eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
365 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
602 ویدیو
115 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
غافل کند از کوتهی عمر شکایت شب در نظر مردم بیدار بلند است
زِ درد و داغِ محبت، مَگو به مُرده‌دلان تنورِ سرد، سزاوارِ بستنِ نان نیست
نکشیدیم شرابی به رخ تازه صبح سینه ای چاک نکردیم به اندازه صبح عیش امروز علاج غم فردا نکند مستی شب ندهد سود به خمیازه صبح
هر شام ز ماه رمضان صبح امیدی است هر روز از این ماه مبارک شب عیدی است هر آه جگرسوز که از سینه برآید در دامن صحرای جزا سایهٔ بیدی است هر نوع شکستی که تو را روی نماید چون موج در این بحر ، پر و بال جدیدی است تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است در دامن دشتی که تو می می کشی امروز هر لاله او شمع سر خاک شهیدی است صائب اگرت دیدهٔ بیدار نخفته است در پردهٔ شبگیر عجب صبح امیدی است
لذت نمانده است در آیینه‌ی حیات از عیش‌های رفته دلی شاد می‌کنیم
روزی که برف سرخ ببارد ز آسمان بخت سیاه اهل هنر سبز می‌شود
📝 از ما سراغِ منزلِ آسودگی مجو! چون باد، عمرِ ما به تکاپو گذشته‌است..‌.
فریبِ تربیتِ باغبان مخور ای گل... که آب می‌دهد اما گلاب می‌گیرد...! منسوب به
زهد بی کیفیت این زاهدان خشک را هیچ برهانی بِهْ از خمیازهَ‌ی محراب نیست
بی محبّت مگذران عمر عزیز خویش را در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش
در دبستان وجود از تیره‌بختی چون قلم رزق من کوتاهی عمر است از گفتار خویش
از صبح پرده‌سوز، خدایا نگاه دار این رازها که ما به دل شب سپرده‌ایم