🔎📖🔍 🔎📖🔍
✅پرسش:
🔰چرا معاد جز اصول دين است اما قرآن که کلام الله است جز اصول دين نيست؟
يا چرا حجاب جزء فروع دين نيست؟
✍️پاسخ:
✅معاد بر اساس حکم قران است پس اين حکم قران که از اصول دين شمرده شده به اين معنا است که قران از اصول دين است . فرقي ندارد .
💠فروع دين منحصر به 8 يا 10 نيست بلکه تمام احکام فرعي جزء فروع دين هستند و از جمله حجاب که اتفاقاً از ضروريات اسلام است و منکر آن با شرايطي از جرگه اسلام بيرون مي رود.
👈آري آن فروع شمرده شده دين تنها مهم ترين فروع دين هستند و همه آنها نمي باشند.
✍️نکته ديگر اين که مفهوم ضروريات دين اين است كه به قدرى واضح است كه اين آموزه از واجبات دينى است كه جاى شكى براى كسى نيست مثلا نماز، كسى نمى تواند ادعا كند كه نمى دانسته نماز از واجبات احكام اسلامى است.
🔹بسيارى از احكام اسلامى براى شمار فراوانى از مردم روشن نيست بايد توضيح داده و اثبات شود اما روزه، نماز و حجاب از مسلمات است. از اين رو چون جزء دين بودن آن واضح است پس منكر آن در واقع منكر خداى سبحان يا نبوت انبياء است
📌 اما مع ذلک :
🔻اولا، اصول دين از مقوله اعتقادات قلبى و التزام به آنهاست نه از مقوله عمل، در حالى كه حجاب از مقوله رفتار و عمل است.
🔻ثانيا، اصول دين شامل بنيادى ترين اعتقادات و پايه اى ترين آنها است يعنى توحيد، نبوت و معاد و در اصل عدالت و امامت از شاخه هاى توحيد و نبوت اند. اعتقاد به حجاب و ساير اعتقادات، فرع بر پذيرش اين اعتقادات بنيادين است، لذا فروع دين نام گرفته اند.
🔹اگر نبوتى نباشد نه از نماز مى توان به عنوان حكم الهى سخن راند و نه از حجاب و زكات و چه اينكه اين احكام توسط پيامبران از سوى خدا بر ما مقرر شد، اگر پيامبرى و نبوت را انكار كنيم جايى براى بحث از اين احكام نخواهد بود.
📎 #اعتقادی
🌐 منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🔎📖🔍 🔎📖🔍
✅پرسش:
💢آيا شانس يک واقعيت است،يا يک امر خرافي است؟مثلا فردي که در هيچ قرعه کشي اي برنده نميشود آيا ميتوان گفت که از شانس بد اوست؟
✍️پاسخ:
✅ اصل واژه "شانس"، فرانسوي و به معناي فرصت است.
👈اما در ميان مردم شانس عموماً از رويدادي تعبير مي شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رويداد به شانس نسبت داده مي شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پديده اي بدون علت است، بي شک در فلسفه اسلامي و بر اساس دلايل قطعي مردود است. [1]
🔹 اگر چه ما اين علل را نمي شناسيم، ولي اگر پرده از روي علل برداشته شود خواهيم ديد که هيچ چيز اتفاقي وجود ندارد.
🔸خوش شانسي و بدشانسي بيشتر از آنچه معلول علت هاي ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و انديشه هر شخص درباره خويشتن است و کسي که به هر دليل خود را بدشانس مي داند، طبيعتا عملي متناسب با آن بروز مي دهد.
🔻البته، گاهي در ميان مردم، شانس به مقدرات الاهي اطلاق مي گردد؛ مثلاً به کسي که وضع مالي خوبي دارد و معمولاً در کارهاي اقتصادي سود مي کند مي گويند خوش شانس است.
✍️براي تحليل اين مطلب بايد با نگاهي گسترده تر به عوامل پديده ها نگريست و علاوه بر فعاليت هاي ظاهري شخص به شرايط روحي و معنوي فرد و حتي تأثير نسل هاي گذشته و تأثير دعا و نفرين ديگران در زندگي فرد و ديگر عوامل آشکار و پنهان در همواري يا ناهمواري زندگي توجه نمود، اگر منظور از شانس اين معنا باشد، ريشه در روايات و آيات دارد و از نظر دين اين مسئله قابل قبول است. [2]
☘️خداوند مي فرمايد: "خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد ...". [3]
🍃امام علي (ع) مي فرمايد: "خداوند روزي ها را مقدر فرمود و آنها را زياد و کم به صورت عادلانه تقسيم نمود، تا از اين طريق سپاس گذاري و شکيبايي توانگر و تهي دست را به آزمايش گذارد". [4]
✍️حال اگر شانس را به معناي منفي آن؛ يعني بدون علت بودن حادثه ها گرفتيم مي توان گفت: بعضي از علل روي آوردن مردم به استفاده از اين گونه واژه ها از اين قرار است:
1.📌 وجود بي عدالتي هاي اجتماعي و ظلم و عدم تناسب بين استحقاق و مناصب و مواهب. مردم وقتي اين موارد را مي بينند که داراي علل غير واقعي است، همه را مربوط به شانس مي دانند.
