالله. 🌸در سالن اداره همکار عزیز اهل خیر را دیدم که پیگیر کار نیازمندان بود و مثل همیشه تاکید کرد که همراه خواهد بود. 🌸خیّری که این روزها برای خرید خیلی زحمت میکشند، اطلاع دادند که حبوبات برای توزیع بعدی امروز تهیه شده است. 🌸بسته های نیازمندان آماده توزیع بودند اما حیف بود اقلام ماه مبارک بدون زولبیابامیه باشد، بانی یافت شد و ساعت 4 عصر 50 بسته زولبیابامیه رسید. 🌸10 عنوان کتاب داستان در 5 بسته توسط بانی برای کودکان نیازمند رسیده بود، از محتوایشان مطمئن نبودم، عصر سریع خواندمشان، خوب بودند، افزوده شدند به بسته نیازمندان. 🌸پنیرها هم امروز به جمع اقلام پیوستند و به کمال رسیدند! 🌸در آخرین لحظات بسته بندی امروز، تعدادی عروسک رسید و به بسته ها اضافه شد. 🌸متولی برچسب ها که توفیق زیادی در این موضوع دارند، برچسب ها را رساندند: "نذر ظهور" و خانواده خادم مسجد زحمت کشیدند و برچسب ها را روی اقلام چسباندند. 🌸کیسه های برنج که شب قبل توسط نوجوانان و جوانان محله خریداری شدند همراه با مرغ ها، بسته های غذایی را کامل کردند. 🌸چند تیم به شکل خانوادگی متقاضی توزیع در نقاط مختلف شهر شدند و از ساعتی قبل کارشان را شروع کردند. 🌸سرشب مادر بزرگوار شهید از بالا تشریف آوردند و با همان دقت همیشگی، مبالغی را لای دستمال کاغذی برای نیازمندان تحویل دادند. 🌸و آخرین اتفاق خوب که بیش از همه خوشحال کننده بود و شکرانه ای بزرگ داشت: دقایقی قبل یک نیکوکار تهرانی تماس گرفت و گفت که ماهانه 2 میلیون تومان به شکل ثابت برای خانواده "آقاسید" خواهد ریخت، خانواده "آقاسید" یک خانواده مضطر و بیمار در گوشه ای ازین شهر هستند که "آقاسید" را سال گذشته از دست دادند. الحمدلله علی کل نعمه🙏 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
@ghalamzann #مواسات اپیزود اول: زن به تازگی همسرش را از دست داده است، مانده است با دوبچه قدونیم ق
@ghalamzann دوستان همراه به لطف خداوند و کمک خیرین, یک محل نسبتا مناسب و امن برای سکونت این مادر و دو فرزند کوچکش تدارک دیده شده است، جهت ایجاد خوداشتغالی برای ایشان و رفع مشکلات حاد فعلی، به دنبال تهیه چرخ خیاطی هستیم اگر کسی اضافه دارد و یا می‌تواند به هر شکلی تهیه کند لطفا اطلاع دهید. پیشاپیش قبول حق🌸 @ghalamzann
قلمزن
@ghalamzann #گزارش #اعلام_نیاز دوستان همراه به لطف خداوند و کمک خیرین, یک محل نسبتا مناسب و امن
به لطف خداوند و همراهی بانوان بخشنده، 4 عدد چرخ خیاطی برای 4 بانوی نیازمند سرپرست خانوار با هدف ایجاد خوداشتغالی، اهدا گردید. قبول حق. @ghalamzann
قلمزن
@ghalamzann #یرزقه_من_حیث_لایحتسب روز خوب خدا: 🌸صبح با خانم ب که در آن اتاق محقر زندگی می‌کرد تم
@ghalamzann همیشه هم اخبار خوب نیستند و همیشه قرار نیست حالمان خوب باشد! اجازه دهید آرامش امروزتان را به هم بریزم چون با سه تماس تلفنی پی درپی از سه مادر مضطر، در لحظاتی پیش، رنج و اندوه پیاپی رسیده اند، دوستانی که معتقد هستید اینها نباید گفته شوند، درخواست میکنم داوطلب توزیع شوید، ما اقلام را در اختیار شما می‌گذاریم بروید توزیع کنید و میدانی تجربه کنید تا این همه راحت، تلاش در زیباجلوه دادن چهره شهر نداشته باشید، متاسفم بابت اینکه قصد دارم ملاحظه ای نداشته باشم چون لرزش صدای استیصال این سه مادر که به طور اتفاقی در طی 15 دقیقه متوالی برقرار شده است این ملاحظه را از بنده گرفته است! از قلعه خیابان زنگ زده است، میدانید کجاست؟؟ جایی آنطرف قلعه ساختمان! می‌گوید حیاط خانه نشست کرده، چیزی برای خوردن نداریم، جرات نمی‌کنیم وارد حیاط شویم، به دادمان برسید. از قلعه خیابان یکی دیگرشان زنگ زده که مادرجان کوچه ما خطرناک است، اگر یک خانم میخواهید بیایید نیایید، می‌ریزند سر ماشینتان و همه چیز را می‌برند، می‌گوید چندبار کمک برایم آورده اند، همه را برده اند به خودم نرسیده است... سومی دستفروش است، زنگ زده که دستفروش شب بازار بوده ام و چندماه است شب بازار تعطیل شده، گرسنه ام و افطار می‌مانم چه بخورم، این مادر 61 سال سن دارد! اگر حال امروزتان خراب شد بگذارید بشود، ما بیش ازینها باید رنج و درد گرسنگی ولی نعمتان را بکشیم، به خدا سوگند تک تک ما که هرروز غذای گرم میخوریم و در بستر نرم می آرامیم، مسئولیم! ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
@ghalamzann همیشه هم اخبار خوب نیستند و همیشه قرار نیست حالمان خوب باشد! اجازه دهید آرامش امروزتان
دوستانی که داوطلب و پیگیر کمک رسانی به این موارد شدید، عازم مناطق ذکر شده هستیم ان شاالله خبرهای دقیق تر را خواهم گفت خداوند حفظتان کند🙏 @ghalamzann
قلمزن
@ghalamzann همیشه هم اخبار خوب نیستند و همیشه قرار نیست حالمان خوب باشد! اجازه دهید آرامش امروزتان
اینجا حیاط نشست کرده ی پیرزن! نه قصه است نه لوکیشن سینمایی، جرات نمیکردیم قدم جلوتر بگذاریم، این بالا یک اتاق محقره که پیرزن دعوتم کرد کمی بنشینم.... @ghalamzann
سبل الراغبین الیک شارعه... پی نوشت: اینکه فکر کنی تو رغبت و شوق پیدا کرده ای و بعد او مشتاقت شده، حق نیست، حق این است که او به تو رو کرده، او تو را خواسته، او مشتاقت شده، و بعد تو رغبت پیدا کرده ای... و او راه "راغبین" را به سوی خودش هموار کرده است! @ghalamzann
@ghalamzann اینجا به احترام خستگی و دلزدگی و حال بد روحی شما سکوت کرده است، قرار بود گزارش مشاهده میدانی به تفصیل نوشته شود، گفتگوهایی که ضبط شد، عکس ها و فیلم هایی که گرفته شد، و احوالاتی که دریافت شد، اما به احترام شما درباره کوچه های عجیب و آلونک های پرجمعیت و بچه های قدونیم قد رها شده در کوچه ها و دختران و پسران سرگردان محله و مردان جوان بیکار و پهن شده در کنار خیابان و دختران نوجوان مورنگ شده ی آواره در محله و "شهرک عجیب ایتام" و کارتن خواب های کنار دیوارهای خیابان و باقی موارد، سکوت میشود و نخواهید شنید که در این منطقه، کرونا فقط یک شوخی رسانه ای ست و اولویت آخر مردم هم نیست و نخواهید شنید که وقتی پیرزنی هنگام گفتگو نفسش می‌رود و صورتش کبود می‌شود و به سرفه می افتد و صدای خس خس سینه اش ترسناک است، حتما کرونا هم گرفته و نفهمیده و برایش اهمیتی هم ندارد، و نخواهید شنید که مریم خانم با چهاربچه قدونیم قد بدون پدر، در کوچه ای که جمعیت متراکمش با نگاه های تهدیدآمیز و ترسناک زندگی می‌کنند نتوانست بسته اقلام را در آلونکش تحویل بگیرد و ناچار شد چندخیابان آنطرف تر بیاید تا در امنیت بیشتری مواد غذایی اش را دریافت کند، اینجا به احترام خستگی شما در سکوت خواهد بود، از او بخواهیم سعه ی صدر را تا امتحان تحمل رنج های بزرگ را از ما نگیرد و مارا برای خدمتگزاری به بندگانش، خود پرورش دهد و بار آورد🙏 @ghalamzann
