۱۰ آذر سالروز درگذشت ابوالفضل زرویینصرآباد
(زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ تهران – درگذشته ۱۰ آذر ۱۳۹۷ اسلامشهر) شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز
او با نامهای مستعارِ «ملانصرالدین» «چغندر میرزا» «ننه قمر» «کلثوم ننه» «آمیز ممتقی» «میرزا یحیی» و «عبدل» در نشریات گلآقا، همشهری، جامجم، ایرانیان، انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس و تماشاگران طنز نوشت.
در تابستان ۱۳۷۱ کیومرث صابری "گلآقا" در پاسخ مصاحبهکننده روزنامه ابرار که پرسید: «چشم امیدتان در طنزنویسی امروز به کیست؟» گفت: «…قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، اکنون بیصاحب نیست. طنز دارد جان میگیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ـ ملانصرالدین ـ ابوالفضل زرویی است.
موسوی گرمارودی نیز ابوالفضل زرویی را عبید زاکانی طنز معاصر میدانست.
او که برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش طنز بود، علاوه بر کتاب و نویسندگی، فعالیتهای اجرایی نیز در حوزه طنز انجام داد که از میان آنها موارد زیر است:
معاون سردبیر و عضو هیئت تحریریه هفتهنامه گلآقا از آغاز انتشار ۱۳۶۹.
سردبیر ماهنامه گلآقا از آغاز انتشار به مدت یک سال ۷۱-۱۳۷۰.
دبیر اجرایی سالنامه گلآقا ۷۶–۱۳۷۳.
دبیر سرویس طنز روزنامه همشهری از آغاز انتشار به مدت یکسال ۷۲-۱۳۷۱.
پایهگذار و مدیر دفتر طنز حوزه هنری ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳.
همکاری با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران از سال ۱۳۸۰.
تدریس در دانشگاه آزاد.
آثار:
علاوه برمطالب طنز در نشریات و روزنامهها، کتابهایش این موارد بودند:
تذکرة المقامات
افسانههای امروزی
وقایعنامه طنز ایران، همکاری با فریبا فرشادمهر.
بامعرفتهای عالم کتاب گویای طنز.
رفوزهها، مجموعه شعر طنز.
حدیث قند، مجموعه مقالات طنزپژوهی.
غلاغه به خونهش نرسید، مجموعه افسانههای طنزآمیز.
«ماه بهروایت آه» روایتی از زندگانی و شخصیت عباس بنعلی و برگزیده جایزه ادبی کتاب سال عاشورا ۱۳۹۴.
خاطرات پروفسور حسنعلیخان مستوفی.
اصل مطلب: مجموعه شعر طنز
و غیره.
اندر حکایت شیرین بیمه.
کتاب مستطاب خرپژوهی بهکوشش نسیم عربامیری.
هزارسال طنز فارسی؛ همکاری با نسیم عرب امیری.
۱۰ آذر ۱۳۹۷ 🖤درگذشت"" ابوالفضل زرویی نصرآباد"" (زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ در تهران) شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز ایرانی بود. او برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش طنز بود.
(فرو تا کمر شدم)
"از در درآمدى و من از خود به در شدم"
از ديدنت ، به جان تو ، كلى پكر شدم
باز آمدى كه ناله برآرى ز دخل و خرج
از دست شكوههاى تو، من خونجگر شدم
میگفت روز پيش، "حسن" با پدر كه: من
مغبون ز گفته هاى شما ، اى پدر ، شدم
من اهل ازدواج ، نبودم ز ابتدا
خواندى به گوشم آنقدر آخر كه خر شدم
من خانهاى مصادرهاى داشتم ، دريغ!
صاحب زمين بيامد و من در به در شدم
گفتم: به قرض، تر نشود شصت پاى من
در منجلاب قرض ، فرو تا كمر شدم
شد با ظهور "نظم نوين" وضع من خراب
بد بود حال و روزم و از بد ، بتر شدم
دنيا به مثل دوره ی عصر حجر شده ست،
يا بنده ، مثل آدم عصر حجر شدم؟!
