✅ در حاشیۀ نَقلهای معنویِ آیتالله صدیقی:
🔴 دشمنیهای بیپایان با علامه مصباح
[1]. اشتباه نکنید! مسأله این نیست که چرا آیتالله صدیقی، فلان سخن را در تلویزیون گفته است، بلکه مسأله عبارت است از عمقِ «کینه» و «خصومتِ» جریانِ لیبرال با علامه مصباح! همین و بس!
[2]. بهواقع اگر آیتالله صدیقی در سخنانش، این چند نکتۀ معنوی را مطرح نمیکرد، امروزِ جریانِ لیبرال، «بهانهجویی» نمیکرد و دستاویزی برای حمله به علامه مصباح در اختیار نداشت؟!
[3]. ما با یک «انقلابِ ملکوتی و قُدسی» روبرو هستیم که سرشار از جلوهها و دلالتهای «غیبی» و «معنوی» هست. اساسِ تحلیلِ شخصِ امام خمینی دربارۀ انقلاب، بر عللِ «ماورایی» و «غیرطبیعی» تکیه دارد، از قبیل «دستِ غیبی»، «هدیۀ الهی»، «تحفۀ غیبی»، «عنایاتِ خدایمتعال»، و ... . این واقعیّتِ تاریخی و انسانهای ملازم با آن، جنسِ «معنوی» دارند و زندگیشان سرشار از جنبههای «غیرمادّی» و «ملکوتی» هست. چهچیزی را انکار میکنیم؟!
[4]. در طولِ همین هفته و بهمناسبتِ سالگردِ شهادتِ حاجقاسم، نکتههای بسیاری از این قبیل دربارۀ ایشان مطرح شد، امّا کسی از این نیروهای لیبرال، استدلال برای «انکار» و «نفی» اقامه نکرد! بسیار بیشتر از چیزی که آیتالله صدیقی دربارۀ علامه مصباح نقل کرده، دربارۀ «شهیدسلیمانی» نقل شده، امّا صدای مخالفتی برنخاست! چرا؟!
[5]. کسانیکه مدّعی هستند که «مردم» با این قبیل تعبیرها و توصیفها، سرِ سازگاریِ ندارند، در حقیقت، حالِ باطنِ خودشان را بازگو میکنند، چون از قضا مردمِ ایران، معتقد به «تجربههای معنوی و ملکوتی» هستند و این امور را «خلافِ واقع» و «خرافه» و «موهوم» قلمداد نمیکنند، بلکه اینچنین شواهدی را مشتاقانه و مؤمنانه دنبال میکنند. مردم حتّی این امور را دربارۀ برخی از اطرافیان یا نزدیکانِ خودشان هم مشاهده کردهاند و با آنها بیگانه نیستند. پس بهجای «مردمِ ایران»، سخن نگویند!
[6]. از نظرِ «علمی» و «فلسفی»، این مطالب به اثبات هم رسیده است؛ چنانکه هم در فلسفۀ اسلامی و هم در عرفانِ اسلامی، سازوکارِ تحقّقِ آنها بیان شده است. البتّه متأسّفانه نیروهای لیبرال، کمترین سواد و صلاحیّتی ندارند که بتوان در اینجا به منابع ارجاع داد و بحث کرد. ما با یک مُشتِ هجوگو و باطلنویس روبرو هستیم. دستکم کتابِ «داستانهای شگفت»، اثرِ شهیدآیتالله دستغیب را بخوانید تا کمی با ایمانِ به غیب و ملکوت آشنا شوید! برای ما که با این قبیل کتابها، اسلام را شناختیم، شنیدن این مطالب، عادیست.
[7]. دربارۀ مرحوم علامه محمّدتقی جعفری هم فرزند ایشان نقل کرده است که پس از رحلتِ ایشان، وقتی پارچۀ متبرک به حرمِ امام حسین - علیهالسلام - را بر روی صورتِ ایشان قرار داد، ایشان چشمهای خود را گشود! این واقعه در ابتدای کتابِ «امام حسین؛ شهید فرهنگِ پیشرو» اثرِ جنابِ علامه نقل شده است. نیروهای لیبرال در آن زمان که این واقعه نقل و درج و منتشر شده، لال بودند که به فرزندِ علامه جعفری اعتراض کنند؟!
[8]. آری، آیتالله مصباح از زمانِ رحلتِ خود «خبر» داشت، امّا مگر در روایاتِ نیامده که «دعا»، قضای الهی را برمیگرداند؟! آن «اِخبار» با این «طلب»، تعارضی ندارد! عجبا که روشنفکرانِ سکولار از ابتدائیّاتِ فرهنگ و تفکّرِ دینی بیخبرند و اینطور سطحی قضاوت میکنند!
[9]. گشودهشدنِ چشمِ علامه مصباح در زمانِ غسل، بهمعنیِ حیاتِ ایشان نیست، بلکه ناشی از تصرّفِ روحِ ایشان در جسم است. این نیز مطلبِ بعید و بیگانهای نیست و مصداقهای قطعی و حتمیِ فراوانی دارد.
[10]. خطاب به نیروهای لیبرال میگویم: بدبختهای وطنفروش! از غضب و حسادت و کینه بمیرید؛ چونکه «رفتنِ مصباح»، بهمعنیِ تمامشدنِ «خطّ فکریِ» او نیست! ما هستیم و «فکر» و «کلام» و «قلمِ» ما که ریشه در خاکِ حاصلخیزِ «تفکّرِ مصباح» دارد، همچنان میتازد! شما زیرِ آتشِ سنگینِ ما هستید! مصباح به یک «جبهۀ متراکم» و «جریانِ قوی» و «خطّ ممتد» تبدیل شده است!
#مهدی_جمشیدی
🇮🇷 کانال قرارگاه اساتید و طلاب انقلابی
🍂@gharar_a