به شیخ بهایی که اسبش جلو می رفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمی کند، دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از این که آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است
سر از پا نمی شناسد و می خواهد
از شوق بال در آورد.
#رسم_رفاقت.
🇮🇷قلب زیبا۱۳۷۴🔽
@ghalbeziba1374
#حکایت
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!
به #شیخ_بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد.
#میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد.
این است " #رسم_رفاقت..."
در "غیاب" یکدیگر" حافظ آبروی" هم باشیم...
❤️ #قلب_زیبا313 🇵🇸 👇
•💌 https://eitaa.com/joinchat/580911108C9ac9a60e30