بر من مگير اگر پس از اين شعر آبدار
چون استكان كنار سماور ، دمر شدم
♡♡♡ ♡♡♡
<<ابوالفضل زرویی نصرآباد>>
رباعی
امروز چرا هی غم فردا بخوریم؟
از بازی تلخ زندگی جا بخوریم؟
حالا که بساط شاعری پهن شده
بگذار که نان و شعرمان را بخوریم
#ناهید_خلفیان
نوری که یکتا در همه عصر و زمانهاست
خورشیدِ تابانِ تمامِ آسمانهاست
پیغمبر و حیدر فقط قدرش شناسند
او گوهرِ والای بحرِ بیکرانهاست
در وصفِ کوثر، آن شفیع روز محشر
اذعان کنم در وصفِ او، الکن زبانهاست
از کینهء نمرودیان آتش به پا شد
در خانه ای که بهترینِ آشیانهاست
در سینه های اهل بدر و اهل خیبر
بغضی نهفته، بغضی از آتشفشانهاست
در سوخت و خاکستری از آن به جا ماند
بلبل به باغِ لاله سرگرم فغانهاست
بیهوده دنبالِ مزارِ او نگردید
او رازی از اسرارِ نُه توی نهان هاست
زهرا ملک بود و برای مدتی کم
در دار دنیا ماند و پر زد، در جنانهاست
#محمد_خوش_آمدی
@Tanzvanatanz110
مردان خدا
..این عطر دلانگیز که از راه رسیده
بخشیده طراوات به دل و نور به دیده
شب رفت و نوشتند به دامان سپیده
«از خون جوانان وطن لاله دمیده»
با همت و جانبازی و ایثار دلیران
مجد و عظمت خیمه برافراشت در ایران
ما روی سخن، با دل بیدرد نداریم
ما واهمه از مردم نامرد نداریم
ما فرصت تردید و عقبگرد نداریم
ما چشم به تیری که خطا کرد نداریم
با همت ما میشکند پای اجانب
ما دین نفروشیم به دنیای اجانب
زنهار که گل دستخوش خار نگردد
تاریخ دگرگون شده تکرار نگردد
اغیار به گِرد حرم یار نگردد
با سادهدلی بار کسی بار نگردد
عبرت نگرفتیم مگر زآنچه به ما رفت
در دورۀ مشروطه و ملّی شدن نفت؟
آن روز در این کشور، یک مرد به پا خاست
افزود به قدر وطن از هستی خود کاست
وقتی که به او ضربه زدند از چپ و از راست
«گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست»
مردانه به جانها هیجان داد «مُدرّس»
تسلیم شهادت شد و جان داد «مُدرّس»
مردان خدا پاکدل و پاکسرشتند
در مزرع دل بذر محبت همه کشتند
یاران شهیدی که خریدار بهشتند
رفتند و به خون بر ورق لاله نوشتند
در مکتب توحید تَوَکَّلتُ عَلی الله
یک ملت و یک مذهب و یک رهبر و یک راه
✍🏻 #محمدجواد_غفورزاده
🏷 #شعر_پایداری | #شهید_آیتالله_مدرس
https://eitaa.com/ghandeparsi_shiraz
لینک کانال محفل شعر قند پارسی
شما هم دعوتید...
لینک دعوت را برای دوستان خود بفرستید..🌹🌺
کوثر...
پیغمبر روزهای لبخندی تو
پر شور تر از جاری اروندی تو
در دفتر عاشقانه شعر وغزل
کوتاه ترین شعر خداوندی تو
#حسین کیوانی
ایام فاطمیه تسلیت باد
بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر ، مهر مادر ، جانشین ندارد.
شیر مادر نخورده ، مهر مادر پرداخت شد
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم.
اما ، هیچ کس حقیقت مرا نشناخت
جز معلم عزیز ریاضی ام
که همیشه می گفت:
گوساله ، بتمرگ!!
#اکبر_اکسیر
#طنز سپید
مردی_که_در_غبار_گم_شد_نصرت_رحمانی.zip
3.24M
📗 مردی که در غبار گم شد
👤 نصرت رحمانی
📚
فالب_های_شعر_فارسی_برگرفته_از_کتاب_آرایه_ادبی_دکتر_روح_الله_هادی.pdf
4.33M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی طنز
#ابوالفضلزرویینصرآباد🌹🌹🌹
به مناسبت ۱۰ آذر(۱۳۹۷)، سالروز درگذشت وی.
