ستاد مردمی شب های شعر اهل بیت( ع) برگزار می نماید:
*خلوت اشک*
*🏴 هشتمین شب شعر عاشورایی 🏴*
با حضور و نغمه سرایی شاعران کشوری:
۰۱استاد احمد علوی از قم
۰۲دکتر ابوالفضل شربیانی مداح از تهران
۰۳مهندس محمد رضا اسلامی از یزد
۰۴روح الله گائینی از قم
۰۵پدرام اکبری از شیراز
۰۶و چند تن از شاعران نی ریز
زمان: جمعه ۱۴۰۳/۵/۱۲ ساعت ۸ شب
مکان: سالن آمفی تئاتر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی
وقت مردن تیشه با فرهاد گفت
عشق را نتوان شمردن سرسری
بین که غارت کرده دلها را به ناز
خسته شد چشمانت از غارتگری
هم نگاهت رشک آهوی خُتَن
هم خرامت غیرت کبکِ دری
هم به سیرت از ملک پاکیزهتر
هم به صورت از پری زیباتری…
#ناصرالدین_شاه_قاجار #شعر
خون پاک «هَنیّه» می گوید
کارزاری به روز شد آغاز
گرچه باور نمی کنید امّا
جریان نفوذ شد آغاز!!
غلامرضا کافی
مرد میدان
در غزه مردی میشناسم کوه ایمان است
مردی که از هر منظری مثل شهیدان است
مردی که مثل حاج قاسم، مثل مغنیه
عمریست در جنگ است، عمری مرد میدان است
مردی که اسرائیل را از پا در آورده
مردی که نام دیگرش در قدس طوفان است
قربان حق کردهست اسماعیلهایش را
او که تمام روزهایش عید قربان است
داغ جوان دیدهست اما قامتش خم نیست
داغ جوان دیدهست او یعقوب دوران است
او در شجاعت کفر صهیون را در آورده
در استقامت چون بلندیهای جولان است
نامش هنیه است و نشانش صبح آزادیست
مردی که از هر منظری مثل شهیدان است
✍🏻 #سیده_فرشته_حسینی
🏷 #شهید_اسماعیل_هنیه
ما را بُکُش...
ما را بُکُش لب تشنه ی شرب مدامیم
فکرِ میِ ساغر به ساغر،جام جامیم
در مرگ ما رازِ حیاتی جاودانه ست
با خون مان سِرِّ بقایِ این قیامیم
درپیکری دیگر مُصمم تر ،قوی تر
وقتِ وداعِ سرخ، گویایِ سلامیم
قاسم ،هنیه،صادق،ابراهیم،محسن،
عمریست داری می کُشی، ما ناتمامیم
بر دشمنان دینِ حق کابوسِ مرگیم
تا بر ستیغِ خاکریزی می خرامیم
بیگانه با خاکیم و این آرام ماندن
سیمرغِ قافِ آسمانِ نیل فامیم
پایان اسراییل نزدیک است ،عمری است
در صیقلِ مادامِ تیغِ انتقامیم
تعطیل خواهد شد بساطِ ظلم یک روز
مشتاقِ فریادِ ظهور آن امامیم
#هنیه
#شهادت
#انتقام
#احمد_رفیعی_وردنجانی
«رهروان این شب دراز»
در جهان ما
روزنامهها
روزنامه نیستند
هیچگاهنامهاند
راویان قصّههای خسته از ادامهاند
شاعران
سالهاست
جز سکوت
شعر تازهای نگفتهاند
راویانشان
چون مگس
در میان تارهای عنکبوت خفتهاند
سالهاست
باوجود جنگها و قتل عامها
اتّفاق تازهای که روزگار را تکان دهد
یا به خفتگان غارهای مرگ
جان دهد
رخ نداده است
ساعت زمان
در غبار غفلت قرون
ایستاده است
گوش مردم جهان
پر شدهست
از طنین طبلهای مرگ
بارش گلولهها
مثل بارش تگرگ
چشم مردم زمان
پر شدهست
از به ریشه خوردن تبر
گریههای بیثمر
آههای بیاثر
از سقوط بیشمار برگ...
فیلسوفها
قرنهاست
قصّهگوی خوابهای غفلتاند؛
گرچه آدمی
هیچگاه
خواب راحتی نداشتهست
رنج برده است و
استراحتی نداشتهست
آنکه در میان انفجارهای هولناک
مرگهای دردناک
خفته است
خفته نیست
مرده است و
در میان این مغاک
جان سپرده است!
صور رستخیز هم، به هم نمیزند
خواب مردگان خفته در غبار را
آنکه خویش را به خواب میزند
چشم بسته است
تا نبیند احتضار را
مرگِ چشمه در غروب شورهزار را...
در جهانِ خفتگانِ شبزده
مردگان تبزده
چشمها همیشه بسته است
غیر چشم مرگ
تا رصد کند
چشمهای باز را
رهروان هوشیار این شب دراز را...
باید ایستاد
باید ایستاد و پاک کرد خاک را
از عفونت تجاوز و دروغ
باید ایستاند
چرخ داغهای بیرویّه را
داغ «حاج محسن» و «هنیّه» را
باید این قبیلۀ تجاوز و فریب را به جای خود نشاند!
✍🏻 #محمدرضا_ترکی
🏷 #شعر_اعتراض | #شهید_اسماعیل_هنیه