@ghalamzann 14 ساله بود، دفتر 60 برگش را برداشته بود و به گمان خودش یک کتاب درست کرده بود، شرایط اجتماعی کشور را در چهارگروه دختر و پسر و زن و مرد مثلا تحلیل کرده بود و یک طراحی در صفحه اول دفتر و یک نام روی جلدش چسبانده بود و دفتر 60 برگش شده بود مثلا کتاب، وقتی شما دیدید با توجه کامل صفحه به صفحه اش را نگاه کردید، با هیجان تعریفش کردید، اسمش را گذاشتید نوجوان نویسنده، او از خجالت در اتاق پنهان شده بود و به تمجیدهای شما گوش می‌کرد و از شوق با خودش می خندید، بعدتر برایش کتاب خریدید کتاب "کشف المحجه"! او حتی نمی‌توانست اسم کتاب را درست بخواند و بفهمد، اما کار خودتان را کرده بودید، باید میدوید تا به سطح کتاب برسد، و هنوز میدود و با اینکه نرسیده است اما شما دویدن را برایش شروع کردید، تمام نوجوانی و جوانی اش با نامه ها و نوشته های شما گذشت و جهت هایی که نشانش میدادید و نقطه عطف زندگی اش شد همان 14 روزی که در مجاورت شما بود و صدای مناجات شبانه شما را می‌شنید و سلوکتان را می چشید او حتی نامه هایی که برایتان دیگران می‌نوشتند از کتابخانه شما برداشته بود و خوانده بود، راضی باشید! شما بیش از آنکه در تصور بگنجد موثر بودید تا جایی که نامتان را گذاشت "منجی" ، نامی که مسما داشت، ناجی همه ی بن بست هایش بودید و هستید! استاد! روزتان مبارک او تا ابد وامدار شما خواهد بود و به دعایتان محتاچ🌸 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
یک بانی خوش ذوق، افطاری سبک برای حاشیه شهر فراهم کرده بود، شیر و کیک و پنیر و مربا و نان و خرما گرفته بود تا سفره های خالی رنگ بگیرند، بچه های مسجد غروب پنج شنبه در کناره های شهر، مناطق عباس آباد و فرخ آباد و اروند، با انگیزه و پرانرژی توزیع شان کردند، اپیزودهای زیبا از تولید تا توزیع، وامدار بانیان و بچه های مسجدند🌸 @ghalamzann
@ghalamzann خانه این خانواده سه ونیم نفره، که چهارمین شان یک ماه دیگر اضافه می‌شود در "کال زرکش" مشهد است، در محله ای فوق محروم و فضایی آلوده و نابهنجار، در خانه کوچکشان که فقط یک هال دارد و یک آشپزخانه، فرش و تلویزیون مرتب هم دارند، شاید بعضی هایمان این را نپسندیم و تعریفمان از نیازمند کسی باشد که در فضای نمور و بدون زیرانداز و وسایل معمول زندگی کند، بعضی هایمان حاضر نمی‌شویم به چنین مواردی کمک کنیم بعضی هایمان معتقدیم که نیازمند باید جلوی چشم ما گرسنگی و نداری اش برجسته باشد تا دستی برسانیم، این بعضی ها به این زن باردار آبرومند گرسنه گفته بودند برو تلویزیون و فرشت را بفروش و مواد غذایی بخر، دلش شکسته بود، میگفت سالها طول کشیده تا با پول کارگری شوهرم اینهارا خریده ایم، آبرومندند، کرونا مضطرشان کرده و چند ماه است درآمدی ندارند، یعنی اجازه ندهی انسان آبرومند کرامتش خدشه دار شود، اجازه ندهی به خاک سیاه بنشیند و بعد وجدانت اجازه دستگیری دهد، یعنی برای کمک کردن هایت، عکس از خانواده و شرایطش نخواهی، یعنی اینها درست به اندازه ی ما آدمند. پس اندازه ی گرسنگی آدم‌ها و داشته هایشان را هنگام دستگیری روی ترازو نبریم! پی نوشت: چندشب پیش در یک برنامه توزیع، یکی از توزیع کنندگان وقتی بسته هارا به نیازمندان تحویل میداد با نهایت ادب و تواضع بسیار عذرخواهی می‌کرد که مارا ببخشید، کوچک شماییم، ناقابل است، شرمنده ایم و... و اکرام دقیقا یعنی همین احساس دین داشتن به طبقه نیازمند جامعه! ف. حاجی وثوق @ghalamzann