#دانستنی
این شعر سعدى به صورت افقی و عمودی یک جور خوانده ميشود:
ز چهره، افروخته، گل را، مشکن
افروخته، رخ مرو، تو دگر، به چمن
گل را، تو دیگر، مکن خجل، ای مه من
مشکن، به چمن، ای مه من، قدر سخن
تقدیم به روح بلند ابالفضل زرویی نصرآباد
در چشمایش برق مردم دوستی داشت
در گلشن دلهای مردم خنده می کاشت
شعرش به عطر صبح گندمزار می ماند
مثل نسیم آن را زلال و نرم می خواند
آواز پرشور قناری بود شعرش
در شهر مثل رود جاری بود شعرش
طنازی اش در شعرهایش دلبرانه
باغ وجودش بود لبریز از ترانه
حس صدایش ذهن را مسحور می کرد
هرجا بساط شعرخوانی جور می کرد
در شعر خود با زورِ طنازی نمی کرد
او زندگی را مثلِ ما بازی نمی کرد
با واژه هادر شعر گفتن ور نمی رفت
از آنچه باید گفته می شد در نمی رفت
در سادگی شعرش پر از اعجاز می شد
با هر دلی با شعر خود دمساز می شد
می بُرد دل از هر غریبی آشناییش
با دیدنش می رفت از هر سینه تشویش
لبخندهای رُسته از زیر سبیلش
یا مهربانی های کلا بی دلیلش
از ویژگیهای قشنگ و عالی اش بود
پرمهر دایم دستهای خالی اش بود
عمری مسلط بود بر اسبِ غرورش
هرگز مقام او نکرد از خلق دورش
گفتند او را شاعران خوش افاضه
در شعر ایران است زاکانی تازه
کلثوم ننه، ننه قمر، میز ممتقی بود
در شعر طنز ما حضورش رونقی بود
در شعر طنز ما از او کلی صفا بود
با اوکه عبدل یا چغندر میرزا بود
اشعار طنزش را به هر برگ گل آقا
باشوق می کردند مرد وزن ملاقا
تِ مانده از بیتِ پسین در بیت حاضر
من ماعرم تنها زرویی بود شاعر
تنها نه من گفتم از او ابیات چندی
چون یک وطن دارد ز یادش سربلندی
مردی که روزی زاده شد در خته ی تفت
یک روز هم آرام از دنیای ما رفت
رفته ست اما شعر اوهمواره تازه ست
هر سو کتاب خاطراتش باز باز است
مانده ست در قاب بزرگی از نکویی
در قلب ما یادِ ابالفضل زرویی
چون تاک شعرش بسته در این خاک ریشه
مستیم با یک جرعه شعرش تا همیشه
#ابالفضل_زرویی_نصرآباد
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🔹مسابقه بزرگ کتابخوانی
🔸رویداد «خط امین»
🔻همراه با جوایز ارزنده🔻
🎊 100جایزه 5 میلیون تومانی
🎊 30 جایزه 3 میلیون تومانی
🎊 300 جایزه 500 هزار تومانی
🎊 100 عدد گوشی هوشمند
🎊 100 عدد هندزفری بلوتوثی
🎊 50 عدد اسکوتر
🎊 10 عدد دوچرخه
وکمک هزینه سفر مشهد مقدس برای 50 نفر
🎊 و صدها جایزه دیگر از قبیل کوادکوپتر، وسایل رباتیک و ...
📚 این مسابقه در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و با توجه به تقریظ و تحسین ۶ کتاب منتخبی که به تازگی توسط مقام معظم رهبری صورت گرفته است، طراحی و اجرا گردیده است. علاقهمندان میتوانند با مطالعه کتاب منتخب خود، در این مسابقه شرکت نمایند.
📚 عنوان کتابها
1⃣ بیست سال و سه روز
2⃣ معبد زیر زمینی
3⃣ هواتو دارم
4⃣ پاییز آمد
5⃣ مجید بربری
6⃣ آخرین فرصت
🔹این رویداد به دو روش آزمون چهارگزینه ای (تستی) و «ارسال اثر» برگزار می شود که امکان شرکت به صورت فردی یا گروهی در هر دو روش فراهم می باشد.
🔸در روش «ارسال اثر»، می توانید با توجه به محتوای کتاب، یک اثر هنری تولید نموده و ارسال نمایید. اثر هنری می تواند یکی از انواع پرده نگار (پاورپوینت)، دست نوشته،عکس نوشته،پوستر، پادکست،پویانگاره،خطاطی،روزنامه دیواری،نقاشی،شعر،قطعه ادبی، نماهنگ (صوتی و تصویری)، نمایشنامه و فیلم نامه، پویانمایی و فیلم 100 ثانیه ای باشد. یک بخش ویژه هم برای «اقدام ابتکاری» در نظر گرفته شده است.
📢جهت کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در مسابقه به سایت زیر مراجعه نمائید.
https://ravibook.ir
#مسابقه_کتابخوانی
#رویداد_خط_امین
معاونت فرهنگی هنری سپاه فجر فارس
May 11
انگـار گل سفیـد مریم گم شد
یا خاتم بیبدیل خاتم گم شد
یک فاطمه بود و یک علی، فاطمه رفت
یک مصرعِ شاه بیت عالم گم شـد
#بیژن_ارژن
دل را به مسیحا نفسی باید داد
جان را به کف دادرسی باید داد
آنجا که تمام چاره ها بن بستند
سوگند به پهلوی کسی باید داد
#محمدحسین_رشیدی