eitaa logo
خانه قرآن وعترت امام حسن مجتی علیه السلام جلال آباد
49 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 گاه مشاهده می‌شود بین خواهر و برادرهای نوجوان، و مشاجره رخ می‌دهد و وقتی از طرف والدین نصیحت می‌شوند از سر شیطنت یا لجبازی، نصیحت پدر یا مادر را مثل بر سر یکدیگر می‌کوبند و حتّی گاه یکی از آنها در حین نصیحت شدن دیگری، با اشاره و چشم خوشحالی همراه با از خود نشان می‌دهد و بعضاً با جملات طعنه‌آمیز به خواهر یا برادرش می‌گوید: "دیدی گفتم تو اشتباه کردی!" در نتیجه طرف مقابل، به خود ادامه خواهد داد. 💠 گاه در زندگی مشترک، با از سخنران، مشاور و یا مطلبی داخل کتاب مواجه می‌شوید اگر در آن لحظه‌ی حیاتی، عکس‌العمل شما مثل دوران بچّگی طعنه‌آمیز و همراه با و تحقیر کردن همسرتان باشد یقیناً اثر عکس دارد. 💠 امّا اگر طوری وانمود کنید که خطا و اشتباهی که موضوع گفتگوی مشاور یا سخنران است ربطی به همسر من ندارد و منفی از خود نشان ندهید این رفتار بزرگوارانه‌ی شما باعث می‌شود تا نزد همسرتان شده و امنیّت روانی را برای او ایجاد کنید تا او تصمیم به رفتار خود بگیرد. 💠 در صورت مشاهده‌ی همسر برای اصلاح رفتارش و تغییرِ ولو جزئی، حتماً از او به دور از کنایه و منّت، و تشکّر کنید تا به روند اصلاح رفتارش ادامه دهد. 🆔 @khanevadeh_313
🔴 💠 طبق آموزه‌های دینی باید برای رشد فکری و همسر و فرزندان خود برنامه داشته باشیم. 💠 گاه می‌توان با دیدن یک ارزشی و تماشای دسته جمعی آن و یا پخش یک سخنرانی دینی و کاربردی در فضای منزل به اهل خانه، روحیه‌ی و تزریق کرده و در آنها انگیزه معنوی و هدف الهی ایجاد کرد! 💠 گاه گوش دادن و تماشای یک کلیپ کوتاه ممکن است جرقّه‌ای در افراد خانه ایجاد کرده و برخی باورهای در زندگیشان اصلاح گردد! 💠 کلیپ و صوتهای کوتاه جذاب و اثرگذار را در گوشی خود ذخیره کنید و هر از چندگاهی برای همسرتان ارسال کنید. 🆔 @khanevadeh_313
.۴ حالا خانواده‌ای که من رو نمیخواستن برای من دلسوز شدن. پدرم پیغام داد باید طلاق بگیری و بچه رو بدی به خودش. اما من روز های خوبم با شوهرم رو فراموش نکرده بودم.‌ گفتم طلاق نمیگیرم. میمونم و درستش میکنم. اونا هم‌من رو طرد کردن. به شوهرم گفتم ترک‌کن گفت نمیتونم. گفتم‌پس دیگه حق نداری وسایل من رو بفروشی. با فوق دیپلمی که داشتم بهم جایی کار نمیدادن. تا به واسطه ی خانم صاحب خونه متوجه شدم که نهضت سواد اموزی دنبال مربی میگرده‌‌ فوری رفتم و فرمش رو پر کردم و پذیرفته شدم. صبح ها درس میدادم و شب ها کار در منزل میاوردم. غروب هم نزدیک‌محلمون جایی بود که خانم ها سبزی پاک‌میکردن. منم میرفتم. در طول شبانه روز فقط چهار ساعت استراحت میکردم. دو ماه نشد که وضع زندگیم‌روبراه شد.‌ با اولین پولی که برام موند یه تلوزیون خریدم تا پسرم باهاش مشغول باشه. همسرم هم گاهی از من پول میگرفت گاهی هم از پدرو مادرش.