2. و📌جود روحيه راحت طلبي در ميان جامعه و توجيه بهره مندي افراد خاص به شانس و اقبال، عده اي که کمتر به فکر تلاش و سعي در رسيدن به اهدافشان هستند و خواستار زود نتيجه دادن اعمالشان هستند، وقتي که مي بينند به زودي به بهره اي نمي رسند، بهره مندي ديگران را از مواهب و مناصب با انتساب به شانس و اقبال توجيه مي کنند.
3.📌 تبليغات حکومت هاي جبار نيز در رواج اين تفکر در ميان مردم نقش دارد، آنان با اين گونه توجيهات مي خواهند به حکومت رسيدن خود و استمرار آن را به سرنوشت و شانس خود گره بزنند تا جلوي اعتراضات و شورش هاي مردمي را بگيرند. [5]
♻️اما در منطق قرآن تلاش و کوشش انسان براي رسيدن به آمال و نعمت هاي الاهي و مادي داراي جايگاه ويژه اي است.
🔅خداوند مي فرمايد: "براستي خداوند سرنوشت قوم و ملتي را تغيير نمي دهد، تا آن که آنان آنچه در ضميرشان هست تغيير دهند". [6]
🔹اما تفاوت فاحش انسان ها در بهره مندي از اين مواهب بستگي به توفيق خداوند، استعدادهاي متفاوت، زمينه هاي روحي و اجتماعي متفاوت در افراد و ديگر عوامل مؤثر دارد.
✍️البته، چنين نيست که هر کس که بهره اي از بهره هاي دنيوي داشته باشد، به خاطر استحقاق او و يا سعي و تلاش و يا به خاطر توفيق خداوند باشد، بلکه ممکن است چه بسا با ظلم و بي عدالتي به دست آمده باشد که از نظر دين ناپسند و مردود است.
📚 پی نوشت:
[1] مطهري، مرتضي، بيست گفتار، ص 80 – 83.
[2] براي آگاهي بيشتر، نک: نقش انسان در بدست آوردن روزي، سؤال 109 (سايت: 967).
[3] نحل، 71: "و الله فضل بعضکم علي بعضٍ في الرزق".
[4] نهج البلاغه، خ 91.
[5] مطهري، مرتضي، حماسه حسيني، ج 1، ص 362.
[6] رعد، 11؛ نک: ترجمه الميزان، ج 11، ص 427 – 426.
📎 #اعتقادی
🌐 منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
👇👇👇
♨️ سوال:
🔰خدا در قرآن ميفرمايد هر کس از ياد من روي گردان شود زندگي سختي خواهد داشت ولي آدمهايي رو ميبينيم که گناه مي کنند و غرق در نعمت هستند !!
✍️پاسخ:
✅(وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی) [1]؛ «و هر کس از یاد من روی گرداند، پس حتماً زندگی (سخت و) تنگی برای اوست؛ و او را روز رستاخیز نابینا گرد میآوریم»
📎درباره این که معیشت ضنک (تنگ) به چه مناست مفسران نظراتی مطرح کردهاند از جمله علامه طباطبایی میفرماید:
🔅 و اگر فرمود: کسی که از ذکر من اعراض کند «معیشتی ضنک» یعنی تنگ دارد، برای این است که کسی که خدا را فراموش کند، و با او قطع رابطه نماید، دیگر چیزی غیر دنیا نمیماند که وی به آن دل ببندد، و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد، در نتیجه همه کوششهای خود را منحصر در آن کند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش بپردازد، و روز به روز آن را توسعه بیشتری داده، به تمتع از آن سرگرم شود، و این معیشت، او را آرام نمیکند، چه کم باشد و چه زیاد، برای اینکه هرچه از آن به دست آورد به آن حد قانع نگشته و به آن راضی نمیشود و دائماً چشم به اضافهتر از آن میدوزد، بدون اینکه این حرص و تشنگیش به جایی منتهی شود.
🔹 پس چنین کسی دائماً در فقر و تنگی به سر میبرد و همیشه دلش علاقهمند به چیزی است که ندارد، صرف نظر از غم و اندوه و قلق و اضطراب و ترسی که از نزول آفات و روی آوردن ناملایمات و فرارسیدن مرگ و بیماری دارد، و صرف نظر از اضطرابی که از شر حسودان و کید دشمنان دارد، پس او علیالدوام در میان آرزوهای بر آورده نشده، و ترس از فراق آنچه بر آورده شده به سر میبرد.
