eitaa logo
❤️🤍💚مسجدحضرت قمربنی هاشم علیه السلام💚🤍❤️
78 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.2هزار ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فرق دارد به یقین مزه‌ی احسان حسن لب ما بوسه نگیرد مگر از نان حسن زلف خود را به نخ چادر زهرا بسته‌ست هرکسی هست در این دهر پریشان حسن کرمش دست گدا را به خداوند رساند سائلان را بنویسید: مسلمان حسن "بی حرم هست؛ ولی هرچه حرم زنده از اوست" زائر کرب و بلا هم شده مهمان حسن عاقبت با مدد حضرت زهرا روزی مثل ایوان نجف می‌شود ایوان حسن سَردَر باغِ حسن نام حسین است فقط نذر گل های‌حسین است گلستان حسن پسرانش همه‌جا گوش به‌ فرمان حسین علی اکبر همه جا گوش به فرمان حسن * * * بعد یک عمر فقط زهر توانست شود مرهم زخم دل و سینه‌ی سوزان حسن ظاهراً زهر شده قاتل او؛ اما نه کوچه‌ای تنگ شده نقطه‌ی پایان حسن... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک یارِ با وفا که شود یاورش، نداشت امّید یاری از طرف همسرش نداشت یوسف ترین عزیز خدا بود و ای دریغ عزت میان مردم دور و برش نداشت ویرانه باد مسجد شهری که هیچ گاه جایی برای سبط نبی منبرش نداشت نفرین به سائلی که غنی شد از او؛ ولی اندازه‌ی معاویه هم باورش نداشت از کودکی زیاد ز کوچه نمی‌گذشت از کوچه خاطرات خوشی در سرش نداشت گیسوی او بخاطر یک غم سپید شد اینکه قدی بلندتر از مادرش نداشت 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر کویر سفره‌های سائلان، باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منّان تویی آن‌که بوده خاندانش از ازل مسکین، منم آن‌که بوده خاندانش از ازل سلطان، تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه‌ات سائلان هستند صاحب‌خانه و مهمان تویی هر کجا حرف از کریمان دو عالم می‌شود اولین نامی که هر کس می‌کند عنوان تویی ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان، تویی پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود خیرخواهِ مهربانِ خیلِ بدخواهان تویی شیر مِیدانی که با یک ضربه در جنگ جمل آن شتربان را زمین انداخت از کوهان، تویی صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی حالِ یک غمدیده را غمدیده می‌فهمد فقط بر دلِ پُر دردِ مادر‌ مُرده‌ها درمان تویی * * * یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن توهستی! آن توهستی! آن توهستی! آن تویی! بعد از آن کوچه فقط روی لب تو "آه" بود غصه می‌خوردی از اینکه قد تو کوتاه بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
. رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را تا خلق کند حوری انسانی خود را ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد بر خاک قدم های تو پیشانی خود را هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر مدیون تو هستند مسلمانی خود را در بند غمت هر که اسیر است عزیز است آزاد مکن یوسف زندانی خود را چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم یک روز ببینیم سلیمانی خود را ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم در روضه تو لحظه پایانی خود را محشر همه فاطمیون چشم به راهند از یاد مبر این همه قربانی خود را ✍ .
ابلیس حِقد و کینه را بی‌کار نگذاشت بیت خدا را نیز بی آزار نگذاشت گفتند زهرا پشت این در ایستاده گفتند او را راحتش بگذار، نگذاشت* «در» شعله‌ور شد! غنچه‌اش را در خطر دید می‌خواست برگردد ولی دیوار نگذاشت سعی فراوان کرد حتی بین آتش- «در» را نگه دارد ولی مسمار نگذاشت دیگر نشد پای علی برخیزد از جا می‌خواست برخیزد، تنِ تب‌دار نگذاشت شاید از آن پس مرتضی هر خانه‌ای ساخت دیگر به روی درب آن مسمار نگذاشت ✍ * فَدَعا بِالْحَطَبِ وَ قالَ: وَالَّذي نَفْسُ عُمَرَ بِيَدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّها عَلى مَنْ فيها، فَقيلَ لَهُ: يا أبا حَفص إِنَّ فيها فاطِمَةَ فَقالَ، وَإِنْ! ترجمه: در اين موقع (خلیفه دوم) هيزم طلبيد و گفت: به خدايى که جان عمر در دست اوست، بيرون بياييد يا خانه را با شما آتش مى‌زنم. پس به خلیفه دوم گفته شد: اى اباحفص (کنيه عمر) در اين خانه، فاطمه، دختر پيامبر است؛ گفت: [ولو اینکه او هم در خانه] باشد! 📚 الامامة و السياسة ابن قتيبه دینوری، ص ١٢ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند آن جلوه‌ی خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند@hosenih@dobeity_robaey
امّ البنین شدم که شوم یاور حسین تا گل بیاورم بشود پرپر حسین قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین هستند دختران علی در بر حسین هستند مثل مادرشان مضطر حسین شد شاملم دعای سحرهای فاطمه روشن شدم به نور قمرهای فاطمه تاج سر منند گهرهای فاطمه اولاد من کجا و پسرهای فاطمه هستند هر چهار پسر نوکر حسین شرمنده‌ام نشد سپر مجتبی شوند قسمت نبود زودتر از این فدا شوند حالا بناست راهی دشت بلا شوند حتی اگر که تک‌تک‌شان سرجدا شوند جای گلایه نیست، فدای سر حسین جریان گرفته‌اند کنار ابوتراب از آلِ هاشم‌اند نه قوم بنی کلاب اصلاً نیاز نیست به ترس و به اضطراب عباس من شده به علمداری انتصاب او هست یک تنه همه‌ی لشکر حسین عهدی‌ست بین ام بنین و خدای خود غیر از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته‌ام به دل بچه‌های خود اصلاً حسین و زینب و کلثوم جای خود عباس من فدای علی اصغر حسین * * هرچند او دگر پسر خویش را ندید اما غمین نبود که عباس شد شهید دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید: بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب، لب انور حسین کارش دگر نشستن در آفتاب شد آب زلال در نظر او مذاب شد شرمنده‌ی نگاه غریب رباب شد از اینکه هم‌قبیله‌ی شمر است، آب شد رو می‌گرفت نزد دو تا خواهر حسین... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در جود و کرم، زبانزدی یا زهرا محتاج تو هستم، مددی یا زهرا هربار که بیمار و گرفتار شدم تو زود سراغم آمدی یا زهرا ✍ @dobeity_robaey
🌸 بر مادران فاطمی مبارک باد. در زندگی من است محور، مادر آرام دل است و سایه‌ی سر، مادر گفتند که نام دیگر عاشق چیست آمد ز دلم ندا که: مادر مادر@dobeity_robaey