eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
290 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
302 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
قادر طراوت‌پور متخلص به «عقیق» ۳۱ شهریور ۱۳۵۴ در تنگ ماغر کهگیلویه و بویراحمد به دنیا آمد. وی سرودن را از دبیرستان آغاز کرد. طراوت‌پور مدرک کارشناسی رشته تاریخ را از دانشگاه شیراز و مدرک کارشناسی‌ارشد رشتۀ زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه یاسوج اخذ نمود. وی سابقه دبیری جشنواره بین‌المللی شعر فجر را در پرونده دارد. «ق» و «یوسف» دربردارنده اشعار او است.
شعر اگر مایه ی بیداری شد چشمه در سنگ شد و جاری شد باد در خاک شد و آتش شد زخم در زخم شد و کاری شد موجب رشد هنر شد، مثلا : پایه ی رونق معماری شد شعر اگر دل خوشیِ خوکان شد شد ولی از سر ناچاری شد آمد و تکیه به ایوان ها داد رفت و پیراهن بازاری شد گاه تا كوكبه ي شاهي رفت گاه در بردگی و خواری شد گاه فریاد تظلّم، امّا : گاه توجیه ستم کاری شد گاه در قافیه ای نو آمد گاه هم قافیه تکراری شد شعر امروز به خود می بالد که صدا، حنجره، بیداری شد از سگِ گلّه ی ما کمتر باد هر کسی شاعر درباری شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای جالب حمایت کریم‌خان‌زند از مسی!! تلگرام |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمری کشیده نازِ نگاه تو را غزل برخاسته به حرمت عشقت به‌پا غزل این قاب‌ها برای نگاه تو کوچک‌اند باید سرود عشق تو را در فراغزل وقتی‌که در هوای تو درد و دوا یکی است هم درد من غزل شده و هم دوا غزل! من قول داده بودم عزیزم که بعد از این دیگر مزاحمت نشوم گرچه با غزل من را ببخش -اگرچه مقصر نبوده‌ام- پای تو را کشیده به این ماجرا غزل! گفتند ابتدا تو غزل را سروده‌ای اما سروده است گمانم تو را غزل این بار هم نشد بشود شاعری کنم؛ از من چقدر فاصله افتاده تا غزل تسلیم آیه‌آیهٔ قرآنِ چشم‌هات در پیشگاه عشق تو ما هیچ، ما غزل!
بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است بهار فصل صمیمیت خداوند است برای رویش پر جنب و جوش بعد از مرگ بهار سبزترین حجت خداوند است مشام جان و جهان را شمیم گل پر کرد بهار شمه‌ای از رحمت خداوند است زبان گشاده زمین، لب گشوده کوه و کویر نگاه کن همه جا صحبت خداوند است دوباره خوانده زمین را به زندگی، به شهود بهار جلوه‌ای از شوکت خداوند است دلیل این همه کثرت، ظهور این همه رنگ نشان روشنی از وحدت خداوند است برای این همه صحرا که دستشان خالی‌ست بهار عیدی بی‌منت خداوند است
"بهار و شعر فارسی" یکی از مهم‌ترین مضامین و موضوع‌های شعر فارسی، به‌ویژه در سده‌های نخستین، وصف بهار و عناصر مربوط به آن بوده است؛ به‌طوری که هیچ فصلی در شعر، چون بهار منعکس نشده و هزاران اثر ادبی با این موضوع خلق شده است. ردّپای بهار و وصف آن را حتی در جُنگ‌ها و مجموعه‌های ادبی نیز می‌توان دید و در برخی جنگ‌ها که بر اساس موضوع  سامان یافته، بخشی به بهارسروده‌ها اختصاص یافته است‌. یکی از این مجموعه‌ها، جنگ کتابخانه‌ی است که مولف در باب دهم آن (فی صفه الربیع)، به این موضوع پرداخته و جنگ۵۳۴ مجلس () هم (با تغییرهایی) بر اساس همین مجموعه تدوین شده است. در باب دهم جنگ گنج‌بخش، بیش از ۲۰۰ قطعه شعرِ  کوتاه و بلند، با موضوع بهار، نوروز و طبیعت، از شاعران شاخص سده‌های چهارم تا هفتم گزینش و ثبت شده است. مولف، عمده‌ی اشعار را از مقدمات قصاید و از خلال مثنوی‌ها، قطعات و غزل‌ها به‌اختصار انتخاب کرده  و تنها در رباعی‌ها صورت کامل اشعار را می‌توان دید. به مناسبت بهار و این روزهای تعطیلی، در ادامه چند رباعیِ بهاری از این مجموعه آورده می‌شود؛ با ذکر این‌که تعدادی از این رباعی‌ها جزو رباعی‌های سرگردان است و در مجموعه‌ها و دیوان‌ها، به نام دیگر شاعران هم منسوب شده است. انوری: با گل گفتم ابر چرا می‌گرید؟ ماتم‌زده نیست بر کجا می‌گرید؟ گل گفت اگر راست همی باید گفت بر عمر من و عهد شما می‌گرید # گل‌ها چو به باغ جلوه را ساز کنند در غنچه نهفت[ه] هفته‌ای ناز کنند چون دیده به دیده‌ی جهان باز کنند از شرم رخت ریختن آغاز کنند* # صف زد حشم بهار پیرامن گل ابر آمد و پر کرد ز دُر دامن گل با این‌همه جان نماند اندر تن گل گر تو به چمن درآیی ای خرمن گل* کمال‌الدین اسماعیل: از خار چو آمد گلِ رنگین بیرون اندوه کنیم از دل غمگین بیرون کردند نظاره را عروسان چمن سرها ز دریچه‌های چوبین بیرون # یارب که چه خرم است و چه بزم‌افروز سبزی و شکوفه و نسیم نوروز مستی و فغان بلبل و اول صبح صحرا و لب جوی و مَی و آخر روز* ظهیر فاریابی: ای باد بیا و بوی گلزار بیار وی بلبل مست ناله‌ی زار بیار ای سبزه گرت ملک چمن می‌باید پروانه‌ی مطلق از خط یار بیار # ای غنچه‌ی گل سر شکفتن داری وی نرگس مست میل خفتن داری وی سوسن تر دراز کردی تو زبان اندیشه‌ی راز عشق گفتن داری نجم‌الدین دایه: صحرا به گل و لاله بیاراسته‌اند در عیش فزوده و ز غم کاسته‌اند در خاک عروسان چمن خفته بدند امروز قیامت است و برخاسته‌اند # وقت است که گل به شاهی اقرار دهد فراش چمن خبر به عطار دهد در وقت چنین تو عاشقان خود را گر خود ندهی بار دلت بار دهد* # آمد گل و چون یار بهایی دارد زان در دل هر شیفته جایی دارد باغ از گل و از نوای بلبل امروز انصاف که خوش برگ و نوایی دارد* [مجیر بیلقانی]: گل صبحدم از باد بر آشفت و بریخت با باد صبا حکایتی گفت و بریخت بدعهدی عمر بین که گل در ده روز سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت* # تا سایه فکند سرو آزاد بر آب تا عکس گل شکفته افتاد بر آب آب از هوس بهار دیوانه بماند زنجیر نهاد ازین سبب باد بر آب* مختاری: امروز نشاط گلسِتان باید کرد وامروز به روی یار، مَی باید خَورد کز چشم شکوفه و چراغ گل زرد شد باغ به رخ چشم و چراغ زن و مرد* *این رباعی‌ها در جنگ الهی موجود نیست. @mmparvizan
نقیضه سرایی شعر حافظ "نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی"" وتوی کوچه وبازار هَمَش ول باشی بروی سمت شمال وبا زن وبچه خود تا شب سیزده به در بر لب ساحل باشی شب عید است شب شادی و شیدایی وعشق نکند باز در اندیشه باطل با شی خوشکلی هست سرآغاز هزاران مشکل سعی کن پیش خودت خوش تیپ وخوشکل باشی وحشی بافقی واهلی وپروین نشدی لااقل سعی نما بهلول عاقل باشی دل تو رفت اگر در پی دلداری چند دل به دست آر که چون صائب وبیدل باشی چار چرخ دل تو باز اگر پنچر شد بهتر آن است در این مرحله بکسل باشی فکر ارزان شدن مرغ شب عید مبا ش چاره آن است که دنبال فلافل باشی ای به قربان دل هر چه که دیوانه بوَد توی این دوره چه خوب است خُل وچِل باشی آرزو کن که دلت شاد شود 'این کافی ست نه که در آرزوی جوجه و شنسل با شی کیوانی بهاره
عیدتان مبارک عید آمد و عاشقی فراگیر شده باغ دل ما پر از مزامیر شده در آینه ها به یمن اعجاز بهار تصویر قشنگ عشق تکثیر شده عید آمده سر به سبزه و گل بزنیم با برگ شقایقی تفأل بزنیم هرچند که دوریم زهم با دم عشق بین دلمان تا به ابد پل بزنیم با رویش و با بهار همگون هستیم در باغ به سبک بید مجنون هستیم بسیار به آفتاب ارادت داریم این را به جناب عشق مدیون هستیم محمد علی ساکی
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا پدر دستور زبان فارسی را می‌شناسید؟ 🔹 ۳ فروردین سالروز درگذشت ادیب معاصر و بنیان‌گذار دستور زبان فارسی، عبدالعظیم قریب گرگانی تلگرام |