🔅در حالی که اگر مقام پروردگار خود را میشناخت و به یاد او بود و او را فراموش نمیکرد، یقین میکرد که نزد پروردگار خود حیاتی دارد که آمیخته با مرگ نیست و ملکی دارد که زوالپذیر نیست و عزتی دارد که مشوب با ذلت نیست و فرح، سرور، رفعت و کرامتی دارد که هیچ مقیاسی نتواند اندازهاش را تعیین کند و یا سر آمدی آن را به آخر برساند، و نیز یقین میکند که دنیادار مجاز است و حیات و زندگی دنیا در مقابل آخرت پشیزی بیش نیست، اگر او این را بشناسد دلش به آنچه خدا تقدیرش کرده قانع میشود و معیشتش هرچه باشد به رایش فراخ گشته، دیگر روی تنگی و ضنک را نمیبیند(ترجمه المیزان، ج 14، ص 316.
💠تفسیر نمونه:
🔹گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد، ای بسا پول و درآمدش هنگفت است، ولی بخل و حرص و آز زندگی را بر او تنگ میکند نه تنها میل ندارد در خانهاش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گویی نمیخواهد آن را به روی خویش بگشاید، به فرموده علی(ع) «همچون فقیران زندگی میکند و همانند اغنیاء و ثروتمندان حساب پس میدهد». (تفسیر نمونه، ج13، ص: 328.)
✍️شهید مطهری می گوید:
🔅وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً)؛ آن کسی که از یاد ما اعراض میکند، معیشت سخت و تنگی پیدا میکند. با اینکه لازمه در یاد خدا نبودن این نیست که اسباب و وسایل مادی زندگی انسان (مثل قرض و بیپولی) انسان را تحت فشار قرار بدهد، ولی انسان از ناحیه درون تحت فشار قرار میگیرد برای اینکه چیزی را دارد که مطلوب واقعیاش نیست و از مطلوب واقعی چیزی در آن وجود ندارد. (مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 4، ص 653.)
🔹سختی که در آیه مطرح شده فقط سختی مادی نیست بلکه مطلق است و میتواند شامل دو نوع سختی مادی و روحی باشد. بلکه میتوان گفت سختی و راحتی مسألهای روحی و روانی است که ارتباط صددرصدی با سختی و راحتی جسمی ندارد.
📎 #اعتقادی
🌐 منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🔎📖🔍🔹🔎📖🔍
💢پرسش:
🔰چرا بايد نماز بخوانيم؟مگر نمي شود ما در ذهنمان ذکر خدا را بگوييم و يا بر زبان بياوريم؟پس چه نيازي به خواندن نماز است؟
🌟قسمت اول
✍️پاسخ:
✅خداوند غني و بي نياز از همه چيز است، چون غير از خدا هر چه موجود است، همه مخلوق خدا است و نيازمند به او.
🔷قرآن ميفرمايد : «اي مردم! شما همگي نيازمند به خداييد. تنها خداوند است که بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است».(1)
💢بنابر اين خداوند بي نياز مطلق است و مخلوقات همه محتاج اويند. او است که همه نيازهاي مخلوقاتش را بر طرف ميکند.
🔰ما انسانها که يکي از مخلوقات خداييم، سراسر وجودمان را نياز و احتياج فرا گرفته است، مانند نياز به آب و غذا و هوا و... که با نبود يکي از اينها قادر به ادامه حيات نيستيم. ما چند دقيقه يا چند ثانيه نميتوانيم بدون هوا زنده بمانيم. همه اين نيازمنديها به وسيله آب و هوا و غذا و... بر طرف ميشود که خداي مهربان با خلق آن نياز ما را برطرف کرده است. آري اين خداي حکيم ومهربان است که به هنگام تولد بچه، خون را تبديل به شير ميکند و نوزاد آن را از پستان مادر تغذيه مينمايد.
🗞يکي از نيازهاي ما نيازهاي روحي است مثل احتياج به محبت. از اين رو بچههايي که در خانواده خود احساس کمبود محبت نسبت به خودشان کنند، دچار اختلالات روحي و رواني ميگردند. يکي از نيازهاي واقعي و اساسي روح بشر مسئله عبادت و پرستش است، چون خداوند انسان را براي تکامل آفريده است و تکامل او جز از راه عبادت و بندگي به دست نميآيد.