🔴 💠 طبق آموزه‌های دینی باید برای رشد فکری و همسر و فرزندان خود برنامه داشته باشیم. 💠 گاه می‌توان با دیدن یک ارزشی و تماشای دسته جمعی آن و یا پخش یک سخنرانی دینی و کاربردی در فضای منزل به اهل خانه، روحیه‌ی و تزریق کرده و در آنها انگیزه معنوی و هدف الهی ایجاد کرد! 💠 گاه گوش دادن و تماشای یک کلیپ کوتاه ممکن است جرقّه‌ای در افراد خانه ایجاد کرده و برخی باورهای در زندگیشان اصلاح گردد! 💠 کلیپ و صوتهای کوتاه جذاب و اثرگذار را در گوشی خود ذخیره کنید و هر از چندگاهی برای همسرتان ارسال کنید. 🆔 @khanevadeh_313
۱ سلام .عزیزم میشه مشکل منم بذارید. الان که دارم این پیام رو مینویسم تو خلا مطلقم دیگه حتی گریه ام هم نمیاد. من یه خانم 25 ساله ام همسرم 31 سالشه یک ساله که خدا لطف کرد و یه پسر بهم داد که مثل خودم چشمای سبز و پوست روشنی داره خانواده های منو و همسرم تقریبا تو یه سطح هستیم با این تفاوت که پدر من 5 تا دختر داره و من دختر بزرگ خانواده ام و با مخارج سنگین اونا روبه روعه همسرم هم دوتا بردار و یه خواهر بزرگ تر دارن که همه ازدواج کردن و ایشون فرزند اخر خانوادشون هستن منو تو بیمارستان دیدن شماره خونمون رو گرفتن و اومدن خواستگاری شهرهامون دوساعت از هم فاصله داره قبل از عقد ایشون به من گفتن خونه ای که با پدرمادرشون زندگی میکنن و ماشین مال خودشونه و شرکت نفت مشغول کار هستن. اما بعد از عقد فهمیدم نه تنها مال خودشون نیست بلکه بدهی هایی هم دارن یه مدت بعد تو زمین بلا استفاده پدرشون ذرت درست کردیم که پدرشون گفتن با پولش براتون عروسی میگیرم و بعد که... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
۲ محصولش رو فروختن نه تنها پولی ندادن بهمون حتی بدهی هاشم خودمون پرداخت کردیم اینا گذشت تا اینکه همسرم به مادرش گفت یه قسمت از خونه رو بازسازی کنیم و ما توش زندگی کنیم چون تو یه حیاط دوتا خونه ست که ایشون گفتن برای خودشون میخوان و هروقت از خواهر یا برادرای همسرم ناراحت میشدم باز منو پیش قدم میکردن برای اشتی دیدم اینجوری نمیشه زندگی کرد چون من با یه سطح توقع دیگه تن به این ازدواج داده بودم و ارزوهام بزرگ ،بود وام ازدواجیمون رو یه تاکسی خریدیم و همسرم تو مرکز استان باهاش مسافر کشی میکرد تو زمان عقد بودیم با این حال تنهاش نذاشتم و یه خونه اجاره کردیم و پیشش موندم و پولاشو مدیریت کردم تا تونستیم وسایل بزرگ جهیزیه رو بخریم دیدیم از پس هزینههای شهر برنمیایم من برگشتم خونه ی پدرم و ایشون موندن شهر و 6 ماه توماشین خوابیدن با اینکه خونه پدرش تا محل کار همسرم فاصلش کمتر بود اما دریغ از یه احوال گرفتن یا یه غذای گرم... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
۴ خونه پدرم برن و از یه هفته قبل عروسی خونه ی ما میخوردن و میخوابیدن چون ما عروسی رو تو شهر من گرفتیم و حتی لباس نخریدن و من لباس محلی دوستامو قرض گرفتم براشون سر این ماجراها من یک سال باهاشون قهر بودم و حتی برای پاگشا نرفتم. بعد عروسی بلافاصله باردار شدم و تو حاملگی کرونا گرفتم و چشمم ضربه خورد داشتم کور میشدم و هزارتا درد حاملگی ولی با اینکه به پیشنهاد خودم با حاملگی کرونا گرفتم و چشمم ضربه خورد داشتم کور میشدم و هزارتا درد حاملگی ولی با اینکه به پیشنهاد خودم با همسرم اشتی بودن یه سر بهم نزدن و گذشت تا اینکه همسرم به خاطر فرار ازدرد کرونا شہید کشید و بهش اعتیاد پیدا کرد و تو سه ماهگی پسرم وقتی میخواست برای کاری بره شهر و خواهر 13 سالم حوصلش سررفته بود و باهاش فرستادم بهش دست درازی کرده بود خواهرم وقتی بهم گفت و من شکه از این کار بهش زنگ زدم فرار کرد و منو 10 روز بدون هیچ جوابی ول کرد و رفت و بارها بهم خیانت کرده توجیهشم اینه که من... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
