هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
⛔️ هرگز #دعوا را کش ندهید
وقتی با همسرتون بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد نذار دلخوری به روز بعد بکشه از دلش دربیار و بی تفاوت نخواب
جاتو به هیچ عنوان جدا نکن
این حس بی تفاوتی از تلخ تریناست که روان همسرتو ازار میده
همون شب ناراحتیو چالش کن و روز بعدتونو با شادی و رضایت ازهم شروع کن
وگرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه، اون روز هم هدر میره
با مهربانی از دلش در بیار
✅ اگه گذشت ادمو کوچیک میکرد خدا با این همه گذشتش انقد بزرگ نبود..
🍏👉• @markaz_teb 🍎
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 #احیای_قلبی_ریوی
✍فقط در ۴دقیقه احیای قلبی ریوی (CPR) را یاد بگیرید، تا روزی افسوس بلد نبودن آن را نخوریم.
👌این فیلم را پس از مشاهده به اشتراک بگذارید
🇮🇷مرکز طب اسلامی
🍏👉🏻@markaz_teb 🍎
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
25.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 پای سخن خدا
و هنگامی که اهل ایمان سوی تو آمدند بگو سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت و بخشش را واجب کرده است!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔜 @avaye_marg
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
🔵 خیلی از توفیقاتم را از این کار دارم...
آیت الله مرعشی نجفی میفرمود: وقتی مادرم مرا فرستاد تا پدرم را صدا کنم بعضی وقتها پدرم به خاطر خستگی درحال مطالعه خوابش میبرد دلم نمیآمد ایشان را بیدار کنم.
صورت خود را به کف پای پدر میمالیدم تا ایشان بیدار شود. در این حال پدر که بیدار میشد؛ برایم دعا میکرد و عاقبت به خیری میخواست. من خیلی از توفیقاتم را از دعای پدر و مادرم دارم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔜 @avaye_marg
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
🔴 تأکید #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه) به #نماز اول وقت!!
از جمله توصیه ها و سفارشات مۆکد حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) همانا اهتمام به خواندن نماز در اول وقت آن است که در دیدارها و تشرفات افراد مختلف به محضر ایشان مورد تأکید قرار گرفته است.
از جمله حضرت (عجل الله تعالی فرجه) فرمودند: "ملعون است ملعون است کسی که نماز صبحش را تأخیر بیندازد تا زمانی که ستارگان محو شوند و ملعون است ملعون است کسی که نماز مغربش را تأخیر بیندازد تا زمانی که ستارگان آسمان پدیدار شوند.
📚منابع و مأخذ:
1-اصول کافی، شیخ کلینی (ره)
2-بحارالانوار، علامه مجلسی (ره)
@sulook
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
✍ آیت الله کوهستانی(ره) می فرماید :
" اثر غذا در آدم بسیار زیاد است.
اگر غذا طیب و طاهر نباشد بر افکار انسانها اثر می گذارد و این فکرهای شیطانی از تأثیر آن غذای ناپاک است.
از ایشان نقل است که مدتی در خود حس می کنند که قلبشان آن حالت اقبال را از دست داده است. بررسی کرده و متوجه می شوند که شخصی برایشان آردی هدیه داده که یک بهائی به او داده بود. ایشان بعد از متوجه شدن چهره شان تغییر کرده و بعد با ناراحتی می گویند : " مؤمن، ما را از فضیلت ماه رجب محروم کردی."
📚 برگرفته از مجله افلاکیان خاک نشین
@sulook
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست عااااالیه،کلی حس خوب بهم منتقل کرد
،گفتم با شما به اشتراک بزارم،حتما واسه عزیزانتون بفرستین ان شاءالله تلنگری باشه واسه هممون🌹🌹🌹
@
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
اما دیگه هوس افتاده بود سرم و نمیتونستم قید برادر خوشتیپ و پولدار دوستم رو بزنم. با دوستمتماس گرفتم و گفتم یه قراری بزاره با هم بریم بیرون. میدونستم خانواده ی سختگیری داره و اجازهی تنها بیرون اومدن بهش نمیدن.پس قطعا با تنها برادرش میاد دنبالم. حدسم درست در اومد.به شوهرم گفتم قراره با دوستم برم بیرون یکمبگردیم. کارت بانکیش رو بهم داد تا اگر پول لازم شدم ازش بردارم. اومدن دنبالم و رفتیم. اونروز هر چی دلبری بلد بودم انجام دادم تا توجه برادرش رو جلب کنم. اون همخیلی زود گرمو صمیمی شد.