✍️بنابر اين خداوند نياز به عبادت ما ندارد، بلکه ما محتاج به عبادت او هستيم که با بندگي او به نعمتهاي جاودان نايل شويم. قرآن ميفرمايد: « هر کسي کفر ورزد و حج را ترک کند، به خود زيان رسانده است. خداوند از همه جهانيان بي نياز است». (2)
☘️در آيه ديگر فرمود : «کسي که جهاد و تلاش کند، براي خود جهاد ميکند؛ چرا که خداوند از همه جهانيان بي نياز است». (3)
☘️در جاي ديگر ميفرمايد: « کسي که عمل صالحي به جا آورد، به سود خود به جا آورده است، و کسي که کار بدي انجام دهد، به زيان خود او است. سپس همه شما به سوي پروردگارتان باز ميگرديد». (4)
☘️در آيه ديگر فرمود: «کسي که پاکي گزيند، به نفع خود او است». (5)
✍️نتيجه اينکه انسان در پرتو اعمال صالح تکامل مييابد و به آسمان قرب خدا پرواز ميکند وبه خوشبختي هميشگي ميرسد. و بر اثر جرم و گناه سقوط ميکند و بر بدبختي ابدي گرفتار ميشود.
📚پينوشتها:
1. فاطر (35) آيه 15.
2. آل عمران (3) آيه97.
3. عنکبوت (28) آيه 6.
4. فجر (89) آيه 27-30.
5. ذاريات (51) آيه 56.
🗞 #اعتقادی
🌐 منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢پرسش:
🔰آیا خدا تحت تأثیر دعا و گناه ما قرار می گیرد؟ اینکه خدا به خاطر گناه ما غضب میکند و به خاطر دعای ما اجابت میکند، آیا به معنای این است که او تحت تأثیر اعمال ما قرار میگیرد؟
✍️پاسخ:
✅در مورد راضي شدن خدا در پي دعا ما و يا خشمگين شدن او همچنين خوشحال يا ناراحت شدن خداوند بايد گفت:
🔹صفاتي كه براي خداوند بكار میروند گاه براي انسانها هم استعمال میشوند؛ اما نبايد فراموش كرد كه معناي بكار رفته براي ذات باریتعالی هيچ جهت نقصي را نبايد داشته باشد. چراکه در جاي خود ثابتشده است. خداوند متعال صفات را بهطور تمام و كمال داراست و هیچگونه نقص وعدمی در او راه ندارد. مثلاً غضب در انسان حالتى است كه در اثر عوامل مخصوصى به فرد عارض مىشود و آن توأم با تأثر و تغيير حالت است. میدانیم كه ذات باریتعالی ثابت و نامتغیر است. پس بايد ديد مراد از غضب خدا كه در بسيارى از آيات آمده است چيست؟
🔸بخشايش و رحمت و گذشت به معني حالت نفساني خاصي است كه موقع مشاهده منظره نيازمندان و بيچارگان به انسان دست ميدهد. او را وادار ميكند كه براي رفع نواقص و تأمين احتياجات آنان بكوشد. اين معني بعد از تحليل به «بخشش و عطا براي رفع نيازمنديها» بازميگردد و هرگاه در مورد خداوند به كار رود، منظور همين معني است، نه آن حالت نفساني، چون تغيير حالت براي خداوند محال است.
🔹غضب حالتي است كه براي رفع ناملايمات و انتقام عارض انسان ميگردد. در مورد خداوند عبارت است از كيفر عذاب. يكي از ياران امام باقر (ع) گويد: از حضرت سؤال شد: چه ميفرماييد در آيه «و مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى و هر كس غضبم بر او وارد شود، سقوط ميكند».
🔸بعد از حضرت سؤال شد مراد از غضب چيست؟
👈حضرت فرمود: «مراد همان عذاب است، چه اگر كسي بپندارد خداوند از حالتي به حالتي ديگر متحول ميشود، او را به صفتي از صفات مخلوقات توصيف (تشبيه) نموده است، زيرا خداوند را هیچچیزی تحريك نكند تا او را دگرگون سازد».
🔹بنابراين اجابت خدا به معني نعمت بخشي و عنايت نعمتي جديد به فردي است كه با دعا خود را در معرض بهرهمندی از اين نعمت جديد قرارداد و غضب خدا به معني مجازات و عذاب كردن است، نه تغيير حالت نفساني كه در مورد انسانها صادق است. ازاینرو از امام صادق (ع) كه فرمود: «فرضاه ثوابه و سخطه عقابه مِن غير شيء يتداخله فيهيّجه و ينقله من حال إلي حال...؛ رضاي خدا، ثواب او و خشم خدا انتقام اوست، بیآنکه چيزي در خدا تأثير كرده و او را از حالي به حالي درآورد».
🔸توجه و عنایت هنگامیکه در مورد خداوند به كار مىرود به معنى آثار خارجى آن است و در بسيارى از اوصاف و افعال الهى، عين اين مطلب وجود دارد، مانند آنچه براي غضب الهي گفتيم كه خداوند، گنهکاران را «غضب» مىكند، به معناي اين است كه همچون يك شخص غضبناك با آنها رفتار مىنمايد، وگرنه خشم و غضب كه به معنى هيجان و برآشفتگى نفس آدمى است، در مورد خدا هرگز صادق نيست.
