#شهیدانه🦋♥️
همیشه لباس کهنه میپوشید. سرآخر اسمش پای لیست دانشآموزان کم بضاعت رفت. مدیر مدرسه داییاش بود. همان روز عصبانی به خانه خواهرش رفت. مادر عباس بابایی، برادرش را پای کمد برد و ردیف لباسها و کفشهای نو را نشانش داد. گفت عباس میگوید دلش را ندارد پیش دوستان نیازمندش اینها را بپوشد
#شهید_عباس_بابایی 🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━ 🍃 🌷 ♻️ 🔰 🌷 🍃 ━━━┓
🦋جِبْههِ فَرْهَنگیْ صِرْاٰطُ الوِلآیَة🦋
🆔 @ghamar_p
┗━━━ 🍃 🌷 ♻️ 🔰 🌷 🍃 ━━━┛
در یکی از روزهای ماه محرم همراه عباس و چند تن از خلبانان ماموریت حساس و مشکلی را انجام داده و به پایگاه برگشته بودیم.
صدای جمعیت عزادار از دور به گوش میرسید
عباس به من گفت بریم به طرف دسته عزادار...
بر سرعت قدم هایمان افزودیم
پرچمهای دسته عزادار از دور پیدا بود.
ناگهان دیدم عباس کنارم نیست.
وقتی برگشتم اطراف و پشت سرم را نگاه کردم دیدم عباس به آرامی پوتین و جوراب را از پا در آورد و بندهایش را به همدیگر گره زد و آن را به گردن آویخت... سپس بی اعتنا از کنار من عبور کرد...
با دیدن این صحنه بی اختیار به یاد حر بن یزید ریاحی هنگامی که به حضور امام شرفیاب میشود افتادم.
چند لحظه بعد عباس میان انبوه عزاداران بود و با صدای زیبایش نوحه میخواند و جمعیت سینه زنان و زنجیر زنان به طرف مسجد میرفتند.
من تا آن روز گاهی در ایام محرم دیده بودم که بعضی با پای برهنه عزاداری کنند ولی ندیده بودم که فرمانده کل پایگاهی با پای برهنه در میان سربازان و پرسنل عزاداری و نوحه خوانی کند...
خاطره از امیر سرتیپ خلبان فضل الله جاویدن
#شهید_عباس_بابایی
#محرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━ 🍃 🌷 ♻️ 🔰 🌷 🍃 ━━━┓
🦋جِبْههِ فَرْهَنگیْ صِرْاٰطُ الوِلآیَة🦋
🆔 @ghamar_p
┗━━━ 🍃 🌷 ♻️ 🔰 🌷 🍃 ━━━┛
⊰•🕊🍃•⊱
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🔸سال ۱۳۶۱ #شهید_بابایی را که جوان حزباللّهی بود، گذاشتیم فرمانده پایگاه
هشتم شکاری اصفهان؛
🔸 بنا بود او این پایگاه را اداره کند؛
کار سختی بود. دل همه میلرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم،میلرزید که آیا میتواند؟!
🔸اما توانست... او یک انسان واقعاً مؤمن و پرهیزگار و صادق و صالح بود.
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
۱۳۸۳/۱۰/۲۳
#سالروز_شهادت
#شهید_عباس_بابایی
#شهیدانه 🕊🕊
●➼┅═❧═┅┅───┄
🇮🇷پایگاه مقاومت بسیج حضرت قمربنی هاشم(علیه السلام)🇮🇷
🆔 @ghamar_p