🔴 روایت خواندنیِ منتشرنشده از دیدار هنرمندان گرافیک و تجسمی با رهبر معظم انقلاب
⭕️فحش خوردن عیبی ندارد، از همه ی شما بیشتر، من در همین سنین فحش خورده ام / بیخود یکسان سازی می کنند! من بارها گفته ام نکنند / حالا هر کس از فردا خلاف لوح حرف زد، بهش نگویید ضد ولایت فقیه
🔹سید مسعود شجاعی زنگ می زند. مقدمه حرفش این است: «یک خبر خیلی خیلی خوب دارم». و خبرش را خلاصه می کند که: «قرار است با جمع محدودی از بچه های تجسمی خدمت حضرت آقا برسیم و هر نفر سه دقیقه وقت دارد تا از فعالیتهایش بگوید». همه خبر خوب بود جز این یک کلمه اش: «محدود»!
🔹حضرت آقا نوافل و تعقیبات را از سر صبر و با حال خوش به جا می آورد و بلافاصله نوبت دیدار می رسد. جمله ی اول آقا غافلگیرمان می کند:«خدا سایه ی شما جوانان انقلابی را کم نکند...»
🔹کار گرافیک زبانش بین المللی است / پیام گرافیک -البته به تناسب فهم آدمها- سریع منتقل می شود./ در مقایسه با سینما و برخی رشته های هنری دیگر که خیلی هزینه می برد، کار کم خرجی است. کار شما، تیغ تیزی است علیه دشمن و نوازش لذت بخشی است برای دوست.
🔹آقا از خالق طرح شهید حججی می پرسد. حاضران حسن روح الامین را معرفی می کنند. آقا از روح الامین تشکر می کند و سراغ طراح بیلبورد شهید حججی را هم می گیرد. این بار محمدرضا دوست محمدی معرفی می شود. آقا به او رو می کند که: کار شما بود؟ دوست محمدی که تازه شیرینی در دهان گذاشته...
🔹 بعضیها قدر نمی شناسند. مثل همین کار صداقت امریکایی که خیلی خوب و درست هم بود، اما که یک عده دوستان خودی کج سلیقه قدرش را نشناختند و نگذاشتند بماند. هرچند هنوز هم وقت این حرف نگذشته. الآن دیگر همه حتی آن دوستان هم به صداقت آمریکایی پی برده اند».
🔹طراح پوستر «صداقت آمریکایی» صابر شیخ رضایی در می آید که: «من از طراحان فحش خور هستم» و آقا می گوید: «فحش خوردن عیبی ندارد. از همه ی شما بیشتر، من در همین سنین فحش خورده ام. در مشهد، همزمان هم زیر شلاق ساواک و مرکز آمادهی توجه مخالفان و حتی خودی ها بودم».
🔺 آقا با برافروختگی آشکاری(نسبت به طرح یکسانسازی مزار شهدا) می گوید: «بیخود یکسان سازی می کنند! من بارها گفته ام نکنند...»
🔹آقا گریزی میزند به واژه ی پوستر: «پوستر واژه ی خوبی نیست. بیگانه است. بگویید پرده یا لوح. البته پرده آدم را یاد پرده های بزرگ سینما با پرده خوانی های کربلا و... می اندازد. شاید واژه ی لوح بد نباشد». یکی از بچه ها می گوید: «پوستر را اعلان هم می گویند». آقا میگوید: اعلان قشنگ نیست. نمی چسبد. لوح از اعلان بهتر است.» و بلافاصله با خنده، فضای سنگین را با مزاحی می شکند: «حالا هر کس از فردا خلاف لوح حرف زد، بهش نگویید ضد ولایت فقیه!» و خنده ی جمع را باز با تذکر اصلی اش جمع می کند: «روی عبارت اصراری ندارم. ولی اصرار دارم در ادبیات در مقابل واژگان بیگانه بایستیم.
🔹 اگر می خواهید اولویت شناسی و اولویت یابی شما عمیق شود، با نهج البلاغه انس پیدا کنید.
#سایت_تریبون مستضعفین
✅ https://eitaa.com/gharar_at/1504