🔹عنايت خداوند میتواند ابعاد گوناگوني داشته باشد و با تعابيري همچون مورد تأیید بودن يا مشمول عنايات ويژه قرار گرفتن تبيين و تصوير شود؛ ولي در تمام اين امور نمیتوان فعل يا حالتي را به خداوند نسبت داد كه حاكي از تأثر و دگرگوني ذاتي باشد چون اين تأثرات مربوط به موجودات حادث و متغير و ممكن است نه خداوند كه اين پیرایهها در حريم وجوبي او راه ندارد.
📎 #اعتقادی
🌐 منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🔷🔹🔹🔷
💢 پرسش:
🔰به چه دلیل روایات اسلامی «مداد علماء» را ارزشمندتر و افضل از «خون شهدا» می دانند؟
✍️پاسخ:
✅ طبق روایات اسلامی در قیامت ارزش کار علماء سنگین تر از خون شهداء می باشد زیرا:
1️⃣ دانشمند با قلمش با روح و فكر مردم سر و كار دارد، و شهيد با شمشيرش با جسم مردم، شهيد ضربه بر پيكر مردم مى زند، ولى عالم تازيانه بر گرده افكار مردم. گاه اثر يك قطره مركّب عالم كه سطرى بنگارد از نظر هدايت و تحول جامعه به سوى سعادت، بیشتر از خون هاى شهداى در راه خداست. گاه يك يا چند قطره مركّب عالم جمله اى بر روى كاغذى شده و تحولی میآفریند.
2️⃣ خون شهيد بايد از مُركّب دانشمندان مدد گيرد تا رنگ ابديت پيدا كند، شهيد در مكان و زمان خاصى شهيد شده، چه چيزي مى تواند خون او را به تمام كره زمين بكشاند و در پهنه زمين و زمان بگستراند به غیر از مُركب سر قلم دانشمند؟ آری اگر اين نبود، ممكن بود خون شهید كم رنگ و سپس بى رنگ شود.
3️⃣ علماء خون شهید را تحلیل می کنند و عوامل و اهداف و پیام شهادت را به مردم می رسانند.
4️⃣ شهادت هميشه ميّسر نيست، گاهى زمينه شهادت و جهاد در مقابل دشمن وجود ندارد. شايد دهها سال طول بكشد و زمينه اى براى شهادت پيش نيايد، خصوصاً بعد از زمان ائمه معصومين(عليهم السلام). شهادت و شهيد و جهاد نظامى مقطعى است؛ ولى جهاد با قلم، اين اسلحه كوچك قدرتمند هميشه هست.
📎 #اعتقادی
🌐 منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✅ پرسش:آیا شیعیان برای به امامت رسیدن امامی، جشن می گرفته اند؟
✍️پاسخ: دو نوع شادمانی برای به امامت رسیدن امام داریم. یک نوع وقتی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت علی علیه السلام را به عنوان امام معرفی می کند. برای این امر، مراسم داشتیم و امامان هم بر آن و بزرگداشت آن تأکید کرده اند؛ البته جشنی متناسب با عرف زمانة خودش؛ یعنی وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت علی علیه السلام را به عنوان امام در غدیر مطرح می کنند که یک حالت عمومی دارد، این همراه خودش، جشن دارد؛ تا چند روز افراد به امیرالمؤمنین علیه السلام تبریک می گفتند؛ حتی بعد از این واقعه هم، وقتی کسی خبردار می شد به آن حضرت تبریک می گفت؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بودند که حاضران به غایبان بگویند. حاجیانی که به مناطق خودشان برمی گشتند و این خبر مهم را به منطقة خودشان می رساندند، عده ای که تازه خبردار می شدند باز هم به امیرالمؤمنین علیه السلام تبریک می گفتند.
🔸جشن گرفتن در این روز در سیرة علما هم بود است. با اینکه عید قربان و عید فطر از عیدهای اسلامی است؛ اما علاوه بر این دو عید، عید غدیر را بسیار گرامی می داشتند.
🔹اما نوع دوم، آغاز امامت، بعد از شهادت امام قبلی است. سیرة اهل بیت علیهم السلام در این مورد چگونه بوده است؟ اول اینکه طبیعی است که ایشان به مناسبت شهادت امام قبلی، محزون بوده اند. شیعیان نزد امام جدید می آمدند و ابتدا شهادت امام قبلی را تسلیت می گفتند و سپس با امام جدید بیعت می کردند. امام علیه السلام با تعابیر مختلف به اینها می گفتند خوشحال باشید که با ما هستید و شیعیان هم خوشحال بودند که گمراه نشده اند و امام بعدی را شناخته اند .
🔸البته اهل بیت علیهم السلام در یک فضای حزنی زندگی می کردند و می فرمودند بنی امیه برای ما عید نگذاشتند؛ بنابراین سیرة آنها بیشتر به تسلیت و حزن متمایل بوده است.
