eitaa logo
❤️🤍💚مسجدحضرت قمربنی هاشم علیه السلام💚🤍❤️
78 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.2هزار ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 گفته ‏"یَداللَهِ فَوقَ أَیْدِیهِم🌻 ‏یعنی بنده‌ی من 🍀 ‏نگران فردایت نباش🍀 ‏از آدم‌ها دلگیر نشو🍀 ‏کاری از آنها ‏بر نمی‌آید🍀 دستت را به من بده🍀 ‏تا من نخواهم🍀 برگی از درخت نمی افتد🍀 🌸واحد فرهنگی مسجد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🌸
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🤍💚🌸❤️🤍💚 🌷 افشاگری عبدالرحیم ملازاده عموی همسرِ عبدالحمید🎍 🌸🍀🌸 🌷طبق گفته های عبدالرحیم ملازاده مرحوم مولوی عبدالعزیز می‌نالید که عبدالحمید فکرش کار نمیکند. اما چاره‌ای نداشت در شرایط آن زمان زاهدان غیر از او کسی را جانشین خود اعلام کند🎍 🌷عبدالعزیز ملازاده، پدر خانم عبدالحمید و امام جمعه قبلی اهل سنت زاهدان بود🎍 🌸🍀🌸 اخبار تخصصی تحولات منطقه🎍 🌸واحد فرهنگی مسجد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🌸
🔵 بیماری و پاک شدن گناهان 💠 امیرالمؤمنین به يكی از يارانش كه بيمار بود فرمود: « خدا آنچه را كه از بيماری شكايت داری موجب كاستن گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست اما گناهان را از بين می برد و آنها را مانند برگ پاييزی می ريزاند. » 📒 ، حکمت ۴۲
فرق دارد به یقین مزه‌ی احسان حسن لب ما بوسه نگیرد مگر از نان حسن زلف خود را به نخ چادر زهرا بسته‌ست هرکسی هست در این دهر پریشان حسن کرمش دست گدا را به خداوند رساند سائلان را بنویسید: مسلمان حسن "بی حرم هست؛ ولی هرچه حرم زنده از اوست" زائر کرب و بلا هم شده مهمان حسن عاقبت با مدد حضرت زهرا روزی مثل ایوان نجف می‌شود ایوان حسن سَردَر باغِ حسن نام حسین است فقط نذر گل های‌حسین است گلستان حسن پسرانش همه‌جا گوش به‌ فرمان حسین علی اکبر همه جا گوش به فرمان حسن * * * بعد یک عمر فقط زهر توانست شود مرهم زخم دل و سینه‌ی سوزان حسن ظاهراً زهر شده قاتل او؛ اما نه کوچه‌ای تنگ شده نقطه‌ی پایان حسن... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزی که رفتم از مدینه محترم بودم عباس و اکبر داشتم، بی درد و غم بودم دور از نگاه این و آن، پرده‌نشین بودم من کعبه‌ی آل علی روی زمین بودم دور و برم بودند بانوها و دخترها بار شتر بودند چادرها و معجرها قد فلک کوتاه بود از دوش من آری... جای رقیه بود در آغوش من آری... روزی که رفتم روزگارم حال بهتر داشت زینب میان این مدینه شش برادر داشت امروز برگشتم شکسته، پیر، آشفته برگشته‌ام با روضه‌های داغ و ناگفته من در میان هلهله گودال را دیدم جنجال را دیدم، تنی پامال را دیدم هر ناله‌ای که می‌زدم بی سود و حاصل بود موی حسینم در میان مُشت قاتل بود این زینبی که آمده، آزارها دیده سخت است اما کوچه و بازارها دیده این زینبی که آمده، قامت کمان بوده بعد از حسین هم‌صحبتِ شمر و سنان بوده زخم دل بی تاب من خیلی نمک خورده آه ای مدینه! زینبت خیلی کتک خورده بی احترامی‌ها به من در هر مسیری بود بر قامت دخت علی رَخت اسیری بود بین نگاه صد حرامی رفته‌ام، ای وای! بزم میِ اوباش شامی رفته‌ام، ای وای! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک یارِ با وفا که شود یاورش، نداشت امّید یاری از طرف همسرش نداشت یوسف ترین عزیز خدا بود و ای دریغ عزت میان مردم دور و برش نداشت ویرانه باد مسجد شهری که هیچ گاه جایی برای سبط نبی منبرش نداشت نفرین به سائلی که غنی شد از او؛ ولی اندازه‌ی معاویه هم باورش نداشت از کودکی زیاد ز کوچه نمی‌گذشت از کوچه خاطرات خوشی در سرش نداشت گیسوی او بخاطر یک غم سپید شد اینکه قدی بلندتر از مادرش نداشت 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ و سربلندم در دو دنیا با حسین و با حسن هک شده روی دلم: مولا حسین، آقا حسن ذکر لب‌هایم دمادم: یا حسین و یا حسن غم ندارد شیعه تا دارد حسین و تا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن گشتم اما در کرامت مثل او پیدا نشد هیچکس جز او خریدار جذامی‌ها نشد صلح او کم از قیام سرخ عاشورا نشد در محبت، در وفا، در عشق بی‌همتا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن نام او همچون عسل، توصیف او بیت الغزل مدح او اعمال افضل، حُب او خیرالعمل مرتضی شد شیر خیبر، مجتبی شیر جمل سفره‌دارِ اصلی اشک حسینی‌ها حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن کیست او آیینه‌ای از هیبت شیر خدا نه مُعز المؤمنین! بلکه مُعز الانبیا لا فتی الا علی، لا عشق الا مجتبی فاتح دل‌ها حسین و شافع عقبا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن شأن و قدر و ارج و قربش در حد گفتار نیست لطف و مهر و فضل و جودش قابل انکار نیست پس به لطفش با کریمان کارها دشوار نیست مردی و مردانگی را بهترین معنا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن عاقبت باغ گل زهرا بهارش شد خزان با امام شیعه بد کردند ظلمت سیرتان جانماز از زیر پاهایش کشیدند این و آن مَحرمی کو تا شود غم‌خوار و هم‌دم با حسن لا شهید الا حسین و لا غریب الا حسن گرچه غیر از زهر بر زخم دلش مرهم نبود آه اما مطمئناً قاتل او سَم نبود داغ کوچه، داغ پهلو، داغ سیلی کم نبود! ماند با یک مشت بی‌غیرت تک و تنها حسن لا شهید الا حسین و لا غریب الا حسن ختم خواهد شد به خیر این داستان، این ماجرا شیعه می‌سازد برایش مرقد و صحن و سرا آه! سقاخانه و گلدسته و گنبد طلا فاطمه فرمود: جانم؛ تا که گفتم: یا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه نور زلالش در آسمان خداست حسن غریب‌ترین مرد در جهان خداست و بعد «اَشهَدُ اَنَّ عَلی_ولیُ الله» که بانگ «اَشهَدُ انَّ حسن»، اذان خداست فدای غربت آن پیشوای مظلومی که درد بی کسی‌اش اوج امتحان خداست مرا به حج چه نیازی‌ست تا حسن دارم که روی ماه حسن کعبه‌ی عیان خداست چهار قبر غریب و بهشت خاکی آن مکان عرشی دفن ستارگان خداست ندیده‌ام احدی را کریم‌تر از او از او که واسطه‌ی فیض آستان خداست قسم به صلح حماسی‌تر از هزاران جنگ حسن، حسین‌ترین مرد قهرمان خداست «توان واژه کجا و مدیح گفتن او»* که وصف جلوه‌ی این ماه در توان خداست همیشه هست «یَدُاللهِ فَوقَ اَیدیهِم» و او ادامه‌ی دستانِ مهربانِ خداست ✍ *استاد مرحوم غلامرضا شکوهی 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیچیده بوی غم همه جا، وامحمدا عرش خدا گرفته عزا، وامحمدا گریان دو چشم ارض و سما، وامحمدا امشب شده‌ست نوحه‌ی ما: وامحمدا بر غربت پیمبرمان گریه می‌کنیم محض رضای مادرمان گریه می‌کنیم دنیا چه کرد با زحماتِ پیمبرش؟! امشب میان عرش زَنَد حمزه بر سرش ای روزگارِ پست...! که می‌گشت باورش؟! روزی شوند قاتل آقا دو همسرش مردم! رسولِ عالم و آدم شهید شد رحلت نکرد احمد خاتم، شهید شد اصحاب، پشت پا به حق آسان زدند، آه چه زود دم ز دولت شیطان زدند، آه آتش به جان عالم امکان زدند، آه بر روح وحی، تهمتِ هذیان زدند آه ای دیده! بر محمد مظلوم گریه کن با چار کعبه زاده‌ی معصوم گریه کن دوران حق کشیِ زمانه شروع