۵خیلی غر میزنم و زبون درازم و دلیل غر زدنای من زندگی رویایی بود که گفته بود برام میسازه و من بعد ازدواج با انبوهی از نداری و بیکاری و قسط روبه رو شدم و همه ی اینا از من که تو خونه ی شلوغ پدرم باز همیشه تو رفاه بودم یه ادم داغون ساخت. الان پسرم یک سالشه و ما با تلاش بالاخره خونه ای که دوست داشتیم خریدیم و همسرمم اعتمادش رو گذاشت کنار و غیر از یه سری بدهی دغدغه ی دیگه ای نداریم الا اینکه حالا یادش اومده خونواده داره خانواده ای که تو زایمانم به دیدنم نیومدن و بعداز ماه ها با یه دست لباس نوزاد اومدن خونه ام. درصورتی که پدرم سیسمونی همه چی خرید و مادرم با اینکه کارگره فصلیه نصف درآمدشو میده به ما حالا که خونه خریدیم و دستمون باز شده بامزگیهای پسرمو دیدن هی میان و میرن و زنگ میزنن ولی من دلم ازشون سیاه و تاره و دلم نمیخواد حتی ببینمشون با این حال باز وقتی میان بهترینها رو به احترام شوهرم میذارم جلوشون ولی خانواده ی خودم که میان چون درک میکنن شرایطمون رو به اصرار خودشون همیشه غذای ساده میذارم. حالا مشکل من اینه که سر این خانواده که تا حالا هیچ خیری ازشون ندیدم و دائم طلبکارن با شوهرم به مشکل خوردم چون چشم دیدنشون رو ندارم همسرمم... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
۶ تا پارسال باهم هم نظر بود اما حالا که یه کم دستش باز شده و فشار روش کم شده فراموش کرده چه بلاهایی سرمون آوردن که من تازه خیییلی خلاصه کردم همسرم نظرات رو میخونن ممنون میشم راهنمایی کنید گاهی مادرش زنگ میزنه و درخواست پول میکنه اما من راضی نیستم وفقط گاهی خودم میزنم حسابش یا میریم خونش خرید داره هروقتم میان از همه چی ایراد میگیرن که مثلا برنج باید محلی ،باشه مارک چایی چراخوب نیست و چرا اب شیرین نیست ..... ولی مامان من با اینکه خیلی هزینه هاشون بیشتر نمیذاره من براشون خرج کنم و همیشه با دست من براشون خرج کنم و همیشه با دست پر و برنج گوشت و مرغ و حتی تنقلات و نوشیدنی برای همسرم و پسرم میام .خونه اینم بگم که همسرم آدم بدی نیست و برای پول خرج کردن و همه چی ازادم ولی دعوامون که میشه کتکم میزنه وتو حاملگی چشمم جوری اسیب دیدکه نیازبه عمل داشت و هیچ وقت نیست که جای کبودی رو بدنم نباشه و میگه دلیلش اینه که میگه حاضر جوابی نکن اخم نکن و تو فکر نرو درصورتی که 6 سال نداری و بی کسی از من یه دختر منزوی بی انگیزه ساخت که به اصلاح ابرو به زور میرم ولی بعدش پشیمون میشه و من میبخشمش چون در نهایت... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
۷ میشه و من میبخشمش چون در نهایت مهربون میشه و عذرخواهی میکنه به طلاق فکر نمیکنم با اینکه خیلی ازش غصه دارم اما هنوز دوسش دارم و نمیخوام با مهر طلاق من بابام غصه بخوره با اینکه اگه بدونه واقعا دارم اذیت میشم کمک هم میکنه بهم الان میخوام بدونم اینکه من دوست ندارم ببینمشون مقصرم یا اینکه همسرم حق دارن؟ عزیزم اینم اضاف کنید این که میگم کتک میزدن یا دست درازی به خواهرم مال زمانی بود که اعتیاد پیدا کرده بودن به خاطر کروناوالان که سه ماهیه ترک کرده رفتارش خیییلی بهتر شده و متوجه میشم که خیلی سعی میکنه خودشو کنترل کنه گفتم آدم خوبیه چون دست و دل بازه به نظرام تو همه چی احترام میذاره تو بچه داری کمک میکنه و اگه حالش بد نشه تا جایی که بتونه تو همه چی همراهی میکنه پایان