🔹در تقویم های ایران قدیم، این روز به نام تاجگذاری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مطرح بوده است؛ ولی پس از انقلاب اسلامی، تعبیر تاجگذاری تغییر کرد. این سخن صحیح نیست که کسی بگوید ما در بین علما، کسی را نداشتیم که به نهم ربیع اهتمام بورزد!
#اعتقادی
#تاریخی
#امام_زمان
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🔎📖🔍 🔎📖🔍
💢 پرسش:
🔰چرا خداوند فرشتهها رو آفرید؟! مگر خودش قادر به انجام کارهایش نبوده؟!
✍️پاسخ:
✅اصل آفرینش فرشتگان مانند دیگر موجودات، براساس فیض خداوند بوده است؛ یعنی از آن جا که خداوند دارای علم و قدرت بی نهایت در خلق عالَم می باشد، تمام پدیده هایی که امکان خلقت در مورد آنها بوده، از جانب خداوند آفریده شده اند. خداوند متعال، براى عطا کردن از ناحیه خودش، هیچ محدودیتى ندارد، و هر چیز که لایق عطا شدن باشد، عطا می کند. اما در مقابل هر جا که عطا نمی کند، به دلیل محدودیت پذیرنده است، و تقصیری و کاستی در عطا کننده وجود ندارد. فرشتگان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و از آن جا که قابلیت حیات و وجود را داشتند؛ خداوند این نعمت را به آنها داد. علاوه بر این باید توجه داشت؛ خداوند، این جهان و موجودات آن را نیکو آفرید.
🔸همچنین خداوند نظام هستی را براساس قانون علت و معلول و رعایت ترتیب میان سلسله علل، خلق نموده است. امام صادق(ع) در این زمینه فرموده اند: «خداوند اشیاء و حوادث را تنها از طریق سبب هایشان جاری می کند». براساس حکمت الهی و اراده و خواست خداوند، ربط بین نظام عالم با خداوند - در حالی که خداوند عاری از هرگونه ویژگی عالم ماده است- با واسطه ها انجام می شود. این واسطه در بسیاری مواقع فرشتگان هستند.
🔹سنت الهی بر این است که به وسیله واسطه هایی؛ نظیر فرشتگان، فیوضات پروردگار را به عالم ماده برساند و در عالم ماده هم واسطه های زیادی در رسیدن آنها به دست ما وجود دارد. در همین رابطه جایگاه وجود فرشتگان در نظام آفرینش تعریف می شود. با تمام آنچه گفته شد؛ ممکن است علت اصلی خلقت فرشتگان چیز دیگری باشد که بر ما پوشیده است. همچنین می توان احتمال داد که عبادت فرشتگان، یک عبادت محض نیست بلکه برای کل عالم امکان و نیز عالم ماده، ثمراتی دارد. به بیان دیگر؛ عبادت آنها سوای بحث تکلیف داشتن یا نداشتن ایشان؛ اثراتی را بر همه مخلوقات و جهان هستی دارد و همین امر می تواند از علت های خلقت آنان باشد.
📎 #اعتقادی
🌐 منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🗞🔹🔹🗞
💢 پرسش:
🔰 چرا خداوند جهنم، بهشت و فرشتگان را از دید انسانها مخفی نگه داشت؟!
✍️پاسخ:
✅ پوشیده ماندن امور غیبی همچون وجود فرشتگان و بهشت و جهنم و نیز حقیقت گناه و ثواب، موجب آماده شدن زمینه برای امتحان انسانها است؛ زیرا اگر حجابها از مقابل چشم دل همه انسانها کنار رود و امور غیبی را مشاهده کند، دیگر ایمان به خدا و آخرت معنا نخواهد داشت؛[1] چرا که ایمان به خدا و آخرت؛ یعنی قبول داشتن چیزهایی که با حواس قابل درک نیست؛ از اینرو، در قرآن، یکی از نشانههای مؤمنان، ایمان داشتن به غیب، ذکر شده است.[2]
👈 تجربه نشان داده است که دیدن امور غیبی اثر چندانی بر افراد ندارد. خیلی از افراد معجزات پیامبران را با چشم خود دیدند، ولی کوچکترین تأثیر در ایمان آوردنشان نداشت. درباره ازدیاد ایمان مؤمنان نیز معمولاً اثر طولانی مدت ندارد. همانطور در طول تاریخ این موارد دیده شده است؛
👈 مثلاً بنیاسرائیل با دیدن معجزات فراوان و شکافته شدن دریا و عبور از میان آن، پس از مدت کمی، گوسالهپرست شدند. همچنین دیدن معجزات و کراماتی که از پیامبر و امامان معصوم(ع) دیده شد، اثرات طولانی مدتی بر عموم نداشت و فقط افراد کمی که بر اثر غفلت، در گمراهی به سر میبردند، با این امور هدایت شدند.