رفت و امد هامون زیاد شد و هر بار صمیمی تر از قبل. تا یک روز گوشیم زنگ خورد و برادرش مستقیم به خودم زنگ زد و باهامقرار گذاشت.
بهم پیشنهاد ازدواج داد! چشمم رو روی آرامشی که خدا بهم داده بود بستم و درخواست طلاق دادم بدون اینکه براممهم باشه زن داره قصد وارد شدن به زندگیش رو داشتم
رضا هر چی دست و پا زد که چرا طلاق گفتم دیگه دوستت ندارم و نمیتونم ادامه بدم. تماممهریهم رو بخشیدم و بعد از چند ماه طلاقم رو گرفتم. اما امیر برادر دوستم حاضر نشد عقدم کنه و گفت باید موقت محرم بشیم. یکم دلم خالی شد اما سکوت کردم. هفتهای یکشب نیاومد پیشم. انقدر محدودم کرد که همون باشگاه هم نمیتونستم برم.فقط کافی بود حرفی از زندگی گذشتهم بزنم تا اونجایی که میتونست کتکم میزد. دست خودم نبود مدام مقایسه میکردم. رضا مردی بود که اصلا بهم بی احترامی نمیکرد و آزاد گذاشته بودم ولی امیر برعکس اون بود.
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه اعصاب بچه نداری، به «بهشت» فکر هم نکن!
@sulook
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
🔴 #نوشتن_وصیتنامه
💠 گاهی مناسب است همسران در خلوت خود #وصیتنامه بنویسند و مواقعی که از زندگی و سختیهای آن دلگیر هستند آن را بخوانند.
💠 معمولاً روح #حاکم بر وصیتنامه، روحِ گذشتن از تعلقات دنیا، نادیده گرفتن گلایههای خود و روح #صداقت و دلشکستگی است.
💠 گاه خواندن وصیت نامهی خود در تنهایی، بیوفایی دنیا و روحیه #کلاننگری را به شما تزریق میکند. و نیز عامل مهمی در از بین رفتن برخی #دلخوریها، ناراحتیها و نرم شدن دلها میشود.
💠 و حتی در ترک برخی از #صفات زشت و گناهان موثر خواهد بود.
🆔 @khanevadeh_313
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 راههای ابراز عشق و مراقبت از گرمای زندگی
🆔 @khanevadeh_313
هدایت شده از کانون فرهنگی حضرت قائم (عج) مسجد جامع جلالآباد
روز های آخر محرمیتمون بود زنگ زدم به رضا که من پشیمون شدم برگرد دوباره با هم زندگی کنیم اما با حرفی که زد دنیا روی سرم خراب شد. گفت انقدر تحت فشار بود و از لحاظ روحی آسیب دیده که خواهرش براش زن گرفته و دوباره ازدواج کرده. داشتمگریه میکردم که امیر اومد. گفت دیگه نمیتونه اجازه بده تنها زندگی کنم. عقدم میکنه میبرم طبقهی بالای خونهی همسر اولش.
تحمل این شرایط خیلی برام سخت بود ولی کاری بود که خودم کردم. برامماشبنمدل بالا خرید ولی اجازه نداشتم از خونه بیرون برم. کلی لباس و طلا که فقط تو خونه برای خودش میپوشیدم نه جای دیگه. همسر اولش هر روز صبح به نفرینم از خواب بیدار میشه و توی این مدتی که پیششون زندگی میکنم حتی یک کلمه هم باهام حرف نزده. الان دو تا بچه دارم. یه پسر یه دختر. شرایطم همونه و بیشتر شبیه یه زندانی ام.حسرت زندگی گذشتهم رهامنمیکنه و هنوز چشمم پیش رضاست. رضا هم حسابی خوشبخت شده. خواهرش رو دیدم بهم گفت یه زن مهربون داره که حسابی درکش میکنه و اصلا ازش چیزی نمیخواد. برای بهتررشدن زندگیشون هر دو کار میکنن و روز به روز پیشرفت میکنن. شنیدن ابن حرف ها بیشتر آزارم میده. کاش حواسمرو جز زندگی خودمبه چیزی نمیدادم