4_5949482771087889230.opus
563.3K
نقد رباعی دکتر حسنا محمدزاده
دکتر داودرضا کاظمی
ادبیات دانشگاه چالوس
از من نخواه بگذرم از چشمهای تو
ما پس نمیدهیم دلی را که بُردهایم!
#زینالعابدین_محبعلی
آغاز تو "شیرین" و سرانجام تو "تلخ" است!
ای عشق چه میشد که پس و پیش نباشی؟
#خلیل_جوادی
🌹🌹🌹به مناسبت ۲۱ آذر، سالروز تولد احمد شاملو (۱۳۰۴)
شعری که زندگی است
از احمد شاملو
موضوع شعرِ شاعر پیشین
از زندگی نبود
در آسمان خشک خیالش ، او
جز با شراب و یار نمیکرد گفتوگو...
موضوع شعر
امروز
موضوع دیگریست
امروز شعر
حربهی خلق است
زیرا که شاعران
خود شاخهای ز جنگل خلقند...
وزن و لغات و قافیهها را
همیشه من
در کوچه جُستهام
آحاد شعر من، همه افراد مردمند
از زندگی که بیشتر مضمون قطعه است
تا لفظ و وزن و قافیهی شعر، جمله را
من در میان مردم میجویم
این طریق
بهتر به شعر، زندگی و روح میدهد...
در جدال با خاموشی، هوای تازه، شاملو، ص ۵۳ - ۵۸.
#شعروزندگی
#احمدشاملو
🌻🌻🌻
در وقت طلوع دیدهام قامت صبح
با شعر شدم شبانه همصحبت صبح
تا فجر رسید خلوتم شد پر نور
گفتم به ادب سلام بر حضرت صبح
#حسین_جعفری
🤍افشین علاء که از شاعران پرکار و سرشناس ایرانی است، معمولاً نسبت به پدیدههای مختلف سیاسی و اجتماعی، اثر شاعرانهای خلق میکند.او این بار درباره سقوط دولت بشار اسد و کینه غرب از اسلام شعری با عنوان «سراب باختر» گفته است که میتوانید آن را در ادامه ببینید:
رفت بشار و هنوز آکنده از کین است غرب
باز مشغول ستم بر شام خونین است غرب
دیکتاتور سرنگون شد، پس چه میخواهد دگر؟
در ستیز اکنون چرا با خلق مسکین است غرب؟
گفت خواهد شد پس از بشار، اینجا چون بهشت
شد جهنم! بر کدامین عهد و آیین است غرب؟
حملهور شد گرچه اسراییل در ظاهر به شام
منشأ این غده بدخیم و چرکین است غرب
نقشه شومی به سر، از نیل دارد تا فرات
پس به غرب آسیا مشغول تمرین است غرب
گر چو قذافی ز اسب افتاد بشارالاسد
ای عرب! شادی مکن زیرا که بر زین است غرب
بردی از خاطر چه ارزان شاه ایران را فروخت؟
فکر کردی روز سختی با سلاطین است غرب؟
هم تو خواهی دید با تکفیریانش ای دمشق!
هم تو میبینی کییف! همدست پوتین است غرب
ترکتازی کم کن اردوغان! در این ویرانهها
چون که فردا بر سرت آوار سنگین است غرب
خاور از این دیو جز کشتار و ویرانی ندید
مثل کابوس است دشنام است نفرین است غرب
شیر غران است نزد ارتش بی ساز و برگ
مخفی اما مثل موش از هیبت چین است غرب
مثل جغدی بر فراز غزه این زندان تنگ
ناظر سلاخی خلق فلسطین است غرب
سخت، اما در شگفتم نزد برخی دوستان
همچنان صیاد عقل و رهزن دین است غرب
هان مبادا دل ببندید ای جوانان عجم
بر سراب آرزو در باختر، این است غرب!
دست طمع چو پیش کسان کرده ای دراز
پل بستهای که بگذری از آبروی خویش
#نظیر_نیشابوری
توصیه شاعر آیینی کشور به حضور شاعران فارس در جشنواره کتابخوانی رضوی - اقتصاد آینده نیوز
http://www.eqtesadayandehnews.ir/fa/news/497059/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C
"سمبولیسم انتقادی و شعر شاملو"
سمبولیسم انتقادی، با نگاهی انسانی و معتدل به انتقاد از وضعیت موجود میپردازد و بهسازی رابطهها و رفتارهای اجتماعی را تنها راه رسیدن به جامعهای نسبتا آرمانی میداند؛ بیآن که الگویی از یک جامعه ی کاملا آرمانی ارائه دهد. پس از نیما بسیاری از اشعار اجتماعی شاعرانی چون: احمد شاملو، فروغ فرخزاد و برخی شعرهای اخوان، شفیعی کدکنی، محمدعلی سپانلو و... را از این دست میتوان دانست. سمبولیسم انتقادی از منظر بستر انتقادها و تاکیدی که شاعر بر فرد یا جامعه دارد به دو موج سمبولیسم انسانی و شهری نیز قابل تقسیم است؛ البته در کنار این دو شاخهی اصلی، میتوان از نوعی دیگر با عنوان سمبولیسم طبیعتگرا نیز نام برد که در حد فاصل سمبولیسم فردی و اجتماعی قرار میگیرد. دیگر ویژگیهای اصلی سمبولیسم انتقادی را میتوان این گونه طبقهبندی کرد:
-نزدیکی به بوطیقای شاعرانهی نیما بیش از دیگر جریانهای شعر اجتماعی و امکان برداشت چندلایه از شعرها.
-استفاده از تمام امکانات موسیقایی شعر نیمایی، بلند و کوتاهشدن قابل توجه مصراعها، کاربرد نسبی قافیه و استفادهی بیشتر از وزنهای مرسوم بحر رمل، مضارع و هزج.
- تکرارشوندگی نمادهای طبیعی و عمدتا منفی در شعرها و همچنین بهرهگیری از فضاسازی برای ترسیم وضعیت نابهسامان جامعه.
- غلبهی سیاهی و فضای یاسآلود بر شعر و توجه بیشتر به فردیت در مقایسه با جریان سمبولیسم سیاسی.
-گسترهی دامنهی واژگان و تنوع لحن و شگردهای زبانی شاعران.
- اندیشهمحوری، توجه به مخاطب خاص و وسعت دایرهی تفسیر اشعار و نمادهای آن.
شعر زیر از احمد شاملو را می توان نمونهای موفق از سمبولیسم انتقادی دانست.
"مه"
بیابان را سراسر مه گرفته است.
چراغ قریه پنهان است؛
موجی گرم در خون بیابان است.
بیابان – خسته
لببسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم مه عرق میریزدش آهسته
از هر بند.
«-بیابان را سراسر مه گرفته است. (میگوید به خود عابر)
«سگان قریه خاموشند.
«در شولای مه پنهان، به خانه میرسم، گلکو نمیداند. مرا ناگاه در
درگاه ميبیند
به چشمش قطرهاشکی بر لبش لبخند، خواهد گفت:
«-بیابان را سراسر مه گرفته است … با خود فکر میکردم اگر مه
همچنان تا صبح
[میپايید مردان جسور از خفیهگاه خود به دیدار عزیزان باز میگشتند».
بیابان را
سراسر
مه گرفتهاست.
چراغ قریه پنهان است؛ موجی گرم در خون بیابان است.
بیابان- خسته لببسته نفس بشکسته در هذیان گرم مه عرق میریزدش
آهسته از هر بند...
"نیما و پیروانش: جریانشناسی شعر نیمایی"
#شعر_معاصر
#شاملو
https://eitaa.com/mmparvizan