💠 بنابراین، بهترین راه برای ازدیاد ایمان، استفاده از نعمت عقل و تفکر کردن در عالم هستی و عبودیت و بندگی خدای تعالی است که در قرآن زیاد مورد سفارش قرار گرفته و در روایات بر آن تأکید شده است. البته توجه به اولیای الهی، خصوصاً معصومین، در این راه کمک فراوانی به شخص میکند.[3]
📚پی نوشت:
[1]. «یَوْمَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمانِها خَیْراً»؛ انعام، 158.
[2]. «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»؛ بقره، 3.
[3]. ر.ک: «تقویت ایمان و اعتقادات»، سؤال 9323؛ «راههای تقویت حس خداجویی»، سؤال 3472.
📎 #اعتقادی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🗯️ پرسش: چرا با وجود دوازده امام، ما را شیعه جعفری مینامند؟!
✍️پاسخ: بیگمان تشیع همان حقیقت راستین اسلام ناب محمدی است که پیامبرش امت خود را به پیروی از علی(ع) و اهلبیت(ع) راهنمایی کرده تا آنان بتوانند از این در به شهر علم محمدی راه یابند.
🔹در زمان امام صادق(ع) شرایط بهتری برای ترویج علوم و معارف دینی فراهم شد و از این رو میبینیم که هفتاد در صد از روایات فقهی شیعه به نقل از آنحضرت بوده، همانگونه که مذاهب فقهی اهل سنت نیز در همین دوره پایهگذاری شده است. پس این دوره، دوره شکلگیری مذاهب فقهی اسلام نیز بوده است. اصطلاح رئیس مذهب شیعه که بیشتر به امام صادق(ع) گفته میشود بیشتر ناظر به فقه شیعی در برابر مذاهب اهل سنت است، و گرنه اساس تشیع و مکتب امامت از لحاظ معارف بنیادی، در عرض مذاهب فقهی نبوده و معارف اصلی اسلامی را شامل میشود که جز در مکتب اهلبیت(ع) قابل وصول نیست.
🔸بنابراین، اینگونه اصطلاحات، ناظر به شرایط تاریخی بوده و صرفاً جنبه توصیفی دارد، و تشیع به عنوان مکتب اهلبیت(ع) حقیقت راستین اسلام است و صرفاً مذهبی فقهی در عرض سایر مذاهب نیست. با اینحال؛ فقه متعالی شیعه به عنوان یکی از افتخارات تشیع در زمان امامت امام صادق(ع) در برابر سایر مذاهب فقهی اظهار شد، و از اینروی تبیین علم شریعت نیز بیشتر به آنحضرت اختصاص داشته است.
📎 #اعتقادی
📎 #شیعه_جعفری
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
🗞🔹🔹🗞
💢 پرسش:
🔰 آیا میتوان قبل از مرگ، تصویری از دنیای بعد از آن داشت؟
✍️ پاسخ:
✅ اگر مقصود از داشتن تصویری از حوادث بعد مرگ، علم و آگاهی به آن است با مطالعهی کتابهایی که در مورد معاد و قیامت نوشته شده است میتوان به بخشی از آنچه بعد مرگ رخ میدهد آگاهی یافت.[1]
👈 در همین راستا، اصل وجود جهانی دیگر، در آیات و روایات فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است:
🗞 قرآن کریم میفرماید: شما عالم نخستین را دانستید چگونه متذکّر نمیشوید(که جهانى بعد از آن است)؟[2]
✍️ امام سجاد میفرماید: تعجب میکنم از کسی که قیامت را انکار میکند، در حالیکه این دنیا را مشاهده کرده است.[3]
🗞 مفسران این آیه را با بیانات مختلف توضیح دادند:
🔗 1. اگر از بیابانى بگذریم و در آن قصر بسیار مجلل و باشکوهى با محکمترین و عالیترین مصالح، و تشکیلات وسیع و گسترده ببینیم، و بعد به ما بگویند اینهمه تشکیلات و ساختمان عظیم براى این است که فقط قافله کوچکى چند دقیقهای در آن بیاساید و برود، پیش خود میگوییم این کار حکیمانه نیست؛
👈 زیرا براى چنین هدفى مناسب این بود چند خیمه کوچک برپا شود. دنیاى با این عظمت و اینهمه کرات و خورشید و ماه و انواع موجودات زمینى نمیتواند براى هدف کوچکى مثل زندگى چند روزه بشر در دنیا آفریده شده باشد، و گرنه آفرینش جهان پوچ و بیحاصل است، این تشکیلات عظیم براى موجود شریفى مثل انسان آفریده شده تا خداى بزرگ را از آن بشناسد معرفتى که در زندگى دیگر سرمایه بزرگ او است.