شد دوران کفر خانه به خانه شروع شد توهین به صد دلیل و بهانه شروع شد دوران تلخ دفن شبانه شروع شد ای روزشان سیاه، نبی شد شبانه دفن یک تن نگشت یارِ علی، در زمان دفن مولای ما به سوگ برادر نشسته است جایش ببین، که بر روی منبر نشسته است! روباه جای شیر دلاور نشسته‌ است آتش به جان حضرت کوثر نشسته است امت ز یاد برده چه راحت غدیر را دادند زود اجر رسول و امیر را چیزی نمانده تا که شود یاس بی قرار قنفذ رسد به نان و نواهای بی شمار آتش گرفت میخ در از آه ذوالفقار آمد خزانِ فاطمه در اول بهار چیزی نمانده تا که بماند از او خیال گردد جوانِ خانه‌ی مولا، قدش هلال چل بی حیای پست و لعین، آه فاطمه بی حرمتی به صاحب دین، آه فاطمه پهلو شکسته، زار و حزین، آه فاطمه دو گوشواره روی زمین، آه فاطمه چیزی نمانده تا که زند ناله از جگر: فضه برس به دادِ دلِ مادر و پسر یا ایها الرسول! شود حق تو ادا گاهی میان کوچه و گاهی به کربلا وای از غروب روز دهم، وامحمدا شمشیر،کهنه خنجر و سر نیزه و عصا آه از دمی که ناله زند زینب حزین: ای مونسِ شکسته‌دلان! حال ما ببین... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک بُغضِ سخت و سنگین، جامانده در گلویم تصویر مشت خاکی‌ست، پیوسته روبرویم امشب نسیم رحمت، از جانب مدینه عطر وجود او را، می‌آورد به سویم باید که در خیالم، با قبر خاکی او از کوچه‌های غربت، تا کربلا بگویم در کوچه روی یاسی، شد رنگِ ارغوانی عمری‌ست روضه خوانِ، روی کبود اویم فواره می‌زند اشک، از آسمان چشمم شد قطره قطره اشکم، آغشته با وضویم با این همه کرامت، وقتی حرم ندارد از غصه خودنما شد، رنگ سپید مویم بر غربتش شب و روز، باید ببارم از غم شاید به آبِ دیده، تاریخ را بشویم بیماری‌ام وخیم‌ست، محض شفای روحم دکتر نوشته باید این خاک را ببـویم 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ؛ لاَ مَعَ غَيْرِكُمْ ترجمه: پس با شما هستم با شما؛ نه با غير شما 📚فرازی از زیارت با شمایم با شما، ای عشقتان ایمان من! اِسمتان ذکر من است و حرفتان قرآن من دست‌بوسم، کاسه لیسم، خانه‌زادم، نوکرم غیر ازین‌ها نیست در پیش شما عنوان من شیعه‌ای از خاک ایرانم، مزاحم می‌شوم مثل سلمانت صدایم می‌کنی سلمانِ من؟! رحمت للعالمینی، رحم کن بیچاره‌ام جان زهرا دست لطفی هم بکش بر جان من من از آن مرد یهودی کمترم آقای من؟! کاش می‌شد با "علی" باشی شبی مهمان من من بمیرم در اُحد با سنگ دندانت شکست چون اویس ای کاش امشب بشکند دندان من "اشهد اَنَّ علیّا حُجَّتُ الله" از تو بود تو علی دادی به من، او شد سر و سامان من دست‌پخت فاطمه مارا مسلمان کرده است بوی زهرا می‌دهد از برکت تو، نان من * * * رفتن تو می‌شود آغاز غم‌های علی بوی آتش می‌دهد این دیده‌ی گریان من... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
او واسطۀ رحمت حق بود و کرم داشت ابر کرمش بر سر هر بام، علم داشت بخشید سه نوبت همۀ ثروت خود را ارباب کرم بود که بر خلق، کرم داشت تن داد به صلحی که در آن مصلحتی بود هرچند که مانند علی تیغِ دودم داشت زهر آمد و زد بر جگر و زود برون زد ازبس دل او ماتم و اندوه و الم داشت وقتی جگرش ریخت میان دل آن تشت گفتند که: این حجت حق، این‌همه غم داشت؟ با دیدن اشک دو برادر همه دیدند «دل‌های غریبانِ جهان راه به هم داشت» حتی به تنش فتنه‌گران رحم نکردند بر پیکر خود زخمه‌ای از تیر ستم داشت بنویس «وفایی» که پس از این همه غُربت ای کاش که این حجت معبود، حرم داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e