🔗 2. دیگر اینکه صحنههاى معاد را در این جهان در هر گوشه و کنار با چشم خود میبینید، همه سال در عالم گیاهان صحنه رستاخیز تکرار میشود، زمینهاى مرده را با نزول قطرات حیاتبخش باران زنده میکند، چنانکه در آیه 39 سوره فصلت میفرماید: «إِنَّ الَّذِی أَحْیاها لَمُحْیِ الْمَوْتى» کسى که این زمینهاى مرده را زنده میکند هم او است که مردگان را زنده میکند!
🗞در آیه 6 سوره حج نیز به همین معنا اشاره شده است.[4]
🔗 3. حوادث آخرت، در همین دنیا مشاهده میشود؛ مثلاً انسان از مرحلهی نطفه به علقه، از علقه به مضغه و از مضغه به صورت گوشت و استخوان تبدیل میشود و یا اینکه خاک تبدیل به گیاه و گیاه تبدیل به گوشت، پوست، خون، استخوان و دیگر اجزای انسان یا حیوان میشود.[5]
💢 اما اگر مقصود دیدن با چشم ظاهری است، نباید از این چشم که در دنیای مادی وسیلهای برای یکی از حواس پنجگانه انسان بوده و حتی توانایی دیدن برخی نورهای مادون قرمز و ماورای بنفش را ندارد، انتظار داشت که تصویری از قیامت را دریافت کند، ولی اگر منظور از دیدن، علم حضوری و کشف و شهود است، از راه تقوا و ریاضت نفس میتوان به آن دست یافت. امام علی(ع) در اوصاف متقین میفرماید: «بهشت براى آنان چنان است که گویى آنرا میبینند و در نعمت آن غوطهورند و با دوزخ چنانند که گویى آنرا مشاهده میکنند و در عذاب آن گرفتارند».[6]
📚پی نوشت:
[1]. در این سایت نیز مطالب متنوع در مورد معاد وجود دارد که با جستوجو میتوانید بیابید: ر. ک: 125؛ 3891؛ 4905؛ 170 و 2609.
[2]. واقعه، 62.
[3]. «عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ عَجَبٌ کُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْکَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ یَرَى مَنْ یَمُوتُ کُلَّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ وَ الْعَجَبُ کُلُ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْکَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ یَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 258، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 245 و 246، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[5]. ر. ک: کاشانى، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین، ج 9، ص 154، تهران، کتابفروشى محمد حسن علمى، 1336ش؛ طیب سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 403، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
[6]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خ 193، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
📎 #اعتقادی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
✳️برزخ
❓سوال
فسلفه وجود برزخ چیست؟
جواب اجمالی
✍یک از ویژگیهای عالم برزخ این است، که ناخالصیها از بین میرود وبا تحمّل مشقت و عذابهای آنجا روح مومن تصفیه میشود و با روحی پاک پای به صحرای محشر مینهد. برخی کمالات که مومن در دنیا موفق نشده است کسب کند، آنجا به دست میآورد. امام کاظم علیه السلام در این باره میفرماید: هر که از دوستان و شیعیان ما بمیرد و هنوز قرآن را خوب نداند، در قبر به او یاد میدهند؛ تا خداوند به این وسیله درجهاش را بالا ببرد. زیرا درجات بهشت به اندازهی آیات قرآن است. به او گفته میشود: قرائت کن و بالا برو؛ پس میخواند و در درجات بهشت بالا میرود.
ملاحظه میشود که عالم برزخ برای محبین اهلبیت محل تعلیم است.
🔸 در حدیث دیگری سماعة بن مهران، از امام صادق عیه السلام، نقل کردهاست؛ که امام فرمود: اگر گناهان انسان زیاد باشد و چیزی که کفارهی گناهانش باشد، یافت نشود؛ خدای عزّوجلّ او را به اندوهی در دنیا مبتلا میکند، تا کفارهی گناهانش باشد. پس اگر گناهانش پاک نشد، بدنش بیمار میشود، تا باعث پوشیدن گناهانش شود. حال اگر افاقه نکرد، برای کفاره گناهانش هنگام مرگ او سخت گرفته میشود و در قبرش عذاب میشود؛ تا خداوند را روز قیامت در حالی ملاقات کند که گناهی بر او نباشد، که به خاطر آن عذاب شود.
🔸از این حدیث استفاده میشود که اعمال و رفتار بندهی مومن، در چند مرحله تصفیه و پاک میشود: ۱. غصّه واندوه در زندگی ۲. بیماری جسمانی ۳. سختی جان دادن ۴. در عالم برزخ. در حدیث دیگری آمدهاست، که حضرت فرمود: إنَّ اَطفالَ شیعَتِنا مِنَ الموُمنین تُرَبیهِم فاطمةُ عَلیهاالسلام» کودکان شیعیان، از ما مومنین را، فاطمه سلام اللّه عیها (در برزخ) تربیت میکند. حاصل آنکه مستفاد از روایات این است، که در برزخ هم تعلیم است و هم تربیت و هم تصفیهی بعضی ناخالصیها.
#برزخ
#اعتقادی
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr